۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۷۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۳۰-۱۰-۱۳۸۵
کد ۱۰۰۷۹
انتشار: ۱۳:۳۲ - ۳۰-۱۰-۱۳۸۵

مجلسی ها می ترسند که توسط دولت مجازات شوند

عمده دليل طرفدارن تجميع انتخابات مجلس با رياست جمهوري اين است که فاصله زماني تقريبا 5/1ساله بين تشکيل مجلس و تشکيل دولت، موجب اخلال در تصميم گيري و تمشيت امور کشور مي شود. آنها استدلال مي کنند مجلس وقتي شکل مي گيرد که 5/1 سال از دوره رياست جمهوري باقي مانده است و تا دوباره انسجام و هماهنگي بين مجلس ودولت صورت بگيرد، دوره رياست جمهوري جديد شروع مي شود وهمين امرمنجر به اين مي شود تا ايجاد هماهنگي و انسجام دوباره مدتي از وقت دولت ومجلس گرفته شده و در نتيجه عمر مفيد مجلس کوتاه شود .

روزنامه آفرینش نوشت: علي رغم مخالفت دولت و چهره هاي تاثيرگذار مجلس همچون غلامعلي حداد عادل و محمدرضا باهنر (رئیس و نايب رئيس مجلس) نمايندگان چهارشنبه گذشته کليات طرح (( تجميع انتخابات دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي با دوره دهم رياست جمهوري)) را با اکثريت آرا تصويب کردند.

بررسي جزييات اين طرح به دليل بررسي سوال اکبر اعلمي از وزير ارتباطات به جلسه علني بعدي (يکشنبه) مجلس موکول شد. اين طرح که با امضاي 201 نفراز نمايندگان مطرح شد يک فوريتش در جلسه علني روز يکشنبه مورخ 12/9/85 بتصويب رسيده بود. اما تصويب کليات اين طرح در مجلس در روزهاي اخير با واکنش هاي مخالف و موافق زيادي چه در ميان نمايندگان و چه بين کارشناسان سياسي کشور روبرو شده است.

عمده دليل طرفدارن تجميع انتخابات مجلس با رياست جمهوري اين است که فاصله زماني تقريبا 5/1ساله بين تشکيل مجلس و تشکيل دولت، موجب اخلال در تصميم گيري و تمشيت امور کشور مي شود. آنها استدلال مي کنند مجلس وقتي شکل مي گيرد که 5/1 سال از دوره رياست جمهوري باقي مانده است و تا دوباره انسجام و هماهنگي بين مجلس و دولت صورت بگيرد، دوره رياست جمهوري جديد شروع مي شود و همين امر منجر به اين مي شود تا ايجاد هماهنگي و انسجام دوباره مدتي از وقت دولت و مجلس گرفته شده و در نتيجه عمر مفيد مجلس کوتاه شود.

آنها معتقدند در حالي که اگر مجلس و دولت همزمان سرکار بيايند در سال اول همه هماهنگي ها سامان يافته و در سه سال بعدي باثبات مناسب مشغول فعاليت مي شوند. از سوي ديگر مخالفان طرح تجميع انتخابات مجلس با رياست جمهوري با تاکيد بر مغايرت اين طرح با قانون اساسي چنين استدلال مي کنند که اگر دولت و مجلس همزمان سرکار بيايند چون هردو تازه کار را شروع کرده اند در ماه هاي ابتدايي بدست گرفتن قدرت اخلال در امور کشور به وجود مي آيد.

آنها همچنين معتقدند، برگزاري همزمان انتخابات مجلس با رياست جمهوري باعث وابسته شدن مجلس به دولت مي شود. حال ما براي روشن اين موضوع گفت و گويي با داريوش قنبري نماينده ايلام و عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هفتم و يکي از موافقان طرح تجميع انتخابات مجلس با رياست جمهوري انجام داديم که ماحصل آن در پي مي ايد.

آقاي قنبري نظر شماردرخصوص طرح تجميع انتخابات مجلس هشتم با رياست جمهوري دوره دهم چيست؟

به نظر من اين طرح يکي از بي نظيرترين طرح هايي است که مجلس هفتم در حال بررسي آن است و امضاي اين طرح توسط بيش از 200 نفر از نمايندگان نشانگر اهميت خاصي است که آنها براي اين طرح قائل هستند.

چه شد به فکر تدوين اين طرح افتاديد؟

يکي از مشکلاتي که ما در حال حاضر داريم شکل گيري نوعي روحيه محافظه کاري در بين نمايندگان است که مجلسيان نتوانند به شکل مطلوب به رسالت واقعي خود بپردازند.

دليلش چيست؟

ترس نمايندگان از اين است که بعداز دوران نمايندگي به شکلي از طرف دولت مجازات شوند.

چرا؟

چون اکثر منتخبان مردم کساني هستند که از بروکراسي قوه مجريه وارد مجلس مي شوند و بعد از دوران نمايندگي به همين قوه بر مي گردند. 
 
مزاياي اين طرح چيست؟

به دليل اينکه نظام جمهوري اسلامي ايران يک نظام پارلمان  تاريستي است ودر نظام پارلمان تاريستي، بايستي عمر دولت و مجلس به يک اندازه باشد. چرا که در نظام هاي پارلمان تاريستي کامل روساي دولت ها را مجالس انتخاب مي کنند و انتخابات مجزايي براي انتخاب رييس دولت برگزار نمي شود. اما حالا در کشور ما که يک نظام شبه پارلمان تاريستي است انتخابات مجزايي براي انتخاب رئيس دولت صورت مي گيرد، در حالي که معقولش اين است که اين انتخابات مجزا همزمان با انتخابات مجلس باشد به شکلي که شروع وخاتمه مجلس و دولت يکي باشد.

فايده اش چه مي تواند باشد؟
 
اين باعث مي شود که نمايندگان به وظايف خودشان بهتر بپردازند و کمتر تحت تاثير ملاحظات قدرت دولتي قرار بگيرند.

اين طرح چه امتيازهاي مثبت ديگري دارد؟

نقطه قوت ديگرطرح تجميع انتخابات رياست جمهوري و مجلس اين است که دولت ديگر نمي تواند در انتخابات دخالت داشته باشد. يعني وقتي انتخابات رياست جمهوري و مجلس به صورت همزمان برگزار شود دولت ديگر فرصت اين را پيدا نمي کند که مهره هاي مورد نظرش را به مجلس فرستاده وبه شکلي بخواهد نمايندگان را با ايده هاي خودش همگون سازد. به اين ترتيب جلوي دخالت هاي نارواي دولت در امور داخلي مجلس گرفته شده و به شکلي مجلس مي تواند مستقل تر به وظايف خودش بپردازد از ديگر محاسن اين طرح کاهش هزينه هاي سياسي يا اقتصادي معمول هر انتخابات در کشور است.

برخي از منتقدان اين طرح معتقدند بي تجربگي منتخبان هردو قوه مجريه ومقننه ممکن است در آغاز فعاليتشان مشکلاتي را براي اداره کشور بوجود آورد، شما اين نکته انتقادي را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

اين مسئله اي که منتقدان مطرح مي کنند با يکسال بودن در مجلس هم حل نمي شود ممکن است مجلسي هم تشکيل شده باشد و 4 سال از عمر آن بگذرد باز نماينده اي نتواند بخوبي به وظيفه خودش عمل کند که بايد اين ضعف را در جاي ديگري حل کرد. از سوي ديگر اين احتمال براي قوه مجريه  وجود دارد که کسي بعنوان رئيس جمهور انتخاب شود که اين فرد منتخب آگاهي هاي لازم را براي اداره کشور نداشته باشد.

چرا به اين شکل است؟

اين ناشي از اين است که ما تئوري براي اداره کشور نداريم که اين ضعف را بايد در حزب حل کرد .

راهکار پيشنهادي شما چيست؟

ابتدا بايد سيستم انتخاباتي را در کشور اصلاح و تقويت کرد و يک فرهنگ سياسي خاصي را در بين مردم ايجاد کرد که آنها به افرادي که توانايي لازم را ندارند ، راي ندهند. يکي از راههاي ديگر تقويت احزاب در کشور است ، چرا که افراد بايد در حزب تربيت شده و آموزش هاي لازم را براي اداره کشور چه در سطوح قانونگذاري و چه اجرايي براي مجلس و دولت ببينند .ودر کل من فکر مي کنم با تجميع انتخابات ما بايد به سمت يک نظام حزبي هم حرکت کرده تا بتوانيم بخشي از مسائل و مشکلاتي که الان در عرصه قانونگذاري و اجرايي کشور داريم ، فائق بياييم.

در حال حاضر اگر به اکثريت نمايندگان نگاه کنيد ، مي بينيد که از دل بورکراسي پديد آمده اند که هيچ ايده واحدي براي اداره کشور ندارند.يعني اينکه صرف وابستگي به جريان اصول گرايي  يا هر جريان ديگري به تنهايي براي اداره کشور کافي نيست .به طوري که ما الان تفاوت نظر هاي بسيار زيادي در طيف اصول گرا در مجلس  مي بينيم که بايستي اين تشدت آرا را به شکلي حل کرد که به نظر من احزاب مي توانند اين ضعف را تا حدودي مرتفع کنند .

آيا احزاب ما در حال حاضر توانايي تربيت افراد کار آمدي که مد نظر شمااست را دارند؟

خير، متاسفانه احزابي که ما داريم اين کار ويژه را به خوبي انجام نمي دهند و جريان هاي سياسي ما فاقد هويت و شناسنامه  هستند که بايد مشکل  اين بي هويتي و شناسنامه را در درون احزاب به شکلي حل کرد.

از طرف ديگر بايستي احزابي منسجم با منشور و مرامنامه با تئوري و انديشه هاي ناب براي اداره کشور تشکيل داد  که به خوبي کار کرد ها ي يک حزب کامل را داشته باشند تا نمايندگان مجلس و همچنين مسئولين اجرايي از دل آنها برون بيايند تا پس از پيروزي در انتخابات ، بر اساس آان انديشه ها ، حزبي که پيروز مي شود بيايد و کشور را اداره کند .

يکي از ايرادات ديگري که به اين طرح مي گيرند، مغايرت با قانون اساسي است آيا آن را وارد مي دانيد؟

من قبول دارم که اين طرح مخالف قانون اساسي است، منتها با توجه به تجربه تجميع انتخابات خبرگان و شوراها ما مي توانيم به شکلي مشکلات قانوني اين طرح را برطرف کنيم.

به چه شکلي ، آيا با تغيير قانون اساسي؟

نه خير، با دخالت مستقيم مقام معظم رهبري و با يک حکم حکومتي يا دخالت  مجمع تشخيص مصلحت نظام مي شود، اين مشکل را با افزايش يکسال به طول عمر مجلس و يا با کاهش يک سال از  طول عمر دولت برطرف کرد که اين بحث مفصلي است که بايستي در جاي خودش به آن پرداخته شود .اما آنچه ضرورت دارد بحث همزماني اين دو انتخابات مجلس و رياست جمهوري است که واقعا قابل انکار نيست.

 

ارسال به دوستان
وبگردی