۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۱ - ۱۴-۰۵-۱۳۸۵
کد ۱۰۸۹
انتشار: ۱۷:۲۱ - ۱۴-۰۵-۱۳۸۵

گزارش مركز پژوهشها از هفدهمين مجلس قانونگذاري ايران

عصر ایران - مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي با انتشار گزارشي فعاليتهاي دورة هفدهم مجلس قانونگذاري ايران طي سالهاي 1331 و 1332 را مورد بررسي قرار داد.


بر اساس اعلام دفتر اطلاع رساني مركز پژوهشها، گروه مطالعات بنيادين حكومتي اين مركز در ادامه سلسله گزارشهاي خود پيرامون مجالس قانونگذاري در ايران كه به مجلس دورة هفدهم اختصاص دارد، خاطرنشان ساخت كه هفدهمين دوره مجلس شوراي ملي همزمان با جزئيات ملي شدن صنعت نفت و مبارزات ايرانيان عليه امپرياليسم انگلستان بود كه موجب شد، مورخين و پژوهشگران داخلي و خارجي تحقيقات وسيعي در مورد انتخابات و اوضاع سياسي، اجتماعي ايران در اين دوره مجلس (سال‌هاي 1330 تا 1332) انجام دهند و كتاب‌ها و مقاله‌هاي متعددي را به رشته تحرير درآورند.

بر اساس اين گزارش در آن هنگام مقام نخست‌وزيري اهميت بسياري پيدا كرده بود و فردي بايد عهده‌دار سمت نخست‌وزيري مي‌شد كه با نهضت مردم همراه بود و از اين رو پيشنهاد نخست‌وزيري دكترمحمدمصدق در دوره شانزدهم مجلس شوراي ملي مطرح شد و محمدرضا پهلوي با وجودي كه خود به اين امر تمايلي نداشت؛ تحت فشار افكار عمومي، به نخست وزيري دكتر مصدق تن داد و وي نيز برنامه كار خود را با تاكيد بر دو اصل اجراي قانون ملي شدن صنعت نفت و اصلاح قانون انتخابات مجلس شوراي ملي آغاز كرد.

اين گزارش مي‌افزايد: به طور كلي نخست‌وزيري دكتر مصدق 28 ماه طول كشيد كه شامل دو دوره مي‌شود: دوره اول از آغاز نخست‌وزيري او تا 25 تير 1331 به طول انجاميد كه در اين دوره مصدق از مجلس شوراي ملي درخواست كرد كه طي ماده واحده‌اي اختيارات 6 ماهه به او اعطا كند اما نمايندگان مجلس تصويب اين اختيارات را مخالف قانون اساسي دانستند تا اين كه وي در 25 تيرماه در ديدار با شاه خواستار به دست گرفتن وزارت جنگ شد، اما وقتي با مخالفت شاه مواجه گرديد، استعفا داد.

نمايندگان مجلس شوراي ملي سپس به نخست‌وزيري احمد قوام راي موافق ‌دادند؛ اما با مخالفت ‌آيت‌ا...كاشاني و ملت مواجه شدند كه در نهايت اين ماجرا منجر به قيام 30 تير در سال 1331 و كنار رفتن قوام و بر سركار آمدن دوباره مصدق شد.

دوره دوم نخست‌وزيري دكتر مصدق نيز از 30 تير 1331 آغاز شد و تا كودتاي 28 مرداد 1332 طول كشيد كه در اين دوره مجلس اعطاي اختيارات 6 ماهه به مصدق را تصويب كرد و شاه نيز به ناچار مسئوليت وزارت جنگ را به او محول كرد، در اين دوره طرح انحلال مجلس سنا از جانب نمايندگان جبهه ملي مطرح شد كه نمايندگان – به جاي انحلال- مدت آن را به دو سال كاهش دادند.

همچنين به دنبال ارائه لايحه قانوني انتخابات از طرف دولت، ميان نمايندگان مجلس شوراي ملي و دولت اختلافاتي بروز كرد و در قضيه تمديد اختيارات دولت از مجلس اختلاف ميان طرفداران مصدق و مخالفين به اوج رسيد و اين اختلافات به خارج از مجلس نيز سرايت كرد كه سرانجام مصدق به اين نتيجه رسيد كه مجلس شوراي ملي بايد تعطيل شود.

 در اجراي خواست او 27 نفر از نمايندگان فراكسيون نهضت ملي و 25نفر ديگر نيز به پيروي از نمايندگان نهضت ملي استعفا كردند و به تبع آن مجلس عملا تعطيل شد، با اين وصف دكتر مصدق براي انحلال قانوني مجلس به آراي عمومي مراجعه كرد و سرانجام مردم در12 و 19 مرداد (1332) در تهران و شهرستان‌ها به انحلال مجلس راي دادند.

از سوي ديگر در همان زمان كه دكتر مصدق به كار رفراندم و انحلال مجلس مشغول و اختلافات داخلي به اوج خود رسيده بود، آمريكا و انگليس سرگرم پياده كردن نقشه كودتا عليه مصدق بودند كه كودتاي اول در 25 مرداد 1332 نافرجام ماند ولي سرانجام سه روز بعد در 28 مرداد 1332 با كودتاي شاه ، دولت مصدق سقوط كرد و بدين ترتيب نهضت ملي ايران كه بعد از شهريور 1320 شكل گرفته بود شكست خورد و كشور يك بار ديگر دچار استبداد و خفقان شد.

مركز پژوهشها سپس با تشريح روند فعاليت مجلس هفدهم افزود: هفدهمين مجلس قانونگذاري در تاريخ 7 ارديبهشت 1331 شمسي (برابر با 2 شعبان 1371 هجري قمري و 17 آوريل 1952 ميلادي) افتتاح شد و تاريخ رسميت يافتن آن نيز هشت خرداد ماه سال 1331 بود.

 اولين جلسه علني اين مجلس به رياست سني «شيخ‌الملك اورنگ» تشكيل شد و طبق سنت پارلماني در همين جلسه اعتبارنامه‌هاي دريافتي ميان شعب شش‌گانه مجلس تقسيم شدند تا پس از بررسي، گزارش‌هاي مربوطه در جلسه بعدي مجلس مطرح شوند.

بدينسان روساي شعب شش‌گانه به ترتيب از شعب اول تا ششم انتخاب شدند و رياست شعبه‌هاي دوم، پنجم و ششم را دكتر شايگان، ميلاني و سنجابي از طرفداران دكتر مصدق به دست آوردند و سه شعبه ديگر را درباريان در اختيار گرفتند. ضمن آن كه نقش رئيس شعبه در جريان تصويب اعتبارنامه‌ها بسيار مهم بود.

روز هشتم ارديبهشت ماه 1331 دكتر مصدق نامه‌اي به مجلس شوراي ملي فرستاد و يادآور شد كه در جريان انتخابات مجلس هفدهم در بعضي از حوزه‌هاي انتخاباتي فساد وجود داشته و مردم از اين گونه انتخابات بيزار شده‌اند به همين دليل بر نمايندگان مجلس واجب است كه اعتبارنامه‌هاي مخدوش را رد كنند، به دنبال نامه رئيس دولت به مجلس، آيت ا... غروي نايب رئيس انجمن نظارت بر انتخابات تهران در ارتباط با نامه نخست‌وزير گزارشي منتشر و وجود فساد در انتخابات تهران را تاييد كرد.

دلايل مصدق مبني بر مخدوش بودن انتخابات شامل دخالت مامورين يا سوء استفاده بعضي از اعضاي هيات نظارت بر انتخابات و اعمال نفوذ شخصي بعضي از اشخاص بود. در پي اين نامه طوفاني در كشور به پا خاست و چپ و راست، درباري و غيردرباري از آن به عنوان سند به نفع خود بهره‌برداري ‌كردند و به تبع آن كار تصويب اعتبارنامه‌ها طولاني شد و حدود دو ماه طول كشيد.

در جلسه 18 خرداد 1331 حسينعلي راشد، مرد زهد و تقوي كه مورد احترام زيادي در جامعه بود طي نطقي ضمن تشريح اوضاع مملكت در مورد انتخابات دوره هفدهم صريحا گفت: «قسمت عمده اين انتخابات ناصحيح بوده است» كه اين سخن راشد موجب اعتراض و خشم وكلاي درباري مجلس شد.

بر اساس گزارشهاي موجود، نمايندگان مجلس هفدهم از نظر سياسي به چهار گروه تقسيم مي‌شدند، تعدادي از آنها طرفدار مصدق و برخي نيز به آيت‌ا... كاشاني متمايل بودند، دسته سوم وابسته به دربار بوده و نظر شاه را اعمال مي‌كردند و دسته چهارم نيز كه بي‌طرف بودند، توسط نمايندگان منتفذ هدايت مي‌شدند.

ارسال به دوستان
وبگردی