وطن امروز: امید سیفیمورودی، یکی از طراحان جوان در عرصه گرافیک است که به مدد پارهای شیوههای ابداعی و تلفیق، اقدام به طراحی تصاویر شهدای بنام چون شهید همت، شهید باکری، شهيد چمران، شهيد جهانآرا و... روی تیشرتها و البسه مردانه کرده است.
مورودی درباره شکلگیری ایده این کار میگوید: واقعیت این است که 2سال پیش تصمیم گرفتم سخن یا حتی جملهای از شهدایی که به آنها به نوعی تعلق خاطر داشتم روی لباسهایی که میپوشیدم ذکر کنم. روی این اصل به واسطه علاقهمندی که به شهید همت داشتم این کار را انجام دادم. این هنرمند نوشتن جملهای از شهید همت روی یکی از پیراهنهای خود را جرقهای برای آغاز کار عنوان میکند و ادامه میدهد: من تا پیش از این هرگز با چاپ روی البسه آشنایی نداشتم اما در طول یک سال با این کار آشنا شدم.
سیفیمورودی فارغالتحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سمنان است. او نخستین کسی است که وقتی چهره شهید همت را روی لباس خود طراحی و چاپ کرد، آن را در دانشگاه پوشید اما این کار در ابتدای امر مخالفت برخی از جمله استادان دانشگاه را برانگیخت و حتی در درجه نخست تعجب خیلیها را. اما به مرور زمان این امر عادی شد و او توانست با ارائه دلایلی به مجاب کردن معترضان نسبت به این مساله بپردازد.
او دراین باره توضیح میدهد: نخستین کسی که با این کار مخالف بود، استاد معارف در دانشگاه بود. او بر این عقیده بود که طراحی تصویر شهید همت روی تیشرتها و اصولا لباسهای مردانه به مثابه بیحرمتی است. من قصد داشتم در این ارتباط بزرگداشتی به لحاظ شکل، محتوا و امروزی برای شهید همت در دانشگاه برگزار کنیم که به دلایلی این اتفاق نیفتاد. به نظرم طراحی تصاویر شهدا روی تیشرتها بیحرمتی به آنها نیست.
این هنرمند جوان با اشاره به اینکه بازخوردهای مردمی بعد از طراحی تصاویر شهدا روی لباسها مثبت و مطلوب بوده، تصریح میکند: مردم از جهاتی این ابتکار را دوست داشتند و از سوی دیگر متعجب بودند اما به مرور زمان این امر جا افتاد. به عنوان مثال یک بار خانمی با من تماس گرفت و ابراز کرد که برای هدیه تولد همسرش به یکی از این تیشرتها نیاز دارد. این کار برای من خیلی باارزش بود.
تاکنون چیزی نزدیک به 8 تصویر از شهدای انقلاب و جنگ به وسیله امید سیفیمورودی روی تیشرتها که رنگ غالب آنها نیز سفید است، نقش بسته است.
از او درباره این مساله میپرسم که آیا هیچ وقت سراغ آرشیو عکسهای خانوادگی این شهدا نیز رفته تا بتواند به شکل مستندتری به چاپ این تصاویر بپردازد، میگوید: فقط یکی، دو بار با خانواده شهید جهانآرا ملاقات داشتم. اما قسمت نشد عکسهایی از خانواده او به امانت بگیرم.
این هنرمند بر این باور است که امروز زمان آن رسیده که طراحی و چاپ تصاویر شهدایی که امروزمان را مدیون آنها هستیم بهروز شده و در جامعه از جایگاه مستقلی بهرهمند شود.
سیفیمورودی نیز مانند خیلی از هنرمندان جوان که در ابتدای راه هستند، چشم انتظار حمایتهای دولتی است. شاید از این جهت که معتقد است باید زمانی برسد که هر جوانی یکی از این تیشرتهای طراحی شده را بر تن کند.
فروش تیشرتها با تصاویر شهدا از دیگر مباحثی است که در لابهلای گفتوگو مطرح میشود. او اضافه میکند: میدانید تا به حال به فروش این تیشرتها فکر نکردهام. البته این را هم بگویم که ارگانهایی که میتوانستند در فروش و اصولا رشد این حیطه نقش داشته باشند به نوعی کملطفی کردند و حمایتی که باید به عمل نیاوردند. با وجود اینکه نشریه شاهد جوان در این ارتباط با من به گفتوگو نیز پرداخت اما عملا حمایتی از این جریان نشد. میتوانم بگویم ما عمده حمایت مادی و معنوی خود را در درجه نخست از مردم گرفتهایم.
هزینه چاپ و کارگاهی که بتوان آن را محلی برای توسعه معنوی این کار به شمار آورد از جمله معضلاتی است که این هنرمند با آن دست به گریبان است.
او از تیشرتهایی که تصاویر شهید جهانآرا روی آن ترسیم شده به عنوان تیشرتهایی یاد میکند که بیش از دیگران مورد استقبال عموم واقع شدهاند.
امید سیفیمورودی بر این باور است که در این راستا ضرورت دارد تبلیغات گستردهای صورت گیرد تا بتوان از این رهگذر به شناخت و اشراف بیشتری رسید و طراحی تصاویر شهدا روی لباسها را جهانی کرد. کشورهای دیگر نیز سالهاست که از طریق تصاویر چهگوارا و دیگر قهرمانهای سیاسی مذهبی توانستهاند بخشی از حرفهای ناگفته خود با جهان را در میان بگذارند.
مورودی نیز در این وادی با من همعقیده است. ضمن اینکه فکر میکند اگر یک بازیگر یا ستاره ورزشی این لباسها را به تن کند میتواند شروع مناسبی برای الگوسازی جوانان به شمار رود و این تابو به نوعی درهم شکند که به تن کردن چنین لباسی نهتنها بیحرمتی به شخصیت شهدا نیست که میتواند راهگشای مطلوبی نیز در این عرصه باشد.
او پیرامون برنامههای آتی خود نیز همین قدر توضیح میدهد که قرار است در شرایط فعلی به تولید اندک تیشرتهایی از این دست بپردازد تا شاید در این مسیر بتواند از حمایت ارگانهایی چون بنیاد شهید و امور ایثارگران و ... بهرهمند شود. اگرچه موسسههایی چون راهیان نور، روایت فتح و موسسه فرهنگی - هنری شهیدآوینی تا اندازهای او را در این راه همراهی کردهاند.
او در پاسخ به این سوال من که آیا وقت آن نرسیده تا به سراغ آسایشگاههای جانبازان اعصاب و روان برویم و عکسی از آنها را روی تیشرتها تصویر کنیم تا مردم بدانند چه کسانی در چه مقطع حساسی به دفاع از آب و خاک این مملکت پرداختند و امروز قشر فراموش شده جامعه هستند، نیز میگوید: درباره این مساله فکر کردهام اما تصورم بر این است که اگر بخواهیم قدمی در این عرصه برداریم شاید خود آنها یا حتی خانوادههایشان تمایل به انجام چنین کاری نداشته باشند.