۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۳۵۶۴
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۹ - ۱۹-۰۲-۱۳۸۹
کد ۱۱۳۵۶۴
انتشار: ۲۰:۴۹ - ۱۹-۰۲-۱۳۸۹

یادداشت روزنامه البلاد بحرین در حمایت از ایران

اسرائيل درجهت وارد آوردن ضربات نظامي سريع عليه اهدافي در ايران، سوريه، لبنان و نوار غزه اعمال فشار مي كند مشروط بر اينكه اين عمليات چند ساعتي بيشتر بطول نيانجامد ولي آمريكائيها نسبت به موفقيت چنين عمليات برق آسائي ترديد دارند بويژه در مهمترين نقطه جهان كه به عنوان شريان حياتي اقتصاد جهان بشمار مي آيد.
معمولا وقتي خبرهاي جعلي، تصميم گيريهاي بسته بندي شده و آماده، پيش قضاوت ها، تبليغات رسانه اي ساختگي كه هدف آن گمراه كردن اذهان و افكارعمومي و در مقدمه اجراي طرح هاي از پيش تعيين شده اي براي دست يافتن به اهداف مشخصي را مي شنويم، در دنياي سياست اين نوع عمليات كذب و دروغ، ساختگي و فريبنده و گمراه نمودن را سياست بهانه جوئي مي نامند.

در قرن پيش «آدولف هيتلر» رهبر حزب نازي به استفاده از شيوه بهانه جوئي در رسيدن به اهداف خود معروف بود، باندهاي صهيونيستي اين سياست را دنبال كرده و در آن مهارت و خلاقيتهائي كسب كردند و از تمامي وسايل وابزارهاي ديپلماتيك و رسانه اي در (مظلوم نمائي) ملت يهود و ضرورت ايجاد دولتي براي خود در اراضي مقدس بهره جستند و با بهانه «زمين بدون ملت، براي ملتي بدون زمين» موجي از گروههاي صهيونيستي از سراسر اروپا روانه فلسطين شده، ملت آن را آواره كردند و شهرها و روستاهاي آنان را به اشغال خود درآوردند.

در قرن كنوني و با قدرت گرفتن (جورج بوش «پسر»)، ايالات متحده آمريكا در بهانه جوئي سرآمد همه گرديد. چنانچه حوادثي را كه از سال 2000م تاكنون اتفاق افتاده مرور كنيم متوجه خواهيم شد كه چگونه سياستهاي بهانه جوئي زمينه ايجاد جنگها و بحرانها را فراهم آورده و در ايجاد بحرانهاي داخلي در برخي از كشورها سهيم بوده است. البته همانگونه كه متذكر شديم ايالات متحده آمريكا در اجراي اين سياست گوي سبقت را ربوده و دولت (جورج بوش) بخاطر استفاده از شيوه مكر و نيرنگ، دروغ و گمراهي افكار عمومي مردم آمريكا و جهان، وارد تاريخ شده است.

مثالهاي زيادي را در اين راستا مي توان برشمرد از جمله بسيج افكار عمومي جهان درخصوص برخورداري رژيم «صدام حسين» از تسليحات كشتار جمعي و بزرگ نمائي خطر تسليحات شيميائي كه در اين راستا ماشين تبليغاتي و رسانه اي آمريكا و اسرائيل بطور شبانه روز در جهت دهي افكار عمومي، فعاليت داشت تا اينكه منجر به بروز جنگ عليه اين رژيم و ارتش آن و در نتيجه منجر به سرنگوني آن شد. و زيرساختهاي عراق به كلي نابود و ويران گرديد بدون اينكه سرسوزني از تسليحات مورد ادعائي را دست آورند!!

دواير تصميم گير آمريكا كه زمينه چنين جنگي را با بهانه تراشي ها فراهم آورد پس از اينكه در قانع نمودن افكار عمومي نردم آمريكا و جهان ناكام ماندند مسئوليت آن را به گردن گزارشهاي اطلاعاتي انداختند.

مثال ديگري كه در اين راستا مي توان زد سياست بهانه تراش در بحران دارفور بود.. منطقه اي  كه از دهه هاي قرن گذشته بخاطر وجود معادن گرانبهائي در اين سرزمين، همواره مورد اهتمام آمريكائي ها، انگليسي ها و فرانسوي ها بوده است. اين سه كشور همواره سعي داشتند در اين سرزمين بحرانهاي انساني دروغين خلق كنند تا مقدمه اي براي مداخله بين المللي باشد. و عملا با اعمال فشارهاي رواني و رسانه اي از سوي اين سه كشور قطعنامه شماره 1769 از سوي شوراي امنيت صادر شد و اين اولين مداخله بين المللي در امور داخلي كشوري مستقل و داراي حاكميت با بهانه مسايل انساني، بود.

 طمع ورزيهاي كشورهاي بزگ ما را به ياد جمله معروف تئوريسين اسبق سياست خارجه آمريكا (هنري كيسينجر) مي اندازد كه در مورد مفهوم امنيت ملي مدعي بود كه: «حدود امنيت ملي آمريكا را چاههاي نفت تعيين مي كند هركجا باشد».

امروزه ملاحظه مي كنيم كه سياست بهانه جوئي در آشپزخانه هاي تل آويو، پاريس، لندن و واشنگتن عليه ايران، سوريه، حزب الله، جهاد اسلامي پخته مي شود و رسانه هاي گمراه كننده مقدمه چيني انحراف افكار عمومي جهاني را براي توطئه جديدي عليه اين كشورها و نيروهاي مقاومت برعهده گرفته اند، گاهي با بزرگ نمائي پرونده هسته اي ايران و موشكهائي كه اين كشور دارد و گاهي از طريق تحريك سوريه و متهم نمودن آن به اينكه موشكهاي «اسكاد» را در اختيار حزب الله قرار داده است.

ناگهان ساخته و پراخته رسانه اي جديد خنده دار ديگري را مي شنويم مبني بر اينكه چنانچه ايران در توسعه برنامه هاي موشكي خود پيش رود، تا سال 2015 قادر خواهد بود موشكهاي قاره پيمائي را توليد كند كه برد آنها تا اراضي آمريكا نيز خواهد رسيد.

وهمواره جهت اجراي هرگونه توطئه اي قبل از آن افكار عمومي را بسيج و نسبت به گمراهي آن اقدام مي كنند.  چنانچه به عناوين درشت اكثر روزنامه هاي غربي و عناوين خبرهاي كانالهاي ماهواره اي آن نظري بيافكنيم متوجه خواهيم شد كه اغلب آنها در جهت اجراي عمليات بهائه جوئي و در مقدمه وقوع حادثه اي، مي باشد.
 

آشپزخانه رسانه اي كه با مشاركت كارشناساني از كشورهاي آمريكا، اسرائيل، فرانسه و انگليس براه افتاده در جهت انحراف افكار عمومي نسبت به خطر برنامه هاي هسته اي و موشكي ايران است بدون اينكه هيچگونه اشاره اي به زرادخانه هسته اي اسرائيل داشته باشد و نيز ارائه موشك به حزب الله بدون اينكه هيچگونه اشاره اي به طرح اخراج هزاران فلسطيني از كرانه باختري شود و نيز براساس ادعاي وزير خارجه دشمن صهيونيستي، تهديد سوريه به اينكه به عصر حجر باز گردد.

اسرائيل درجهت وارد آوردن ضربات نظامي سريع عليه اهدافي در ايران، سوريه، لبنان و نوار غزه اعمال فشار مي كند مشروط بر اينكه اين عمليات چند ساعتي بيشتر بطول نيانجامد ولي آمريكائيها نسبت به موفقيت چنين عمليات برق آسائي ترديد دارند بويژه در مهمترين نقطه جهان كه به عنوان شريان حياتي اقتصاد جهان بشمار مي آيد.

به نظر من، ممكن است سياست بهانه جوئي و جنگ رواني عليه رژيم هاي غيرمردمي موفق و كارآمد باشد ولي دربرابر كشورها و جنبش هائي كه قدرت خود را از مردم مي گيرند و براي آزادي زمينها و مقدسات خود از چنگال اشغالگران و استكبار جهاني مي جنگند تا در عزت و با شرف زندگي كنند، ناكارآمد و شكست خورده است.

منبع: روزنامه البلاد به قلم مرتضي بدر- روز یکشنبه
ارسال به دوستان
وبگردی