پديده شهرام جزايري از آغاز با شبهات و ترديدهاي فراواني روبهرو بود. استفاده از اظهارات و اعترافات وي عليه يك جريان سياسي و به راه انداختن يك شوي تبليغاتي مشكوك بسياري از صاحبنظران را در حيرت فرو برده بود. وي در حالي كه بسياري از كارشناسان در صحت و يا استدلال محاكمه وي ترديدهايي را مطرح ميساختند، محاكمه و زنداني شد. هرچند هيچگاه برخوردي كه با ديگر متهمان ميشد با او صورت نگرفت. در سالهاي اخير بنا به اظهار بسياري از منابع وي بارها از زندان خارج شده و به مرخصي رفت و حتي در اين مدت در زندگي خصوصي وي نيز تغييراتي صورت پذيرفت.
حال در زماني كه كمتر از چند ماه به صدور حكم قطعي وي باقي مانده اعلام ميشود كه شهرام جزايري متواري شده است! ابهامات امنيتي و قضايي مساله مورد پرسش اين سرمقاله نيست كه اين امري است در چارچوب وظايف عوامل ذيربط. اما پرسش آن است كه هدف طراحان اين پروژه از آغاز چه بوده است؟ كدام جريان پشت پرده سياسي درصدد بود با استفاده از شهرام جزايري زمينه تخريب چهرهها و جريانات رقيب را رقم زند؟ و آيا در اين مسير توفيقي به دست آمد يا حيثيت بخشي از نظام سياسي بر باد رفت؟ آيا اصولا ساختار اقتصادي و مناسبات اجتماعي موجود در ايران عامل رشددهنده و يا كاهشدهنده امثال شهرام جزايري هستند؟ آيا ميتوان اميدوار بود كه دستهاي پنهان و قدرتمند سياست و اقتصاد، موانع جدي در راه رشد بادكنكي چنين چهرههايي ايجاد كردهاند؟ مجموع اين پرسشها عموما بيپاسخ باقي ميماند زيرا به نظر ميرسد افكار عمومي نميتواند حتي از پاسخهايي كه ارائه ميشود حس رضايتمندي و پذيرش داشته باشد. بديهي است در هر نظام سياسي با عوامل مخرب اقتصادي كه در شكل گروههاي فشار و يا مافياي قدرت عمل ميكنند برخورد شود اما كم نبوده حوادثي در دنياي سياست كه برخي از برخوردهاي صوري و يا پروندهسازيهاي پر سر و صدا در جهت حذف فرد و يا گروههاي رقيب صورت پذيرفته است. به هر حال ابهامات و پرسشهاي زيادي در خصوص كليت اين پرونده وجود دارد كه اميد است روزي ابعاد آن بر همگان هويدا گردد.
به آقای جزایری هم توصیه می کنم امن ترین جا برای او خانه کسانی است که به او مدیونند!