به گزارش ايسنا، ابتهاج كه متولد 1306 در شهرستان رشت است، نخستين دفتر شعر خود را با نام «نخستين نغمهها»، در دوران تحصيلات دبيرستاني منتشر كرد و با انتشار كتاب «شبگير» كه حاصل سالهاي پرتبوتاب پيش از 1332 است، به شعر اجتماعي روي آورد.
«سهراب»، «زمين»، «چند برگ از يلدا»، «يادگار خون سرو»، «سياه مشق» و مجموعه غزلها، رباعيها، مثنوي و دوبيتي و قطعهي در سه شماره 1 ، 2 و 3، منتشر شد و نيز مجموعهي «آينه در آينه» ـ گزيدهي اشعار توسط محمدرضا شفيعي كدكني.
او در فاصلهي سالهاي 1356 - 1350 برنامهي «گلهاي تازه» و «گلچين هفته» كه از راديو ايران پخش ميشد را سرپرستي ميكرد. شعر و موسيقي ايراني وامدار كساني چون اوست.
محمدحسين بهجت تبريزي متخلص به شهريار چند دههي پيش جملاتي در توصيف شعر ابتهاج جوان ميگويد: «پس از حافظ بسياري از شاعران سعي کردند مانند حافظ غزلسرايي کنند، اما به نظر من هيچ کس به اندازهي ابتهاج نتوانست به اين مقصود نزديک شود».
محمدرضا شفيعي کدکني نيز گفته است: در ميان دانههاي درشت شعر قرن بيستم ايراني يعني اکنونيان، که زندگيشان دراز باد، سايه در جايگاهي ايستاده که ديگران چه بخواهند و چه نخواهند بايد بدو برنگرند و اگر فروتني ذاتي او اجازه ميداد، حق داشت که به همگان - جز به يکي دو تن - فرو نگرد اما سايه هر کسي را در جايگاهي که دارد، مي شناسد و ميستايد.
به گفتهي محمدرضا لطفي ـ نوازندهي پيشكسوت ـ نيز: «با اينکه بعضي از موزيسينهاي راديويي بر اين باورند که سايه بخش توليد راديو را «شجريانخانه» نموده بود و تقريبا 70 درصد برنامهها را به عهدهي اين هنرمند ميگذاشت و اين خود رنجي در دل بعضي از همکاران ايجاد نموده بود، اما سايه اين کار را آگاهانه انجام ميداد؛ چراکه ميانديشيد شجريان پرچمدار موسيقياي خواهد شد که ما امروز بدان موسيقي هنري دستگاهي يا رسمي خطاب ميکنيم».