۱۱ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۱ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد ۱۳۵۸۱۷

پرسپوليس آسيائي يا قهوه خانه اي؟

آیا وجدان بیداری هست که به مردم بگوید هزینه دستمزد آرفی و منصوری و اوساله چرا باید به پرسپولیس تحمیل می شد ؟ چرا تارتار باید این گونه برای پرسپولیس هزینه ایجاد کند ؟چه کسی و چه وقت دست از قهوه خان نشینی باید رها شویم ؟
پارس فوتبال: لیگ نهم  پرسپولیس آن گونه بازی برگشت را به ابومسلم باخت كه علی دائی به صدا در آمد که در لیگ بعدی خانه تکانی اساسی در پرسپولیس می کند و تنها منتظر است که تکلیف جام حذفی روشن شود. جام حذفی که تمام شد و پرسپولیس به قهرمانی رسید علی دائی و کاشانی قول تیم آسیائی را دادند و این گونه بود که شایعات همه جا پر شد که غولهای فوتبال ایران به این تیم می آیند و کهکشانی ها تشکیل می شوند  سخن از عقیلی و رحمتی و خلعتبری و شجاعی وکاظمیان و مبعلی و زنیدپور و اشجاری و معدنچی و  غلام رضائی .. بود اما همه دیدند که این قصه تنها در حد حرف باقی ماند  و تنها غلام رضائی به این تیم آمد و بقیه جذب سبزهای حسابهای عابران بانک خصوصی و دولتی  بیشتر شدند!!


بازیهای لیگ که شروع شد همه دیدند که دائی چندان هم روی نظر خصوصی خود نسبت به برخی از این بازیکنان نظیر کاظمیان و مبعلی  نظر نداده است و زدن تمامی گلهای سرخها توسط خریدهای جدید باعث شد همه بر روی انتخابهای او صحه بگذراند اما حضور چند بازیکن نظیر منصوری وآرفی وزارعی و پروین و حلافی در لیست سرخها و عقد قرارداد با اوساله بدون تست پزشکی و دو باره گزیده شدن از سوراخ یکسان هپاتیت که توسط رافائل قبلا امتحان کرده بودند باعث شد که بسیاری به قولهای کاشانی و دائی با دیده تردید بنگرندکه خبرآسیائی فکر کردن تیم پرسپولیس را داده بودند.

 زیرا همگان می توانند تصور کنند تیمی که چند نام بجای بازیکنان در لیست خود دارد به طور حتم برای یک فصل پر فشار برنامه ریزی نکرده است زیرا نمی توان فرض کرد که بازیکنانی چون نوری و فشنگچی و غلام رضائی و باقری ومحمد و حقیقی و مازیار زارع و... بتوانند یک فصل تمام بازی کامل انجام دهند  اما هنوز دامنه این تردید ها به پایان نرسیده بود که قصه تارتارپیش آمد قصه تارتار و آمدن به جمع یحیوی و عبدی همان قصه کادرمربیگری به مدل ایرانی یعنی یک آقا بالا سر و بقیه حرف گوش کن تکرار شد قصه  عجیب اینجا بود که تارتار که سر مربی تیم راه آهن بود به سمت کمک مربیگری پرسپولیس آمده بود حالا به قبولی دوباره سرمربیگری راه آهن رفت و لابد ابن بار می گوید سرمربیگری در تیم راه آن مهم تر از کمک مربیگری در پرسپولیس است این که این حرفها تا چه خد جدی بود باید گفت که این گونه سخنها در فوتبال ما بسیار بوده و صحبت از افتخار و غیرت و...بسیار بوده است اما امروز می خواهیم چند سوال مهم بپرسیم و  سوال اول ما

1/شما که قول پرسپولیس آسیائی را دادید چگونه به فکر تشکیل یک لیست بازیکن کامل نبودید ؟ به چه دلیل قول حضور موفق در آسیا را دادید ؟ از مدیران این تیم می پرسیم که چگونه یک تیم می تواند در رده بین المللی موفق باشد در حالیکه نمی تواند حتی به اندازه انگشتان دو دست با این کادر کار کند ؟ نمی دانم جناب کاشانی و دائی می دانند یا خیر اما چند دهه پیش روزی که شاهین تهران منحل شد پایه های پرسپولیس در گوشه  یک قهوه خانه به همت چند بازیکن محبوب چون پرویز دهداری و چند طرف دار شاهین پی ریزی شد و به نظر می آید که پس از چند دهه قرار است تیم داری همچنان به روش قهوه خانه ای اداره شود؟

2/ براستی در این فوتبال ما که یک شبه می توان انواع و اقسام درجه به مربیان داد و مثلا  آدمهای بی کار خارجی را به عنوان سرمربی بین المللی به فوتبال تحویل داد و یا این که چون برادر برانکوویچ باشی می توانی تیم بگیری و... چه اصراری است که همواره آدمها تکراری شوند ؟ براستی این همه کلاس مربیگری به چه دلیل در این کشور برگزار می شود ؟ ولی همواره آدمهای فوتبال تکرار می شوند و باز شاهدیم یاوری و میثاقیان و کاظمی و کریمی و مظلومی و قلعه نوئی ... در تیمها جابه جا می شوند ؟ در همین تیم راه آهن اگر تارتار خوب بود چرا تعویض شد ؟ و اگر بد است چرا دوباره بر می گردد ؟داستان تکراری ها چون حکایت انتختبهای قهوه خانه ای و صحبتهای پای قلیونی نیست ؟

3/آیا وجدان بیداری هست که به مردم بگوید هزینه دستمزد آرفی و منصوری و اوساله  چرا باید به پرسپولیس تحمیل می شد ؟ چرا تارتار باید این گونه برای پرسپولیس هزینه ایجاد کند ؟چه کسی و چه وقت دست از قهوه خان نشینی باید رها شویم ؟
ارسال به دوستان