۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸
فیلم بیشتر »»
کد ۱۳۶۲۹۸

كاشاني: علم دايي از من بيشتر است

اين يك واقعيت است كه علم دايي از من بيشتر است. من بارها از ايشان خواهش كردم كه به من و باشگاه به سمت علمي‌شدن كمك كند. من تا به حال تيمداري نكرده‌ام مربي‌گري نكرده‌ام اما او علمش را دارد.
سرپرست باشگاه پرسپوليس گفت: بارها از دايي خواهش كردم كه به من و باشگاه به سمت علمي‌شدن كمك كند.

به گزارش فارس،‌حبيب كاشاني در نشست خبري امروز در جمع خبرنگاران صحبت‌هايي زير را مطرح كرد:

* آيتم‌هاي انتخاب هيئت مديره مشخص شده است

طبيعتاً حضور هيئت مديره در باشگاه مثل پرسپوليس باعث تقسيم كار مي‌شود. انتخاب اعضاي هيئت مديره هم به اين گونه است كه رياست محترم مجمع باشگاه پرسپوليس اعضا را انتخاب مي‌كند و اين اعضا از بين خود يكي را به عنوان مديرعامل انتخاب مي‌كند شايد هم مديرعامل فردي خارج از اعضا هيئت مديره باشد. در شلوغي ورزش ما هيئت مديره 5 نفره مي‌تواند به باشگاهي مثل پرسپوليس كمك كند.

اسامي هيئت مديره پرسپوليس تقريبا مشخص شده است. آيتم‌هاي انتخاب اين اعضا مثل حضور يك استاد دانشگاه يك پيشكسوت باشگاه شخصي كه اقتصادي باشد و يا نماينده مجلس مشخص است. حدود 8 يا 10 نفر مدنظر هستند كه با حذف چند نفر هيئت مديره باشگاه پرسپوليس به زودي معرفي مي‌شود.

* ليست از سوي باشگاه براي انتخاب مربي زايده تخيل است

بعضي رسانه‌ها اعلام كرده‌اند ليستي از سوي باشگاه براي علي دايي تهيه شده تا از بين آن نفرات يكي را به عنوان مربي انتخاب كند كه اين زايده تخيل است. انتخاب نفرات از اختيارات كادر فني است. اول فصل با يحيي گل محمدي مذاكره كرديم كه به دلايلي به توافق نرسيده‌ايم. سپس مهدي تارتار به جمع‌مان اضافه شد كه ايشان در مدتي كه در اين تيم بودند بسيار زحمت‌ كشيدند و با وجودي نيازي كه به او داشتيم با توجه به تماس آقاي انصاري فرد قبول كرديم كه ايشان از جمع‌مان جدا شوند.

* اتوبان محبت بايد دو طرفه باشد

روز گذشته در فدراسيون فوتبال در جلسه هيئت مديره شركت كرديم. آنجا از عملكرد بازيكنان تيم ملي مقابل كره جنوبي و چين تعريف شد. طبيعتا وقتي تيم ملي خوب بازي كرده به خاطر عملكرد باشگاه‌ها است. تيم ملي اين فرصت را نداشته كه در اين مدت كوتاه كار بدن‌سازي انجام دهد. اين تيم‌ها بودند كه از 20 تير بدن سازي خود را آغاز كرده‌اند و امروز اگر تيم ملي نتيجه مي‌گيرد جا دارد از مربيان باشگاهي تشكر شود كه توانستند در زمان مقرر بازيكنان را آماده تحويل تيم ملي دهند و تيم ملي نيز با كسب نتيجه خوب به آبروي كشور اضافه كرد.

ما بايد قدر سرمايه‌هاي خود را در اين فوتبال بدانيم. وقتي چهار بازيكن از پرسپوليس در تيم ملي حضور پيدا مي‌كنند مسلم است كه به دليل مسافت طولاني و 22 ساعت پرواز بازيكنان خسته شوند. شما ديديد كه به غير از پرسپوليس كه آقاي دايي بزرگواري كردند كه اعتراضي نسبت به اين قضيه نداشتند ساير مربيان تيم برتر از اين وضعيت گله‌مند بودند. من از عمران‌زاده مصاحبه‌اي خواندم كه گفته بود از مظلومي خواسته او را تعويض كند.

فراز كمالوند از بيماري نصرتي گلايه كرده بود. اين طبيعي است كه بازيكنان دچار خستگي جسمي شوند و وقتي هم بازي نكنند به لحاظ روحي آسيب مي‌بينند و اين تازه آفت باشگاه مي‌شود چون يك بار مضاعف براي مربي باشگاه است تا آنها را ريكاوري روحي كند اما با همه نامهرباني‌ها مثل سابق از تيم ملي حمايت مي‌كنيم هر چند كه آثار ناشي از اين رفتارها به عهده باشگاه است.
ما هم مي‌خواهيم تيم ملي قوي داشته باشيم اما خواهش مي‌كنيم كه اين اتوبان محبت دو طرفه باشد. باشگاه‌ها هم جوابگوي هواداران و هيئت مديره باشند.

* جرم و مجازات بايد متناسب باشد

آقاي قطبي در مصاحبه‌اي گفت كه مي‌خواهد ببخشد. در مورد شيث رضايي بايد بگويم كه او در سال 86 بنا به سنش شايد رفتاري را از خود نشان داد شايد خودش هم از اين رفتار خوشش نيايد. اينجا يك بحث حقوقي مطرح مي‌شود جرم و مجازات بايد تناسب داشته باشد. در سال 86 او يك رفتار از خود نشان داد كه به لحاظ روحي لطمه خورد اما در سال 87 و 88 تلاش كرد كه خود را تغيير دهد. او حتي مجبور به هجرت از پرسپوليس شد و به صباي قم رفت اما آنقدر خوب بازي كرد كه اكنون به عنوان كاپيتان دوم پرسپوليس در اين نشست حاضر شده است.

 شيث هم مي‌خواهد به تيم ملي كمك كند. نه تنها شيث بلكه افراد شايسته مثل ميلاد ميداودي هم بايد در تيم ملي باشند. امروز بايد اختلاف سليقه را كنار بگذاريم. در حال حاضر تيموريان كه يك مسيحي مسلمان است در تيم ملي حاضر مي‌شود و با همه توان خود مي‌دود. بايد سليقه‌هاي مختلف را كنار گذاشت. هر كدام از جواناني كه در باشگاه‌ها در حال آماده‌سازي هستند و تشنه و گرسنه درخشش در تيم ملي هستند بايد در تيم ملي حضور داشته باشند.

* 30 دقيقه اول بازي با پاس از بهترين ديدارها بود

بازي كه پرسپوليس مقابل پاس در 30 دقيقه اول انجام داد كمتر در سال‌هاي اخير ديده‌ام. البته بايد دقايقي كه پرسپوليس اين گونه بازي مي‌كند بيشتر شود. اعتماد به نفسي كه بين بازيكنان ما در پاسكاري وجود داشت بي‌نظير بود. 30 دقيقه اول اين مسابقه يكي از زيباترين لحظات ديدارهاي ليگ بود من فكر مي‌كنم تيم در تعداد پاس‌هاي كه در اين بازي رد و بدل شد ركورددار شد.

 البته اين حرف من به اين منظور نيست كه ما ايرادي نداريم. موقعيت‌هاي خوبي را از دست داديم و در لحظات آخر بازي بازيكنان نشان دادند كه از لحاظ بدنسازي در شرايطي خوبي هستند اما بدشانسي هم آورديم. اگر از كم گل زدن تيم ايراد مي‌گيريد بايد بگويم اسپانيا هم كه اكنون قهرمان جام جهاني شده است در 8 بازي خود فقط 7 گل زد. البته ما نقاط ضعفي داريم كه قطعا مي‌خواهيم آنها را برطرف كنيم.

 اينها را هم در نظر بگيريد كه هر دو هفته يكبار 50 درصد تيم به دليل حضور در اردوي تيم ملي و اردوي تيم اميد از ما جدا مي‌شوند. اميدوارم اين فرصت را در اختيار باشگاه بگذاريد كه نقاط ضعف را برطرف كنيم. باز هم تأكيد مي‌كنم كه بازي پرسپوليس و پاس با وجود گل كمي كه داشت از مسابقات خوب ليگ بود.

* مجبور هستيم از كمك سازمان بهره ببريم

در ابتداي فصل در بازديدي كه آقاي سعيدلو از باشگاه پرسپوليس داشت مقرر شد 50 درصد هزينه‌هاي اين فصل را سازمان تربيت‌بدني تقبل كند. بايد قبول كنيد كه هيچ جاي فوتبال ما حرفه‌اي نيست. سال گذشته پرسپوليس 41 بازي انجام داد. يك ميليارد و 70 ميليون تومان از طريق تبليغات دور زمين حق و پخش تلويزيوني و بليت‌فروشي درآمد داشت.

 سازمان ليگ گواهي مي‌دهد كه باشگاه پرسپوليس ريالي از اين درآمد را تصاحب نشد چرا كه طلبكاران از سال‌هاي دور با داشتن حكم كميته انضباطي اين پول‌ها را دريافت كرده‌اند و امسال هم اگر پرسپوليس همان تعداد بازي را انجام دهد و حتي مبلغ درآمد بيشتر از پارسال باشد باز هم طلبكاراني داشته باشد كه مشكل كميته انضباطي دارند.

حتي اگر قيمت‌ بليت‌ها دوبرابر شود يا صدا و سيما حق پخش تلويزيوني را دو برابر كند باز براي باشگاه پرسپوليس اندوخته‌اي نمي‌ماند.

ورزشگاه آزادي را براي يك بازي 25 ميليون تومان اجاره مي‌كنم و دلم مي‌خواهد از همه امكانات آن استفاده كنم اما مي‌بينم كه بوفه و پاركينگ آن كرايه داده شده است. به چه كسي كرايه داده شده را نمي‌دانم يا اينكه مي‌بينم در كنار ورزشگاه انواع و اقسام پرچم‌ها و پيراهن‌هاي پرسپوليس فروخته مي‌شود.

اينكه سود اين فروش‌ها به چه كسي مي‌رسد را نمي‌دانم. وقتي من از جايي ديگري درآمد ندارم مجبورم روي كمك تربيت بدني حساب كنم.

بخش خصوصي هم انگيزه براي اسپانسر شدن ندارد. در توافقي هم كه با سازمان تربيت بدني داشته‌ايم قرار شد يك ميليارد تومان سازمان بدهد و يك ميليارد تومان هم پرسپوليس بياورد كه البته با هر اسپانسري كه به توافق برسيم پول خود را يك جا به ما نمي‌دهد.

باشگاه پرسپوليس با حداقل امكانات بايد جوابگوي ميليون‌ها هوادار باشد و توقع خريد بهترين خريد بازيكن را دارد.

* اختلافي با دايي ندارم

پس از بازي با پاس هيچ اختلافي بين من و علي دايي رخ نداد. يكي از خبرنگاران صدا و سيما بعد از بازي در مورد اين مسابقه از من سؤال پرسيد و من گفتم اين بازي تمام شد و دايي بايد تمركز خود را براي ديدار با شهرداري تبريز بگذارد اما يكي دو تن از همكاران شما در برخورد با دايي دو مطلب دروغ را نقل مي‌كند. اول اينكه گفته بودند كاشاني گفته دايي بايد وقت بيشتري بگذارد و دوم اينكه دايي بايد تمركز بيشتري داشته باشد در صورتي كه من نه در مورد وقت و نه در مورد تمركز حرفي نزده بودم.

به هر حال باشگاه سايت رسمي دارد و من به نوعي همكار شما هستم و با هم ارتباط رسانه‌اي دارم. گاهي بعضي از دوستان بي‌تقوايي مي‌كنند. گاهي مطالب دروغي مي‌بينيم كه برخي اوقات مجبوريم از آنها بگذريم يا مجبوريم براي دادگاهي و ظلمي كه مي‌شود به دادگاه پناه ببريم.

مثلا مي‌نويسند باشگاه پرسپوليس بابت رضايت‌نامه تارتار 50 ميليون تومان گرفته است. مي‌شود به من بگوييد كي و چه زماني اين اتفاق افتاده است. يا نوشتند يكي از پيشكسوتان پرسپوليس خواستار كار كردن در آبدارخانه باشگاه شده است اما من مي‌گويم كه ما به اين پيشكسوت 2 ميليون و نيم كمك مالي كرديم يا مي‌نويسند دايي ليست به كاشاني داده كه نمي‌خواهد با اين پييشكسوتان كار كند.

كساني كه چنين چيزهايي مي‌نويسند با من يا با دايي مشكل ندارند بلكه با باشگاه مشكل دارند. يك خبرنگاري از من پرسيد قرار است بابت هر گلي كه غلامرضا رضايي مي‌زند 50 ميليون پاداش بگيرد. من خيلي به اين سؤال فكر كردم از خبرنگار پرسيدم يعني اگر اين بازيكن بخواهد 30 ‌گل بزند باشگاه پرسپوليس مجبور است يك ميليارد و 500 ميليون تومان به اين بازيكن پاداش بدهد.

 سپس از اين خبرنگار پرسيدم كه اگر قرار باشد به اين بازيكن چنين پاداشي بدهيم به محمد نوري كه آن هم براي ما گل مي‌زند بايد چنين پاداشي بدهيم و او گفت نه. من فقط مي‌توانم بگويم كه پرسيدن چنين سؤالي تفرقه ايجاد كردن در تيم است يا سؤال بپرسند كه آيا آقاي فروزاني قرار است با باشگاه همكاري كند به من وقتي مي‌گويند من اين آقا را تا حالا نديدم به من مي‌گويند شما نمي‌دانيد او در حال همكاري با شما است. من هم كارمندان و بازيكنان تيم را به خط مي‌كنم تا يك چهره جديد از اين تيم ببينم.

به من مي‌گويند محمد دايي قرار است با پرسپوليس همكاري كند. اين را بگويم كه كار كردن با دايي براي ما افتخار است و با كسي هم تعارف نداريم. اگر محمد دايي عيبي دارد حتما از او استفاده مي‌كنيم. حالا جرم او چيست كه همنام علي دايي است. در كار كارشناسي به هيچ كس باج نمي‌دهيم.

من يحيي گل‌محمدي را 19 سال است مي‌شناسم ولي دوستانه به توافق نرسيديم. همه اينها را گفتم تا گلايه نشود كه چرا كاشاني تمايل ندارد. اگر فقط يك دروغ بود اين مسائل مهم نبود اما اسم اين مسائل را نمي‌شود سوء تفاهم گذاشت.

بعد از ديدار با پاس ما طبق روال هميشگي با علي دايي جلسه گذاشتيم. كلي حرف و حديث برايمان به وجود آمد در صورتي كه چنين جلساتي را ما در زمان كرانچار هم داشتيم و اكنون هم با دايي به توافق رسيده‌ايم كه روزهاي دوشنبه جلسه داشته باشيم مگر مي‌شود يك تيمي اعضاي آن با هم همفكري نداشته باشند. يكي از راه‌هاي خداشناسي نظم است.

اگر در تيمي مثل پرسپوليس تعامل نباشد امكان برگزاري اين همه تمرين و مسابقه وجود ندارد. شما مي‌توانيد عملكرد باشگاه را از سال 80 تا 89 بررسي كنيد. در اين 9 سال هيچ فصلي به اندازه امسال به اين خوبي امتياز نگرفته‌ايم. حتي در سال 86. البته ما از شرايط فعلي راضي نيستيم اما راضي نبودن به معناي كار اشتباه‌مان نيست.

 طبيعتا نيم فصل دوم امتياز جمع كردن سخت‌تر است. ما تقريبا 30 درصد امتيازات را از دست داده‌ايم اما قائل به اين هستيم كه جلو برويم. اگر هر هفته جلسه نداشته باشيم كارمان پيش نمي‌رود.

* علم دايي از من بيشتر است

اين يك واقعيت است كه علم دايي از من بيشتر است. من بارها از ايشان خواهش كردم كه به من و باشگاه به سمت علمي‌شدن كمك كند. من تا به حال تيمداري نكرده‌ام مربي‌گري نكرده‌ام اما او علمش را دارد.

مثلا من هميشه عادت داشتم كه از بازيكنان بخواهم كه در سفرها كت و شلوار بپوشند. شايد اين بازيكنان هم راضي نبودند اما من اصرار مي‌كردم اين اتفاق بيفتد اما وقتي دايي به پرسپوليس آمد بازيكنان با لباس گرمكن راحت‌تر هستند و من هم قبول كردم. اين شجاعت را دارم و مي‌گويم كه علمش را ندارم. از همه هم مي‌خواهم براي علمي شدن كارهايم به من كمك كنند. من يك معلم هستم و به آن افتخار مي‌كنم و از گذشته خودم نيز نادم نيستم.

من كوچكترين چيزها را از دايي مي‌پرسم. از ندانستم خجالت نمي‌كشم. ما مي‌خواهيم تيمي بسازيم تا براي جامعه مفيد باشد. از دايي تشكر مي‌كنم كه هر علمي دارد و هر داشته‌اي دارد به باشگاه منتقل مي‌كند بدون اينكه تكبر داشته باشد.

دايي را متهم مي‌كنند كه متكبر است و چرا بعد از بازي با عربستان عذرخواهي نكرد اما من مي‌خواهم بگويم بازي پاس و پرسپوليس چه اهميتي داشت اما اين مرد با جسارت و شهامت مي‌آيد و از هواداران عذرخواهي مي‌كند. چرا كاري مي‌كنيد كه بين جامعه و اسطوره‌ها فاصله ايجاد شود. دايي كجا، كاشاني كجا.

 سر و ته من به چه چيزي مي‌ارزد كه با دايي اختلاف داشته باشم. حفظ دايي براي همه ما واجب است. هر جاي دنيا كه مي‌رويم ايران را با نام دايي مي‌شناسند. اگر روزي در فوتبال پيش بيايد كه با دايي اختلاف داشته باشم از اين فوتبال مي‌روم. قسم به خدا اگر هم اكنون از دفتر آقاي سعيدلو با من تماس بگيرند من مي‌روم. فرصتي براي نوكري به مردم برايم پيش آمده و مي‌خواهم مردم و هواداران را خوشحال كنم.

* براي خصوصي شدن پرسپوليس بايد تكليف برند آن مشخص شود

يك سري مشكلات حقوقي داريم. در سال 70 آقاي غفوري‌فرد رئيس محترم وقت سازمان تربيت‌بدني ظاهرا سهام باشگاه پرسپوليس را به واسطه يكي از مديران باشگاه به گروهي منتقل مي‌كند و آنها اكنون مدعي هستند كه باشگاه پرسپوليس براي آنها است كه سازمان تربيت بدني براي ادعاي حقوقي اين گروه بايد پيگيري‌هاي لازم را انجام دهد.

از سوي ديگر نام پيروزي نيز داراي مدعي است و آقاي عابديني مي‌گويد باشگاه پيروزي متعلق به او است. حالا تصور كنيد براي تيمي با قدمت 46 ساله بايد اسم جديدي پيدا كرد تا وقتي مي‌خواهد خصوصي شود به مشكل حقوقي نخورد. در صورتي كه يكي از آورده‌هاي باشگاه پرسپوليس همين برندش است. برندي كه دو گروه مدعي آن هستند.

 در واقع باشگاه به لحاظ اموال منقول چيزي ندارد. محل باشگاه را كه مي‌گويند براي فدراسيون است. ورزشگاه درفشي‌فر كه صاحب ديگري دارد و فقط همين باشگاه با اين همه مدعي با 9 ميليارد تومان بدهي روبرو است. پس نتيجه مي‌گيريم تنها داشته پرسپوليس براي حاضر شدن در بورس همين برندش است. به همين دليل براي مشخص شدن اين وضعيت يك كار حقوقي كامل مي‌طلبد. اصلا بايد ديد طبق اصل 45 قانون اساسي كه دو باشگاه استقلال و پرسپوليس را جزو منافع ملي ناميده‌اند مي‌توان به شخص يا اشخاص ديگري واگذار كرد يا نه؟

در اين زمينه نامه‌نگاري‌هاي لازم انجام شده و از مسئولان حقوقي سازمان تربيت‌بدني مي‌خواهيم كه تكليف اين موضوع را روشن كنند.

* باشگاه پرسپوليس ظرفيت استفاده از 350 پيشكسوت را ندارد

باشگاه پرسپوليس داراي 350 پيشكسوت است و اين در حالي است كه ما فقط در دو سه رشته در حال فعاليت هستيم. مسلما وقتي در جايي با جاي خالي روبرو مي‌شويم از يك پيشكسوت ديگري استفاده مي‌كنيم اما نمي‌دانم چرا وقتي از هر پيشكسوتي براي همكاري با باشگاه دعوت مي‌كنيم پيشكسوتان ديگر در صدد تخريب برمي‌آيند.

محدوديت جا باعث شده نتوانيم از همه استفاده كنيم اما از همه تيم‌هايي كه با پيشكسوتان پرسپوليس در حال همكاري هستند، ممنون هستيم.

*بحث دايي و فدراسيون مالي نيست

بحث دايي با فدراسيون مالي نيست و بحث تميز دادن حق از باطل است. من تعهد مي‌كنم كه اگر فدراسيون فوتبال اعلام كند كه حق با دايي است، وي تمام ماليات خود را پرداخت خواهد كرد. نه تنها حق دايي پرداخت نمي‌شود بلكه وي را به زياده‌خواي متهم مي‌كنيم. اين مشكلات است كه ما را نگران مي‌كند. دايي به اين پول نيازي ندارد و فقط به دنبال احقاق حق خود است.

برانكو و قلعه‌نويي و تمام مربيان حقوق خود را دريافت كرده‌اند و طبيعتاً دايي نيز بايد حق خود را دريافت كند. دايي اعلام كرده اگر مسئولان فدراسيون قسم ياد كنند كه ماليات را نبايد پرداخت مي‌كردند من قبول مي‌كنم. بحث اعتقادي نيست و دوستاني كه با مسائل حقوقي آشنا هستند مي‌دانند كه اگر طرفين ادله‌اي نياورند دادگاه اعلام مي‌كند كه يكي از طرفين به قرآن قسم ياد كند و در دادگاه‌ها متعارف است.

بزرگي دايي، افتخار فدراسيون است و فكر نكنيد با اين مسائل كوچك مي‌شود. بزرگي فدراسيون به بزرگي دايي است و مسئله‌اي قابل حل است و مي‌توان به راحتي آن را برطرف كرد. دايي سال‌هاي زيادي براي فوتبال ايران زحمت كشيده اگر فردا روزي اعلام كنند كه برج ميلاد مال آقاي دايي، قلعه‌نويي، مايلي‌كهن و هر بزرگ ديگري است بسيار خوشحال خواهم شد، زيرا در تمام دنيا بزرگان را ارج مي‌نهند. كمك كنيد كه اين مسائل حل شود و مشكلاتي براي فوتبال ايران به وجود نيامد.
ارسال به دوستان
وبگردی