پارس توریسم- نیکی کریمی بازیگر سینمای ایران در گفت وگویی با نازنین قنبری در نشریه پردیس به تمجید از برنامه نود پرداخته است .
نیکی کریمی پس از تهمینه میلانی و رسول صدر عاملی و...مهمترین سنماگری است که به اظهار نظر درباره برنامه نود وفردوسی پور پرداخته است .
خانم کریمی درباره برنامه نود گفته :به نظرم نود یک برنامه خوب ودیدنی است و یک جورهایی لازم است که چنین برنامه ای در حوزه ورزش وجودداشته باشد .
وی درادامه گفته :جذابیت برنامه 90دراین است که در هر قسمت آن تازگی وجوددارد و هربار اتفاقی می افتد که به جذابیت آن اضافه می کند .
نیکی کریمی در پاسخ به پرسشی ک برخی معتقدند اتفاقات حاشیه ای برنامه 90ممکن است به متوقف شدن آن منجر شود گفت : فکر می کنم نود جایگاه خودش را دارد و نمی توان این برنامه را متوقف کرد .
فکر می کنم مجری هر برنامه تلویزیونی روی آن بنامه تاثیر دارد . عادل فردوسی پور هم ادم باهوشی است . او در همه این سالها کاری کرده که حسابی دربرنامه وبین مردم جاافتاده است .
/نود فردوسی پور به روایت تهمینه میلانی/
تهمینه میلانی نیز در اردیبهشت ماه سال گذشته باانتشار یادداشتی در هفته نامه جامعه ومردم درباره برنامه نود فردوسی پور نوشته بود :زمان بندی زندگی من به نحوی است که در بین برنامه های تلویزیونی برنامه آقای کوثری وعادل فردوسی پور را می بینم .برنامه عادل برنامه خوبی است بااین همه به لحاظ روانی من فکر می کنم که فردوسی پور قبلا خیلی راحت تر و شفاف تر صحبت می کرد والان محافظه کار شده وهرچند ممکن است خیلی ها نظر دیگری داشته باشند.می توان گفت برنامه نود برنامه جنجالی تری از برنامه کوثری است .اما برنامه کوثری هم برای من خوب است .
/رسول صدرعاملی و استعداد فیلمسازی فردوسی پور/
رسول صدر عاملی کار گردان مطرح سینمای ایران در یادداشتی که در شماره نوروزی همشهری منتشر شده به حمایت از عادل فردوسی پور پرداخته است .
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است : چندی پیش مصاحبه ای می خواندم با رونالدینیو ، فوتبالیست محبوب برزیلی که آخرین دستمزدش بالای 70 میلیون دلار است و چهره محبوبی در جهان ودر بین فوتبالدوست هاست .
او در آن مصاحبه گفته بود که همچنان مانند دوران پیش از به شهرت رسیدنش ، هفته ای دو یا سه بار تنها در زمین تمرین می کند . سوالی که آن گفت و گو در ذهن من شکل داد این بود: وقتی کسی از نظر مادی ، معنوی ، محبوبیت و شهرت جهانی به این جایگاه می رسد ، انگیزه اش از این تمرین ها چه می تواند باشد ؟ تعبیر من این بود که رونالدینیو کارش را دوست دارد و این خستگی ناپذیری در تمرین های مداوم برای محبوبتر شدن نیست ،بلکه به خاطر ماندگاری کاری است که انجام می دهد.
برخی آدمها هستند که گویا خداوند به آنها ، به نگاه وصورت و نحوه حرف زدنشان کاریزمایی داده است که باعث می شود باور پذیر و دوست داشتنی باشند .عادل فردوسی پور مجموعه ی اینها را دارد. یادم می آید چند سال پیش در مورد ورودش به تلویزیون می گفت که از طریق فراخوان وقبول شدن در امتحان ورودی وارد این عرصه شده است.یعنی هیچ پارتی نداشته و تنها به خاطر عشق و علاقه و دانش خودش به تلویزیون آمده است .
عادل این کاریزما را داشت و به سرعت توانست به شهرت برسد . ولی می دانیم که گاهی شهرت به تنهایی کافی و فضیلت نیست؛ مهم محبوب شدن است که کار دشواری است و فقط با باور پذیری مخاطب به دست می آید .اینگونه بود که عادل خود را بین فوتبالیست ها با گزارش هایی که معلوم بود با مطالعه به دست آمده جا داد و با نوع نگاه خودش به فوتبال، تماشاگران را به این عرصه و حواشی ابعاد آن علاقه مند کرد. حواشی و ابعادی که در لایه اول به نظر می رسد تنها قرار است جذابیت برنامه باشد ، اما در ادامه هر کدام از آنها بی هیچ شعر و شعاری درس های قهرمانی و انگیزه های معرفت ورزشی را به تماشاگر می آموزاند.
سری اول برنامه نود تنها مورد توجه فوتبال دوست ها قرار گرفت و یادم هست که بین خانواده ها برای دیدن این برنامه و سریال های تلویزیونی معمولا درگیری ایجاد می شد .اما خیلی طول نکشید که در دل خانواده ها جا باز کرد و آرام آرام شاهد بودیم که حتی مادرهای های خانواده – و اغراق نیست اگر بگوییم حتی مادربزرگ ها و پدربزرگ ها - هم با نود به فوتبال علاقه مند شدند .
عادل در فضای برنامه اش نمونه کوچکی از کل جامعه را به نمایش می گذاشت و من معتقدم اگر او گزارشگر نمی شد ، حتما سینماگر می شد . چون او سینما را خوب می شناسد و علائق هنرمندانه دارد. از سویی، دراماتیک بودن فوتبال نیز همان روح جذابیت سینما را دارد که در چند ثانیه می تواند سرنوشت بازی را عوض کند.
او هر هفته به اندازه ساخت یک فیلم سینمایی ، برای برنامه اش درگیر اجرا و مطالعه بود و به یقین می توانم بگویم در ناخودآگاه خود یک روزنامه نگار و گزارشگر حرفه ای را همراه با یک کارگردان خوب سینمایی داراست .او از موضوع برنامه اش که ورزش بود فراتر رفت و با شناختی که از سینماداشت ، ریتم درست هنرمندانه را درچیدمان میهمان ها ، ورود و خروج آنها و زمان و چگونگی پرسش و پاسخ ها به کارگرفت تا جایی که اگربرنامه چهار ساعت هم طول می کشید ، تماشاگر هرگز خسته نمی شد .
عادل با موضوع برنامه اش که داوری و تحمل نقد پذیری را گسترش می داد توانست تحمل شنیدن و خوب شنیدن دیگری را پیش از پاسخ دادن بیاموزاند. و یادمان نرود که سالهای پیش اهالی فوتبال چه ادبیاتی داشتند و فردوسی پور چگونه با استمرار برنامه اش این ادبیات را تغییر داد و به آنها آموزاند که خودرا در جایگاهی ببینند که از طرف مخاطب تماشا و به قضاوت گذاشته می شود . او به آدمها یاد داد که هر کلمه بار و ارزش معنایی دارد و وقتی کسی تماس می گرفت همیشه حواسش بود که کلمات را چگونه به کار بگیرد.
دربرنامه عادل اگرچه هر نقدی صورت می گرفت اما هرگز به کسی توهین نشد وحتی اگر با کسی ضمخت و با خشونت صحبت شد ، بلافاصله پس از آن به یادمان آورد که نتیجه هر چه هست احترام برانگیز است و همواره به مخاطبی که مورد نقد قرار گرفته بود فرصت توضیح و دفاع از خود می داد. همواره این اتفاق می افتاد که هرمیهمانی – چه حضوری و چه تلفنی – وقتی از برنامه خداحافظی می کرد ، انگار فرصت پیدا کرده بود تا به خودش فکر کند.
حس خوب من در این سالها نسبت به برنامه نود این بود که همیشه فرصت شرمنده شدن را به آدمها می داد. یعنی اگر کسی به دیگری پرخاش می کرد او فضایی ایجاد می کرد که طرف مورد حمله احساس نکند حتما باید پاسخ بدهد ، اما درست چند ثانیه بعد در کلمات کسی که پرخاش کرده بود شرمندگی حس می شد .فردوسی پور درست همان لحظه که نسبت به یک فرد و یا باشگاه نقدهای گاه بیرحمانه– که کاملا کارشناسانه هم بود – می کرد، دقیقا همان لحظه بیشترین احترام و تحسین را به سوژه هایش می داد و این کار بسیار دشواری است . عادل استاد کنایه است؛ کنایه هایی که به تحقیر بدل نمی شود، بلکه تبدیل به آگاهی برای مخاطب می شود .
در برنامه نود مجری همواره می داند دنبال دریافت چه پاسخی است و همیشه تماشاگر را ـ بی آنکه عقیده اش را به اوتحمیل کند ـ با خود همراه میکند . عادل هرگز برای خوشایند تماشاگر وارد فضای ژورنالیستی زرد و ملتهب نشد و من حتی یادم نمی آید که او احساس کرده باشد نیازی به دروغگویی و زیاده گویی هست .
در این سالها حس کردهایم عادل با برنامه اش بزرگ تر و آگاه تر می شود . خود ما هم هر بار که نود تمام شده سبکبالی ناشی از گوشه هایی از اجرای عدالت را احساس کرده ایم .
خداکند که مسئولان تحمل را از خود این برنامه یاد بگیرند و بدانند که همه ی ما ممکن است حتی گاهی در دل کارهایمان اشتباه کنیم. من نمی خواهم از عادل اسطوره بسازم.
اما احساس می کنم او نسبت به حرفه اش یک دانای آگاه است و انگار خطری یا سایه ترسناکی روی این برنامه افتاده و می ترسم که نکند عده ای از این همه صراحت خوششان نیاید؛ از اینکه فرصت شرمنده شدن به آدمها بدهیم بدون اینکه به صورتشان چنگ بیندازیم.
البته جای خالی چنینی برنامه هایی در زمینه های دیگراجتماعی ، فرهنگی ، خانوادگی ، سیاسی و ..خالی است؛ برنامه هایی که به ما تحمل نقد پذیری بدهد. اینها همه در برنامه نود به هوش عادل فردوسی پور برمی گردد . اگرچه بی انصافی است که نگوییم آنهایی هم که عادل را در تلویزیون حمایت کردند ، همه باهوش بودهاند .
چرا که همه ی ما می دانیم امروز با مبتذل ترین برنامه ها هم می شود پرمخاطب بود . اما بحث بر سر این است که چگونه یک برنامه ورزشی می تواند به الگویی برای چگونه قضاوت کردن در زندگی تبدیل شود .