۲۹ اسفند ۱۴۰۲
به روز شده در: ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۳۶۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۰۶-۰۳-۱۳۸۶
کد ۱۸۳۶۴
انتشار: ۱۲:۱۹ - ۰۶-۰۳-۱۳۸۶
پدرش در برابر چشمان وى با چوب ضربه اى به سر مادرش زده و در حالى كه خون روى صورت مادرش پاشيده بود، پدر او را سوار موتوسيكلت كرده و از خانه بيرون رفتند.


حكم مرگ مردى كه به خاطر ازدواج با زن مورد علاقه اش، همسر خود را به قتل رسانده و جسدش را به آتش كشيده بود، از سوى ۵ قاضى دادگاه كيفرى استان تهران صادر شد.

راز اين جنايت هولناك با اعترافات كودكانه دختر ۴ ساله اى كه شاهد قتل مادرش بود، فاش شد.

به گزارش ایران، شامگاه ۲۳ فروردين سال ۸۳ شعله هاى آتش در گندمزارهاى جنوب تهران توجه مأموران گشت پليس را جلب كرد. آنها با حضور در محل حادثه با جسد سوخته زن جوانى روبرو شدند. ۲

روز بعد مردى به نام محمدحسن به پليس مراجعه كرد و از ماجراى ناپديد شدن ليلا، همسر ۲۷ ساله اش خبر داد. اين مرد زمانى كه شنيد بايد براى شناسايى جسد سوخته زن ناشناسى به سردخانه برود، با دستپاچگى از اين كار خوددارى كرد. از سوى ديگر رفتارهاى مشكوك او ظن پليس را برانگيخت.

در حالى كه تحقيقات به بن بست رسيده بود، در بررسى هاى فنى و پليسى دختر ۴ ساله اين زوج با اظهارات كودكانه اش پرده از راز قتل مادرش برداشت و ادعا كرد پدرش در برابر چشمان وى با چوب ضربه اى به سر مادرش زده و در حالى كه خون روى صورت مادرش پاشيده بود، پدر او را سوار موتوسيكلت كرده و از خانه بيرون رفتند.

با اعترافات دختربچه، رد پايى از يك زن ناشناس كه با شوهر مقتول رابطه داشت نيز كشف شد. نرگس در نخستين بازجويى ها گفت: من و محمدحسن - عامل جنايت - قصد ازدواج با يكديگر را داشتيم، اما قرار نبود در اين ماجرا كسى كشته شود.

اين زن ادامه داد: روز جنايت، محمدحسن دخترش را به خانه ام آورد و گفت مى خواهد كار ليلا را يكسره كند. مى دانستم همسرش راضى به طلاق نيست، بنابراين با خود فكر كردم مى خواهند جدا شوند. اما ساعتى بعد او برگشت و به قتل زنش اعتراف كرد.

در دادگاه

روز گذشته متهم به قتل در شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى استان تهران محاكمه شد. مرد ۳۴ ساله وقتى براى دفاع از خود در جايگاه قرار گرفت گفت: من اعتياد داشتم و اواخر مواد هم مى فروختم. از زندگى با همسرم راضى نبودم و قصد خودكشى داشتم. تا اين كه با نرگس آشنا و به او علاقه مند شدم.ظهر روز حادثه به بهانه ديدن مادرزنم از همسرم خواستم همراه من سوار موتوسيكلت شود. در ميان راه كنار گندمزارى او را پياده كردم و با چوبدستى كتكش زدم. بعد گندم ها را به آتش كشيده و فرار كردم.

قاضى عزيزمحمدى و ۴ قاضى مستشار - رحيمى، عبداللهى، باقرى و شهرابى فراهانى - پس از آخرين دفاع متهم وارد شور شده و به اتفاق آرا او را به خاطر قتل عمدى همسرش به قصاص نفس - اعدام - محكوم كردند.

 

ارسال به دوستان
وبگردی