۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۴۳۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۷ - ۰۷-۰۳-۱۳۸۶
کد ۱۸۴۳۳
انتشار: ۱۰:۳۷ - ۰۷-۰۳-۱۳۸۶

شوخي غير علمي!

مرضيه رستمي


2 ماه است که لغو عضويت شيميدانان کشورمان در انجمن شيمي امريکا به مهمترين بحث مجامع علمي کشور تبديل شده است.

البته اين ماجرا پس از اعتراض هاي فراوان با عقب نشيني مسوولان اين انجمن و تمديد عضويت استادان ايراني خاتمه يافت ؛ اما آيا ابعاد اين مساله به حضور يا عدم حضور 36عضو ايراني محدود مي شود؟ برخي چهره هاي سرشناس ايالات متحده معتقدند اين اقدام پيش از آن که به ضرر ايرانيان باشد، رشد علمي و اقتصادي ايالات متحده را تحت تاثير قرار خواهد داد.

داستان از اينجا شروع شد که انجمن امريکا (ACS) تصميم گرفت بدون کسب نظر از مجمع عمومي خود، عضويت اعضاي ايراني خود را از آغاز ژانويه 2007 ميلادي (دي 1385) تمديد نکند. انتشار اين خبر از همان ابتدا واکنش ها و مخالفت هاي گسترده اي در داخل و حتي خارج از کشور در پي داشت.

دکتر ارسلان قرباني ، قائم مقام وزير علوم در همکاري هاي علمي و بين المللي بيان کرد که اقدام انجمن شيمي امريکا در لغو عضويت دانشمندان ايراني بايد از بعد حقوقي و قانوني از سوي يونسکو به عنوان يکي از سازمان هاي وابسته به سازمان ملل پيگيري شود که جمهوري اسلامي ايران به آن رسيدگي خواهد کرد.يکي از مهمترين اعتراض ها به تصميم جامعه شيميدانان امريکا، نامه اي بود که از سوي چند چهره سرشناس علمي ايراني براي اعضاي ACS ارسال شد و در آن ضمن تشريح نکات مهمي از اين ماجرا، درخواست شده بود به اين تصميم نابخردانه و ناعادلانه اعتراض کنند.

نويسندگان اين نامه پس از شرح ماوقع و افشاي پنهانکاري مسوولان ACS نشان دادند که طبق آيين نامه اجرايي ACS ، لغو عضويت در صورتي امکان پذير است که عضو مورد نظر از پرداخت حق عضويت و هزينه هاي مربوط خودداري کند يا رفتاري از او سر بزند که به اهداف و ساختار ACS آسيب وارد کند. از سوي ديگر، دانشمندان ايراني حائز شرايط مجوز معافيت اداره نظارت بر دارايي هاي خارجي ايالات متحده بايد عضويتشان تمديد مي شد که ACS از انجام اين کار سرباز زده بود.

در اين نامه همچنين به صحبتهاي خانم مادلين ژاکوبز، مدير اجرايي ACS نيز اشاره شد. خانم ژاکوبز از اخطار حقوقدانان و وکيلان مبني بر اين که عدم اخراج اعضاي ايراني مي تواند جريمه سنگين نيم ميليون دلاري ، 20 سال زندان براي مسوولان رده بالاي انجمن و لغو معافيت مالياتي انجمن را به همراه داشته باشد، خبر داده بود. دکتر فريدون هژبري (معاون آموزشي اسبق دانشگاه صنعتي شريف)، دکتر داوود رهني (رئيس سابق ACS در نيويورک)، استاد فضل الله رضا (موسس و رئيس انجمن آکادميک ايرانيان در امريکاي شمالي)، دکتر فريبا آريا (رئيس انجمن دانشگاه صنعتي شريف)، دکتر محمد بهفروز (رئيس انجمن دانشگاه شيراز)، دکتر علي بني جمال (مسوول انجمن شيميدانان ايراني ACS) ،دکتر علي اکبري (استاد اقتصاد و رئيس انجمن استادان و دانش آموختگان ميراث ايراني Asphi) و دکتر حميد جوادي (رئيس گروه فيزيکدانان ايران و امريکا) با ارسال اين نامه به اعضاي ACS توانستند موج عظيمي از اعتراض اعضاي ديگر کشورها را به اين اقدام نابخردانه به راه بيندازند.

دکتر علي بني جمال نيز اظهار کرد، لغو عضويت شيميدان هاي ايراني به اعتبار و روند پيشرفت علم شيمي در ايران لطمه وارد نمي کند و در مقابل اين اقدام نه تنها سودي براي انجمن شيمي امريکا ندارد، بلکه اعتبار آن نيز خدشه دار خواهد شد چون صدها شيميدان امريکايي هم به اين مساله اعتراض کتبي و شفاهي کرده اند.

کميته اجرايي مجمع بين المللي انجمن فيزيک امريکا نيز با ابراز نگراني از اقدام انجمن شيمي امريکا، حمايت کامل خود را از موضع رئيس انجمن فيزيک امريکا مبني بر حفظ جهانشمولي عضويت در اين انجمن در سراسر جهان اعلام کرد.

سرانجام در پي مخالفت ها و پيگيري هاي جامعه علمي در ايران و امريکا، انجمن شيمي امريکا از مواضع خود عقب نشيني کرد و ناچار به باز گرداندن عضويت 14 عضو ايراني انجمن شد. مادلين ژاکوبز اعلام کرد: انجمن در تلاش است براي تمديد عضويت 22 ايراني ديگر از دولت امريکا مجوز دريافت کند. انجمن متعهد شده تمام مزاياي خود بجز 2 مورد استثنايي اصلي که شامل خدمات مربوط به توسعه شغلي و همچنين شرکت در نشست هاي علمي انجمن به دفعات نامحدود مي شود را به اعضاي کشورهاي تحريم شده ارائه کند.

اين قصه سر دراز دارد

اما اين اولين بار نبود که دولت امريکا محدوديت هايي غيرمنطقي و غيرمنصفانه براي دانشمندان ايراني اعمال و با فعاليت هاي علمي برخورد سياسي مي کند. پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 دولت امريکا محدوديت هاي شديدي را درباره ارتباطات علمي با ايران اعمال کرد و مجازات هاي سنگيني هم براي متخلفان در نظر گرفت. حمايت مالي هر شهروند يا انجمن علمي ايالات متحده از کنفرانس و سمينارهاي برگزار شده در ايران ، شرکت در اين کنفرانس ها و ويرايش و چاپ نوشته هاي علمي تهيه شده در ايران بدون مجوز ويژه اداره امور دارايي ايالات متحده مشمول اين تحريم ها خواهند شد و متخلفان با مجازات هايي مانند جريمه نقدي سنگين ، حبس طولاني مدت و لغو معافيت مالياتي روبه رو خواهند شد. دولت امريکا همچنين سياست هاي سختگيرانه اي براي ارائه ويزا به شهروندان ايراني بخصوص دانشمندان و دانشجويان در پيش گرفته است.


فناوري نوين بردوش نيروي متخصص

بيل گيتس ، رئيس مايکروسافت و ثروتمندترين مرد جهان نيز در سخنراني خود در کنگره امريکا از اين موضوع اظهار نارضايتي کرد و گفت سياست هاي مهاجرت فعلي که پس از 11 سپتامبر وضع شده است بشدت به وضعيت علمي و فناوري ايالات متحده ضربه مي زند. وي با اشاره به اين که امروز، نوآوري است که رشد اقتصادي را شتاب مي بخشد افزود: نوآوري ، ايالات متحده را به قدرت اول اقتصاد جهان تبديل کرده است ؛ اما مهمترين عامل در ظهور اين نوآوري ، نيروي کار است که توانسته فناوري هاي نويني را به بشرتقديم کند. اگر ايالات متحده بخواهد همچنان جلوتر از ديگر کشورها قرار بگيرد، چاره اي ندارد جز آن که نيروي کاري متشکل از برترين مغزهاي جهان به وجود آورد و براي نيل به اين منظور، مجبور است شرايطي را فراهم کند تا دانشمندان و مهندسان غيرامريکايي بتوانند در شرکتهاي امريکايي مشغول به کار شوند. تقاضاي بازار امريکا به مهارت هاي فني و تخصصي مدتهاست از توان جامعه امريکا براي توليد نيروي کار تحصيلکرده فراتر رفته است و تنها مهندسان و دانشمندان خارجي مي توانند اين خلاء را پر کنند.

به دنبال وضع اين قوانين بود که در سال 2001 ميلادي موسسه مهندسان برق و الکترونيک (IEEE) عضويت اعضاي ايراني خود را لغو کرد. اين سياست ها حتي بر پذيرش دانشجويان ايراني داوطلب ادامه تحصيل نيز تاثير منفي گذاشت و دانشگاه هاي مطرحي چون هاروارد ،MIT ، برکلي و پرينستون بسختي دانشجويان ايراني را مي پذيرفتند.

روي ديگر سکه تحريم

در نگاه اول ، بسياري از سياستمداران امريکايي اعمال اين تحريم ها را فقط به ضرر جامعه علمي کشورهاي تحريم شده مي دانستند. از نظر آنها قطع ارتباط دانشمندان کشورهايي مانند ايران با جهان ، عدم ارسال تجهيزات ، عقف ماندن از علم روز و مهجور ماندن آنها مي تواند اين کشورها را عقب مانده نگاه دارد؛ البته عضويت در انجمن هاي علمي ، شرکت در کنفرانس و ديگر فعاليت هاي بين المللي مزاياي زيادي براي دانشمندان ايراني دارد و باعث مي شود دانشمندان ايراني با ارتباط با ديگر دانشمندان جهان در جريان تحقيقات علمي روز قرار بگيرند، در طرحهاي بين المللي که نيازمند تجهيزات پيشرفته است شرکت کنند، امکان انتشار مقالات علمي بيشتري را در مجلات معتبر پيدا کنند و از اين طريق آرام آرام ، دانش روز جهان به داخل کشور منتقل مي شود؛ اما تنها پس از 2 سال تبعات منفي چنين تحريم هايي براي خود ايالات متحده مشخص شد.

از قرار معلوم ، سياستمداران ايالات متحده فراموش کرده بودند تا چه اندازه به دانشمندان غيرامريکايي و مهاجر وابسته اند. 55 درصد دانشجويان دوره دکتري رشته هاي مهندسي و به طور کلي 33 درصد دانشجويان دکتري تمامي رشته هاي علوم و مهندسي در دانشکده هاي ايالات متحده را غير امريکايي ها تشکيل مي دهند. 45 درصد فيزيکدانان و 80 درصد دارندگان مدرک دکتري در رشته هاي شيمي و مهندسي مواد شاغل در ايالات متحده را دانشمندان مهاجر تشکيل مي دهند. در سالهاي 1980 تا 2000 ميلادي دانشمندان و مهندسان غيرامريکايي با مدرک تحصيلي دکتري که در اين کشور مشغول به کار شده بودند، از 24 درصد به 37 درصد افزايش يافت.

حضور چشمگير استادياران غيرامريکايي که بيشتر از سطح دانش بالاتري نسبت به همکاران امريکايي خود برخوردارند، دانشگاه ها را به محيطي بين المللي تبديل کرده است و نظام آموزشي بيش از آن که در دست استادان امريکايي باشد در دست مهاجران غير امريکايي است.
شاغلان غيرامريکايي داراي مدرک کارشناسي 17 درصد، دارندگان مدرک کارشناسي ارشد 29 درصد و دارندگان مدرک دکتري 38 درصد نيروي کار را در سطح خود تشکيل مي دهند. در 15 سال گذشته يک سوم از برندگان جايزه نوبل که در امريکا اقامت دارند غيرامريکايي بوده اند. در چنين شرايطي فکر مي کنيد اعمال محدوديت در صدور ويزا و تعليق هاي چند ماهه چه تاثيري بر روند تحقيقات علمي ايالات متحده خو اهد داشت؟

لغو، تعويق و برنامه ريزي مجدد همايش هاي علمي اولين اثر اين سياست سختگيرانه بود. کاهش چشمگير پذيرش دانشجوي خارجي در دانشگاه هاي ايالات متحده ، از اثرات مستقيم و ابتدايي اين سياست بود که تبعات آن به کاهش بازديدکننده از مراکز علمي اين کشور انجاميد؛ اما تاثيرات بلندمدت اين اقدام در برنامه هاي تحقيقاتي علمي بلندمدت مشخص شد، جايي که ايده ها، نوآوري ها و ديدگاه هاي دانشمندان خارجي در پيشبرد اهداف اين تحقيقات نقش اساسي ايفا مي کند. برنامه هاي بهداشت عمومي و پيشگيري از بيماري هاي عفوني مانند ايدز نيز تحت تاثير قرار گرفت و با کاهش روند پيشرفت روبه رو شد.بسياري از سياستمداران و دانشمندان طراز اول ايالات متحده معتقدند علم و فناوري ، منبع اصلي رشد اقتصادي و امنيت ملي اين کشور است.

در زمان جنگ جهاني دوم ، ايالات متحده توانست بسياري از دانشمندان بزرگ جهان را گردآورد و محيطي مناسب براي فعاليت هاي تحقيقاتي آنها فراهم کند. از آن زمان به بعد اين کشور توانسته است پيشروترين کشور در زمينه علوم و تحقيقات لقب بگيرد و فاصله اش را با ديگر رقبا حفظ کند، اما در سالهاي اخير، رشد علمي کشورهاي آسيايي و اتحاديه اروپايي سبب شده است نگراني هايي درباره آينده اين کشور پديد آيد.اتحاديه اروپايي در سال آينده ، بزرگترين شتابدهنده ذرات بنيادي را با نام LHC راه اندازي مي کند و قصد دارد در چند سال آينده ، مقام اول تحقيقات فيزيک هسته اي و ذرات بنيادي را از آن خود کند. پيش از اين نيز اروپايي ها توانسته بودند شبکه جهاني اينترنت را راه اندازي کنند، در حالي که امريکايي ها با دستيابي به اين فناوري فاصله زيادي داشتند. در عرصه تحقيقات فضايي نيز هرچند ناسا هنوز حرف اول را مي زند، اما نزديکي روسيه و اتحاديه اروپايي به يکديگر آنها را به قدرت اول فناوري فضايي نزديک کرده است. ورود چين ، ژاپن و هند و در آينده نزديک ايران عرصه اين رقابت را تنگ تر مي کند.

منبع: جام جم آنلاین

 

ارسال به دوستان
وبگردی