روز حادثه يكي از دوستانم به خانه‌مان آمد و از من خواست تا به جشن تولد دختر خاله‌اش بروم. من هم كه فكر مي‌كردم اين جشن تولد مثل بقيه جشن‌هايي كه رفته‌ام باشد، با او همراه شدم.

مهماني شبانه پايان شومي را براي دختر جوان رقم زد.

اين دختر جوان كه با دعوت چند تن از دوستانش به مهماني شيطاني رفته بود، هنگام بازگشت به خاطر توهم دچار حادثه شد.

به گزارش تهران امروز، اواخر زمستان سال 85 امدادگران اورژانس تهران در حالي كه ساعات پاياني شب را به سر مي‌بردند در جريان مصدوميت دختر جواني در خيابان يوسف‌آباد قرار گرفتند. بلافاصله خودروي آمبولانس آژيركشان به محل مورد نظر رسيد. جلوي خودروي پرايدي دختر جواني را ديدند كه با پشت‌سر بر زمين افتاده و بيهوش شده است.با انتقال اين مجروح به بيمارستان دختر جوان ديگري كه به‌شدت گريه مي‌كرد مورد پرس‌وجوهاي ماموران كلانتري يوسف‌آباد قرار گرفت.

اين دختر در حالي كه حالت طبيعي نداشت به ماموران گفت: من به همراه چند تن از دوستانم به جشن تولد رفته بوديم كه در راه بازگشت متوجه شديم حال دوستمان خوب نيست. من خودرويم را كمي جلوتر بردم تا او را به بيمارستان برسانم كه ناگهان متوجه شدم دوستم با سرعت به سمت خودرويم دويد و خود را به روي آن انداخت و بر اثر اين حادثه بيهوش بر زمين افتاد.با اظهارات ضد و نقيض اين دختر جوان و ادامه تحقيقات از ساير شاهدان ماجرا، ماموران دريافتند كه نكته پنهاني در پس اين ماجراست.

15 روز بعد دختر جوان به هوش آمد و در حالي كه به گفته پزشكان دچار نقصي در حافظه بلندمدتش شده بود، به ماموران پليس گفت:‌ روز حادثه يكي از دوستانم به خانه‌مان آمد و از من خواست تا به جشن تولد دختر خاله‌اش بروم. من هم كه فكر مي‌كردم اين جشن تولد مثل بقيه جشن‌هايي كه رفته‌ام باشد، با او همراه شدم.

چند ساعتي گذشت در حالي كه شب به نيمه رسيده بود از مهماني خارج شديم، من بسيار حالم بد بود. يكي از دوستانم به من گفت، من از نوشابه‌هاي آغشته به قرص روانگران مصرف كرده‌ام. دقايقي كنار خيابان ايستادم و ناگهان متوجه شدم دوستم «ليلا» با خودرويش به طرف من در حال حركت است و ديگر نفهميدم چه اتفاقي افتاد.

با طرح شكايت اين دختر جوان در بازپرسي شعبه 5 دادسراي ناحيه 6 بازپرس شيوايي دستور رسيدگي بيشتر به اين پرونده را صادر كرد.

در تحقيقات بعدي پليس، دختر جوان لب به اعتراف گشود و گفت: شب حادثه من قرص روانگران مصرف كرده بودم و به تصور اينكه دوستم در حال شوخي كردن با نامزدم است بسيار از او كينه به دل گرفته و با خودرويم به سمت او حركت كردم و پس از برخورد با او تازه متوجه شدم كه همه چيز توهمي بيش نبوده است.

با اعترافات اين دختر جوان، پليس دختر حادثه‌ديده را به كميسيون پزشكي قانوني فرستاد.
قرار است به‌زودي پرونده اين دو دختر براي رسيدگي به دادگاه ارسال شود.