۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۹۲۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۱۶-۰۳-۱۳۸۶
کد ۱۸۹۲۷
انتشار: ۰۹:۵۴ - ۱۶-۰۳-۱۳۸۶
وي گفت؛ پدرم هميشه مادرم و زهرا را اذيت مي کرد، او مرتب آنها را کتک مي زد و شب ها از خانه بيرون شان مي انداخت و مي گفت بايد در باغ بخوابند.


زني که به همراه دخترانش براي گرفتن انتقام از شوهر خود، دو آدم کش اجير کرده و فرمان قتل او را صادر کرده بود در دادگاه کيفري استان تهران محاکمه مي شود.

به گزارش اعتماد، 4 بهمن ماه سال گذشته زني به پليس خبر داد شوهرش را کشته و جسدش را در خانه رها کرده اند. حضور ماموران پليس در محل کشف جسد، آغاز تحقيقات براي کشف راز مرگ عيسي مرد 50 ساله بود. بررسي هاي پليسي نشان داد مقتول در ساعاتي که خانواده اش مدعي بودند در منزل حضور نداشتند خفه شده و عاملان جنايت بعد از قتل گريخته اند.

در اين ميان وسيله يي از خانه به سرقت نرفته بود و آثار دفاعي هم در بدن مقتول وجود نداشت و از آنجا که عاملان جنايت در زماني وارد عمل شده بودند که به غير از مقتول کسي در خانه نبود پليس احتمال داد عاملان قتل با مقتول و خانواده اش آشنايي کامل داشتند و مي دانستند در چه ساعاتي از روز اعضاي خانواده در منزل حضور ندارند.

اولين گام پليس در بررسي اين فرضيه، بازجويي از اعضاي خانواده عيسي بود. اما ضد و نقيض گويي هاي همسر و دختران اين زن باعث شد تا کارآگاهان به آنها ظنين شوند و به اين ترتيب تحقيقات فني از اقدس همسر عيسي و دو دخترش به نام هاي زهرا و فاطمه آغاز شد و سرانجام فاطمه لب به اعتراف گشود.

وي گفت؛ پدرم هميشه مادرم و زهرا را اذيت مي کرد، او مرتب آنها را کتک مي زد و شب ها از خانه بيرون شان مي انداخت و مي گفت بايد در باغ بخوابند. اين درگيري ها اوج گرفته بود، تا اينکه يک روز ادريس به خانه ما آمد، او با خانواده ما رفت و آمد داشت. وقتي درگيري بين پدر و مادرم را ديد، به مادرم گفت حاضر است پدرم را از بين ببرد. مادر و خواهرم هم قبول کردند. يک شب وقتي ما خانه نبوديم مادرم به ادريس خبر داد و او با دوستش شهرام به منزل آمدند و پدرم را خفه کردند. آنها مبلغي پول هم از مادرم گرفتند و رفتند.

پس از اعترافات فاطمه ماموران تجسس هاي خود را براي دستگيري ادريس و شهرام آغاز و اين دو را در باغي اطراف شهريار بازداشت کردند. ادريس در همان بازجويي هاي اوليه به قتل اعتراف کرد و گفت؛ از طريق خواهرم با خانواده عيسي آشنا شدم و گاهي به خانه شان رفت و آمد مي کردم. اقدس هميشه از رفتارهاي زشت شوهرش برايم مي گفت، چندين بار وقتي به خانه شان رفتم، ديدم آنها با هم درگير هستند حتي چند بار ديدم عيسي، همسر و دخترانش را از خانه بيرون کرده است. من در آن زمان به پول احتياج داشتم به همين خاطر به اقدس گفتم در قبال گرفتن يک ميليون تومان حاضرم شوهرش را بکشم. قرار شد با دخترانش از خانه بيرون برود و من با دوستم شهرام، عيسي را بکشم. اقدس هم قبول کرد و به من يک ميليون تومان را داد، شب حادثه من و دوستم با هم وارد خانه عيسي شديم، اقدس و دخترانش نبودند من و شهرام با هم عيسي را کشتيم. آخر کار بود که اقدس و دو دخترش وارد منزل شدند و من از اقدس کمک خواستم تا دست و پاي عيسي را بگيرد و او هم کمک کرد.

پس از پايان بازجويي ها، بازپرس شعبه 6 دادسراي جنايي شهريار، اقدس و 2 دخترش فاطمه و زهرا همچنين شهرام و ادريس را بازداشت و قرار مجرميت براي آنها صادر کرد.

نماينده دادستان نيز با صدور کيفرخواست براي اين افراد زهرا، فاطمه و مادرشان را متهم به معاونت در قتل و شهرام و ادريس را متهم در مشارکت در قتل تشخيص داد و پرونده براي رسيدگي به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.

 

ارسال به دوستان
وبگردی