۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۹۲۶۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ - ۲۱-۰۳-۱۳۸۶
کد ۱۹۲۶۶
انتشار: ۱۵:۰۴ - ۲۱-۰۳-۱۳۸۶

روايت جلال طالباني از ارتباط با امام و شهيد چمران

هنگامی که در کوه ها مشغول جنگ با نیروهای عراقی بودیم در نامه ای برای امام نوشتیم که ما هم اکنون در مرزهای ایران هستیم و شما چه دستوری می دهيد

عصر ايران - جلال طالبانی رئیس جمهوری عراق درگفت و گویي با روزنامه الحیات به سئوالات خبرنگار این روزنامه فرامنطقه ای چاپ لندن درباره موضوعات مختلفي از جمله ارتباط با امام خميني و حافظ اسد رئيس جمهوري سابق سوريه پاسخ داد.


ارتباط با امام خميني

به گزارش عصر ايران (asriran.com) طالبانی رئيس جمهوري عراق درباره رابطه خود با امام خمینی گفت: با ایشان در زمان حضور در شهر نجف رابطه داشتم. ما با مخالفان شاه در ارتباط بودیم . در دهه 60 میلادی دو طیف فعال در میان مخالفان شاه وجود داشتند. گروه اول سازمان انقلابی حزب توده (کمونیست) در خارج از ایران بود و گروه دوم اتحادیه دانشجویان ایرانی در خارج از کشورشان بود .

وي اضافه كرد:" یکی از نمایندگان اتحادیه دانشجویان ایران خارج از کشور به عراق آمده بود تا با امام خمینی دیدار کند او به ما گفت که شخصیتی به نام امام خمینی در عراق حضور دارد که مخالف شاه است و باید  از او حمایت و پشتیبانی کنید .

با سید مصطفی پسر ایشان تماس گرفتیم و به او گفتیم که ما آماده خدمت به امام هستیم . همچنین هنگامی که در کوه ها مشغول درگیری با نیروهای عراقی بودیم نیز در نامه ای برای امام نوشتیم که ما هم اکنون در مرزهای ایران هستیم و شما چه دستوری می دهيد و آمادگی اجرای آن را داریم  و  وقتي که امام به پاریس رفت "فواد معصوم" از اعضاي برجسته اتحاديه ميهني كردستان عراق و "عادل" سفیر اتحادیه در بخارست بلغارستان برای تماس با امام  به پاریس فرستادیم و به وی تاکید کردیم که آماده درگیری با نیروهای شاه هستیم و نیروهای پیشمرگه نیز آماده اجرای دستورات شماست.


طالبانی همچنین درپاسخ به سئوالی درباره اینکه آیا با امام قبل از بازگشت به ایران نیز دیدار کردید یا نه نیز گفت : آری دیدار کردم ولی وی گفت که نه و نیازی نیست و از ما تشکر کرد و تنها یک درخواست داشت و آن اینکه تماسی را برای وی با شخصی به نام آیت الله حسین منتظری برقرار کنیم .

این شخص به یکی از شهرهای کردنشین ایران تبعید شده بود. این کار را انجام دادیم . همچنین در ابتدای بازگشت امام به ایران نیز با وی دیدار و بار دیگر در شهر قم باهم ملاقات کردیم . روابط بسیار خوبی با امام داشتیم.

 

 

ارتباط با حافظ اسد و شهيد چمران


 

رئیس جمهوری عراق درباره ارتباط خود با حافظ رئیس جمهوری سابق سوریه نیز گفت : حافظ اسد از مخالفان دولت وقت عراق حمایت های مالی، تسلیحاتی و آموزشی می کرد به عنوان مثال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، هواپیمای حامل سلاح را برای ما به تهران فرستاد.

به من فراخوان دادند تا به آن جا بروم و سلاح ها را تحویل بگیرم. برادری که سلاح ها را آورده بود ارتباط خوبی با دکتر صادق(طباطبائی) از دولتمردان ایرانی داشت و امام خمینی هم با این امر موافق بود.


پرسیدم این سلاح ها را چگونه در اختیار من قرار می گیرد. من پیشنهاد دادم که شماره سریال و مشخصات سلاح های ارسال شده از طرف سوریه را ثبت کنیم و اگر از این سلاح ها در اختیار کرد های ایرانی قرار گرفت مسئوليت آن برعهده ماست اما مقامات ایرانی حاضر نبودند که این سلاح های ارسالی را به ما بدهند
ولي با حضور نماینده دولت سوریه، نمی خواستند که ما ناراحت بشویم لذا مقدار کمی از آنها یعنی حدود 200 قطعه اسلحه را به ما دادند. من بعد از این حادثه به سوریه و از آن جا به لیبی رفتم .

در همین اثنا بود که جنگ ایران و عراق روی داد . من خوشحال شدم و گفتم که ایرانی ها حتما تمامی سلاح ها و حتی مقداری بیش از آن را در اختیار ما خواهند گذاشت چرا که ما در مقابل دولت عراق نیز می¬جنگیدیم. دوباره به تهران بازگشتم و دکتر مصطفی چمران وزیر دفاع وقت ایران به گرمی و با شور و حرارت خاصی از من استقبال کرد.

 
او به من گفت که مسئله سلاح ها را حل کردم من نیز فکر کردم که میزان باقی مانده از سلاح های ارسال شده از طرف سوریه الان آماده است و من می توانم آنها را با خود ببرم. پس پرسیدم که این سلاح ها را چگونه می توانم با خودم ببرم که چمران گفت من این مسئله را برای شما حل کرده ام. پرسیدم : چگونه. گفت: مقدار سلاح باقی مانده را میان اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توزیع کردم . چمران همچنین پرسید : شما با این سلاح می خواستید چه کار کنید نمی خواهی که آنها را بفروشی . می خواهی آنها را در اختیار نیروی پیشمرگه قرار دهی ؟ جواب دادم: بله . گفت: بخشی از نیروها با این سلاح ها می جنگند و آدم می¬کشند و بخشی دیگر هم کشته می شوند و شهید به شمار می آیند پس من تو را از این همه مشکل نجات دادم و سلاح¬ها را در میان اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توزیع کردم و آنها به جنگ با عراق می پردازند.


سرنوشت عزت ابراهيم الدوري

 

طالبانی در پاسخ به سئوال دیگری درباره سرنوشت "عزت ابراهیم الدوری" نفر دوم عراق در دوره حكمرانی صدام نیز گفت:" او مخفی می شود و در کشورهای عربی ساکن است. الدوری در سوریه حضور داشت اما از آن طریق به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و کشور یمن رفت و این اطلاعاتی است که از طریق سرویس های اطلاعاتی امنیتی عراق به دست آورده ایم.

 

 

آخرين ديدار با صدام و مسئله شهر كركوك

 

وی در این گفت و گو اعلام کرد که آخرین مرتبه در سال 1991 یا 1992 میلادی با صدام رئیس جمهوری اسبق عراق دیدار کرده بود.

وی در این باره گفت: پس از آن چندین مرتبه نامه های تهدید آمیز و همراه با وعده و وعید دریافت کردم البته من نیز به اوپاسخ دادم و خواستار آن شدم که وی از قدرت کناره گیری و حکومت را به دولت موقتی واگذار کند و عراق، خود وخانواده اش را از جنگ و سرنوشت نامعلوم رها سازد.

طالبانی اضافه کرد: در یکی از ديدارها با صدام، طارق عزیز معاون وی درباره وضعیت کرکوک به من گفت که ما به شما تنها یک حق درباره این شهر می دهیم و آن حق گریه کردن است که البته من به او جواب دادم که خداوند کرم تو را زیاد کند چرا که تو انسان بسیار سخاوتنمندی هستی چرا که هم اکنون 15 میلیون شیعه در عراق از حق گریه کردن در روز عاشورا محروم هستند و تو حداقل این حق را به ما می دهی.

 

 

 

ارسال به دوستان
وبگردی