با انتشار خبر تشكيل شوراى سياستگذارى و نظارت بر آثار رئيس جمهور، برخى روزنامه هاى مدعى آزادى بيان و تحمل مخالف، آنچنان دچار دلواپسى شدند كه گويا اتفاقى خلاف آداب متعارف افتاده است.
اين روزنامه ها پس از حدود ۲سال تلاش و تكاپو عليه دولت نهم و در حالى كه توقع داشتند رويكرد تخريبى آنان مجموعه دولت را منفعل كند، اما اكنون وقتى مشاهده مى كنند، دولت مردمى و مكتبى بدون تأثيرپذيرى از عمليات روانى آنان همچنان بر مدار ابتكار و پويايى حركت مى كند و به جاى درافتادن در يك محيط انفعالى، به زايندگى و پويندگى خويش نيز افزوده است، دچار عصبانيت مى شوند.
انتشار خبر تشكيل شورايى متفكر و عملياتى براى تدوين و تبيين آرمان هاى اصولگرايانه و رويكرد مكتبى مردمى كه در آخرين انتخابات رياست جمهورى، محمود احمدى نژاد را از جنس دغدغه هاى خود يافتند، نشانه اى از وجود يك اراده محكم و با نشاط در دولت برگزيده ملت است و اين رويداد براى آنهايى كه از به هم ريختن سامانه هاى ثروت اندوزانه و قدرت طلبانه شان كلافه اند، قطعاً نمى تواند قابل تحمل باشد.
اين جماعت سعى كرده اند تشكيل شوراى مذكور را بى سابقه جلوه دهند در حالى كه ارائه اسناد و مدارك درباره وجود چنين شورايى در دوره موسوم به اصلاحات و هزينه هاى كلانى كه بابت انتشار كتاب هاى مربوطه شده، كار دشوارى نيست. اما زمانى كه گفته مى شود تشكيل اين شورا تلاش براى قدسى جلوه دادن شخص رئيس جمهور يا دولت نهم است، آن وقت مى فهميم كه اين عده براى «هو» كردن رقيب خود از همه ابزار و امكانات - ولو بى ربط - استفاده مى كنند.
ماجرا اين است كه عده اى نمى خواهند رويكرد مكتبى و مفاهيم انقلاب در عرصه سياسى و اجرايى نهادينه شود. چون در موضع گيرى هاى رئيس جمهور اعم از سخنرانى ها، مصاحبه ها و تصميم هاى او مصاديق و مظاهر فراوانى از رويكرد مكتبى و روحيه انقلابى وجود دارد و به طور طبيعى اگر اين مواضع در قالب كتاب در دسترس همكاران - بويژه گروه هاى مرجع - قرار بگيرد، منشأ تغذيه تصميم سازان سياسى و فرهنگى خواهد شد.
غوغاسالاران همان بهتر كه اقرار كنند نه از شوراى سياستگذارى آثار رئيس جمهورى، بلكه از انتشار كتاب هاى مروج گفتمان انقلاب اسلامى كه به تعميق ارزش هاى مكتبى و باورهاى انقلابى مى انجامد، مى ترسند. راستى! اين جريانى كه از يك پديده كاملاً فرهنگى به نام انتشار «كتاب» هراسناك شده اند، همان جماعتى نيستند كه روزى بر سردر احزاب و مطبوعات خود تابلو زده بودند: آزادى بيان، جامعه چند صدايى، تحمل مخالف و...؟!