۱۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۹۶۴۳۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۰
کد ۱۹۶۴۳۴
انتشار: ۱۰:۵۵ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۰
شاهين كه داراي همسر و فرزند است، اتهام تجاوز را رد كرد و گفت: قبول دارم با بعضي از اين دختران رابطه داشتم اما تجاوزي در كار نبود و با رضايت آنها رابطه برقرار كردم.
روزنامه شرق نوشت: مردي كه با جعل عنوان پزشك از 40 دختر خواستگاري كرده و آنان را مورد سوء‌استفاده قرار داده بود به حبس، تبعيد، شلاق و جزاي نقدي محكوم شد.

دو سال قبل چند دختر جوان به پليس مراجعه كردند و خبر دادند يك پزشك از آنها كلاهبرداري كرده و علاوه بر چندين ميليون تومان پولي كه از آنها گرفته وعده‌هاي پوشالي هم به آنها داده است. يكي از اين دختران به پليس گفت دكتر جوان به نام شاهين به او وعده ازدواج داده و با وي رابطه برقرار كرده است.

در حالي‌كه تحقيقات پليس در اين خصوص آغاز شده بود، چند دختر ديگر هم شكايتي مشابه را مطرح كردند. با به دست آمدن آدرس شاهين، متهم بازداشت شد. هرچند اين مرد در بازجويي‌ها همه اتهامات وارده را انكار كرد، تحقيقات پليس نشان داد اين مرد 41ساله سراغ دختران ثروتمند رفته و خود را متخصص اطفال معرفي ‌كرده‌ و به آنها پيشنهاد ازدواج ‌داده است. بررسي‌ها فاش كرد اين مرد با به دست آوردن اعتماد زنان از آنها پول مي‌گرفت و از اين راه ميليون‌ها تومان به جيب زده است. زماني‌كه ماموران نام شاهين را در سيستم هماهنگ پليس بررسي كردند، هشت بار نام او روي صفحه نمايش رايانه نقش بست و مشخص شد شاهين پيش از اين هشت مرتبه به جرم كلاهبرداري توسط ماموران بازداشت شده و مدت‌ها به خاطر جرايمي كه انجام داده در زندان به سر برده است.

زماني‌كه مدارك پليس براي اثبات جرم در برابر شاهين قرار گرفت، پزشك قلابي مجبور به اعتراف شد، او گفت: روش كارم اين بود كه ظاهري آراسته براي خودم درست مي‌كردم و زماني‌كه دختري جوان را كه معلوم بود ثروتمند است مي‌ديدم، جلو مي‌رفتم و خودم را دكتر متخصص اطفال معرفي مي‌كردم و مي‌گفتم از او خوشم آمده و مي‌خواهم به خواستگاري بروم. اين مرد ادامه‌ داد: وقتي آدرس منزل دختر جوان را مي‌گرفتم، قرار مي‌گذاشتم و با گل و شيريني به خواستگاري مي‌رفتم و مي‌گفتم مادرم پير است و مريض شده و نتوانسته بيايد و براي مراحل بعدي حتما خواهد آمد. بعد هم براي اينكه بتوانم از طعمه‌ام پول بگيرم هربار نقشه‌اي مي‌كشيدم، مثلا مي‌گفتم مطبي خريده‌ام و چند ميليون تومان كم دارد و به اين طريق پول مي‌گرفتم.

شاهين در ادامه اعترافاتش گفت: با پول‌هايي كه به دست آوردم يك پژو 206 خريدم و از آن به بعد با ماشين راحت‌تر دختران را فريب مي‌دادم. تحقيقات در مورد پرونده شاهين در حالي ادامه داشت كه شاكيان ديگري هم به پليس مراجعه و اين مرد را به عنوان خواستگاري قلابي شناسايي كردند. در نهايت پرونده شاهين با 40 شاكي به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و تعدادي از شاكيان در شكايت خود مدعي شدند شاهين به آنان تجاوز كرده است. با ارسال اين پرونده به شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران قاضي ساعي و چهار مستشار دادگاه رسيدگي به آن را آغاز كردند. آنها با احضار شاهين از زندان درباره او تحقيق کردند.

شاهين كه داراي همسر و فرزند است، اتهام تجاوز را رد كرد و گفت: قبول دارم با بعضي از اين دختران رابطه داشتم اما تجاوزي در كار نبود و با رضايت آنها رابطه برقرار كردم. بعد از برگزاري چندين جلسه بازجويي و بررسي گفته‌هاي متهم و شاكيان پرونده، وقت محاكمه تعيين شد. در جلسه محاكمه شاكياني كه در دادگاه حاضر بودند، شكايت خود را مطرح كردند. يكي از شاكيان گفت: شاهين را در خيابان ديدم و با هم آشنا شديم، او جلو آمد و گفت متخصص اطفال است و از من خوشش آمده و مي‌خواهد به خواستگاري‌ام بيايد. چهره‌اش نشان نمي‌داد آدم كلاهبرداري باشد و من فكر مي‌كردم آدم درست و حسابي است. آدرس خانه و شماره تلفن را دادم و گفتم در اين‌باره با مادرم صحبت كند. چند روز بعد او تماس گرفت و قرار خواستگاري را گذاشت و گفت با مادرش به خانه‌مان مي‌آيد.
 
روز قرار او آمد، اما تنها بود وقتي از او پرسيديم مادرش كجاست، گفت مادرش به شدت بيمار شده و چند هفته ديگر كه بهتر شد، مي‌آيد. او خيلي مودب بود و خيلي با احترام صحبت كرد. خانواده من هم موافقت كردند ما در اين مدت با هم ارتباط داشته باشيم و بيشتر همديگر را بشناسيم تا مادر شاهين بهتر شود و به خواستگاري بيايد. در اين مدت ما همديگر را مي‌ديدیم و شاهين خيلي با من مهربان بود و خيلي ابراز علاقه مي‌كرد. تا اينكه يك روز به من گفت از انگشتر من خوشش آمده و مي‌خواهد شبيه آن را براي مادرش بخرد، او از من خواست انگشترم را به وي بدهم تا به طلاساز نشان دهد و يكي از روي آن براي مادرش درست كند. من هم قبول كردم. مدتي بعد از او انگشترم را خواستم، گفت هنوز دست طلاساز است و بعد از آن هم به طور عجيبي ناپديد شد و ديگر نه شاهين را ديدم و نه انگشتر را. تنها چيزي كه از او داشتم يك شماره تلفن بود.
 
ساير شاكيان هم شكايت خود را مطرح كردند و توضيح دادند چطور شاهين با روش‌هاي مختلف از آنها پول گرفته و جواهرات‌شان را از چنگ‌شان بيرون‌ آورده است. آنها همچنين توضيحاتي را در مورد اينكه شاهين با آنها رابطه برقرار كرده بود به قضات دادند. سپس شاهين در جايگاه حاضر شد، او گفت: من گفته‌هاي شاكيان در مورد تجاوز را قبول ندارم. آنها خودشان به اين ارتباط رضايت داشتند. متهم برخي از اتهاماتش را در مورد سرقت اموال دختران قبول كرد. بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات شعبه 77 وارد شور شدند و شاهين را به جرم كلاهبرداري و سرقت به هفت سال حبس و دو سال اقامت اجباري و 69 ميليون تومان جزاي نقدي در حق دولت و به جرم رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق و رد مال در حق شاكيان محكوم كردند.
ارسال به دوستان
وبگردی