ما همین حالا در خرمشهر حدود 25 هزار جوان بیکار داریم و 200 دختر داریم که منتظر جهیزیه هستند تا به خانه بخت بروند و واقعاً هیچچیز ندارند
سوم خرداد، دفاع مقدس، خرمشهر، عملیات بیت المقدس و همه واژههای مشابه آن با نام جهان آرا گره خورده است. «سيد هدايت جهان آرا» با همان لهجه شيرين جنوبي این روزها خستهتر و شکستهتر به نظر می رسد، فوت همسر ضربه سنگینی به او وارد کرده است.
او پدر 3 شهيد و دو جانباز است، 38 سال در خرمشهر زندگي كرده و زمانی كه دشمن به اين شهر حمله می کند او در تمام این 45 روز به عنوان نيروي تداركاتي آذوقه را از خوزستان به مسجد جامع خرمشهر ميآورده است.
او گفت:«من 13 فرزند دارم،پنج دختر و هشت پسر. همه آنها به نحو شايستهاي پرورش يافتهاند و همه اينها را مرهون زحمات همسرم هستم. نبودنش داغ سنگینی برای من است. قبل از انقلاب هرکدام از پسرهایمان در شهری زندانی و تبعید بودندو همسرم با تحمل شرایط بسیار سختی به دیدن آنها می رفت.»
روز اول جنگ همسر و دختر جهان آرا در اثر انفجار يك خمپاره به شدت مجروح می شوند و دختر وی يك پايش را از دست میدهد.
وقتی محمد شهید شدهنگام حمله عراق خيليها حاضر نشدند شهر را ترك كنند؛ رزمندهها 45 روز فقط با 3 هزار نفر جلوي 400 تانك و لشكر مسلح صدام مقاومت کردند. پس از 45 روز، مقاومت در خرمشهر شکست و آبادان محاصره شد. امام دستور دادند كه حصر آبادان بايد شكسته شود و «بني صدر» را برکنار کردند. نيروهاي كمكي به كمك جهانآرا آمدند و درعملياتي حصر آبادان را شكستند.پس از اين پيروزي 4 فرمانده به دعوت امام به تهران ميرفتند كه هواپيمايشان در كهريزك سقوط کرده و همه آنها شهيد شدند.
پدر شهيدان جهانآرا ادامه داد: محسن 29 سال داشت و 2 سال از «محمد» بزرگتر بود. در عمليات از اهواز به سمت خرمشهر ميرفت كه در جاده آبادان اسير شد و ديگر نه جسدش را ديديم نه خودش را. فقط خبردار شديم كه عراقيها وقتي فهميدهاند برادر «محمد علي» است خيلي اذيتش كردهاند.
«سيدعلي» پسر كوچكم هم 22 ساله بود كه سال 56 توسط ماموران ساواك دستگير شد تا از طريق او بتوانند «محمد علي» را پيدا كنند. مدتي از دستگيرياش گذشت و اجازه ملاقات نميدادند تا اينكه پس از كلي جستوجو مطلع شديم در بهشت زهرا دفن شده است. آن زمان كسي به ما نگفت چطور او شهيد شد اما پس از انقلاب مطلع شديم که از او آدرس مخفيگاه محمد را ميخواستند و با اتو بدنش را آنقدر سوزاندند که بچهام کشته شد.
پدر شهید جهان آرا گفت: وضع خرمشهر الان خوب نیست. نصف خرمشهر خرابه است. با توجه به گذشت این همه سال از جنگ، خرمشهر هنوز آب آشامیدنی و گاز ندارد. تازه سوم خرداد سال گذشته آب خرمشهر ـ آبادان را افتتاح کردنداما بازهم شهر آب آشامیدنی مناسب ندارد.
به داد مردم برسیدوی که به شدت نگران معیشت مردم آنجاست افزود: ما همین حالا در خرمشهر حدود 25 هزار جوان بیکار داریم و 200 دختر داریم که منتظر جهیزیه هستند تا به خانه بخت بروند و واقعاً هیچ چیز ندارند. هدایت جهان آرا ادامه داد: چند سال پیش که خرمشهر بودیم آقای رئیس جمهور آمده بودند آنجا. من به ایشان هم گفتم آقای رئیسجمهور بهرغم این همه شعار، برای خرمشهر کاری نشده است.
مردم در آخرین سفر آقای رئیسجمهور هم به ایشان همین حرف را زدهاند که ایشان گفته بودند اگر دوباره رئیس جمهور نشدم میآیم فرماندار خرمشهر میشوم تا آنجا را آباد کنم که این هم اجرایی نشد. وی ادامه داد: تقریباً میتوانم بگویم هیچ دولتی، هیچ کاری برای خرمشهر نکرده است. اینها آمدند پول زیادی خرج کردند و در نهایت حتی خانهای هم برای مردم ساخته نشد.
اگر دولت خودش میآمد خانههای مردم را میساخت شاید تا الان شهر بازسازی شده بود. منظورم این است که بودجهای مصرف شد فایدهای نداشت. مثلاً آمدند برای ساخت خانه یک میلیون تومان دادند. خب طبیعی است که یک خانه با یک میلیون تومان ساخته نمیشود.
پولها خرج شد و هیچ فایدهای نداشت. به گفته وی خرمشهر الا ن فقیرترین شهر ایران است. چرا که وقتی عراقیها وارد خرمشهر شدند 80درصد خانههای مردم را خراب کردند، با مقداری از آهنها سنگر درست کردند و مقداری دیگر را در اطراف خرمشهر کاشتند که ما نیروی هوایی پیاده نکنیم، از طرفی خرمشهریها چیزی از وسایل زندگیشان را به دلیل شرایط خاص آن موقع نتوانستند از شهر بیرون ببرند.
آبادی و رونق این شهر آرزو و دغدغه همه جهان آراهاست. فاطمه جهان آرا، خواهر سه شهید در اینباره گفت: مسئولان وهر کس که ميخواهد باقيات الصالحاتي را در دنيا به يادگار بگذارد، به خرمشهر و مردم خرمشهر رسيدگي کند تا اندوهي که برشهر سايه گسترانيده، هر چه زودتر از چهره خرمشهر زدوده شود.