۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۲۳۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۳-۰۵-۱۳۸۶
کد ۲۲۳۳۹
انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۳-۰۵-۱۳۸۶

تقاضاى اعدام براى مادر سنگدل

 

دادستان تهران براى زنى كه در اقدامى جنون آميز پسر ۵ روزه اش را به قتل رسانده بود، تقاضاى اعدام كرد.

مادر به تصور اين كه بيمار ايدزى است، فرزند خود را به طرز هولناكى به قتل رساند.

به گزارش ایران، در جلسه محاكمه علنى اين زن ۲۷ ساله كه روز گذشته از سوى ۵ قاضى شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى استان تهران در سالن محاكمات برگزار شد، ابتدا نماينده دادستان با قرائت كيفرخواست گفت: سهيلا متهم است صبح روز ۱۴ شهريور سال گذشته در يكى از مراكز بهزيستى در شمال تهران نوزاد ۵ روزه خود را به طرز فجيعى با كارد ميوه خورى به قتل رسانده است.
  
وى داراى ۱۰ فقره سابقه كيفرى نيز است و ۱۱ سال قبل از خانه اش فرار كرده و در شهرهاى مختلف نيز زندانى بوده است.

بنابراين با اعتراف هاى اين زن به جنايت و از آنجا كه پدر كودك شناسايى نشده است، دادستان تهران تقاضاى قصاص متهم را دارد.

در ادامه جلسه زن جنايتكار در جايگاه قرار گرفت و گفت: من در دامان خانواده بزرگ نشدم. پدرم باران بود و مادرم صخره! من از دل صخره بيرون آمدم. ۱۱ سال قبل به خاطر بى مهرى خانواده ام تصميم به فرار گرفتم. پدرم دزد معروفى بود و من فكر مى كردم زندگى مان نفرين شده است. بود و نبود من فرقى به حال خانواده ام نمى كرد. پدرم وقت مرگ هنوز گلوله اى كه در هنگام سرقت به سويش شليك شده بود را در پا داشت. در۱۶ سالگى با پسر مورد علاقه ام به جمهورى آذربايجان فرار كردم و در كنار خانواده اش ۴ سال زندگى كرديم. اما او در يك تصادف مرد. دوباره من آواره شدم و در دام ۶ مرد اسير شدم. آنها مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند. بعد هم نيمه هاى شب مرا در پاركى رها كردند و من همانجا خوابم برد. روز بعد وقتى به خودم آمدم، احساس كردم سيستم دفاعى بدنم ضعيف شده و خود به خود به زمين مى افتم. كم كم حدس زدم ايدز گرفته ام. ديگر از دست مردان مزاحم آسايش نداشتم به تهران آمدم و زمستان سختى را زير باران و برف سپرى كردم. به طورى كه دچار ناراحتى شديد ريوى شدم و هنوز آثار آن در بدنم باقى است. بارها نيز به اتهام روابط غير اخلاقى بازداشت شدم و در اثر مصرف بيش از حد مشروبات الكلى اختلال حواس پيدا كردم. استعمال بيش از حد سيگار ريه ام را از بين برد و بارها براى فرار از اين وضع تصميم گرفتم به خانه ام برگردم، اما پاهايم مرا در اين راه همراهى نمى كرد. وقتى براى آخرين بار دستگير شدم، باردار بودم، به همين خاطر مرا به بهزيستى سپردند. در اين لحظه قاضى «عزيز محمدى» كه رياست دادگاه را بر عهده داشت، از متهم پرسيد چرا تصميم به قتل فرزند خود به اين شكل فجيع گرفتى؟

متهم جواب داد: اقدام من خشونت هاى بى حدى بود كه در اين سال ها ديده بودم. من باور كرده بودم مبتلا به ايدز هستم و قبل از به دنيا آمدن فرزندم، آزمايش دادم، اما نتيجه آن نرسيده بود. من هم به تصور اين كه فرزندم هم دچار اين بيمارى لاعلاج است، او را به قتل رساندم. بعد از ۳ روز وقتى بچه را ديدم، تا صبح بيدار ماندم و فكر كردم و صبح او را كشتم.

بدين ترتيب با اخذ آخرين دفاعيات اين زن، قاضى عزيز محمدى و ۴ قاضى مستشار - رحيمى، عبداللهى، سالارى و ملكى - وارد شور شدند تا حكم پرونده را صادر كنند.

به گزارش خبرنگار ما، نتيجه آزمايش ايدز اين زن هم منفى اعلام شده است.

* گفت و گو با زندانى قبل از محاكمه

پيش از آغاز محاكمه، خبرنگار ما با متهم به گفت و گو نشست كه بخش هايى از آن را مى خوانيد:

هيچ وقت دوست داشتى مادر شوى؟

- هيچ وقت آرزو نكردم اما بعد از ديدن بچه، انگار دنيا را به من بخشيده بودند.

در دادگاه چه دفاعى از خود دارى؟

- من هم مى توانم همان طور كه دوستان زندانى ام يادم داده اند، ادعا كنم در آن لحظه حال عادى نداشته ام و يا مواد روانگردان استفاده كرده بودم، اما مى خواهم مجازات شوم. اگر از مجازات فرار كنم، در آن دنيا جوابى ندارم.

مطمئن بودى كه مبتلا به ايدز هستى؟

- چون جواب آزمايش را به من ندادند، فكر كردم مثبت است و فرزندم هم مبتلا شده است، اما بعد از كشتن پسرم، فهميدم جواب منفى است.

از پدر بچه خبر دارى؟

- او مرد معتادى بود و من ۲۱ ماه با او زندگى كردم و يك روز كه سر كار بود، از خانه اش فرار كردم. آن زمان ۷ ماهه باردار بودم و وقتى بچه به دنيا آمد، پدرش را پيدا نكردم.

خانواده ات از وضع تو باخبرند؟

- آنها فكر مى كنند من هم همان سال هاى اول فرارم به جمهورى آذربايجان كشته شده ام.

 

ارسال به دوستان
وبگردی