گفت: اين رئيس جمهور كه شب و روز از وزرا و اعضاي كابينه كار مي كشد و تعطيل و غير تعطيل براي آنها باقي نگذاشته.
گفتم: خب! چه عيبي داره؟ خدمت به خلق خدا كه باعث افتخاره.
گفت: آره! ولي چند روز پيش همه وزيران و اعضاي كابينه را رديف كرده بود و برده بودشون كه خون بدهند. مگه عكس شونو نديدي؟
گفتم: ديدم! ولي بازهم چه عيبي داره؟
گفت: عيبي كه نداره ولي آخه...
گفتم: اوستاي بنا به كارگرش مي گفت؛ اين ديوار 80 متري رو كه چيدي، اون 70تا ستون رو كار بذار، بعد آجرها رو از دو تا كاميون كمپرسي خالي كن و بعدش برو با خيال راحت يك ساعت استراحت كن! اما حواست جمع باشه كه خوشي زير دلت نزنه؟! هميشه از اين ارفاق ها خبري نيست!