۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۳۲۹۵
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۸ - ۱۸-۰۵-۱۳۸۶
کد ۲۳۲۹۵
انتشار: ۱۹:۲۸ - ۱۸-۰۵-۱۳۸۶

خریدهای تسلیحاتی اعراب

عطا بهرامی

یادداشت رسیده

در سفر رابرت گیتس به خاورمیانه قراردادهای تسلیحاتی کلانی بین کشورهای عرب منطقه و رژیم اسرائیل با ایالات متحده به امضا رسید. اسرائیل به تنهایی 30 میلیارد دلار و 3 کشور مصر، امارات و عربستان نیز بیست میلیارد دلار باقی مانده را به خود اختصاص دادند.

رقم هزینه های تسلیحاتی اسرائیل در مقایسه با اعراب از جهاتی چند قابل توجه است. شکی وجود ندارد که خریدهای تسلیحاتی اسرائیل از آمریکا از جیب اسرائیل صورت نمی گیرد و این کمک های اقتصادی ایالات متحده به اسرائیل است که دوباره به این کشور بر می گردد ولی کشورهای ثروتمند عرب باید از سرمایه های نفتی خود هزینه آنرا بپردازند.

بدون شک تضعیف ایران در خاورمیانه اصلی ترین هدف آمریکا است و هدف بعدی درگیر کردن کشورهای متمول خاورمیانه در یک رقابت تسلیحاتی است تا بتواند دلارهای نفتی را روبه فزونی نهاده است جمع کند.

کشورهای عرب منطقه در ماجرای اخیر باز هم دچارخطای استراتژیک شده اند .آنها تصور می کنند که می توانند امنیت خود را با خریدهای تسلیحاتی تامین کنند که در این میان خریدهای نظامی امارات از همه عجیب تر است.

ایالات متحده به طرز هوشیارانه ای هم اعراب و هم اسرائیل را درحالی وارد یک رقابت تسلیحاتی کرده است که خود کشورهای عرب و اسرائیل از قبل ، گرفتار چنین رقابتی هستند. مطمئنا مهم ترین متحد منطقه ای آمریکا اسرائیل است و اعراب که بعضا حکومت های لرزان و بی ثباتی دارند در مرتبه بعدی قرار دارند، کشورهایی که آمریکا به شدت از به خطر افتادن نظام های حاکم آنها در هراس است و برای حفط حکومت های عرب هزینه های زیادی را به صورت سالانه تقبل می کند.
 برای تحلیل استراتژیک ابتکار آمریکا در رقابتی کردن خاورمیانه می توان موارد زیر را بر شمرد:

دلارهای نفتی

هر وقت که قیمت نفت افزایش یافته است ایالات متحده به انحا مختلف سعی کرده است که دلارها را از چنگ کشورهای نفتی خارج سازد.
رقابت تسلیحاتی همیشه به عنوان اولین و مهم ترین مساله مطرح بوده است که پیش از این نیز چه در دوران شوک اول نفتی(1971) و چه در ادوار بعد (به عنوان مثال در زمان حمله عراق به کویت در سال 1991)؛ امریکایی ها در همه این زمانها با ایجاد یک ترس واهی در میان کشورهای کوچک عربی آنها را به یک رقابت بی حاصل تسلیحاتی کشانده اند.

سلاحهایی که باید از رده خارج شوند و متعلق به یک نسل قبل می باشند به کشورهای عرب فروخته می شود و بعد برای به روز کردن این سیستمها دور دیگری از خریدها اتفاق می افتد. با بازگرداندن دلارهای نفتی با فروش اسلحه به اعراب قمستی از فشارهای ناشی از افزایش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا خنثی می شود؛ چیزی که ژاپن و اروپا از آن بی بهره اند.

مهار ایران با هزینه اعراب

در راستای محدودسازی قدرت ایران در منطقه (که پس از سقوط صدام و برهم خوردن موازنه قوا در منطقه به قدرتی بلامنازع تبدیل شده است)، ایالات متحده به تسلیح اعراب و اسرائیل مبادرت می کند.

با این کار ایران نیز در یک رقابت تسلیحاتی منطقه ای گرفتار شده و کمتر می تواند از پول نفت در تحکیم اقتصاد خود و یا نفوذ در کشورهای دیگر منطقه استفاده کند.
چنانچه اعراب به این رقابت وارد نشوند کل هزینه های مهار ایران بر دوش خود ایالات متحده خواهد افتاد در حالیکه با درگیر کردن کشورهای عربی قسمتی ازاین هزینه به اعراب منتقل می شود.

به نظر می رسد کشورهای کوچکی مثل امارات از ابتدایی ترین اصول عقلانی حاکم بر روابط بین الملل نیز بی اطلاع اند.

کاملا واضح است که امارات اگر به زرادخانه نظامی هم تبدیل شود به خاطر عمق امنیتی ناچیز و جمعیت بسیار اندک (خارجیان این کشور از خود اماراتی های بیشتر هستند) قادر به تامین امنیت خود نخواهد بود.با این اوصاف صرف هزینه های میلیاردی توسط امارات ،صرفاً هدر دادن پول این کشور است.

کویت که دارای مشابهت های زیادی با امارات است در زمان حمله عراق با وجود داشتن تعداد زیادی هواپیما و سلاحهای مدرن از هر گونه واکنشی عاجز بود.
 کشورها کوچک با اتخاذ استراتژی پیوند زدن امنیت خود با دیگر کشورها از صرف هزینه های بی حاصل نظامی پرهیز می کنند درسی که اعراب هیچ وقت نیاموخته اند و به شکل عجیبی هر دو کار را با هم انجام می دهند، یعنی هم دنباله روی محض قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای را انجام می دهند و هم میلیاردها دلار پول را صرف خرید جنگنده هایی می کنند که برای پرواز دادن آنها خلبان کافی در اختیار ندارند. نزدیک به چهار دهه است که این سیاست غلط اعراب ادامه یافته است.

البته باید در این تحلیل مصر را از دیگران جدا کرد ؛ مصر ،هم به لحاظ عمق امنیتی و هم به لحاظ جمعیت ، توانایی های بسیار بهتر و متنوع تری را در اختیار دارد اما مشکل مصر متفاوت از اعراب حاشیه خلیج فارس است؛ مصر درکنار کشوری ایستاده است که یک کشور تجدید نظر طلب در منطقه خاورمیانه است که شعار "نیل تا فرات" را استراتژی خود می داند، شعاری که هرگز آنرا فراموش نکرده است .
 ایران در هیچ حالتی نمی تواند برای مصر یک خطر محسوب شود، اگر بتوان با خطرناک جلوه دادن ایران ، کشورهای حاشیه خلیج فارس را ترساند به هیچ وجه نمی توان این تهدید را به مصر نیز تعمیم داد.

وزیر خارجه آلمان فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای خاورمیانه را تقبیح کرده و آنرا در راستای برهم زدن صلح در خاورمیانه ارزیابی کرده است.
بدون شک آلمان و سایر کشورهای اروپایی نگران صلح خاورمیانه نیستند بلکه از این نگرانند که آمریکا با این کار از زیر فشارهای نفت گران ،شانه خالی می کند در حالیکه اروپاییها باید آن را تحمل کنند.
اقتصاد اروپا در افزایش قیمت نفت بسیار بیشتر از آمریکا زیان خواهد دید و با کاهش قدرت رقابت دربرابر آمریکا مواجه خواهد شد.
بدون شک در فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای عربی و اسرائیل ،در میان قدرت های اقتصادی جهان اروپا و ژاپن بازنده و ایالات متحده برنده است و در منطقه خاورمیانه اسرائیل و آمریکا برنده و بقیه کشورهای خاورمیانه بازنده اند.


 

ارسال به دوستان
وبگردی