عصرایران - "مدیر مسوول سایت خبری "فردانیوز" ، به 91 روز زندان محکوم شد"؛ هر چند این خبر برای اصحاب رسانه و همه آنانی که در این ممکلت دغدغه آزادی بیان دارند بسیار غم انگیز و مأیوس کننده است ، اما آنچه آن را تلخ تر می کند ، این است که مدیر مسوول یک رسانه با شکایت مدیر مسوول یک رسانه دیگر زندانی می شود! آن هم به دلیل آن که سایت فردانیوز از نحوه مدیریت روزنامه ایران - که با بودجه عمومی متعلق به همه ایرانیان اداره می شود ، در 5 پاراگراف کوتاه انتقاد کرده بود!
در این نوشتار ، درباره رأی صادره توسط دادگاه سخنی نمی گوییم ، چه آن که از روند دادرسی که منتهی به صدور این رأی شده ، بی اطلاع هستیم ، اما نمی توانیم نگرانی خود را از این موضوع که یک فعال رسانه ای ، همکار رسانه ای خود را -ولو در جریان سیاسی مقابل- به زندان می افکند ، پنهان کنیم.
سایت فردا نیوز ، به عنوان یک رسانه ، نقدهایی را بر نحوه مدیریت آقای علی اکبر جوانفکر در زورنامه دولتی ایران منتشر کرده بود. روزنامه ایران هم با امکان رسانه ای منحصر بفردی که به عنوان ارگان دولت دارد ، می توانست نقدهای نه چندان تند و تیز سایت فردانیوز را پاسخ بدهد.
اگر سایت فردا ، همانند برخی از این "سایت های شب نامه ای" بود که اتهاماتی وارد کند ، بی آن که هویت واقعی اش معلوم باشد ، آن وقت می شد حق را به روزنامه ایران داد که علیه " بزن در رو ها"ی اینترنتی ، شکایت کند و تعقیب عوامل ناشناس آن را از دستگاه های امنیتی و قضایی بخواهد ، اما وقتی یک سایت رسمی ، شناخته شده و شناسنامه دار ، نقدی را مطرح می کند، شکایت علیه چنین منتقدی که قاعدتاً باید جوابیه ها را نیز منتشر کند ، اقدامی نادرست است چه آن که اگر قرار باشد هر کس که 5 پاراگراف نقد نوشت با شکایت این و آن مواجه شود و زندانی شود ، باید "اوین2 " را برای حبس منتقدان افتتاح کرد!
اشخاص حقوقی و حقوقی ، نوعاً وقتی از رسانه شکایت می کنند که در آن رسانه ، با نقدی مواجه شوند و جوابیه هم بدهند ولی آن رسانه جوابیه را منتشر نکند. در چنین صورتی این افراد شکایت می کنند چون وقتی جوابیه منتشر نشد ، امکانی برای دفاع از خود ندارند.
اما روزنامه ایران می توانست بدون این که شکایت کند ، حتی بدون نیاز به ارسال جوابیه هم از طریق خود روزنامه ، خبرگزاری ایرنا ، شبکه اینترنتی ایران و ده ها امکان رسانه ای دیگر ، به نقد وارده نه در 5 پاراگراف که در 500 پاراگراف هم که شده جواب دهد و شفاف سازی کند اما متاسفانه این کار را نکرده و تعقیب قضایی یک فعال رسانه ای را خواستار شده است. این کار برغم آن که غیرقانونی نبوده و نیست ، اما رویکرد موجهی هم محسوب نمی شود.
اگر تا کنون رسانه ها از سوی صاحبان منصبان غیر رسانه ای تحت تعقیب بودند ، اتفاقی که درباره سایت فردانیوز رخ داده ، پروژه "رسانه علیه رسانه" را نیز رسمیت بخشیده است.
رانندگان کامیون های بین شهری ، هنگام گذر از جاده ها ، اگر ببینند که کامیونی کنار مسیر توقف کرده، فوراً جویای علت می شوند تا اگر کمکی نیاز باشد انجام دهند ولو این که راننده نیازمند به کمک را نشناسند. آنها در کار و صنف خود این قدر غیرت و همکاری دارند ؛ حال در همین جامعه ، وقتی می شنویم که یک مدیر رسانه پیگیر زندانی شدن یک مدیر دیگر رسانه شده ، آیا نباید گفت که صد رحمت بر شرف رانندگان بیابان؟!
درست است که آقای جوانفکر ، هم اکنون در کانون قدرت است اما فراموش نمی کنیم که او ، پیش از آن که با تیم احمدی نژاد دمخور شود ، یک فعال رسانه ای بود و هم اکنون هم در رسانه فعالیت می کند. از این رو به ایشان ، برادرانه و به عنوان یک همکار رسانه ای به ایشان پیشنهاد می کنیم که نام خود را در تاریخ در زمره کسانی ثبت نکند که فعالان و منتقدان رسانه ای را به زندان افکندند.
امیدواریم که دادگاه تجدید نظر ، در رأی صادره برای مدیر مسوول سایت فردانیوز تجدید نظر کند اما به فرض آن که این حکم قطعی شود ، مدیر مسوول این سایت ، 91 روز به زندان می رود سپس آزاد می شود اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که یک رسانه که قاعدتاً باید مدافع آزادی نقد و بیان باشد ، برای رسانه ای دیگر ، زندان رقم زد.
و در پایان سخنی با همکاران رسانه ای: به عنوان کوچکترین عضو خانواده بزرگ رسانه پیشنهاد می کنم در عین حفظ دیدگاه ها و اختلافات سیاسی و سلیقه ای موجود ، احترام اصل رسانه را حفظ کنیم و اجازه ندهیم سیاسیون ما را بازیچه دست خود قرار دهند. اگر به عنوان مثال ، احمدی نژاد و قالیباف با یکدیگر اختلاف سیاسی دارند ، بروند اختلاف خود را در ساحتی دیگر پی بگیرند نه این که چون دیواری کوتاه تر از دیوار رسانه نیست ، رسانه های دو طرف را قربانی کنند.
رسانه ها حق دارند از یکدیگر هم انتقاد کنند ولی این خیلی بد است که برای همدیگر پاپوش بدوزند و یکدیگر را به دردسر بیندازند. بیایید لااقل از راننده کامیون ها یاد بگیریم و فراموشمان نشود که احترام امامزاده با متولی آن است. ما اگر خودمان حرمت رسانه را نگه نداریم ، از فلان سیاستمدار و صاحب منصبی که اصلاً نمی داند شأن رسانه چیست ، چه انتظاری داریم؟
اختلاف داشتن با یکدیگر ، منافاتی با محترم شمردن هم به عنوان همکاران رسانه ای ندارد.
*مدیر مسؤول عصرایران
بعدش چی میشه؟؟؟؟؟؟
فک نکنم دادگاه اينقدر هر کي هرکي باشه
در ضمن فکر مي کنم همشهري هم با شکايت بورس محکوم شده اونو هم پيگيري کنين
معرفت ، در* گراني است به هر كس ندهند .
پر طاووس قشنگ است ، به كركس ندهند .
* در = مرواريد
وجداني حال كردم
بایدم با یه رسانه مستقل همچین برخودی کنند ولی فراموش نکنیم تاریخ بعدها قضاوت خواهد کرد
امیدوارم در دادگاه تجدید نظر این حکم برداشته بشه
تشکر از عصر ایران که حداقل وظیفه یک رسانه در پوشش این خبر رو انجام دادید
بجا و آموزنده بود. اما این جمله ی "آیا نباید گفت که صد رحمت بر شرف رانندگان بیابان؟! " کمی آزار دهنده و ناخوشایندست اگر چه بنده واقفم که غرضی در بکار بردن این جمله نبوده اما با این وجود اینگونه بیان گویی که از رانندگان کامیون به کم شرفترین قشر جامعه اشاره دارد!
تشکر از مقاله ی مفیدتون _ فرزند راننده ی کامیون
بر زمينت ميزند نادان دوست
البته اميدوارم اين نظر درج شود......
در این مطلب هم دقیقاً به شرافت این قشر عزیز اشاره شده است.
موفق باشید
با نظر اين ناشناس هم موافقم.
عالی بود
نوبت شما هم میشه به تاریخ نمیخاد نگاه کنید به 10 سال گذشته روزنامه نگارای دوران اصلاحات نگاه کنید و عبرت بگیرید
برادر عزیزم
شیر مادرت حلالت باد
لطفاً فراموش نکنیم که قشر راننده از جمله زحمت کش ترین قشر جامعه هستند که شب و روز در جاده های پر خطر و به دنبال روزی حلال هستند و مقایسه ایشان با افرادی که به قول خود شما با توطئه و پاپوش گذاری دنبال مال اندوزی هستند اصلاً درست نیست. لطفاً امانتداری فرمایید و درج شود.