فاطمه رجبی در آخرین یادداشت خود که در سایتش منتشر کرده است ، پس از ذکر مقدماتی نوشت:
...اما مسأله اصلي در اين نوشته، مربوط به كندن و يا تخريب «جدول خيابان آزادي تهران» است. خياباني پرترافيك، اصلي و بسيار طويل! بايد از اعضاي شوراي شهر پرسيد: آيا ميدانيد چند روز، چند هفته يا چند ماه است كه از ميدان آزادي تا ميدان انقلاب، يك خيابان پر رفت و آمد فاقد چراغ است؟ آيا خبرداريد كه شبهاي كاملاً تاريك اين خيابان با وجود كاميون و بولدوزر و وسايل ديگر، تا چه حد براي پيادهها و سوارهها دشواري و خطر ايجاد ميكند؟ چرا؟
آيا تخريب بيمبناي جدول وسط خيابان به فاصله از ميدان آزادي تا ميدان انقلاب!! به مدت طولاني كدام شهروند و حقوق و شهروندي را در نظر دارد؟ آيا نصب تابلوهاي بسيار بزرگ و قطعا بسيار گرانقيمت شهرداري با شعار «حقوق شهروندي» براي تحمل چنين معضلاتي از سوي مردم كافي است!؟ يا شهردار تهران، مردم فريبي را تا اين حد آسان ديده است؟
همچنين است تخريب وحشتناك فضاي سبز و پرگل و گياه ميدان وسيع آزادي، و كاشتن تپههاي خاك در محوطه آن! البته آن چنان كه برخي مردم اطلاع يافتهاند، قرار است ميدان آزادي، به يك مركز تجاري شهرداري تبديل شده، و منبعي ديگر براي درآمد آن گردد؟!
اما آيا «حقوق شهروندي» و تنظيم «بودجه شهرداري» براي امكانات مردم تهران، اينگونه برنامهريزي ميشود؟ آيا اگر در شهرداري حال و هواي سياسي و تبليغاتي حاكم است، شوراي شهر، به خصوص آن تعداد غيراصلاحطلب هم در آن گرفتار گرديدهاند؟
آيا ديگر اعضاي شوراي شهر هم مانند آن عضو قهرمان تكواندو، دائما در حال شركت در مسابقات هستند، و از معضلات بيشمار كه در مورد آن ذكر شد، بياطلاعند؟!
اگر چنين نيست كجاست پاسخگويي كه خرج بيتالمال را با ساماندهي و هدفمندي خدمتگزارانه دنبال كند، و شخمزدن خيابانها و پيادهروها را بيحاصل و با خرج مكرر و مجدد، براي مردم توجيه نمايد؟!
قالیباف دوست داریم.
به نظر مي رسد سازندگي در هر صورت و توسط هر كسي كه باشد خوب باشد. تا جايي را خراب نكنيم امكان آباد كردن آن نيست. از همين جا به جناب دكتر قاليباف دست مريزاد مي گوييم.
متشكرم