عصرایران - هیچ کس نمی تواند نافی مسؤولیت شخص محمود احمدی نژاد و دولت تحت امرش در شکل گیری اوضاع کنونی و مشکلات روز افزون مردم باشد ؛ این نکته ای است که تا کنون ، بارها بدان تصریح و تأکید شده است و تاریخ نیز آن را گواهی خواهد کرد.
با این حال ، شکستن تمام کاسه ها و کوزه ها بر سر احمدی نژادی که دولتش آفتاب لب بام است ، نه می تواند منطبق بر انصاف باشد و نه حاوی نفع ملی است.
واقعیت این است که بخش مهمی از مشکلات موجود ، به سوء تدبیر دولت بر می گردد چه آن که قبل از تحریم های شدید اخیر نیز ، اوضاع اقتصادی داخلی چندان بسامان نبود. در واقع ، تحریم ها ، اوضاع «خوب» را «بد» نکردند ، بلکه اوضاع بدی که محصول عملکرد دولت بود را بدتر کردند.
اما اگر بخواهیم نگاهی نزدیک تر به واقعیت داشته باشیم ، باید بپذیریم که بخشی از «مشکلات افزوده شده کنونی» ، محصول تحریم هایی است که دولت ، واضع آنها نیست. همچنین برخی کاستی های غیردولتی -مانند ضعف پارلمان- نیز مزید بر علت شده اند تا مشکلات تشدید شود.
بنابراین ، باید سهم دولت از مشکلات (که زیاد هم هست) را جدا دید و به همان اندازه مقصرش دانست.
هر چند برای منتقدان دولت ، قاعدتاً دلچسب است که دولت را مسؤول "همه"ی کاستی ها بدانند و خود را برهانند، اما این نگاه ، گذشته از نامنصفانه بودنش ، این زیان ملی را نیز در دل خود دارد که شناخت ناقصی از علل مشکلات به دست می دهد و باعث می شود چاره اندیشی دقیقی صورت نگیرد.
با خلاصه سازی همه مشکلات در نهاد دولت ، این تصور و توهم به وجود می آید که اگر فلان رئیس جمهور یا دولت برود ، "همه"ی مشکلات حل می شود! نتیجه چنین خیال باطلی هم ، امید بیهوده بستن به دولت بعدی است و بعد از آن که در دولت بعدی هم مشکلات حل نشد ، سرخوردگی ایجاد می شود.
بنابراین ، انتقال "سهم بقیه قوا از مشکلات" به دوش دولت ، هر چند می تواند در کوتاه مدت نفع جناحی داشته باشد ، اما در میان مدت و بلند مدت ، کارگشا نخواهد بود.
به عنوان مثال ، آیا می توان نقش مجلس شورای اسلامی در مدیریت کلان کشور -که در دو قالب مهم قانونگذاری و نظارت تعریف شده- را نادیده گرفت؟
فراموش نکنیم که نهاد حکومت ، یک سیستم است و اگر در درون یک سیستم (مانند موتور خودرو) یک بخش خوب کار نکند ، بقیه قسمت ها نیز خواهند لنگید و ای بسا از حیز انتفاع نیز خارج خواهند شد.
"کتک خور" دولت ، این روزها ، "ملس" شده است و خیلی ها برای این که اولاً خود را تطهیر کنند و ثانیاً برای القای این که به پایان مشکلات ، تنها به اندازه ماه های پایانی عمر دولت ، زمان باقی است ، منتقد دولت شده اند و جالب اینجاست که همین ها عمدتاً تا همین دیروز ، "دست به سینه" دولت احمدی نژاد بودند.
البته بدیهی است که با اتمام دولت احمدی نژاد ، آن بخش از مشکلات که ریشه در سوء مدیریت های احمدی نژاد و دولتش دارد ، رو به حل شدن خواهند گذاشت (مشروط بر این که یکی مانند رئیس جمهور فعلی بر سر کار نیاید) ، ولی بهبود اساسی اوضاع ، نیازمند نگرش های ملی تر و مصلحانه تری است که همه تقصیرها را بر گردن یک فرد یا یک دولت نیندازد.
و با مخالفتها و موافقتها و رايزنيهاي بيجا باعث كمرنگ شدن نظرات كارشناسي در امور بسيار مهم مملكت شده اند و ظاهرا بيشتر قسمت ” رانتهاي نمايندگي ” برايشان مهم است تا آينده مردم و مملكت.
چرا لوايح ارائه شده بوي اجرايي به خود نمي گيرند؟ و هزاران چرايي ديگر.
ايكاش روزهاي مشخص مي شد كه عامه مردم رودرروي نمايندگان قرار مي گرفتند و سوالات مانده در دلهاي شان را با منتخبان! خود در ميان مي گذاشتند:
حالا كه دست مان به نمايندگان عزيز نمي رسد شما آقاي محمدي لطف كنيد در تهران از نمايندگاني كه با مدرك فوق ديپلم و ليسانس وارد مجلس شده و هم اكنون دكترا هستند بپرسيد كه روند قانوني گرفتن دكترا توسط آنهخا به چه شكلي بوده و همان روند را طي كرده اند كه بچه باهوش يكي از روستاهاي حوزه انتخابيه آنها همان روند را طي مي كند؟آيا كسي كه غير قانوني به مدركي دست مي يابد مي تواند وضع كننده قانون براي ديگران باشد؟
اولا افرادی را گرد خود آورده است که تجربه لازم برای هدایت سکانهای اقتصادی-سیاسی-فرهنگی کشور را نداشته اند و همین عاملی برای تصیمیمهای غیر کارشناسانه بوده است.
دوما رویه آقای احمدی نژاد در این چند سال نشان داده که افرادی را به عنوان وزیر می خواستند که نظرات ایشان را مو به مو اجرا کنند و هیچ نظر مخالفی ندهند --امثال ماجرای آقایان دانش جعفری و ... را که برکنار کردند-
سوما آقای احمدی نژاد هر نقدی از سوی کارشناسان مختلف و مجلس و اساتید دانشگاه بر سیاستهای اقتصادی ایشان را نمی پذیرفتند و کلا در خلاف جهت حرکت خود را ادامه می داده و میدهند. ایشان بدنه کارشناسان را از دولتشان دور کردند و با تصمیماتی نظیر انحلال سازمان مدیریت ضربه ای کاری به پیکرده برنامه ریزی کشور زدند.
چهارما؛ ایشان بازها برنامه های پنج ساله توسعه را نقد کردند، اما هیچگاه در مسیر تدوین برنامه جدید یا حرکت بر اساس همان برنامه موجود گام برنداشتند. ابشان لوایح بودجه دولت را هر سال با فرم جدیدی و با تاخیری بیشتر به مجلس دادند و در آخر هم دولت ایشان انحرافی چشمگیر از بودجه مصوب مجلس داشته اند--رجوع به گزارشهای تفریغ بودجه سالانه--
پنجما، سلیقه ای اجرا کردن طرح هدفمندی یارانه ها، و عدم پرداخت سهم تولید و هزینه کردن سود ناشی از هدفمندی در توسعه زیر ساختهای انرژی کشور؛ آیای مسئولی غیر از رییس دولت دارد؟
ششما؛ تصمیمات خلق الساعه مانند برکنار کردن وزیر امور خارجه در حین ماموریت، تعویض مداوم روسای بانک مرکزی در 4سال اول دولت ایشان؛ کاهش دستوری نرخ سود بانکی؛ طرح پرداخت وام به نوزادان؛ طرح دادن 1000 متر زمین به مردم؛ شعار ایجاد 2.5 میلیون شغل؛ و .... این شانبه را ایجاد نمی کند که باید ایشان را مسئول دانست؟
و هزاران مورد کوچک و درشت دیگر....
اگر طرح هدفمندی را مجلسی که میدانست این دولت از اجرای خوبش عهده دار نیست اجرا نمی کرد امروز اینهمه گرانی و بدبختی مردم را شاهد نمیشدیم.
ولی دولتی که هیچ تئوری علمی ویا تجربه موفق را نمیپذیرد وخودش هم نمیداند چه کاری را وبا چه افرادی میخواهد انجام دهد رامیتوان به عینه ملاحظه نمود
بله +
خیر -
امان از سیاست!
1000 تا مثبت...
خیلی دلم میخواد یه چیزایی بنویسم اما بهتره ننویسم که درج بشه...
کاش این "افراط" و "تفریط" مفرط از فرهنگ ما ایرانیها رخت بر می بست، کاش می تونستیم "مستقل" فکر کنیم و حرفها و هیاهوهای از روی منفعت طلبی افراد و جریانات مختلف روی ما کمتر تاثیر میذاشت. کاش اندیشه و عمل ما بگونه ای بود که ایران امروز ما و مردمانش به معنای واقعی در بین کشورها و ملل دیگه عزت داشتن...
ای کاش روزی به خودمون بیایم و متوجه بشیم با وجود این همه موهبت الهی و منابع زیاد واقعاً خارج شدن از شرایط فعلی کشور اونقدرها هم پیچیده نیست
بعضی وقتا حس میکنم هیچ تصمیم و اراده ای برای تغییر اوضاع کشور به سمت بهبودی وجود نداره
انگار کسی دوست نداره این سرزمین مسیر پیشرفت و خوشبختی رو بصورت عادی طی کنه...
راه حل مشکلات این است : پایش دائمی ، بهبود همیشگی ، انتقاد سازنده مستمر از همه مسئولین
کاملا درست وبه جاست هر کس به اندازه وسهم خود از این نابسامانی مورد انتقاد قرار گیرد .یادمان نرود که دولت مجری قوانینی است که مجلس وضع کرده .مجلسیها با همین دولت 7سال کار کردند و به به وچه چه گفتند!!!!
همان کسانی که فکر می کردند با آمار سوری و فقط با استفاده از کلمات زیبا مملکت هم زیبا می شود.
همان کسانی که در جلسه پیشین سؤال از رییس جمهور با ایشان خندیدند و خیال کردند برای خوش گذرانی و خوش و بش آنجا هستند و وظیفه اصلی خود را از یاد بردند و بعد فهمیدند چه کلاهی سرشان رفت .
کسانی که کم مانده بود بگویند هرکس بی وضو اسم احمدی نژاد را بر زبان براند باید مرتد محسوب شود.
آقا جان من همه مشکلات رو گردن میگیرم شما رو به خدا دنبال حل مشکلات باشید.
گل گفتی
اگر می خواهید نقش دولت را اندازه گیری کنید بطور دقیق به این سوالات پاسخ دهید. من طرفدار و ضد هیچ کس و یا هیچ گروهی نیستم. من یک شهروند عادی طرفدار نظام اسلامی هستم که هر کس کارش را خوب انجام دهد، طرفدار آن و هرکس وظیفه اش را درست انجام ندهد مخالف آن هستم. از این نوشته بوی آن می آید که ما مردم پس از پایان این دولت نیز به این وضع نابسامان عادت کرده و باعتبار ضرب المثل: کی بود کی بود من نبودم نه هیچگاه امید پیداشدن مقصر و حذف یا اصلاح او را داشته باشیم و نه امید به اصلاح امور.
به خدا این لیاقت ما مردم نیست.
اگرچه در میان ما افرادی هستند که در پیدایش وضع کنونی بی تقصیر نیستند( مانند کسانی که با پافشاری بر محرمات و ترک واجبات الهی موجب سخط الهی و نزول بلا و عذاب بر همه جامعه می شوند و یا با سوء استفاده از شرایط به تشدید اوضاع بد اقتصادی و اجتماعی می پردازند) اما به قطع می گویم که نقش بی بدیل در ایجاد شرایط کنونی کشور بر عهده شخص نا شخیص احمدی نژاد و سپس کارگزاران و وزرا و بسیاری دیگر از مدیران کنونی مملکت هستند.اگر پاسخی مستند در نقض این نوشتار دارید خوشحال می شوم و نظرات مردم به این مطلب را پیگیری خواهم کرد.
م.ر.ع
داشتیم با پنبه سر غرب را می بریدیم ولی ورق برگشت.
به اطلاع آن دسته از عزيزاني كه چشم براه آن روز هستند ميرساند كه به اميد خدا فقط 219 روز ديگر باقي مانده !!!
بالاخره يه ادم منصف و پدر ومادر پيدا شد دو كلمه حرف حساب بگه
1- اصلاح دیدگاه ها در سیاست خارجی
2- دعوت از نیروهای کارآمدنظام و فراجناحی برای مدیریت در دولت آینده
3- خروج از حالت تک قطبی دولت فعلی به لحاظ گزینش مدیران(دولت وفاق ملی)
4- استفاده از پتانسیل و ظرفیت های همه قوا و نهادها در اداره کشور
از آبدارچي بخشداري ماكو تا روساي قوا
از این رئیس جمهور عزیزم تنها در دنیا یکی هست و بعد از آن هم نخواهد امد چنین شیر دلی
خدایا کمکش کن
من طرقدار هیچ کش نیسنم اما آن چیزی که واضح است این است که احمدی نژاد یارانه را حذف کرد در حالی که می توانست این کار را نکند مانند دولت های هاشمی و خاتمی اما وی با این کار البته بدون رعایت مسائل کارشناسی و هیئتی کار انجام دادند باعث بدتر شدن اوضاع شد متاسفانه تبعات بد این اوضاع فقط به ضرر مردم است و بس .
مردمی که در زمان جنگ، انتخابات و تحریم و سختی ها محرم می شوند و هنگام تقسیم منافع نامحرم می شوند آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد هر سه شعارهای قشنگی دادند ولی هیچ یک عمل نکردند
البته ناگفته نماند که یکی از دلایل اوضاع کنونی ساختار اداری کشور است
البته اگر یک ریاست جمهور قدرت لامنازع باشد خود موجب دیکتاتوری و انحراف می شود امری که در دولت های بتی صدر، هاشمی و احمدی نژاد مشاهده شد بهتر این ساختار پارلمانی است