۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۵۲۳۰۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۴ - ۲۷-۱۰-۱۳۹۱
کد ۲۵۲۳۰۴
انتشار: ۱۶:۵۴ - ۲۷-۱۰-۱۳۹۱
گفت و گو با مجید تفرشی درباره سند ادعایی سایت خبری دولت

سند "گفت و گوی عسگراولادی و دیپلمات انگلیسی" هیچ چیز غیرعادی ندارد (+اصل سند و ترجمه کامل)

من در 15 سپتامبر [24 شهریور] گفتگوی جالبی با آقای [اسدالله] عسگراولادی معاون مدیر اتاق بازرگانی که برادرش وزیر بازرگانی و نامزد سابق ریاست جمهوری است داشتم.
عصرایران ؛ فتاح غلامی - هر چه به انتخابات نزدیک می شویم ، ماشین تخریب بیشتر و بیشتر گرم می شود و این بار ، قرعه به نام اسد الله عسگر اولادی خورده تا رسانه دولت ، او را به داشتن سر و سرّ انگلیس متهم کند!

 سایت شبکه ایران چند روز قبل مدعی شد که اسدالله عسگراولادی حدود 18 ماه پس از ثبت شرکت HASSAS در لندن، در تاریخ 15 سپتامبر 1981 مهمان «ایان مکردی» دبیر اول اقتصادی سفارت انگلیس در تهران بوده است و با او مذاکراتی داشته که «اقتصادی» نبوده است.  «ایران» در ادامه به محتوی این مذاکرات اشاره کرده و مدعی شده است: برخلاف آنچه تصور می شود مذاکرات انجام شده به هیچ عنوان اقتصادی نیست و این دو به بررسی مسائل «سیاسی-امنیتی» ایران می پردازند و در حین همین مذاکرات، اسدالله عسگراولادی اطلاعات دست اولی از تحولات سیاسی داخل ایران را در اختیار دیپلمات کارکشته انگلیسی می گذارد.

مجید تفرشی

ظاهرا سند ادعايي برای اولين بار توسط دکتر مجيد تفرشي محقق و سند پژوه مقيم انگليس در روزنامه شرق و وبلاگ او و متعاقب آن در در سايت تاريخ ايراني منتشر شده است.اکنون سند مورد نظر و ترجمه کامل آن به همراه ارائه بيوگرافي ایان فوربس مکردی توسط دکتر تفرشي در اختيار عصر ايران قرار گرفته است. براي اطلاع هر چه بيشتر از جزييات اين سند با دکتر تفرشي گفتگو کرديم و نظرات او را جويا شديم.

آقاي دکتر تفرشي، با توجه به انتشار سند ديدار آقاي عسکراولادي با دبير اول اقتصادي سفارت انگليس شما به عنوان کسي که سالها در آرشيو ملي بريتانيا به تحقيق و پژوهش پرداختيد در مورد اين نظرتان را بفرماييد.

- اولين نکته اي که بايد متذکر شوم اين است که من هيچ وابستگي شخصي و حزبي با آقاي عسکراولادي و جناح سياسي ایشان ندارم اما در شرايطي که بايد با اسناد تاريخي به صورت حرفه اي برخورد کرد  استفاده ابزاری از اين مدارک را براي آبروبردي و آبروخري افراد يا جريانهاي سياسي بسيار خطرناک و مضر مي دانم.  البته شيوه اي که توسط رسانه ها وابسته به دولت براي ملکوک کردن رقباي سياسي در پيش گرفته شده سالهاي قبل روش مرسوم کسانی بوده که اکنون خود قربانی این شیوه شده اند.

ظاهرا براي اولين بار اين سند را شما منتشر کرديد

- بله اين سند براي اولين و آخرین بار یک سال قبل در جريان بررسي اسناد و مدارک تازه آزاد شده آرشيو ملي بريتانيا تا سال 1981 توسط من مورد شناسایی و بررسي قرار گرفته و نتيجه اين تحقيقات و خلاصه ای از محتوای این سند هم در همان زمان، بعد از انتشار به صورت یک ویژه نامه اختصاصی در روزنامه شرق در وبلاگم باز نشر داده شده است.

آقاي عبدالرضا داوري وقتي از يافتن اسناد و مدارکي دال بر ارتباط اقتصادي حزب موتلفه و انگليس سخن مي گفتند براي اثبات اين مدعا، به سند مندرج در وبلاگ من اشاره کردند که در جريان اخیر تشديد جنگ تبلیغاتی رسانه اي ميان رسانه هاي حامي دولت و موتلفه، منبع اصلي انتشار خلاصه سند نيز آگاهانه به فراموشي سپرده شد. در حالی که مدعیان این ماجرا در رسانه های حامی دولت، اصل سند را ندیده اند، از محتوای آن مطلقا اطلاع دقیقی ندارند. این افراد متاسفانه دارای اخلاق و انصاف رسانه ای نیستند و حاصل زحمت و پژوهش دیگران را بدون ذکر ماخذ وارونه جلوه و به نام کشفیات و فتوحات خود به خورد مردم داده و از آن استفاده ابزاری و تبلیغاتی می کنند. البته در ایران این رسم وجود دارد که برخی افراد یا موسسات براساس اسنادی که منحصرا در اختیار آنها است و از دسترس دیگران خارج است مطلب می نویسند و افشاگری می کنند، ولی این مورد که با سوء استفاده از سند ندیده و نداشته پرونده سازی کنند موردی جدید و نوبر است.

آيا گفتگوي ميان اعضاي سفارتخانه هاي خارجي با چهره هاي اقتصادي يک کشور در چنين سطحي  امري طبيعي و عادي است؟

- اصولا وابستگان اقتصادي، سياسي، نظامي و مطبوعاتي سفارتخانه هاي خارجي در کشوري موظفند که در حيطه حوزه هاي تخصصي خودشان، با مجموعه هاي مرتبط در کشوري که بسر مي برند ارتباط داشته باشند. اين روابط هم عادي و کاري است و از جمله وظايف کارمندان سفارت ما در ساير کشورها هم بشمار مي رود و اگر کوتاهي در اين زمينه صورت گيرد بايد با مقصر برخورد کرد. ملاقات آقاي عسکراولادي با آقاي مکردي دبير اول اقتصادي دفتر حفاظت منافع سفارت انگليس در ايران  هم در شرايط کاملا معمولي، آشکار و رسمی صورت گرفته است. اين ملاقات در حالي صورت گرفت که آقاي عسکراولادي به عنوان معاون اتاق بازرگاني در زماني که برادرش حبيب الله عسکراولادي وزير بازرگاني بود با وابسته اقتصادي يک سفارتخانه خارجي ديدار کرد و گفتگوي صورت گرفته در اين ديدار هم حتما با اطلاع و صلاحديد مقامات ايراني بوده است.

طرفين در مورد چه موضوعاتي به بحث و تبادل نظر پرداختند؟ آيا صرنظر از گفتگوي در مورد روابط تجاري در باره مسايل سياسي هم مباحثي مطرح شد؟

- بله. علاوه بر مباحث بازرگانی و اقتصادي، آقايان عسکراولادي و مکردی گفتگویی درباره وضع سیاسی ایران و مناسبات دوجانبه داشته‌اند، ولی هیچ موضوع حساس امنیتی و مخفی یا طبقه بندی شده از نظر حفاظتی نیز در آن نبوده است. مثلا آقای عسگراولادی توضیح می دهد انتخاب يک روحاني به عنوان رييس جمهوري با قانون اساسي منافاتي ندارد. از ديگر موضوعاتي که توسط طرف ايراني مطرح مي شود اين است که میانه روها قصد دارند تا در امور حساس سیاسی و اقتصادی به جناح دیگر مشورت دهند. از ديگر نکات عنوان شده در اين ديدار ارائه سه راهکار براي حکومت ايران شامل برخورد با اعضاي سازمان مجاهدين خلق و حذف چپگراها و وابستگان به حزب توده از ادارات دولتی و اندیشیدن درباره پايان جنگ از سوي آقاي عسکراولادي است. بطور مشخص راهکار اولي و دومي که جزو سياستهاي نظام جمهوري اسلامي بوده و هست. در مورد راهکار سوم هم آقاي عسکراولادي معقتد بود که بهتر است براي جلوگيري از دخالت شوروي و توقف خسارتهای فزاینده، جنگ هر چه زودتر پايان يابد.  تنها نکته اعتراضي که توسط آقاي عسکراولادي بيان شد  انتقاد از سفر آقاي هاشمي رفسنجاني به کره شمالي بود که بگفته وي اين ناشي از دخالت و تلاش جاسوسی کره جنوبی در ایران به دستور آمریکا بوده است.

موضوع ديگري که طرف ايراني اين ديدار مطرح مي کند در مورد بهبود روابط ايران و بريتانيا در سايه کشمکش سياسي ميان کشورمان و آمريکا بود که مکردي عنوان مي کند که بريتانيا و اروپا در  عرصه سياسي خارجي مستقل از آمريکا عمل مي کند. اين درواقع تایید سیاست همیشگی ایران تا قبل از دولتهای نهم و دهم در استفاده به جا از اختلاف نظرات اروپا و آمریکا بوده در جهت منافع ملی ایران بود که البته سیاست خارجی ایران در هفت سال اخیر موجب همگرایی و اتحاد اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران شده است.

آيا ديدارهايي از اين دست توسط مقامات يک سفارتخانه خارجي با برخي از کارکنان بدنه حاکميت يا چهرههاي سياسي و اقتصادي خارج از دولت صرفا براي بهبود روابط ميان دو کشور صورت مي گيرد يا اهداف ديگري هم دارد؟

- من منکر تلاش دولتهاي خارجي به دستیابی به برخي اخبار داخلي و محرمانه نيستم. همه کشورهای خارجی در ایران دنبال چنین مواردی هستند و ایران نیز در دیگر کشورها چنین می کند. البته بسیاری از مقامات دیپلماتیک کشورهای مختلف، در پوشش فعالیت علنی خود کار اطلاعاتی و امنیتی می کنند و حتی درباره خود آقای مکردی نیز سالها بعد گزارشهای تایید نشده ای منتشر شد که او ارتباطات امنیتی داشته است. ولی این ارتباط ظاهرا بعد از پایان ماموریتاو در ایران بوده و در سال 1981 نه آقای عسگراولادی و دیگر مقامات ایرانی و نه حتی همکاران بریتانیایی آقای مکردی مطلقا از این موضوع مورد ادعا، البته به فرض صحت، خبر نداشته اند.

البته باید این نکته را هم بیفزایم که مطابق با تعدادي از اسناد، بريتانيا همواره و به خصوص در سالهاي 60 و 61 تلاش داشت تا از طریق تعداد مشخصی از اعضای ارشد وزارت نفت و بانک مرکزي ایران از برخي اطلاعات محرمانه درباره سیاستهای نفتی و درآمدهای ایران اطلاع حاصل کند. همچنين سفارت بریتانیا با واسطه از طريق يکي از پزشکان ایرانی معالج امام از درجريان جرییات وضعيت جسماني رهبر انقلاب قرار گرفته بود. اما واقعيت قضيه برابر با متن سند مورد نظر درباره اقای اسدالله عسگراولادی، این است که اين ديدار کاملا در فضاي علنی، طبيعي و عادي صورت گرفته و طی آن هيچ کدام از اسرار مملکتي هم افشا نشده است.

ایان فوربس مکردی (Ian Forbes McCredie) کیست؟دیپلمات انگلیسی

ایان مکردی متولد سال 1948 و اکنون تقریبا 65 ساله است. او فرزند جان هنری مکردی است. مکردی دو فرزند پسر و دختر از کاترین لوسی فرانک همسر سابق خود دارد که در سال 1997 از هم جدا شدند.

مکردی در دوران خدمتش در وزارت خارجه بریتانیا (از 1975 تا 2004)، ماموریت‌های خارجی زیر را داشته است: از 1976 تا 1979 لوساکا، از 1979 تا 1983 تهران، 1986 کپنهاگ و 1992 نیویورک.

او پس از بازنشستگی در سال 2004 از سوی دربار بریتانیا به لقب شوالیه و عنوان سر دست یافت. مکردی تا یک سال قبل (دسامبر 2012) معاون مدیر عامل و رییس امنیت بین‌المللی شرکت نفتی رویال داچ شل بوده است.
او اکنون همچنان به امور بازرگانی و مشاوره اقتصادی به عنوان مدیر عامل در شرکت خود "گروه تحقیقاتی فوربس"، مشغول به کار است.

مکردی علاوه بر انگلیسی به زبان‌های دانمارکی، فارسی، فرانسوی و هلندی نیز احاطه دارد.

سندی که شبکه ایران بدان استناد کرده است
(تصویر سند و ترجمه آن را دکتر مجید تفرشی در اختیار عصرایران قرار داده است.
)





ترجمه کامل متن سند

محرمانه
دریافت و ثبت شماره 35، 28 سپتامبر 1981 [6 مهر 1360]
اتاق بازرگانی ایران (آی.سی.سی)

1. من در 15 سپتامبر [24 شهریور] گفتگوی جالبی با آقای [اسدالله] عسگراولادی معاون مدیر اتاق بازرگانی که برادرش وزیر بازرگانی و نامزد سابق ریاست جمهوری است داشتم. پس از آن که ما ;کارمان- درباره سفر رود و مارتین- [مسئولان هیات اعزامی بازرگانی بریتانیا به ایران] را تمام کردیم، آقای عسگراولادی مشتاق بود تا درباره امور سیاسی صحبت کند و چند نکته جالب گفت.

او گفت که حجت‌الاسلام خامنه‌ای قطعا رییس جمهور بعدی خواهد بود و او [عسگراولادی] انتظار دارد که مانند گذشته، همه نامزدهای دیگر، در آخرین دقیقه انصراف دهند. چیزی در قانون اساسی وجود ندارد که مانع رسیدن یک روحانی به سمت ریاست جمهوری بشود، ولی او با شگفتی اعلام کرد که روحانیان به زودی هر دو سمت ریاست جمهوری و نخست وزیری را اشغال خواهند کرد.

او گفت که در حکومت دو جناح وجود دارد: روحانیان بنیادگرا و میانه‌روترهای غیرروحانی- بی‌تردید در این قسمت او مشخصا برادرش را در نظر دارد. آنان [غیرروحانیان میانه‌رو] سعی می‌کنند تا روحانیان را در امور حساس اقتصادی و سیاسی هدایت کنند، ولی همواره در این راه موفق نیستند. عسگراولادی برای مثال به وجود ناخوشنودی درباره سفر حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی به کره شمالی اشاره کرد.

او افزود، روابط نزدیک‌تر با کره شمالی نتیجه دخالت و تلاش جاسوسی کره جنوبی به دستور اکید آمریکا بود.

2. عسگراولادی گفت که دولت جدید سه اولویت خواهد داشت:

الف- پایان دادن به جنگ، و او امکان مصالحه براساس مذاکره را منتفی ندانست. او به طور تاکتیکی اعتراف کرد که در جنگ نمی‌توان پیروز شد و گفت که هزینه جنگ در حال سنگین‌ شدن است. علاوه بر آن، [جنگ] موجب ضعف ایران و گشودن باب دخالت اتحاد جماهیر شوروی خواهد شد.

ب- سرکوب سازمان مجاهدین خلق (ام.کی.او). عسگراولادی مدعی شد که حکومت موفقیت‌هایی در جمع و جور کردن اعضای مجاهدین خلق به دست آورده و سلسله فرماندهی آنان را در هم شکسته است. با این همه حکومت هنوز عمیقا نگران نفوذی‌های مجاهدین خلق است و تصفیه شدید در پیش خواهد بود. او گفت که مجاهدین خلق بختی ندارد و هیچ کسی آنان را به عنوان بدیل حکومت در نظر نمی‌گیرد و آنها حتی جایی در هیچ دولت تشکیل شده در تبعید نیز نخواهند داشت.

ج- تصفیه چپ‌گرایان از ادارات دولتی. او گفت که حکومت در حال دریافتن این موضوع است که نگرانی اصلی آنان اتحاد جماهیر شوروی و اشتغال چپ‌گرایان و اعضای حزب توده است که هم موجب خطر و هم تضعیف امنیت است. او گفت که کمونیسم جایی در ایران ندارد و حکومت باید مطمئن شود که در آینده نفوذ چپ‌گرایان کاهش نزول خواهد کرد.

3. از عسگراولادی درباره پیشنهاداتش برای بهبود روابط [ایران] با بریتانیا سوال شد. او متوجه بود که امید کمی برای بهبود روابط با آمریکا وجود دارد. ولی من [مکردی] توضیح دادم که اروپاییان کاملا قادر به تصمیم‌گیری مستقل سیاست‌های خود درباره ایران هستند. من گفتم که بازگشایی سفارت [بریتانیا]، نشانگر اظهار آشکار خواست بریتانیا در به رسمیت شناختن استقلال و ثبات ایران خواهد بود. این مساله اعلام عمومی به رسمیت شناختن حکومت [ایران] توسط ما است و فراهم آوردن تماس‌ها در ابعاد مختلف کاری به رفع موانع تعلیق [مناسبات] و پررنگ کردن روابط کمک خواهد کرد. تجارت در هر دو مسیر بهتر خواهد شد و بهبود درک بیشتر به دنبال آن خواهد آمد.

با این حال من گفتم که تداوم زندان اندرو پایک [بازرگان بریتانیایی متهم به جاسوسی در ایران] مانع عمده‌ای در متقاعد ساختن دولت علیاحضرت ملکه بر این است که ایران صادقانه خواهان بهبود روابط است. دستگیری او [پایک] دلیل اصلی نیست، بلکه مساله عدم تفهیم اتهام و ارجاع او به دادگاه و مخالفت با ملاقات او با اعضای خانواده و مقامات کنسول‌گری است. عسگراولادی گفت که این موضوع را به "مقامات مربوطه" منتقل خواهد کرد. –لابد منظورش برادرش و همکاران او بود- و منتظر یک جواب در اوایل هفته آینده خواهد بود. او از من پرسید که آیا رسمی یا "غیررسمی" صحبت می‌کنم و من پاسخ دادم که او می‌تواند پیشنهاد ما برای گشودن سفارت را سیاست رسمی بداند.

4. عسگراولادی به خوبی مطلع و دارای ارتباطات زیاد است. دیدگاه او درباره خطر شوروی، به عنوان بزرگترین صادر کننده خشکبار ایران که در صورت غلبه کمونیسم چیز زیادی برای از دست دادن دارد، را باید کاملا جدی گرفت. اگر چیزی که او می‌گوید دقیق باشد، این نشانه بیشتری از قصد دولت، تحت نفوذ ضدشوروی، برای انحلال [حزب] توده، است. علاوه بر آن، پرس و جو درباره بهبود روابط با بریتانیا، نشانه خوش‌آیندی مبنی بر آن است که دست کم جناح میانه‌رو در حکومت، به نیاز به داشتن چند دوست در غرب پی برده‌اند.

[امضا]
ا.اف.مکردی (I.F. McCredie)
16 سپتامبر 1981 [25 شهریور 1360]


ارسال به دوستان
وبگردی