۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۴۸۴
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۲ - ۰۲-۰۹-۱۳۸۶
کد ۲۹۴۸۴
انتشار: ۱۳:۱۲ - ۰۲-۰۹-۱۳۸۶

به طرح هولوکاست از سوی رییس جمهور انتقاد دارم

پاسخ اعلمی به کاربران "عصر ایران"

 عصر ایران - چند هفته پیش دکتر اعلمی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی اعلام آمادگی کرد تا به سوالات کاربران "عصر ایران "پاسخ بگوید اینک مشروح سوال و جواب ها را از نظر می گذرانید.

جناب آقاي اعلمي آيا صحيح است که شما از دوم خردادي بودن توبه کرده ايد؟       

 اعلمي : ايکاش ابتدا و براي نخستين بار "دوم خردادي بودن" را معنا مي کرديد تا امکان پاسخگويي دقيق فراهم شود.اگر مقصودتان از دوم خردادي بودن اين است که صرفا هر کس را که در دوم خرداد 76 به خاتمي راي داده و يا از دوستان و نزديکان ايشان است ،بايد اصلاح طلب پنداشته و چشم و گوش بسته تابع و سر سپرده خاتمي و اطرافيان او سياست هاي ايشان باشيم  و به بيان ديگر اصلاح طلب يعني تنها و تنها "ما و دوستانمان و دوستان حزب و گروه ما" و اصلاحات يعني همه رفتارها و گفتارها و پندارهاي "ما و مواضع حزب و گروه ما" ، هر چند که غلط باشد و مخالفان اصلاحات و اصلاح طلبي يعني همه مخالفان "ما" و منتقدان "ما و دوستان ما" و سياست ها و عملکرد و انديشه و مواضع "ما" ! ، بنده اين روش را مصداق بارز " تفرعن " مي دانم و هرگز زير چنين بيرقي سينه نخواهم زد و اساسا آنرا در تعارض آشکار با ارزش هاي اصلاحات و اصلاح طلبي و مطالبات اصلاح طلبانه ملت ايران ميدانم .

به عقيده بنده در دوم خرداد سال 76 عقده هاي انباشته شده ملتي که نسبت به عملکرد و اوضاع نامطلوب آن سال و سالهاي قبل از آن ناراضي بودند ، سر گشود و عليرغم مقاومت شديد اصحاب و ارباب قدرت  و بانيان و مروجان عقايد رايج و مانوس ، با حضور در پاي صندوق هاي راي و "آري گفتن"  به خاتمي (که نوعا او را نمي شناختند )و برنامه هاي اعلام شده اش و به تعبير درستتر "نه گفتن" به " وضع موجود " و رقباي آقاي خاتمي که( که نوعا آنها را ادامه دهنده راه گذشتگان و وضع موجود آنروز مي پنداشتند ) ، در سوداي رسيدن به "وضع مطلوب" ، قدرت را به ايشان واگدار کردند.

مردم انتظار داشتند که آقاي خاتمي به پشتوانه نيروي عظيمي که بر خلاف همه پيش بيني ها و مقاومت هاي سرسختانه ، او را به قدرت رسانده و حمايت مي کرد و با بکارگيري اصلاح طلبان واقعي (که گفتار و کردار گذشته و حال آنان مويد اصلاح طلب بودنشان بود) و کنار زدن اشخاص و نفي برنامه ها و سياست هايي که (علت نارضايتي مردم و ايجاد وضع نامطلوب آن سال و سال هاي پيش از آن بود ) و توجه جدي به اجراي عدالت و معيشت مردم و عنايت ويژه به مبارزه با فساد سياسي و اداري و اقتصادي و اجتماعي ، وعده هاي خود را جامه عمل پوشانده و توسعه سياسي و اقتصادي و اجتماعي موعود را محکم و استوار و با اقتدار هر چه بيشتر عملي ساخته و به پيش برد.اما متاسفانه از يکسو فقدان برنامه و تعريف نشدن مباني اصلاحات و از سوي ديگر کم توجهي به معيشت مردم و فساد ستيزي و نيز سهم خواهي و زياده خواهي هاي برخي از مدعيان و ميراث خواران موسوم به دوم خردادي و رخنه و نفوذ خصلت هاي ضد اصلاحات نظير تمامت خواهي و پوپوليسم و انحصار طلبي و قدر ت طلبي در رفتارها و گفتارهاي بعضي از اشخاصي که تلاش ميکردند وانمود نمايند که رهبري اصلاحات را عهده دارند و همچنين نفوذ افراد بيگانه با مردم و مشکلات و خواستهاي اصلاح طلبانه آنها در صفوف اصلاح طلبان و باصطلاح پيش نماز شدن کساني که تا ديروز نماز نمي خواندند و قرار گرفتن آنان در صدر امور ، و مهمتر از همه کارشکني ها و سنگ اندازي هاي اقتدار گرايان و باندهاي غير رسمي قدرت و ساز مخالف کوک کردن اغلب نهادهاي انتصابي در برابر دولت و مجلس اصلاحات ، مسير اصلاحات را از مقصد و مقصود اصلي آن منحرف و در نتيجه با شکست مواجه ساخت .

 حال اگر "توبه کردن از دوم خردادي بودن" ناظر به اين معنا و سر سپردگي در برابر کساني است که بناحق و به ناروا خود را رهبران منحصر بفرد اصلاحات مي پندارند و مشتاق و مصرند که همه زير علم آنها سينه بزنند و تابع و مقلد کورکورانه جريان سازي هاي کاذب آنان باشند و بر همه ضعف ها و اشتباهات آنان سرپوش نهند، در غير اين صورت از صف دوم خردادي و اصلاح طلبي خارج و در حالت خوشبينانه اش با اغماض و مرحمت  صادر کنندگان ويزاي ورود به قلمرو اصلاحات ، "غضنفر" اصلاحات به شمار خواهند آمد !! بنده اينها را هم "پوپوليست" و مسبب اصلي به قدرت رسيدن آقاي احمدي نژاد و وضع اسفبار ناشي از عملکرد وي تلقي ميکنم و اساسا از همان ابتدا با اين دسته از دوم خردادي ها مخالف و با طي کردن چنين مسير انحرافي مخالف بوده ام .

اما اگر منظورتان توبه کردن از اصلاحات واقعي است در اينصورت با چشم بصيرت و چاشني کردن قدري انصاف و ملاحظه مواضع و عملکرد بنده در مجالس ششم و هفتم  و حتي سالهاي پيش از آن و در شرايطي که کمتر کسي جرئت بيان مواضع و انجام اقدامات اصلاح طلبانه را داشته ، بوضوح مي توان دريافت که همواره بر طبل اصلاحات کوبيده ام و در مسير اصلاحات گام برداشته ام و هزينه هاي آنرا هم پرداخته ام و همچنان به اين راه ادامه خواهم داد و اساسا معتقدم که راه نجات کشور در گرو تن دادن به اصلاحات واقعي است. بنابراين در خانه اگر کس است يک حرف بس است !

سلام آقاي اعلمي. مي خواستم بدونم تو اين شرايط بد وسخت گيرانه کشورهاي غربي عليه موضوع هسته اي ايران وحساسيت هاي بين المللي نسبت به ايران عزيز چرا بايدموضوع هولوکاست واسرائيل در سخنان سران کشورمون مطرح بشه و حساسيت کشورهاي غربي را زياد کنيم؟   

 اعلمي : چنانکه پيش از اين در نطق ها و مصاحبه هاي خود هم گفته ام بنده معتقدم که هولوکاست يک واقعيت تاريخي است ، ليکن از حيث تعداد کشته ها  به چاشني اغراق صهيونيسم هم آميخته شده است و همچنين معتقدم که اين مقوله نيز مانند ساير مقولات علمي و اجتماعي و تاريخي قابل نقد و بررسي است و ممنوعيت ورود به اين قلمرو که از ناحيه برخي از کشورهاي غربي اعمال مي شود ، مغاير با ارزشهاي دموکراسي مورد نظر آنهاست.

 با اين وصف  به شيوه طرح هولوکاست از سوي دکتر احمدي نژاد آنهم از موضع رئيس جمهور ايران که با رويکرد جايگزيني سياست تهاجمي بجاي سياست تدافعي صورت گرفته است انتقاد دارم و آنرا مغاير با مصالح کشورمان ميدانم.در حال حاضر يکي از بهانه هايي که براي متهم کردن ايران به اخلال در امنيت و تهديد صلح جهاني مورد استناد واقع ميشود ، همين موضعگيري آقاي احمدي نژاد است .گرچه اين موضع رياست جمهوري با استقبال توده هاي مسلمان کشورهاي عربي مواجه شده است اما شواهد حاکي است که بدليل برد قوي رسانه هاي غربي و تاثير تبليغات گسترده آنها ، اين باصطلاح سياست تهاجمي در ساير نقاط دنيا نتيجه عکس داده است.

پرواضح است که مسلمانان کشورهاي عربي از اينکه مسئولان ايراني مکنونات قلبي آنان را بر زبان جاري سازند خرسند خواهند شد ، اما ترديد دارم آنها نيز مايلند باشند که سران کشورهاي خودشان چنين مواضع پر هزينه اي را عنوان و يا مولفه هاي مربوط به  منافع ملي ما را بيان کرده و مخاطرات و هزينه هاي ناشي از  آن را به کشور خودشان تحميل کنند؟ قهرا اگر سران کشورهاي عربي نيز چنين مواضعي را اتخاذ کنند ،ملت مسلمان ما هم خوشنود خواهند شد! مهم اين است که از ياد نبريم در حال حاضر منافع ملي ما بر هر چيزي رجحان دارد و نبايد بي دليل با بيان مواضع تحريک کننده آنرا به مخاطره افکند.

با تقدير و تشکر از تلاش هاي بي دريغ آقاي اعلمي افتخار آذربايجان لطفا از ايشان سوال شود که آيا از نمايندگان کنوني آذربايجان کساني هستند که با ايشان همراهي نمايند ؟ و آيادوره بعد با کسي ائتلاف خواهند کرد؟ چرا مسئولان فعلي اين استان اينقدر ضعيفند هستند؟ مسعود-ل

  
  اعلمي
:از آنجا که معرفت ، آمال ، آرزوها و مشرب و ذائقه افراد و در نتيجه روش و منش و مسير انتخابي آنها با يکديگر متفاوت است ، من راه خود را ميروم و ساير همکاران هم به راه خود ميروند ، ولي بدون اينکه حق را بخود و يا ديگران بدهم بنوبه خود آرزو ميکنم که ايکاش از نمايندگان استان به تعداد انگشتان يکدست و حداقل در رابطه با پاره اي از موضوعات مرتبط با مطالبات مردم آذربايجان با من همسو و هم مسير بودند.با اين وصف آرزوها و آمال  خود را به اينکه در راه انتخابي ام ، از سوي برخي از نمايندگان هم استاني کارشکني نشود و بعضي از همکاران حوزه انتخابيه ام در خفا هدايت بعضي از نشريات و افراد معلوم الحال را براي پخش شبنامه و روزنامه عليه اينجانب بر عهده نگيرند و با اجير قلمفروشان در بعضي از نشريات معلوم الحال محلي ، عليه اينجانب سمپاشي نفرمايند و دفاع از حقوق مردم و مصرح در قانون اساسي را به منزله دفاع از تجزيه طلبي القاء ننمايند و يا در مجلس ساز مخالف کوک نکنند ، تقليل داده ام و البته اين اختلافات الزاما نشانه حقانيت من نيست و چون بنده در اقليتم ، چه بسا حق با اکثريت باشد!الله اعلم و مردم بايد داوري نمايند.       
                               
آيادوره بعد(اعلمي) با کسي ائتلاف خواهند کرد؟          

اين بخش از سوال آقاي (مسعود ل ) را عمدا جدا کردم که بصورت مستقل و پر رنگتر پاسخ دهم: 

سکه اي که به هوا پرتاب مي شود تا به زمين برسد چندين چرخ مي خورد لذا تا انتخابات زمان بسيار است و گفتني هاي مربوط به ائتلاف و عدم ائتلاف با افراد خاص را اگر عمري باقي بود و در انتخابات آتي شرکت کردم به آستانه انتخابات موکول ميکنيم. اما با توجه به تحرکات بعضي از پايتحت نشينان و کميته اي که طبق معمول با معرفي آنان و تحت عنوان مقولاتي مانند دوم خردادي و جبهه اصلاحات و نظاير آن تشکيل شده مرا بر آن داشت در اين مجال نکاتي را به اختصار متذکر شوم و در آينده نزديک به تفصيل در باره آن سخن خواهم گفت: 

اولا – حداقل آذربايجان نياز به قيم ندارد تا پايتخت نشينان نا آشنا با خواسته ها و مطالبات مردم در پشت درهاي بسته و در محفل هاي چند نفره از طريق رمل و اسطرلاب و فال بيني و قرعه کشي و چک و چانه زدن هاي سياسي و صد البته بيش از هر چيز بر پايه ارادت و سرسپردگي نسبت به خود و دوستانشان براي آنها کانديداي اصلاح طلب معرفي کنند ( البته اين به مفهوم مخالفت با کار تشکيلاتي براي بدست آوردن اکثريت مجلس هشتم نيست ،مشروط به اينکه  افراد شايسته به اين امر اشتغال ورزند و به عوامفريبي آلوده نشود).  

 ثانيا- به عقيده من خلاء جدي که امروز بيش از هر چيز احساس مي شود و اصلاح طلبان واقعي بايد چاره اي براي آن بيانديشند ، اين است که اصلاح طلبي را تعريف کرده و برنامه ها و معيارهاي لازم را تبيين و به مردم ارائه کنند تا ضمن پيشگيري از ورود افراد ناباب به جبهه اصلاحات ، شهروندان هم قادر شوند که با شناخت بيشتري مصداق ها و نامزدهاي مورد نظر خود را شناسايي و انتخاب نمايند.

اما چنانچه بعد از 10 سال هنوز هم برنامه ها و معيارهاي اصلاح طلبي تبيين و تعريف نشده است،لاجرم مردم حق دارند بدانند که چرا فرد (الف) اصلاح طلب محسوب مي شود و شخص (ب ) اصلاح طلب نيست و قهرا بايد توضيح داده شود که فرد( الف )کدام رفتار و موضعگيري اصلاح طلبانه را در کارنامه اش داراست و چه هزينه اي بابت آن پرداخته است و ديگري فاقد آن است. در غير اينصورت به صرف همکاري با دولت خاتمي و امثال ايشان و يا چاکري و مهره و سر سپرده اين و آن بودن و پادو  و پله هاي نردبان ترقي بعضي از ما بهتران و خودشيفتگان شدن و در باند دلخواه آنان قرار گرفتن و افسار تقليد کورکورانه رابه بهانه انجام کارهاي تشکيلاتي به گردن انداختن ،ملاک خوبي براي اصلاح طلبي و يا اصولگرايي نيست و همان خواهد شد که "پيش از اين" شد و ما را گرفتار "امروزمان" کرد! ترکيب کميته باصطلاح کشف نامزدها و زمزمه هايي که براي نامزدن کردن برخي از افراد عافيت طلب و فرصت طلب بيگانه با اصلاحات بگوش مي رسد ، حاکي است که باز قرار است براي چندمين بار از يک سوراخ گزيده شويم و براي چندمين بار چند ورشکسته سياسي و اجرايي و افراد ناباب ،خنثي و يا نان به نرخ روز خور را بنام اصلاح طلب به مردم قالب کنيم!! مدتي منتظر مي مانيم تا ببينيم چه خواهد شد و در صورت لزوم به تفصيل سخن خواهم گفت.

جناب آقاي اعلمي باسلام .من ساكن مشهدم ودرشهرم مشكلات زيادي ميبينم ولي بنظرم نمايندگان مجلس فقط براي شهرخودشان كوشاهستند.آيااين موضوع درمورد شما هم صدق ميكند؟چراصلاحيت شمابراي رياست جمهوري تاييدنشد؟  

                                  
اعلمي :1- از آنجا که مجلس به عنوان خانه ملت بايد برايند خواست و اراده جمعي ملت ايران و متناسب با فرهنگ و مذهب و ذائقه و نيازهاي مناطق و اقشار مختلف کشور باشد، از اينرو نظام انتخاباتي مبتني بر سيستم رايج شده است و حوزه هاي مختلف انتخابيه نماينده يا نمايندگان خود را بر گزيده و به مجلس مي فرستند.اما نمايندگان منتخب حوزه هاي مختلف با ورود به مجلس و پس از سوگندي که در مراسم تحليف ايراد ميکنند ، طبق قانون اساسي نماينده ملت ايران محسوب مي شوند و موظفند از حقوق ملت دفاع کنند و البته از قديم درست يا نادرست گفته اند چراغي که به خانه رواست به مسجد حرام است، لذا در مسير ايفاي وظايف قانوني خود و با توجه به اينکه هر حوزه انتخابيه اي براي پيگيري نسبي مطالبات ويژه خود نمايندگان خاص خود را داراست ، از اينرو نمايندگان هر حوزه ضمن حفظ نگاه ملي و عدالت خواهانه خود بايد ترجيهات مربوط به آن حوزه را هم تعقيب و نمايندگي نمايند ، تا در توزيع منابع کشور بين نقاط مختلف تبعيض وجود نداشته باشد.

اما در سطح کلان مشکلات و دغدعه هاي مناطق مختلف کشور بايد مورد توجه وعنايت همه نمايندگان واقع شود.متاسفانه بدليل ويژگي هاي نظام انتخاباتي و نظام رايج تبليغاتي ، نمايندگان مجلس اغلب بخشي نگر بوده ونگاهشان نوعا نگاه غير ملي است و تا زمانيکه سيستم انتخاباتي دگرگون نگرديده و نظام پارلماني نيز مبتني بر نظام حزبي نشود ، استمرار اين روند غير قابل اجتناب است.با اين وصف برغم تحمل دشواري هاي زياد شخصا کم و بيش اهتمام خود را مصروف اين کرده ام که در "کاراکتر" و شخصيت يک نماينده  ملي و با نگاه فرابخشي ايفاي نقش کرده و مشکلات و مطالبات ملي را تعقيب کنم و در همين راستا و در امتداد همين نگاه است که باز به موازات پيگيري هاي فرابخشي خود با جديت تمام براي رفع تبعيض هاي فراواني که حوزه انتخابيه ام از آن رنج مي برد و دلريش است ، مطالبات حوزه انتخابيه خود را نيز پيگيري مي نمايم و البته اين روش کار بسيار وقت گير ،دشوار وطاقت فرسا است.

از اينرو اگر به نطق ها و تذکرات و سوالات اينجانب از وزراي مختلف و همچنين سخنراني ها و مصاحبه هاي مطبوعاتي بنده توجه کرده باشيد صحت ادعاهايم را تائيد خواهيد کرد.اگر وزراي مسئول را براي پاسخگويي در مورد اتفاقات ناگوار آذربايجان به مجلس فرا خوانده ام  ، همان وزرا در مورد حوادث تلخ اقليد و نقده و پاکدشت ورامين و پاسگاه تاسوکي واقع در جاده زابل و زاهدان نيز مورد سوال واقع شده اند و يا اگر در مورد حوادث دانشگاه تبريز نطق و مصاحبه و سوالي ايراد و مطرح شده مشکلات دانشگاهاي تهران و شاهرود و ساير نقاط کشور هم مغفول نمانده است و اگر در مجلس ششم به عنوان مثال پيشنهاد اضافه شدن  پروژه قطار شهري تبريز به پروژه پيشنهادي دولت که تنها مختص شيراز بود را ارائه داده ام ، در کنار آن در کميسيون امنيت ملي از اضافه شدن ساير کلان شهر ها هم به اين طرح دفاع کرده ام و در صحن علني رسما در دفاع از پروژه قطار شهري اهواز سخن گفته ام و...   

 2- در شرايطي که از سوي شوراي نگهبان در دوره هاي قبل و نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري صلاحيت شخصيت هايي همچون آقايان : صدر ، عسگر اولادي ، کاشاني، جاسبي ، توکلي ،قاليباف ، مهرعليزاده ، احمدي نژاد ،محسن رضايي ، معين و سايرعزيزان احراز شده است ( البته بجز آقايان معين و مهرعليزاده ) سوال جنابعالي و اينکه معيار و خط کش ملموس و عيني شوراي نگهبان براي رد و تائيدها چيست تا کنون براي بنده نيز بي پاسخ مانده است.بنظر مي رسد که تصميمات شوراي نگهبان مصداق "لا يسئل عما يفعلون " باشد !


                                                                                                    

پاسخ اعلمي به اظهارات  يکي از کاربراني که پس از اطلاع عصر ايران نسبت به دروغ و اهانت آميز بودن آن ، ناچار به حذف مطلب شد.  

اعلمي : بر اساس گزارش جامع و مستند وگردآوري شده از سوي دفترم ، طي سال هاي اخير و به موازات مبارزه با فساد در اشکال مختلف آن  و نيز دفاعيات اينجانب از ملت شريف ايران و موکلين آذربايجاني ام افراد مغرض و مزدوري به شيوه کاملا غير اخلاقي و ناجوانمردانه اي نسبت هايي مانند: هتاک ، جدايي طلب و نظاير آن عليه بنده عنوان کرده اند که رگه هايي از آن در سوالات مطرح شده نيز بچشم مي خورد .

گرچه در دنياي سياست اين قبيل تشبثات غير اخلاقي امري بديهي است و در زمره حداقل هزينه هايي است  که در ازاي راه انتخابي ام بايد بپردازم ، اما برخي از آنها قابل و نيازمند پيگيري است ، در همين راستا  فرد مريض احوال و احتمالا اجير شده و مجهول المکاني هم که خود را "ر- ر" معرفي مي کند و بنظر مي رسد در پي دستيابي به شهرت و يا به گمان خود تخريب بنده مي باشد ، چند سالي است که از طريق برخي وبلاگ ها و در بخش نظرات کاربران به نام "  ر- ر" و نام هاي مستعار بنده را متهم مي کند که اظهارات و مواضع اينجانب در مورد بابک ، مبني بر "ضد دين نبودن بابک خرم دين" و نيز ساير ويژگي هاي وي که در همين وب سايت برشمرده ام ، نتيجه کشفيات و تحقيقات طاقت فرساي مشاراليه بوده است و از اينرو حقير با بيان اين خصلت هاي بابک مرتکب سرقت ادبي شده ام ( و چه بسا از جوايز اهدايي  و تشويق ها و قدرداني  هاي به عمل آمده نسبت به اينجانب فرد موصوف محروم مانده است ) !!                                                                                                                  

   فرد ياد شده اين بار نيز فرصت را مغتنم شمرده و بدون اينکه نام و نشاني از خود بر جاي بگذارد در بخش نظرات کاربران وب سايت "عصر ایران" اوهام و اراجيف خود را همچنان تکرار و بنده را براي چندمين بار متهم به سرقت ادبي از کشفيات خود کرده است که ظاهرا عصر ايران بعدا اقدام به حذف آن کرده است . از آنجا که خيلي مايلم با اين پديده قرن از نزديک آشنا و از انگيزه هاي واقعي اتهامات کذب و سمپاشي هاي وي عليه خود با خبر شوم ، چنانچه نشاني از اين فرد بيمار احيانا تحريک شده در دست است ، متشکر خواهم شد که اگر در اختيار اينجانب قرار گيرد ؟     

        از جناب آقاي اعلمي ميخواهم توضيح دهد چرا روزنامه سلام درسال 1373مطالب نادرستي به اينجانب نسبت داد.من هدايت اشتري لرکي رئيس بانک سپه پاريس هستم که در زمان سفارت ...مبلغ پانزده ميليون دلار از اين بانک سرقت شد.اين سرقت با همياري... وسه پناهنده ايراني درپاريس صورت گرفت اما روزنامه سلام بدون هيچ مدرکي دال بر محکوميت يا مجرميت من، در اين سرقت مرا متهم به اين دزدي کرد.خواهش ميکنم که سايت محترم عصرايران حتما اين پرسش وپاسخ انرا درج فرمايد.از عصرايران تشکر ميکنم
بااحترام
 اعلمي:متاسفانه در سال 1373 بدليل مشغله فراوان در روزنامه سلام حضور فعالي نداشتم ، از اينرو نسبت به منشاء خبر مذکور بي اطلاع هستم. لذا پيشنهاد ميکنم که براي دريافت پاسخ اين سوال ، از آقاي عباس عبدي که در آن سال مسئوليت سردبيري روزنامه سلام را عهده دار بوده اند، پرسش فرمائيد. براي اين منظور مي توانيد به وبلاگ ايشان مراجعه کرده و در بخش نظرات سوال خود را مطرح کنيد.


سلام بر دكتر اعلمي عزيز. بنده آذري نيستم ولي به به وجود شما افتخار مي كنم كاش ساير نمايندگان همچون جنابعالي از حقوق موكلين خود به شايستگي دفاع مي كردند . جنابعالي يكي از نمايندگان واقعي ملت ايران هستيد. شجاعت و صراحت كلام شما تحسين برانگيز است. مي خواستم خواهش كنم كه جنابعالي در انتخابات آتي رياست جمهوري كانديد شويد .   

 اعلمي : اين نظر لطف شماست و تا کنون سعي کرده ام که به وظايف قانوني خود و مفاد سوگند نامه اي که در مراسم تحليف ايراد مي شود عمل نمايم ، لذا " آن ذره که در حساب نايد مائيم" . يکبار پيشنهاد جنابعالي را تجربه کردم و به لطف شوراي نگهبان به اين نتيجه رسيدم که : "هر که در اين دير مقربتر است جام بلا بيشترش مي دهند"!

جناب آقاي اعلمي ميدانيد فضاي مثبتي براي طرح و بررسي انواع مسائل مربوط به قوميتهاي كشور در رسانه هاي جمعي و روزنامه ها نيست . اين در حاليست كه با كمال تاسف بازار اهانت به قوميتها در محافل مختلف كم رونق هم نبوده و هرگونه اقدام و اظهار نظر يا اعتراض به اين رويدادها يابسرعت به مسيرهاي در تضاد با امنيت ملي كشيده ميشود و يا متهم به آن ميشود چرا بستر قانوني و چهار چوب مبتني بر قانون اساسي وجود ندارد يا حداقل ميتوان گفت كه اجرا نميشود؟جنابعالي و مجلس محترم براي اين موضوع چه اقدامي كرده ايد و يا اصولا" چه اقدامي بايدانجام شود؟   

 اعلمي : حق با شماست بنده نيز بعنوان نماينده ملت با تمام سوابقي که در دفاع از منافع ملي و تماميت ارضي ايران داشته ام ، گاهي بدليل بيان برخي از مطالبات قانوني و فطري اقوام مختلف و دفاع از حقوق مردم آذربايجان، توسط گروهکي مغرض و يا نا آگاه متهم به اخلال در امنيت ملي و حمايت از انديشه هاي تجزيه طلبانه وساير اتهامات ناجوانمردانه ميشوم! با اين وصف بر خلاف شما معتقدم که بستر قانوني لازم  براي طرح مسائل و مطالبات مربوط  به اقوام مختلف کم و بيش وجود دارد ، ليکن سعه صدر بعضي از مسئولان کم است و اين هم ناشي از توهمات بي اساس آنان و البته برخي از افراط کاري هايي است که بنام دفاع از حقوق اقوام صورت مي گيرد.

از آنجا که هويت ملي ما مستقل از هويتهاي قومي نيست و اين دو تاثير و تاثر متقابل بر يکديگر دارند ، بايد بستري تدارک شود که ضمن بر طرف کردن برخي از ذهنيت هاي غلط نسبت به اقوام ايراني ، حقوق اقوام و احترام به آنان به عنوان يک اصل در کشور فراگير و نهادينه شود .به عبارت ديگر نگاه برخي از مسئولين و تصميم گيران کشور بايد بگونه اي اصلاح شود تا بجاي تهديد تلقي کردن اقوام ، آنان را يک فرصت بالقوه و مغتنم به شمار آورند. مسئوليت اين امر به عهده مجلس ، دولت ، قوه قضائيه ، شوراي عالي امنيت ملي ، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص مصلحت نظام است. اميدوارم که تداوم پيگيري هاي بنده نيز در اين رابطه منشا اثر واقع شود.

 


با سلام به مرد غيور آذربايجان . لطفا" 1-چرا ديگر قضيه شركت نفت تبريز پيگيري نشد 2-چرا اصول مربوط به استفاده از زبان مادري معطل مانده است 3- با اين شرايط قرار است چه بر سر وزارت نفت بيايد؟ مطمئن باشيد با اين قانون بازنشستگي پيش از موعد به اهداف خود رسيدند زيرا با خروج نیرو هاي با سابقه فني جا براي همه آنها باز شد4-در تمام دنيا 5 سال آخر خدمت 25-30 بهترين موقع بهره برداري است نه بازنشستگي. 

اعلمي : 1-عليرغم همه فشارها و تهديدات و اتهامات ناجوانمردانه اي که متوجه بنده شد ، تا آنجا که در توان داشتم تخلفات وزارت نفت و شرکت هاي تابعه آن از جمله شرکت مورد اشاره جنابعالي را پيگيري کردم و با افکار عمومي و دستگاهاي مسئول در ميان نهادم  و در حال حاضر به اين نتيجه رسيده ام که ريشه اصلي بسياري از اين مشکلات در جاهاي ديگر است که در اوايل سال 1384 طي نطقي به آن اشاره  کردم و اگر خاطرتان باشد با واکنش تند و غير مسئولانه يکي از نواب رئيس مجلس هم مواجه شد.با اين وصف اگر در شرکت نفت تبريز مشکل مهمي وجود دارد که بايد پيگيري شود ، به اينجانب منعکس نمائيد تا پيگيري لازم به عمل آيد.                                                                                                                      
2- در پاسخ به سوال قبلي اجمالا به علت اصلي اين مساله اشاره کردم. اجرايي شدن کامل اصل 15 نيز در گرو  کاربردي کردن اين اصل در قالب قوانين عادي است که متاسفانه هيچيک از پيشنهاداتم در اين مورد ،در مجالس ششم و هفتم راي لازم را کسب نکرد و علت اين امر هم ناشي از همان نگاه نادرستي است که به آن اشاره شد.   

 3- فعلا که در حال تغییرات در وزارت نفت هستند ،گرچه به انگيزه اصلي تغييرات در حال اجرا خوشبين نيستم و آنرا در جهت اصلاح امور و تامين مصالح ملي نمي بينم ، ليکن اميدوارم بذري که بذز پاشان کنوني در اين امپراطوري دلار مي پاشند، محصول خوبي بدهد و حکم "تخم زردک" را پيدا نکند ! هرچند که خيلي اميدوار نيستم ، زيرا يکي از عواملي که به شخم زني اشتغال دارد سابقه خوبي از خود در مسئوليت هاي قبلي اش بر جاي ننهاده است!                                                                   
   4- کم و بيش با شما موافقم و بهمين سبب نيز به روش اجراي بازنشستگي زودرس به ديده ترديد مي نگرم.


ضمن تشكر از نماينده مردمي،نظام پرداخت هماهنگ حقوق چه شد؟ چرا كارگري با مدرك پنجم 600000تومان مي گيرد ولي آموزگاري با ليسانس و بعنوان مدير مدرسه و با تلاش زياد 300000 تومان مي گيرد؟ آيا اين عدالت اجتماعي است؟ چرا كمترين حقوق در شركت نفت يك ميليون تومان است؟ علاوه بر اين حقوق ،در شركت نفت صدها مزاياي ديگر وجود دارد كه در هيچ نهادي نيست.       

اعلمي : فعلا براي دسترسي به حداقل ها و کاهش فاصله کارکنان دولت ، قانون مديريت خدمات دولتي مراحل تصويب خود را پشت سر نهاده و به دولت ابلاغ شده است و دولت ملزم است با تهيه و تصويب آئين نامه هاي مناسب آنرا به مرحله اجرا در آورد. اميدوارم که با اين قانون زمينه  عدالت اجتماعي مورد اشاره شما  مهيا شود ، هر چند که با استثناهاي تعبيه شده در اين قانون هم ممکن است در آينده نه چندان دور، آن هم گرفتار سرنوشت قانوني شود که با عنوان نظام هماهنگ پرداختها اغلب پرداختي ها را نا هماهنگ کرد!

با سلام خدمت نماينده شجاع و جسور آذربايجان جناب آقاي دکتر اعلمي.
بنده يک معلم حق التدريس هستم و چهار سال تمام در مناطقي تدريس نمودم که هيچ يک از معلمان رسمي حاضر به تدريس در آن مناطق نبودند و حتي در سالهاي اول و دوم که معلمان رسمي حقوق بالاي 200 هزار تومان در يافت مي کردند بنده و امسال من کمتر از 50 هزار تومان دريافت مي کرديم. تازه روزهاي تعطيل هم از حقوق ما کم ميشد و هيچ گونه مزايايي نداشتيم .حتي در حال حاضر نيز بيمه نيستيم. شما را به خدا قسم مي دهم، اگر در يک روزي در بين راههاي سخت روستائي براي ما اتفاقي بيفتد جواب خانواده مار را چه کسي بايد بدهد؟ من سوالم اين است که چرا ما نمي توانيم در آموزش و پرورش استخدام شويم ؟با توجه به اينکه بنده و امسال بنده در سال 82 از طريق آزمون وارد آموزش و پرورش شده ايم ولي باز مي گويند بايستي از شما آزمون مجدد بگيريم .اگر آموزش و پرورش نياز به معلم دارد چرا تکليف ما را روشن نمي کند. در سال جاري نيز چون ما کمتر از پنج سال سابقه داريم نمي توانيم در آزمون شرکت کنيم ولي افرادي بدون هيچ سابقه اي مي توانند در آزمون استخدامي شرکت نمايند و ما چون رشته غير مرتبط با پرورشي داريم حق شرکت در آزمون را نداريم. جناب آقاي دکتر اعلمي شما را قسم با آن خدائي که اعتقاد داريد خواهشمندم اين سوالات را از وزير آموزش و پرورش بپرسيد در غير اين صورت به خداي واحد قسم در روز رستاخيز در مقابل خداوند عادل بايد پاسخگو باشيد اگر شما و هر نماينده اي که احساس مسئوليت ننمايند آن روز رو سياه خواهيد بود و ما شکايتمان را به درگاه خداوند منان خواهيم برد . وسلام به اميد روزي که اين سوالات براي خود جوابي داشته باشند .
   

     
  اعلمي :اولا عزيز برادر ! ما هم به همان خدايي معتقديم که شما اعتقاد داريد . ثانيا ممنون خواهم شد که اگر مرا تهديد به رو سياهي در روز رستاخيز نکنيد ، چونکه از هم اکنون روسياهيم و بخاطر احساس مسئوليت بيش از حد در برابر ملت ، مسئوليت خود در قبال خانواده را از ياد برده ايم و اين احساس مسوليتهاي بيش از حد آنها را با تنگناها و مشکلات فراوان مواجه کرده است ! با اين وصف مجلس در قالب برنامه چهارم و سازمان مديريت و برنامه ريزي (رحمت الله عليه)مجوز استخدام را به دستگاه هاي دولتي داده اند و متاسفانه  سازماني که وصفش رفت بموجب بخشنامه هاي صادره و بر خلاف قانون مانع از استخدام شده است.از طرفي نمايندگان بموجب قانون اساسي مجاز به ارائه طرحي که بار مالي داشته باشد نيستند ، از اينرو تنها دولت است که با توجه به نياز و امکانات خود راسا ميتواند با تقديم لايحه اي مشکل شما عزيزان را مرتفع نمايد. 


  اقاي دکتر اعلمي از تهران نامزد شودتا حساسيت ها به وي کمتر گردد با تشکر    

   اعلمي: ضمن تشکر از توجه شما ما به همين حساسيت هاي بيمورد دلخوش کرده ايم و بقول معروف "زنده به آنيم که آرام نگيريم - موجيم که آسودگي ما عدم ماست" ! لذا بايد تدبيري انديشيد تا هر چه زودتر  سوء ظن هاي ناشي از بغض و کينه و عناد ها از ميان رفته و عقل و منطق بر احساس و حساسيت هاي بدون مبنا و پشتوانه چيره شود ، در غير اينصورت هر جا که منافع صاحبان قدرت و دست نشاندگان آنها به مخاطره افتد ،بديهي است که حساسيت ها هم پديدار خواهد شد.ضمنا مهم اين است که هر جا خدمت مي کني موثر واقع شوي و بتواني گره اي از مشکلات مردم را باز نمايي .

جناب آقاي دكتر اعلمي من باتمام وجود به شما نماينده واقعي مردم افتخار مي كنم وسوالي كه دارم اينست كه 1-چرااصول قانون اساسي در خصوص زبان مادري معطل مانده است 2- علت انتخاب مديران دولتي ضعيف در استانهاي ترك نشين چيست؟ 3-چراقانون وجود يك نماينده براي 150 هزار نفر در ايران رعايت نمي شود و عملا" تعداد نمايندگان در خيلي از شهرهاي ايران بخصوص تهران تناسب ندارد ؟علاوه براين خيلي از نمايندگان تهران از بافت واقعي مردم مقيم تهران نيستند پيشنهاد مي گردد تهران هم مثل ساير ابرشهرهاي دنيا اولا" تعداد نمايندگانش متناسب با تعداد مردم مقيم گردد ثانيا" نمايندگان از متن مردم مناطق مختلف كانديد و انتخاب شوند. 

                                                            
اعلمي : اول- پاسخ سوال اول قبلا بيان شد .                                                             
 دوم - مي توان گفت که ضعف مديران مختص استان هاي ترک نشين نيست و کم و بيش در اغلب استان ها بصورت يک اپيدمي در آمده است ، هر چند که ممکن است اين پديده در استان آذربايجان شرقي نسبتا محسوستر بنظر آيد. اين معضل و ناهنجاري  دلايل مختلفي دارد که اهم آنها عبارتند از : 1- رانتي بودن قدرت 2-رقابتي نبودن قدرت 3 - فقدان احزاب واقعي و مبتني نبودن نظام پارلماني و نظام سياسي به نظام حزبي 4- متکي نبودن سيستم اداري و نظام سياسي کشور به نظام شايسته سالاري 5- نبود نهادهاي نظارتي قوي و فقدان سيستم حسابکشي مناسب 6 - رجحان روابط بر ضوابط در گزينش ها و انتصابات 7- فقدان ضوابط لازم  براي تعيين معيارها و ملاک هاي انتصابات و فقدان ضمانت هاي اجرايي لازم8 - اتکاء مديريت ها و انتصابات به لابي ها وچانه زني ها  9 - عدم تمايل صاحبان قدرت به ارائه کارنامه و پاسخگويي در برابر مردم و نهادهاي زيربط 10- فقدان نهادهاي مدني و روزنامه هايي که به رسالت واقعي خود در بعد نظارتي عمل نمايند 11- مناسبات غلط ميان دولت و مجلس 12-ضعف عملکرضعیف مجلس بدليل وجود تعداد قابل توجهي از نمايندگان ضعيف 13- ضعيف بودن دولت ها  14-فقدان انگيزه و جذابيت هاي لازم براي حضور مديران قوي و کارآمد در سمت هاي دولتي

سوم – طبق اصل 64 قانون اساسي از سال 1368 پس از هر ده سال با در نظر گرفتن عوامل مختلف حداکثر 20 نفر نماينده ميتوانند به سقف 270 نفري مجلس اضافه شوند. بموجب اين اصل مجلس شوراي اسلامي تا تير ماه سال 1378 قانونا گنجايش 290 و تا تير ماه سال 1388 گنجايش 310 نماينده را داراست. از طرفي بموجب تبصره 3 ماده 2 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي مصوب اسفند ماه 62 از تاريخ رسميت يافتن دوره اول مجلس شوراي اسلامي هر ده سال يکبار در هر حوزه انتخابيه به نسبت هر 150هزار نفر اضافي يک نماينده اضافه مي شود .از اينرو با توجه به اصلاحات صورت گرفته در اصل 64 قانون اساسي در حال حاضر مجلس حداکثر ميتواند 290 نماينده داشته باشد . بنابراين وزارت کشور متناسب با افزايش جمعيت هر حوزه انتخابيه به شرحي که بيان شد بايد بر تعداد نمايندگان حوزه هايي که از استحقاق قانوني لازم برخوردارند بيافزايد و اين امر شامل حال تهران نيز مي شود. پيشنهاد اخير شما هم پيشنهاد خوبي است و در دستور برنامه هاي وزارت کشور بوده است که تهران متناسب با مناطق و نواحي مختلفي که دارد به چندحوزه هاي انتخابيه تقسيم شود.


با سلام لطفا موضوع 2ماه پاداش فرهنگيان رانيز در دستور کار قرار دهيد.  
            
 اعلمي: اگر مذاکرات مجلس را تعقيب مي کنيد ، ملاحظه کرده ايد که اوايل سال گذشته وزير آمورش و پرورش را براي پاسخگويي در همين مورد به مجلس فرا خواندم که در تاريخ (1/8/83)  نوبت حضور وي در صحن علني فرا رسيد و البته پاسخ قانع کننده اي هم ارائه نداد. ما هم نميتوانيم طرحي ارائه دهيم که بار مالي دارد ، اما اگر دولت در اين مورد لايحه اي ارائه کند مطمئنا اکثر همکارانم از آن استقبال خواهند کرد.


 از آقاي اعلمي مي‌خواستم بپرسم که چرا براي افزايش حقوق سربازان وظيفه کاري انجام نشده است وقتي حقوق سربازان ديپلمه کمتر از 15 هزار تومان در ماه است چطور انتظار دارند که ديد مثبتي نسبت به سربازي وجود داشته باشيم؟! ما با اين مبلغ براي تردد خودمان هم مشکل داريم! براي ارتقاي کيفي دوره سربازي مجلس در اين دوره چه برنامه‌ايي دارد؟

 اعلمي : حق به جانب شماست ،ليکن همچنانکه قبلا اشاره شد دست مجلس در ارائه طرح هايي که بار مالي دارد کاملا بسته است و تنها دولت اختيار تقديم چنين لوايحي را دارد، با اين وصف مجلس در هنگام بررسي لايحه بودجه مي تواند از طريق جابجا کردن هزينه ها و در آمدها تا حدودي در اين زمينه و ساير موارد اعمال نظر نمايد که اين اتفاق در بودجه 84 رخ داد و دريافتي سربازان تا حدودي  افزايش يافت . اميدوارم که در بودجه هاي سنواتي آينده تغييرات موثرتري صورت گيرد.

 
با سلام علت شرکت جنابعالي در مراسم تولد بابک که محل تجمع تجزيه طلبان بود و سخنراني براي آنها چه بود؟ 

 اعلمي : در پاسخ به اين قبيل سوالات کهنه و در عين حال تکراري و چه بسا جهت دار قبلا هم در تاريخ 24/4/84 در مصاحبه با خبرگزاري هاي مهر و ايسنا http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-554672 و همچنبن در مورخه 28/4/84 در مصاحبه اختصاصي با مهر و هم در نطق پيش از دستور خود گفته ام که من بابک خرم دين را يک انترناسيوناليست و شخصيت ملي و تاريخي ميدانم و بر خلاف برخي از افراد معتقدم که اين شخصيت ضد دين و ضد مسلمانان نبوده و تنها عليه ظلم و استبداد ستمگران ، بيگانگان و متجاوزان به وطن خود ، برده داري و سلطه گري ، غارت اموال مردم ، فريب و نيرنگ ستمگران و دين به دنيا فروشان و استفاده ابزاري از دين توسط خلفاي عباسي مبارزه ميکرده است ، نه عليه اسلامي که محمد (ص) و علي (ع) مبلغ و مروج آن بوده اند .

و علاقمندان او هم وي را با همين خصايص مي شناسند و نيز حضورم در قلعه بابک بمنظور مقابله با تفکرات کوته بينانه آندسته از افرادي بوده است که گمان مينمايند با مشرک و کافر و مرتد خواندن شخصيت ها و قهرمانان ملي و همچنين با جدايي طلب معرفي کردن هويت طلبان آذربايحاني به دين و دينمداري و تماميت ارضي ايران خدمت مي کنند و تاکيد مي کنم که انگيزه ديگرم همراهي با علائق جمع کثيري از ملت ايران و خصوصا آذربايجانياني بوده است که به بابک و ساير قهرمانان ملي خود به ديده احترام مي نگرند و آنرا در تزاحم با باورهاي ديني خود نمي بينند.

مضاف بر اين با حضور خود در قلعه بابک بدينوسيله قصد داشتم به عنوان يک مسلمان واقع بين به همه ارزش هايي که در او سراغ داشته و دارم نظير شجاعت، بيگانه ستيزي ،مردم داري، عشق به وطن ، سلحشوري، جوانمردي و ... ارج نهم . از اينرو اگر باز فرصتي دست دهد آن را مغتنم شمرده و دوباره به قلعه بابک عزيمت خواهم نمود و تحت تاثير جوسازي هايي از اين دست قرار نخواهم گرفت . از طرفي ممنون خواهم شد اگر تنها يک دليل براي اثبات اينکه حاضران در قلعه بابک تجزيه طلب بوده اند و يا به صفت تجزيه طلب بودن بابک خرم دين در مراسم سالروز تولد او شرکت مي جويند ، ارائه دهيد و اساسا در شرايطي که منطقه در قرق نيروهاي نظامي و انتظامي و اطلاعاتي بوده ، چرا اين تجزيه طلبان فرضي و تخيلي در آنجا آزادانه جولان مي داده اند !؟ مگر اينکه بخش قابل توجهي از ملت ايران و مردم آذربايجان را که به اين قهرمان ملي علاقه نشان مي دهند را ضد دين و يا تجزيه طلب بدانيد!! در خاتمه اگر پرس و جو نمائيد در اينصورت اذعان خواهيد کرد که سخنان کوتاه من در جمع اقشار مختلف مردم آنهم در حضور طيف وسيعي از نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي و نظامي و انتظامي و به تعبير نادرست اين کاربر محترم ، تجزيه طلبان !!! در راستاي وحدت و منافع ملي و نفي هر گونه تفکرات تجزيه طلبانه بوده که آنهم با استقبال و تائيد همه حاضرين از جمله بسيجيان حاضر در منطقه مواجه شد.لذا پيشنهاد ميکنم که بجاي تکرار اين قبيل سخنان کهنه ، "سخني نو آور که سخن نو را حلاوتيست ديگر" !


علت حمايت تجزيه طلبان از جنابعالي چه مي باشد؟    

                                      
 اعلمي: اگر اين ادعاهاي باز هم کهنه و تکراري و در عين حال جهت دار،  مقرون به صحت باشد احتمالات زير متصور است :                                                                                          
احتمال اول - از آنجا که بنده هرگز جدايي طلب نبوده و نيستم و حداقل 35 سال سوابق روشنم در دفاع از تماميت ارضي و منافع ملي و يکپارچگي کشورم ايران بطور واضح حاکي از صحت اين ادعا است و بارها هم در نطق ها و مصاحبه هاي خود نسبت به هر گونه تفکرات تجزيه طلبانه اعلام انزجار کرده ام ، از اينرو شايد تجزيه طلبان مورد اشاره جنابعالي و دوستان همسو با شما ، که قبلا در اثر نامهرباني ها و وجود تبعيض ها و اتخاذ برخي سياست هاي انحصار طلبانه، تمامت خواهانه ، شوونيستي و نژاد پرستانه و نا اميد شدن از هرگونه تحولي ، نا گزير به گرايشات جدايي طلبانه روي آورده بودند ، با ملاحظه و مشاهده مواضع حق طلبانه امثال حقير ، به روزنه اميدي دست يافته و به اين نتيجه رسيده اند که از طريق بعضي از شخصيت هاي ملي و مردمي ، نهادها و مسير هاي قانوني هم مي توان به تامين مطالبات قانوني، هويت طلبانه و بر حق ترک زبانان و آذربايجانيان و اقوام شريف ايراني دست يافت ، از اينرو احتمالا در ايده و تفکرات خود تجديد نظر کرده اند . اگر اين احتمال درست باشد شما و دوستانتان بجاي ناراحتي بايد خوشحال شويد!  

احتمال دوم – همچنانکه رهبران و مسئولان کمونيست و بي دين کوبا ، ونزوئلا ، نيکاراگوئه وخاخام هاي يهودي ، نژاد پرستان و نئو نازي هاي آلماني از آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور مسلمان و خدا محور ايراني حمايت ميکنند ،احتمالا به همان دلايل هم جدايي طلبان مسلمان و ايراني نيز از بنده حمايت مي کنند!!  

حتمال سوم – همچنانکه رئيس جمهور ايران عليرغم اختلاف نظر شديد در ايدئولوژي خود ، دست رهبران و روساي جمهور کمونيست و بي دين و احيانا ضد دين را مي فشارد و آنها را در آغوش کشيده و مي بوسد ،احتمالا به همان دلايل هم تجزيه طلبان مورد ادعاي شما به خود اجازه مي دهند که عليرغم اختلاف نظر شديد خود با من ، از برخي مواضع حق طلبانه ام حمايت نمايند که در صورت صحت اين احتمال هم شما بجاي ناراحتي بايد خوشحال و خرسند باشيد!

براي حوزه انتخابي خود چه کرده ايد؟         

                                                
 اعلمي : آردمان را بيخته و غربيل را آويخته ايم و در حيطه امکانات و اختيارات و وظايف قانوني خود غايت کارها و خدماتي را که مي شد انجام داد ، انجام داده ام و از هيچ اقدامي فرو گذار نکرده ام که بيان آن مثنوي هقتاد من خواهد شد و از حوصله اين سايت خارج است. با وجود اينکه صدا و سيماي آقاي ضرغامي بر خلاف ساير نمايندگان حوزه انتخابيه ام حتي به يک هزارم خدماتي که انجام داد ه ام اشاره اي نمي کند و ممکن است به همين دليل هم از ديد شما مغفول مانده باشد اما خوشبختانه مردم کم و بيش تا حدودي به کميت و کيفيت  فعاليت هاي اينجانب واقفند و انشاء الله در اولين مجال با راه اندازي يک وب سايت شخصي گوشه اي از خدمات انجام شده معرفي خواهد شد.منتظر باشيد! ضمنا اگر برايتان مقدور است و علاقمنديد که بطور مقايسه اي از فعاليت نمايندگان آذربايجان و خصوصا تبريز و آذرشهر و اسکو مطلع شويد سعي کنيد که بين نمايندگان مناظره اي را ترتيب بدهيد.سي دي هاي صوتي و تصويري جزيي از قعاليت هاي مربوط به حوزه انتخابيه در دفترم موجود است ميتوانيد با مراجعه به آنجا و پرداخت قيمت تمام شده آن ،فيلم ها را تحويل بگيريد.

جناب اقاي اعلمي سلام عليكم من كرد هستم و با بيسياري از فعاليتهاي شما در مجلس آشنايم و صادقانه خدمت شما و هم ميهنان عرض مي كنم كه آزاده ترين نماينده بعد از انقلاب شمائيد كه در هر شرايطي از اصول خود كوتاه نيامده ايد چه در مجلس ششم و چه در اين مجلس اي كاش در ايران نماينده اي ديگري مثل شما وجود داشت واقعاً نماد مدرس زمانيد و فردي آزادي خواه آيا از تبريز بازهم كانديد خواهيد شد اگر نه من به شما پيشنهاد مي كنم كه در هر شهر ديگري كه كانديد شويد بدليل عملكرد صادقانه شما در حمايت از حقوق مردم با انتخاب واقعي مردم خواهيد بود
خداوند شما را به حق اين ماه عزيز نگه دارد ياشاسن اعلمي ياشاسن ايران
  

          
 اعلمي : متشکرم !عليرغم خستگي و تحمل سختي ها و فشارهاي فراواني که با آن دست و پنچه نرم ميکنم و همچنين برخي از سمپاشي هايي که با نمونه هاي کوچکي از آن در همين وب سايت آشنا شديد ، عنايت و قدرداني افرادي چون شماست که هم مسئوليت هاي مرا دوچندان مي کند و هم انگيزه و انرژي لازم را براي ادامه راه و مسير دشواري که انتخاب کرده ام بمن ميدهد.

آقاي اعلمي کاري کنيد تا دردوربعدي انتخابات رياست جمهوري تائيدصلاحت شويد تا مردم ازاستعدادتان بيشتراستفاده نمايند                                                                  
اعلمي: با تشکر از ابراز لطف شما اگر قرار بود" آن " کنيم که " اين " نبوديم! شخصا کارهايي که مي کنم بدور از هر گونه خط و خط بازي ها و حب و بغض هاي رايج سياسي و باندي و صرفا بر اساس تشخيص و تکليف شرعي و قانوني است که بر عهده گرفته ام  و شايد بزرگترين نقطه ضعفم  هم اين باشد که وظيفه و حقيقت و عدالت را فداي مصلحت و مصلحت سنجي هاي مرسوم نمي کنم.

با سلام خدمت جناب دکتر اعلمي . هر روز که به انتخابات مجلس شوراي اسلامي نزديک مي شويم بحث سوء استفاده بعضي از نمايندگان فعلي از موقعيت خود براي کسب راي در دوره آينده بيشتر نمود پيدا مي کند و برخي از نمايندگان از ساده لوحي و کم تجربگي برخي از مديران استفاده نموده و با دادن وعده هاي دروغين آنها را به سوي خود مي کشانند در حاليکه همگان به جز همان مديران ساده مي دانند که هزار وعده خوبان يکي وفا نکند که نمونه عيني آن را در بازيچه قرار دادن رئيس تازه منصوب شده يکي از نهادهاي آموزشي پژوهشي استان توسط يکي از نمايندگان فعلي تبريزشاهديم لطفا بفرماييد براي جلوگيري از چنين روندي مجلس فعلي آيا مي تواند اقدامي انجام دهد ؟         

                       
 اعلمي
: يکي از بزرگترين اجحافاتي که صدا و سيماي جمهوري اسلامي در حق مردم روا مي دارد اين است که گوشه کوچکي از اين تريبون انحصاري را در اختيار اشخاصي قرار نمي دهد که بدليل آشنايي با مناسبات غلط و فاسد ميتوانند و مايلند مناسبات و ناهنجاري ها و عوامفريبي هايي که نتيجه آن شکل گيري مجالس و دولت هاي نا کار آمد است را افشاء کنند. اگر واقعا عزم مردم و مسئولان و تصميم گيران اصلي کشور ناظر به اصلاح امور است بايد تدبيري اتخاذ شود تا يک مجلس سالم و مقتدر و کارآمد روي کار آيد و تحقق اين امر در گرو شفاف سازي و فرهنگ سازي از طريق رسانه ملي است.با اين وصف شما بنوبه خود سعي کنيد که در سطحي وسيعتر به روشنگري هاي خود و افشاء مناسبات غلط ادامه دهيد.


بنام خدا
... ! من يك كارمند با 12 سال سابقه در مناطق نفت خيز جنوب و در بدترين شرايط آب و هوائي كه نه تابستان داريم و نه زمستان، نه عيد داريم و نه محرم ونه هيچ مناسبت ديگر ،مجبوريم نوبتكار باشيم و از حقوق ناخالص 430هزار توماني خو د تنها 330هزار تومان دريافت كنيم!!! آيا ما شركت نفتي نيستيم؟
اي كاش من هم معلمي بودم تا در گرماي تابستان بدون مرخصي دست زن و بچه ام را بگيرم و بتوانم با طيب خاطر به هر كجا كه دلم خواست بروم و آقا بالا سر نداشته باشم!
لطفاً سئوالهاي اساسي تري از آقاي اعلمي كه بحق فردي تيزبين و جسور هستند بپرسيد و براي ايشان از خدا طلب عمر با بركت براي خدمت به عامه مردم ايران نمائيد.
   

      
 اعلمي
: از ابراز لطف شما متشکرم. اميدوارم با اجراي قانون مديريت خدمات دولتي بعضي از تبعيض ها مرتفع شود. ضمنا فراموش نکنيد که بسياري از فرهنگيان از بعضي امتيازات مشاغل ديگر نظير اضافه کاري محرومند.

با سلام ، بنده به داشتن نماينده اي مثل جنابعالي افتخار مي كنم . صراحت گفتار ، حمايت از مظلومان و ايستادن در صف حق مشخصه ي يك وكيل با غيرت و دانا مي باشد . نمي دانم چرا هر وقت به شما فكر مي كنم " مدرس " در نظرم جلوه گر مي شود ." ساغ اول مين ياشا ! "     
                                                                                              
 اعلمي : از ابراز لطف شما کمال تشکر را دارم.

شما افتخار آذربايجان هستيد آرزو دارم استان آذريايجان غربي نماينده ايده آلي مانند شما داشت. ياشاسين آذربايجان ياشاسين اعلمي                                                   
 اعلمي : اين نظر لطف شماست متشکرم.

با سلام چرا در مورد گراني افسار گريخته مجلس اقدامي اساسي انجام نمي دهد ؟ آيا صرفاً سوال کردن از يک وزير کافي است ؟                                                                       

 اعلمي : يکبار براي سوال از رئيس جمهور و فرا خواندن ايشان به مجلس براي پاسخگويي در مورد مشکلات جاري کشور که در 16 محور تهيه شده بود پيشقدم شدم که يکي از محورهاي سوال ، در مورد گراني هاي افسار گسيخته بود ، اما بدليل عدم همراهي نمايندگان و به حد نصاب نرسيدن امضاها (حداقل 74 امضا نياز است ) اين اقدام ناکام ماند . از طرفي چنانکه ميدانيد ابزارهاي نمايندگي و ابزار هاي اعمال اقتدار نمايندگان دو دسته اند ، يک دسته عبارتند از :قانونگذاري و راي اعتماد به وزرا و استيضاح آنهاو تحقيق و تفحص و سوال از رئيس جمهور و راي دادن به عدم کفايت او و دسته دوم عبارتند از :تذکر و نطق و سوال از وزراء .    

دسته اول که موثرترين ابزار قدرت مجلس است در گرو حمايت اکثريت مجلس مي باشد ، و بجز عدم کفايت رئيس جمهور، بقيه موارد در صورت همراهي حداقل نصف بعلاوه يک نمايندگان حاضر در جلسه نتيجه خواهد داد .  

ابزارهاي دسته دوم بصورت فردي قابل اعمال است که مهمترين و موثرترين و در عين حال پر هزينه ترين آنها سوال از وزراست و چنانچه کميسيون تخصصي مربوطه به وظايف قانوني خود بموقع عمل کرده و حداکثر ظرف 15 روز گزارش لازم را تهيه و در صحن علني قرائت نمايد و متعاقب آن در صورت مقصر شناخته شدن وزير مورد سوال ، دولت و نهادهاي نظارتي مانند ديوان محاسبات مجلس و کمسيون اصل نود به وظايف خود عمل کرده و وزير ضعيف و يا خاطي را توبيخ و يا برکنار نمايند، آنگاه به تاثير سوال در اصلاح امور پي خواهيد برد.


درود بر دكتر اعلمي عزيز وشجاع به استحضاربرسانم متاسفانه در ادارات وارگانها و.....استخدامها چه موقت وچه دايم تحت نفوذ مسولين به فك وفاميل آنها اختصاص دارد وساير جوانان كه قاقد هرگونه پارتي هستند بيكار ودرعذابند چرا هيچگونه نظارتي به اين امر بسيار مهم صورت نميگيرد اكثر اين جوانان به لحاظ بيكاري بالاي 25 سال سن داشته واز هرگونه حقوق اجتماعي محروم هستند ونمي توانند حتي ازدواج نمايند چرا؟ آيا اينها فرزندان اين مرز وبوم نيستند؟آيا نمايندگان محترم از اين امر بي خبرند پيشنهاد مينمايد طبق قانون اساسي يابراي همه بيكاران شغل عادلانه اختصاص يابد يا اينكه حقوق موقتي از طريق تامين اجتماعي براي امرار معاش آنها تخصيص يابد وهرموقع شغل مناسب تخصص آن فرد ايجاد گرديد به نوبت به كار گماشته شوند شما افتخار همه ملت ايران هستيداز اروميه مزاحم خدمت شديم اجر كم عندا....         

اعلمي : حق با شماست و گمان مي کنم که پاسخ شما را هم در لابلاي سوالات فوق ارائه دادم.يقين بدانيد که نمايندگان از مشکلات جاري با خبرند اما بدليل ضعيف شدن جايگاه مجلس در فرايند تصمصم سازي ها و تصميم گيري ها و دلايل ديگري که پيش از اين به آنها اشاره شد در حال حاضر قادر به تغيير جدي وضع موجود نيستند.با اين وصف صرفنظر از رواج پارتي بازي هاي مورد اشاره شما در استخدام ها که يک واقعيت تلخ است، انتظار نداشته باشيد که ادارات و ارگان هاي دولتي همه بيکاران را جذب نمايند زيرا اين امر ناممکن است و بايد از طريق جلوگيري از اتلاف منابع و توزيع بهينه آن و انجام سرمايه گذاري و ايجاد فرصت هاي شغلي مناسب ، زمينه اشتغال و جذب نيروهاي بيکار فراهم شود.


مي خواستم از جناب اعلمي بپرسم آيا در انتخابات آتي رياست جمهوري كانديد مي شويد؟

اعلمي : يکبار کانديدا شديم و افاقه نکرد ، زيرا لطف شوراي نگهبان شامل حال حقير نشد!

جناب آقاي اعلمي شما يکي از نمايندگاه آگاه و جسور مجلس شوراي اسلامي هستيد و بنده تاکنون نديده ام که در انجام وظايف قانوني خود و بر سر دفاع از حقوق ملت با کسي مصالحه و معامله نمائيد. در آذربايجان اغلب نمايندگان در نمايش هايي چون کلنگ زني شرکت مي کنند و صدا و سيما نيز بطور مرتب آنها را نشان ميدهد !اين در حاليست که عليرغم نقش موثر شما در تاسيس و ايجاد طرح ها و پروژه ها تا کنون نديده ام که شما در چنين نمايش هاي نخ نما شده شرکت نمائيد .لطفا در اين خصوص قدري روشنگري کنيد.با تشکر از نماينده آزاده و واقعي ملت . نخجواني.                                                   

 اعلمي : من معتقدم که يک نماينده به موازات خدماتيکه انجام مي دهد بايد ضمن اجتناب از ارتکاب و تکرار ضد ارزش ها و عوامفريبي ها ، عقايد مانوس غلط را اصلاح کرده و از اينطريق به اصلاح فرهنگ عمومي کمک نمايد. گرچه اين کار زمان بر و هزينه بر مي باشد اما بايد انجام گيرد ، به همين منظور به ندرت و بجز يکي دو مورد آنهم در اثر اصرار زياد متوليان امر سعي کرده ام که در کلنگ زني ها شرکت نکنم  زيرا و ظيفه ما پيگيري ا ست و وقتي در کار خود موفق شديم و طرح و پروژه اي به مرحله اجرا و اتمام رسيد ضرورتي به تبليغ نيست .

متاسفانه صدا و سيما از اين حيث در رابطه با نمايندگان کاملا خطي عمل مي کند و شبکه استاني آذربايجانشرقي نيز از اين منظر گوي سبقت را ربوده است ، بنحوي که در طول دو دوره نمايندگي خود بر خلاف ساير نمايندگان اين حوزه حتي براي يکبار هم به برنامه هاي مستقيم اين شبکه دعوت نشده ام و عليرغم کثرت فعاليت هايم و با وجود اينکه بارها وزراي مختلف را براي پاسخگويي در مورد مشکلات حوزه انتخابيه ام به مجلس فرا خوانده ام وپيگيري هاي متعد مکتوب ، نه تنها کوچکترين خبر آن در شبکه استاني آذربايجانشرقي انعکاس نيافته است ، بلکه در مواردي هم اقدامات اينجانب را بنام ساير نمايندگان تبليغ کرده اند!

اين در حالي است که براي برخی نمايندگان به بهانه هاي مختلف خبر سازي ميشود!مثلا يکبار بدليل ترکيدگي يکي از لوله هاي اصلي تبريز چندين روز آب شهر قطع شد ، از اينرو وزير نيرو  را به مجلس فرا خوانده و براي او ضرب الاجل تعيين کردم که سريعا مشکل را مرتفع نمايد ، چند ساعت پس از آنکه مشکل بر طرف شد و خبر آن روي سايتهاي اينترنتي قرار گرفت، دوربين هاي صدا و سيماي آذربايجان همراه با يکي از نمايندگان دائم التصوير تبريز ، در محل ترکيدگي حضور يافته و خبري را تهيه و پخش کردند که به موجب آن به مخاطبين اينگونه القاء ميکرد که در اثر پيگيري هاي اين همکار محترم مشکل حل شده است!

در افتتاح بسياري از پروژه هاي عمراني نيز اين قبيل جانبداري هاي غير اخلاقي صدا و سيما بنفع افراد خاص رخ مي دهد . در همين اواخر هم که در پي فراخوان وزير کشور به مجلس ، براي پاسخگويي در مورد تخريب درب باغميشه و بازارچه سنتي سماورسازان ، وزير کشور طي نامه اي پاسخ داد که از ادامه تخريب و ساخت و ساز هاي غير قانوني جلوگيري به عمل آمده است ، متعاقب اين اقدام اين فرايند غير اخلاقي دوباره تکرار شد و صدا و سيماي استان در خبر هاي خود آنرا بنام دو نماينده ديگر تبليغ کرد و حتي طبق يک قرار قبلي دوربين هاي تلويزيوني همراه با دو تن از همکارانم در محل حاضر و خبر پيگيري هاي آنان را به تفصيل پوشش خبري داد!     

به شهادت نمايندگان کميسيون تلفيق مجلس ششم که بعضي از آنها مانند آقايان ناطق نوري و صديقي نماينده بناب در مجلس هفتم هم حضور دارند ، پروزه عظيم و چند صد ميليارد توماني پمپاژ آب رودخانه ارس جهت استفاده از حقابه جمهوري اسلامي و آبياري دشت گلفرح و انشاء الله در امتداد آن دشت تبريز همراه با ثمرات فراوان آن براي کشور و خصوصا آذربايجان ، عليرغم مخالفت ها و مقاومت ها و تنگ نظري هاي بسيار و صرفا با پيشنهاد و پيگيري هاي بنده در کميسيون تلفيق به تصويب رسد و چون در رديف ها آمده بود  همانجا هم نهايي شد ، اما تا کنون براي يکبار هم نه تنها صدا و سيماي استان به اين موضوع اشاره اي نکرده است بلکه شنيده ام که گاهي در کمال بي انصافي افراد ديگر را باني اين طرح ملي معرفي کرده اند!! اگر بخواهم به چنين نمايش هاي جانبدارانه و غير اخلاقي  صدا و سيما مورد بمورد اشاره کنم ،مثنوي هفتاد من خواهد شد.      

 نمونه ديگر اين روش هاي غير اخلاقي اين است که برخي از همکاران با اجير کردن چند خبرنگار و يا بنحوي از طريق حمايت و تطميع بعضي از نشريات محلي معلوم الحال و در عين حال کم تيراژ که ميلياردها ريال سوبسيد دولتي دريافت کرده اند براي آنها با تيتر يک خبر سازي کرده و مثلا مي نويسند با پيگيري هاي فلاني کارحانه خودرو به تبريز آمد و يا آزاد راه زنجان تبريز آماده بهره برداري شد تا از اين طريق به مخاطبين خود وانمود نمايند که باني طرح ها و پروژه ها افراد خاصي هستند !!

و اين در حاليست که بدليل توليد عمده قطعات خودرو در آذربايجان و خصوصا تبريز ، از مجلس ششم با مکاتبات و مذاکرات فراواني که صورت گرفت و در مجلس هفتم هم بصورت جمعي پيگير احداث کارخانه ايران خودرو در اين استان بوديم و البته اصرار ما اين بود که از بودجه ملت براي اشخاص رانت درست نشود و شرکت ايران خودرو بخش عمده سهام را متقبل گردد. همچنين بارها وزير راه را براي تسريع در انجام وظايفش در صحن علني تحت فشار قرار داده ام و بعضي از نمايندگان مورد نظر تنها نظاره گر موضوع بوده اند ويا حداکثر کاري که کرده اند با وزير راه در بازديد از آزادر راه عکس يادگاري گرفته اند!! لاجرم  ماداميکه  فاقد يک رسانه ملي هستيم و نشريات و رسانه هاي بيطرفي که تاجر مسلک نباشند ، در کشور و خصوصا در تبريز در اقليت هستند ، ناگزيريم که استخوان در گلو صبر و خويشتنداري پيشه کنيم و اميدوارم که ملت خود به حقايق دست يابد و فريب اين قبيل عوامفريبي ها و روش هاي غير اخلاقي را نخورد.انشاءالله بزودي با راه اندازي وب سايت شخصي و معرفي گوشه اي از اقدامات انجام شده ، بخشي از حقايق نا گفته آشکار خواهد شد .


 سلام و درود فراوان خدمت جناب دکتر اعلمي نماينده محترم مجلس. من هم وظيفه خود مي‌دانم از مواضع به جا و صراحت کلام شما در مقاطع گوناگون تشکر کنم. ايکاش همه نمايندگان مجلس ما واقعا مثل شما بودند و خود را نماينده مردم مي‌دانستند نه نماينده يک قشر خاص که اصلا دغدغه مشکلات مردم را ندارد. خدا خيرتان دهد.                      
 اعلمي : از ابراز لطف شما تقدير و تشکر مي کنم

عليرغم اينکه جنابعالي عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي و يکي از فعالترين نمايندگان مجلس هستيد و مواضع روشني هم در زمينه هاي مختلف سياسي داريد چرا در برنامه هاي صدا و سيما حضور نداريد ؟ محسن    

                                                
 اعلمي : گرچه ظاهرا به صدا و سيما رسانه ملي اطلاق مي شود ، ليکن اين رسانه نشان داده است که رسانه گروهي خاص است از اينرو نمايندگان ملت را هم به نمايندگان خودي و غير خودي تقسيم کرده اند و براي غير خودي ها سهمي قائل نيستند . در مجلس ششم يکبار در خبر 10:30 شبکه دو سيما بين من و دکتر الهام در خصوص جرم سياسي مناظره اي ترتيب داده شد که چهار جلسه بطول انجاميد و ظاهرا با استقبال زيادي هم مواجه گشت ، اما چند ماه پس از آخرين جلسه بمن گوشزد شد که چون خط قرمز ها را رعايت نمي کني ديگر نمي توانيم از شما در برنامه هاي مستقيم دعوت نمائيم ، لذا آن برنامه اولين و آخرين دعوتي بود که از من براي حضور در برنامه هاي سيما به عمل آمد و البته چند ماه قبل هم بي احتياطي کرده و دوبار پي در پي براي مناظره اي با يکي از نمايندگان در مورد عملکرد مجلس هفتم به يکي از برنامه هاي راديو جوان دعوت شدم که مجري رسما به شنوندگان راديو اعلام کرد که  مناظره در پنج برنامه متوالي ادامه خواهد يافت ، متاسفانه پس از پايان دومين برنامه مدير برنامه را چنان تحت فشار و تهديد قرار دادند که حتي جرئت نکرد که به تلفن من هم پاسخ دهد! در پاسخ به سوال قبلي به موارد ديگري از نحوه تعامل جانبدارانه اين رسانه با نمايندگان مختلف اشاره شد.

آقاي اعلمي، رئيس جمهور در مصاحبه با شبکه CBS در پاسخ به اين سوال که چرا مردم ايران از داشتن ماهواره محرومند گفتند:«اين مصوبه مجلس بوده اما اکثريت مردم ايران اتفاقا از ماهواره استفاده مي کنند و برخوردي هم صورت نگرفته است.»
اين سخن به اين معناست که رييس دولت نهم، مسوول حسن اجراي قانون، کمترين اهميتي براي مصوبات مجلس قائل نيست و اعتقاد دارد چون مجلس تصويب نموده به دولت ربطي ندارد و مردم هم که غير قانوني استفاده مي کنند.
از طرف ديگر برخورد نيروي انتظامي را با استفاده کنندگان از ماهواره -و يا پخش پارازيت که براي سلامت شهروندان به شدت مضر است- با وجود ده ها خبر و صدها تصوير منتشر شده در رسانه هاي جهان رد نمود.
نظر شما به عنوان نماينده مجلس در اين رابطه چه است؟
   

                                     
 اعلمي : برخي از مواضع آقاي احمدي نژاد مصرف داخلي دارد ، مانند تهديد اسرائيل و به چالش طلبيدن آمريکا  و بعضي هم مصرف خارجي دارد ،مانند اظهارات ايشان در دانشگاه کلمبيا و يا مصاحبه با شبکه CBS ، لذا ايندسته از موضعگيري هاي رياست جمهوري را نبايد خيلي جدي گرفت ، در حاليکه به اعتقاد من چنين کاراکتري براي رئيس جمهور کشوري مانند ايران به هيچ وجه زيبنده نيست ، زيرا هم اعتماد مردم کشورش از او سلب خواهد شد و هم کشور هاي خارجي در صداقت او ترديد خواهند کرد.   

                                                      
گرچه ممنوعيت استفاده از ماهواره در مجلس پنجم به تصويب رسيده و هم اکنون يک قانون لازم الاجراست ،اما شخصا معتقدم که با اين قبيل قوانين نميتوان با آثار تخريبي ماهواره مقابله کرده و مانع از استفاده مردم از چنين وسيله اي شد، تجربه هم ثابت کرده است که تنها نتيجه اين قانون از ميان رفتن قبح قانون شکني در جامعه است! از اينرو بايد تدبيري انديشيد که ضمن آزاد سازي استفاده از ماهواره نحوه استفاده از آن مانند بسياري از کشورهاي توسعه يافته هدايت شده باشد. ضمنا ورود نيروهاي انتظامي به حريم و قلمرو شخصي افراد را موجه و جايز نميدانم و گمان مي کنم که در بسياري از موارد اين اقدام آنها مصداق ارتکاب گناه کبيره براي جلوگيري از وقوع گناه صغيره محسوب مي شود .

 جناب اعلمي با سلام، دو سئوال درباره اينترنت داشتم:

1- چرا مجلس براي تعيين يک استاندارد براي کيفيت مطلوب اينترنت dial-up کاري انجام نمي‌دهد؟ ISPها با بدترين کيفيت اينترنت را عرضه مي‌کنند و حقي براي کاربران قائل نيستند

2- فيلترينگ دسترسي به بسياري از سايت‌هاي خبري و حتي علمي را ناممکن کرده است، چرا مصاديق فيلترينگ دقيقاً توسط قانونگذار مشخص نمي‌شود تا جلوي اين اجحاف گرفته شود؟    
                                                                                                
 اعلمي :اول- متاسفانه دنياي مجازي و اينترنت هم گرفتار همان معضلاتي است که دنياي واقعي ما و رسانه ها و ماهواره با آن روبرو مي باشد! تعيين استاندارد ها براي کيفيت مطلوب اينترنت و يا ساماندهي و نظارت بر عملکرد ISPها بيش از اينکه به مجلس و قانونگذاري مربوط شود عملي اجرائي است و در قلمرو وظايف وزارت ارتباطات و فناوري قرار ميگيرد. با اين وصف مجلس با استفاده از ابزارهاي نظارتي خود مي تواند و بايد دستگاههاي مسئول را وادار به انجام اين کارها نمايد. دوم- با توجه به اينکه مسدود کردن سايتهاي خبري و علمي و سياسي و نظاير آن بمنزله تحديد آزادي ها و اطلاع رساني آزاد است نياز به مجوز مجلس دارد ، بنابراين تعيين مصاديق فيلترينگ عملي تقنيني محسوب مي شود و در صورت لزوم مجلس بايد آنرا در قالب قانون مشخص کند ، اما متاسفانه دولت به دليل ضعف عملکرد مجلس خودسرانه و از طريق تشکيل کميته تعيين مصاديق فيلترينگ ، بصورت غير قانوني مبادرت به مسدود کردن وبلاگها و وب سايتها و خبرگزاري هاي مجاز مي کند، از اينرو يکبار وزير ارتباطات و فناوري را براي توضيح در مورد فيلترينگ غير قانوني سايتها و کيفيت پائين اينترنت و عملکرد ISPها به مجلس فرا خواندم ، اما بدليل عدم پيگيري کميسيون مربوطه (صنايع) ، نتيجه مطلوبي عايد نشد.

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
UNITED STATES
۱۹:۲۵ - ۱۳۸۶/۰۹/۰۲
0
0
جناب آقای اعملی!
شما در پاسخ پرسش اول فرموده اید:
«به عقيده بنده در دوم خرداد سال 76 عقده هاي انباشته شده ملتي که نسبت به عملکرد و اوضاع نامطلوب آن سال و سالهاي قبل از آن ناراضي بودند ، سر گشود و عليرغم مقاومت شديد اصحاب و ارباب قدرت و بانيان و مروجان عقايد رايج و مانوس ، با حضور در پاي صندوق هاي راي و "آري گفتن" به خاتمي (که نوعا او را نمي شناختند )و برنامه هاي اعلام شده اش و به تعبير درستتر "نه گفتن" به " وضع موجود " و رقباي آقاي خاتمي که( که نوعا آنها را ادامه دهنده راه گذشتگان و وضع موجود آنروز مي پنداشتند ) ، در سوداي رسيدن به "وضع مطلوب" ، قدرت را به ايشان واگدار کردند.»
در حالی که گروهی برخلاف شما معتقدند آخرین سخنان جناب آقای هاشمی رفسنجانی که در روزهای انتخابات ایراد کردند، به حمایت از آقای خاتمی منجر شد و این موجب شد که رأی آقای خاتمی بالا برود، و برنده شود.
از سوی دیگر ما می بینیم که مقام معظم رهبری در آخرین دیدار ش با آقای هاشمی و دولتش، از ایشان بسیار تعریف و تمجید کرده و فرموده اند: کارهای شما بیش از آرزوهای ما بوده است.
و از طرفی شما باید به یاد داشته باشید که رقیب جدی آقای خاتمی، آقای ناطق نوری بود، و بر بسیاری روشن بود جناب آقای ناطق زمینه ای برای آوردن رای نداشت ، و از کجا معلوم که اگر شخص دیگری مانند آقای دکتر ولایتی یا دکتر حسن روحانی و مانند اینها کاندیدا می شدند رأی نمی آوردند؟! از شما توقع نیست تابع جوَ شده و حرف های دیگران را تکرار کنید . شما که باید بدانید در آن دوره اگر مشکل قانونی وجود نداشت، و خود آقای هاشمی کاندیدا می شدند به یقین رأی می آوردند.
به نظر بنده منصفانه قضاوت نکرده اید.
با آرزوی توفیق خدمت برای حضرت عالی. ع - وارسته
وبگردی