۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۱۰۰۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۶-۰۹-۱۳۸۶
کد ۳۱۰۰۸
انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۶-۰۹-۱۳۸۶

گزارش اختصاصی عصرایران: آشوبگران جنوب شرق ایران چه کسانی هستند؟

در اقدامي ديگر ملاجليل شه بخش به همراه سه نفر از اشرار فراري ايراني ساكن كويته پاكستان به اسامي مولوي محمود شاهوزهي، موهين ريگي و داودشه بخش با يك ژنرال آمريكايي بنام مپكو در قندهار افغانستان جنب فرودگاه جلسه‌اي برگزار كردند.

عصرایران- يكي از مهمترين دغدغه‌هاي حاكميت در هر نظامي کاهش اختلافات قومي و قبيلگي بوده است.

تنوع فرهنگ‌ها در هر نظامي مي تواند به عنوان يك فرصت قلمداد شود. از سوي ديگر در صورت بي‌توجهي، يكي از تهديدهاي مهم براي براي هر نظام سياسي خواهد بود.

يكي از مراكز مهمي كه از اين حيث براي بيگانگان اهميت فراوان دارد مناطق مرزي ايران است. حاشيه‌هاي مرزي محل تجمع گروه‌هاي نژادي و مذهبي است و از اين نظر استان سيسستان و بلوچستان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است.

وجود طوايف مختلف و حضور قابل توجه فرق‌ مختلف اهل سنت در اين استان، همجواري با پاكستان و نزديكي با شيخ‌نشينان خليخ فارس و مواجه با تبليغات وسيع وهابيت عواملي است كه مي‌تواند براي دشمنان نظام جمهوري اسلامي براي اختلاف‌افكني جذاب باشد.

عليرغم تبليغات گسترده غرب در اين مناطق تاكنون نتايج رضايت‌بخشي براي عناصر تفرقه‌افكن حاصل نشده، از اين رو، اين عده براي برهم زدن نظم و آرامش عمومي جامعه به اقدامات تروريستي و خرابكارانه روي آوردند و جالب اين است كه براي توجيه اين تحريكات ، لباس شرع و مذهب نيز بر اعمال و رفتار خود مي‌پوشانند.

چندي است كه گروهي تحت عنوان «جندالله» به سرپرستي فردي بنام «عبدالمالك ريگي» باعث اخلال در نظم عمومي شده و با اقدامات خرابكارانه و تروريستي خود امنيت و آسايش مردم را به خطر انداخته است.

اين گروه، براي ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم، از اعمال تروريستي خود فيلم تهيه كرده و به صورت گسترده اقدام به توزيع وانتشار آن كرده است كه برخي از فيلم‌‌هاي تهيه شده حاوي صحنه‌هايي از شكنجه و سر بريدن گروگان‌ها نيز هست.

در مورد سابقه اين گروه تروريستي ابهام فراواني وجود داشت اما اسناد و مدارك جديد برخي از اطلاعات پيرامون عوامل و انگيزه‌هاي اين جريان خرابكار و ساير گروه‌هاي ستيز‌ه‌جو را افشا كرد.

در تاريخ 9/11/84 روزنامه همشهري خبري به شرح زير منتشر كرد:
اخيراً يك گروه 14 نفره از اعضاي گروهك تروريستي فرقان با سنين 20 تا 35 ساله به سرپرستي مولوي عبدالمالك ريگي پس از عبور از شهر دالبندين پاكستان از طريق مناطق مرزي مندوبلو و پيشين وارد شهرستان ايرانشهر و زاهدان شده‌اند. مأموريت اين گروه ترور و ربودن افسران ارشد نظامي و انتظامي زاهدان است.

ريگي يكي ازفعالان گروه فرقان است كه عملياتهاي تروريستي از جمله حمله به گشت انتظامي ناجا در زاهدان و حمله به خودرو پليس راه خاش - زاهدان و حمله به قرارگاه عملياتي مقداد خاش توسط وي و عواملش صورت گرفته است.

گروه فرقان شامل چه كساني مي‌شود؟ چه اقداماتي تاكنون صورت داده است؟ منابع مالي اين جريان تروريستي از كجا تامين مي‌شد؟ و ...

رهبر گروه فرقان شخصي بنام جليل قنبر زهي بود. وي اهل چاه زرد دومك بود و براي تحصيل علوم ديني به ايالت سند و پنجاب پاكستان رفت و سال 58 به ايران آمد و در سال 59 با دختر حاج ابراهيم قنبر زهي ازدواج كرد.

قنبر‌زهي از سال 69 تا 71 سال در حوزه علميه كريم آباد نوك چاه دومك تدريس كرد. بعد از آن آساخان قنبر زهي رئيس طايفه قنبر زهي، وي را به مدرسه علميه خود در چاه زر دعوت كرد تا به عنوان مدرس و امام جماعت مسجد فعاليت كند. همزمان با جريانات مسجد مكي، وي اقدام به نگارش شب‌نامه و تهيه از صحنه حوادث كرد و بعد به خاش متواري شد و از طايفه شهنوازي، زني اختيار كرد و بعد از گذشت يكسال به زاهدان آمد. بعد از مدتي بواسطه برخي فعاليت‌هاي اقتصادي مبلغ چهل ميليون تومان بدهكار و به خاطر چك بدون پشتوانه به پاكستان متواري شد و با طالبان همكاري خود را آغاز كرد واز طرف ملا محمد عمر رهبر گروه طالبان به استان نيمروز افغانستان آمد و در خاش‌رود اين كشور، گروه فرقان را تشكيل داد و از سوي والي نيمروز بنام ملاپور محمد بورجان به منظور ضربه زدن به پاسگاه‌هاي مرزي ايران و ايجاد ناامني در مورخه 2/11/75 به همراه 13 نفر از اعضاي گروه خود به منطقه رباط اعزام شد.

در اين مسير حاج عيدو رحمت‌زهي راهنماي او بود. وقتي گروه او وارد ارتفاعات واويلا شد به خاطر دستگيري 5 نفر از افرادش مجبور به عقب‌نشيني شد.

اين گروه در اعلاميه خود از افرادي از جمله مولوي عبدالوهاب خوافي، علامه احمد مفتي زاده، دكتر مظفريان و علامه فاروق فرساد به عنوان شهداي اهل سنت نام برد و با انتشار اعلاميه‌اي، خواهان محاكمه عاملان قتل عام مسجد جامع بندر لنگه، مسجد جامع مكي زاهدان و تخريب تعدادي مسجد در روستاهاي مرزي خراسان و رفع تمام ستم‌هاي مسلط شده بر اهل سنت در تمامي مناطق سني‌نشين شد.

از جمله اقداماتي كه آنان در آن زمان قصد انجام آن را داشتند، انفجار دكل صدا و سيما مركززاهدان به بهانه پخش سريال امام علي (ع) بود.

در همان زمان يك مقام امنيتي در گفتگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي در 27/11/75 از دخالت گروه فرقان در كشته شدن 14 مولوي اهل سنت در ده سال گذشته در استان سيستان و بلوچستان از جمله مولوي عبدالمالك خبر داد.

حجت الاسلام غضنفري امام جمعه ايرانشهر، تعدادي از روحانيون و مسئولان سياسي و امنيتي استان از جمله كساني بودند كه در برنامه ترور گروه فرقان در استان قرار داشتند.

اين مقام امنيتي از قصد گروه براي بمب‌گذاري در مصلاي قدس زاهدان، دكل صدا وسيما و ساختمان خبرگزاري جمهوري اسلامي مركز زاهدان خبر داد‌ و اظهار داشت: 5 نفراز اين گروه هنگامي كه قصد ارتكاب چنين اقدام تروريستي را داشتند، دستگير شدند.

وي افزود:اين 5 نفر تحصيلات خود را در حوزه علميه مسجد مكي زاهدان، كويته و پنجاب پاكستان و آموش چريكي خود را در افغانستان زير نظر گروه طالبان گذراندند. اين گروه مدتي نيز در جبهه‌هاي جنگ گروه طالبان عليه شوراي عالي دفاع افغانستان و دولت برهان‌الدين رباني در بادغيس شركت داشتند.

اظهارات اين مقام امنيتي، بعدها از سوي منابع آگاه شتابزده توصيف شده بود.

گروه فرقان شاخه نظامي جنبش مجاهدين بلوچستان بود كه از سوي آن مقام امنيتي به اشتباه سازمان مجاهدين خلق بلوچ ذكر شد و ارتباطي هم با گروه جمبا نداشت. گروهك جمبا در سال 70 بعد از تامين دادن به سران آنها از سوي نظام با صدور اطلاعيه‌اي از سوي اين افراد تعطيل اعلام گرديد و پس از مدتي رئيس اين گروه محمد خان ميرلاشاري به لندن رفت و فعال نمودن مجدد جمبا را به فردي به نام محمد علي طاهر زهي واگذار كرد كه وي نيز پس از چندي با صدور اطلاعيه‌اي استعفا داد.

عليرغم گفته‌هاي اين مقام امنيتي مولوي عبدالمالك نيز هيچ ارتباطي با جنبش مجاهدين بلوچستان ايران نداشته بلكه وي سخنگوي مجلس اعلاي اهل سنت ايران بوده است.

حقيقت اين بود كه جليل قنبر زهي(شه‌بخش) معروف به صلاح الدين فرمانده گروه فرقان توسط عوامل وهابي به گروه طالبان معرفي شد. وي پس از طي دوره‌هاي نظامي در كشور افغانستان در محلي بنام (خاش رود) افغانستان به همراه صد نفر از نيروهاي طلبه در خاش پايگاهي تشكيل داد و گروهي بنام فرقان( مجاهدين معاويه) را پديد آورد.

معاون گروه، شخصي بنام مولوي خالد اهل خاش بود كه با صلاح‌الدين نسبت فاميلي داشت.

مركز گروه فرقان در مركز علمي وفاق‌المدارس بود كه در خيابان دانشگاه منطقه گلشن اقبال كراچي پاكستان قرار داشت. در اين مدرسه علماي برجسته مهاجر هند كه مقيم كراچي بودند، حضور داشتند. اين گروه مانند گروه اخوان المسلمين بوده و ترور شخصيت‌هاي شيعه را در مناطق پنجاب كراچي و كويته پاكستان برعهده داشتند.

كمي بعد يكي از عناصر سرشناس گروه طالبان بنام مولوي قاسم كه در كردي جنگل بلوچستان اقامت داشت با اعزام نماينده‌اي بنام ملا عبيد‌الله به منطقه شهر تفتان و ملاقات با متنفذين منطقه مذكور ، پيشنهاد يك گروه عملياتي به استعداد صد نفر وابسته به گروه طالبان را ارائه كرد تا با استقرار و ايجاد پايگاهي در منطقه شيله نزديك رباط كشور افغانستان كه همجوار با ايران و پاكستان مي باشد مبادرت به تحريكات ايذابي و خرابكارانه در سطح استان سيستان و بلوچستان بويژه شهرستان زاهدان كنند.

براي ايجاد هماهنگي با گروه طالبان، ملاقات‌هاي مختلفي ميان آنها با گروه فرقان انجام شد. از جمله اينكه سركرده گروهك فرقان ( مجاهدين معاويه) در تاريخ 27/3/77 به همراه 15 نفر مسلح كه غير افغاني بودند در منطقه كوركاوان پاكستان با افرادي بنام‌هاي عيد محمد حاجي زهي اهل اسفندك و فقير دادنتوزهي از افراد سازمان اتحاديه بلوچ ملاقات‌هايي انجام داد.

اين همكاري البته با نيروهاي بيگانه نيز صورت مي‌گرفت و حتي مطابق گزارش‌هاي رسيده در تير 77 دو نفر از اعضاي گروهك فرقان بنام‌هاي محي‌الدين و عبدالكريم شاهوزايي جهت ملاقات حضوري با سفير آمريكا در پاكستان از قندهار وارد اين كشور شدند و مسايل داخلي ايران را براي سفير آمريكا تشريح كردند.

بعد از هماهنگي‌هاي صورت گرفته گروه فرقان فعاليت خود در منطقه بلوچستان پاكستان بخصوص مناطق ، پنجكور ، دالبندين و كويته را بصورت چشم‌گيري افزايش داد و حتي -تعدادي از نيروهاي گروهك فرقان با حمايت طالبان و اشرار ايراني در منطقه مقابل صالح آباد مستقر و قصد انجام عمليات ايذايي در ايران را داشتند. فرمانده اين گروهك ضمن حضور در منطقه طي چند نوبت جهت ملاقات با مسئولين طالبان به تورغندي و هرات عزيمت كرده بود.

علاوه بر اين گروه فرقان با همكاري جمعيت دفاع از حقوق اهل سنت بدنبال ايجاد پايگاهي در نزديكي مرز بود تا با ساماندهي ايرانيان فراري در افغانستان و جذب جوانان اهل سنت ايراني به جمهوري اسلامي ايران فشار وارد كند. گروهك مزبور در نشريه خود بنام پيام فرقان تهديد به اعلام جهادعليه جمهوري اسلامي ايران كرده بود.

اين افراد براي تحريك عواطف مذهبي برخي از ساكنان سيستان و بلوچستان اقدام به انتشار برخي از فرآورده‌هاي فرهنگي وهابيون عليه شيعيان كردند و حتي برخي آثار توسط باند اشرار نيز توزيع مي‌شد.

بطوريكه كتاب اصول دين شيعه جعفري يا الخطوط العريضه از محب الدين خطيب با ترجمه عبدالحفيظ الافغاني در محل درگيري نيروي انتطامي با باند مسلح مواد مخدر در اردوگاه قاچاقچيان ديده شد.

در سال 77 شاخه اصلي گروه فرقان كه در هرات افغانستان حضور داشت، مترصد بازگشت چهار تن از اعضاي خود از جبهه جنگ طالبان در شمال افغانستان بود تا عمليات خود را آغاز كند.

گروه فرقان تصميم گرفت جهت انجام عمليات به بلوچستان برود. شاخه نظامي زاهدان در مهر ماه 76 به علت خطرناك بودن شرايط امنيتي و بر اساس يكسري معادلات سياسي از شهرنو به هرات عزيمت و عمليات‌ خود را در شمال شرق خراسان متمركز كرد.

اين گروه تصميم‌ به حضور قطعي در بلوچستان جهت عمليات گرفت و قصد داشت بعد از هر عمليات به مقر خود در هرات بازگردد. دليل اين امر وجود مخاطرات امنيتي اين گروه در نيمروز بود.

گروه مجهز به تجهيزات خاص پارتيزاني بود و در همين خصوص در ابتداي امر تعداد 20 عدد بمب ساعتي قوي فراهم كرد، همچنين تعداد 6 عدد قوطي حاوي سم مهلك و خطرناك كه با حل نمودن در آب شرب قابل بهره‌برداري بود در اختيار داشت. علاوه بر اين گروه خود را مجهز به موشك‌هاي زمين به زمين كاتيوشا كرد.

گروه فرقان شاخه ايرانشهر نيز ضمن ملاقات با مركزيت اين جريان تروريستي به رهبري مولوي صلاح الدين در هرات تعداد 28 قبضه موشك مينی كاتيوشا و 100 عدد مين ضد خودرو تحويل گرفته بود.

در اين زمينه، هماهنگي لازم بين صلاح‌الدين و مولوك در قندهار توسط طالبان صورت گرفت و طالبان نيز مجوز لازم جهت حمل آزادانه سلاح و مهمات مذكور در تمام افغانستان و با هدف انتقال به پاكستان را به مولوك داده بود.

از زمان متواري شدن مولوك از پاكستان به علت قتل 2 تن از مامورين پاكستان تاكنون صلاح‌الدين توسط پيك سعي در تماس و ارتباط با مولوك داشت كه براي اولين بار اين هم انجام گرفته است.
ارتباط مولوك با مركزيت گروه عمليات در بلوچستان ايران مبين قصد شوم اين گروه بود.

مراكز مهم استان از قبيل فرودگاه زاهدان، نيروگاه ايرانشهر، كارخانه سيمان خاش و مراكز نظامي و انتظامي وامنيتي به شدت مورد تهديد بود.

در شهريور 77 گروه فوق پايگاه عملياتي خود در اسلام قلعه افغانستان را تخليه و تعداد 6 نفر از نيروهاي خود را در منطقه زاكلي مستقر و تعدادي را نيز به شهر مزار شريف منتقل كرد. در ضمن مسئوليت تامين امكانات لجستيكي و تسليحاتي و همچنين حفاظت نيروهاي مستقر در زالكي برعهده شرور معروف احمد عليخاني بود.

اواخر شهريور ماه نيز عناصر گروهك مذكور به همراه احمد شهباز از طريق عبور از خاك تركمنستان قصد نفوذ به كشور را داشتند كه با نيروهاي مرزباني آن كشور درگير و مجبور به عقب نشيني شدند.

شب 11/7/77 نيز عوامل گروهك فوق به همراه احمد شهباز از مقابل كنده سوخته قصد نفوذ به كشور را داشتند كه با كمين نيروهاي سپاه مواجه و با آنان درگير مي شوند و عوامل طالبان نيز با آتش بازي آنان را حمايت كردند اما با عكس العمل شديد سپاه مواجه و با مجروح شدن يكي از نيروهاي گروهك مزبور متواري شدند. در ضمن عوامل طالبان قصد نفوذ به خاك كشور و مسدود نمودن جاده مرزي حد فاصل ابراهيم خاني و دولي بهلول را داشتند كه با اجراي كمين و عكس العمل نيروهاي ناجا مستقر در ابراهيم خاني مواجه و در نتيجه بدون هيچگونه موفقيتي متواري شدند.

شرور احمد عليخاني ضمن ارتباط بي سيمي با عوامل خود در كشور بوسيله دوربين از ارتفاعات دهنه ذوالفقار كه مشرف بر قسمت وسيعي از منطقه  بود نقل و انتقالات نيروهاي سپاه را زير نظر مي‌گرفت.

يكي از اهداف گروهك فرقان در منطقه مرزي، مين گذاري در جاده خاكي ابراهيم خاني به سمت جنت‌آباد بود.

گروه فرقان به عمليات ايذايي خود عليه جمهوري اسلامي نام عشره مبشره دادند و براي اينكه اهل سنت را عليه شيعيان تحريك كنند از اقدامات تبليغي غافل نبودند. از جمله اين كه در مورخه 28/10/77 در پاكستان ، گروه فرقان و تعدادي از ايرانيان بلوچ جلسه‌اي به رهبري قاري محمد حسن تشكيل دادند و در اين جلسه بيان شد كه بيشتر مردم استان مخالف حكومت شيعه‌ها هستند و زمان براي انجام عمليات مناسب است.

با تشديد فعاليت گروه فرقان، وزارت اطلاعات نيز نسبت به انتشار اخبار پيرامون عوامل و انگيزه‌هاي اصلي گروه هاي تروريستي اقدام كرد.

علي يونسي وزير وقت اطلاعات با اشاره به اينكه گروههاي تروريستي شرق كشور مانند "حزب الفرقان" ازسوي گروههاي تروريستي پاكستاني مانند "جيش محمد" و "سپاه صحابه" حمايت مي شوند، اظهار داشت:"اينها گروهك هايي هستند كه تحت تعقيب نيروهاي ما قراردارند و به دنبال دستگيري آنان هستيم."

وي اضافه كرد:"حزب الفرقان و ساير گروههاي تروريستي سالها تحت حمايت طالبان و گروههاي تروريستي پاكستان مانند سپاه صحابه و جيش محمد فعاليت كرده اند، ما از دولت موقت افغانستان در شرايط فعلي توقع زيادي نداريم ولي از پاكستان خواسته ايم كه تحركات تروريستي را مهار كند.( ايران 20 بهمن 80)

ارتباط ميان گروه‌هاي تروريستي با سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا از دهه 80 به بعد گسترده‌تر شد.

برخي از اخبار حاكي از اين بود كه در سال 81 گروه فرقان به سركردگي مولوي جليل به همراه تعداد ديگري از اشرار متواري بنام مولوي محمود، داود، حافظ محمود، ملاكمال و مولا داد درخشان كه در زمان جنگ آمريكا با طالبان فراري و در كشور پاكستان مخفي شده بودند بوسيله سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا مجهز به سلاح و خودرو شدند و اقدام به جذب نيرو كردند و حتي قصد داشتند كه طي يك عمليات حساب شده به كنسولگري كشور هند حمله و اسناد قراردادي را كه بين ايران و هند بسته شده بدست آورده و در اختيار كشور پاكستان قرار دهند.

در اقدامي ديگر در مورخه 29/9/81 ملاجليل شه بخش به همراه سه نفر از اشرار فراري ايراني ساكن كويته پاكستان به اسامي مولوي محمود شاهوزهي، موهين ريگي و داودشه بخش با يك ژنرال آمريكايي بنام مپكو در قندهار افغانستان جنب فرودگاه جلسه‌اي برگزار كردند.

در اين جلسه رهبر گروه فرقان اعلام كرد همگي فراريان جمهوري اسلامي ايران هستيم و نيروهاي زيادي در اختيار داريم و هر زمان كه لازم باشد قادريم كليه شهرهاي ايران را ناامن كنيم.

ژنرال مذكور در ادامه اين گفت‌وگو قول داد در كليه زمينه‌ها از جمله تسليحاني و مالي با گروه فوق همكاري گسترده داشته باشد.

بعد از اين ديدارها، جسارت گروه فرقان براي اقدامات تروريستي بيشتر شد و در
در 8/10/81 بنا به دستورملا جليل شه‌بخش، دو نفر از سركردگان گروهك مذكور به اسامي حاجي خدانظر معروف به ملانظر سوري ساكن مركوتوك پاكستان و حاجي لالوبريچي ساكن كويته از استان نيمروز افغانستان وارد لچگي شده و از آن طريق تعداد 7 بمب را بصورت كوله‌باري به زابل حمل كرده و در مورخه 15/10/81 با يك دستگاه خودرو به زاهدان انتقال دادند.

در 15/10/81 گزارش‌هايي از وقوع انفجار در هفت نقطه شهرستان زاهدان رسيد.

همكاري سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا با عناصر گروه فرقان ادامه داشت و در تاريخ 16/3/82 مولوي جليل قنبر زهي و مولوي محمود از سران حزب فرقان در كويته ضمن ديدار با نيروهاي آمريكايي اظهار داشتند تعداد بيش از پنج هزار نفر نيرو در بلوچستان ايران داريم كه همگي در آمادگي كامل بسر مي‌برند.
 
متقابلاً نيروهاي آمريكايي ضمن وعده دادن مقادير زيادي پول به آنان اعلام كردند كه هر چه سلاح و مهمات نياز دارند به آنها تحويل خواهندداد.
 
فعالیت تروریستی حزب الفرقان با این نام از اوایل دهه 80 کم رنگتر شد که مسئله قابل تاملی است. شاید یکی از دلائل این امر وجود انشعاباتی باشد که در بین اعضای و عناصر این حزب بروز کرده است. به همین خاطر است که از ابتدای این دهه شاهد حضور گروه های تروریستی متعددی از جمله جندالله در منطقه سیستان و بلوچستان بودیم و ریشه برخی از آنان نیز به حزب الفرقان برمی گردد.

البته پیدایش این نام ها و گروه ها واهداف مشترک آنان در منطقه حساسی نظیر سیستان و بلوچستان می تواند یکی از تاکتیک های جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز تلقی شود تا بدین وسیله ضمن تبلیغ رسانه ای علیه کشورمان اوضاع اجتماعی و سیاسی جنوب شرقی ایران را بحرانی و ناآرام جلوه دهد.

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۷ - ۱۳۸۶/۰۹/۲۷
0
1
....باتشكر از زحمات تهيه كننده عزيز و بزرگوار انشا الله گزارش هاي سياسي شما باعث شناخت بيشتر اقوام وطوايف ايران.ياري رساندن مسؤلين براي رفع نيازها ونهايتا عدم دخالت بيگانگان شود.
وبگردی