۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد ۳۱۱۷۶۶

خاطرات شنيدني راننده اتوبوس رئال مادريد

ورزش 3 - راننده اتوبوس ويژه رئال مادريد از لحظات تلخ و شيرين خود با اين تيم مي‌گويد. او رونالدو را شخصيتي خوب و متواضع دانست و درباره مورينيو گفت که او را تهديد به اخراج کرد اما بعدها رابطه‌اش با او خوب شد.
 
فرناندو مانسو نامي است که تمام ستارگان سرشناس رئال مادريد در قرن بيست و يکم با او آشنا هستند اين در حالي است که او هيچ سابقه‌اي در مستطيل سبز ندارد و در هيچ تيم سرشناسي بازي نکرده است. او 14 سال است که راننده اتوبوس ويژه رئال مادريد است و پس از عمري فراز و نشيب بازنشسته شد و رئال مادريد در مراسمي از او تقدير کرد.

مانسو در گفت و گويي که با روزنامه مارکا داشت درباره موضوعات جالبي سخن گفت و اسراري را فاش کرد که شايد تنها او از آنها باخبر باشد. او مي‌گويد رابطه صميمي با ستارگاني چون فرناندو هيرو،لوئيس فيگو،فرناندو ردوندو،زين الدين زيدان،ديويد بکام، مايکل اون و کريستيانو رونالدو داشت و از آشنايي با چنين ستارگاني به خود مي‌بالد.

کريستيانو رونالدو:

او شخصيتي خوب و متواضع دارد و بسيار محبوب است. شخصيت رونالدو کاملا متفاوت با آنچه است که رسانه‌ها از او منتشر و يا مردم درباره او فکرمي‌کنند .

شکست چهار بر يک برابر دورتموند در ليگ قهرمانان اروپا:

هيچ گاه آن فضاي غم‌آلود را فراموش نمي‌کنم. لحظات بسيار تلخي بود. هيچ کس در اتوبوس حرف نمي‌زد و سکوت مطلق بود.

دل بوسکه:

شخصيت جالبي داشت. او از سرعت زياد اتوبوس مي‌ترسيد و همواره از من مي خواست تا با سرعت پائين‌تري رانندگي کنم.

لحظات جالب رانندگي با کهکشاني‌ها:

يادم است روزي بازيکنان را به فرودگاه مي‌بردم. در ميان راه يک افسر، اتوبوس را متوقف کرد.اومي دانست که همه مدارک کامل بود و بازيکنان سرشناس زيادي در اتوبوس وجود دارند با اين حال ما را زياد معطل کرد تا جايکه فرناندو هيرو،لوئيس فيگو و دل بوسکه پياده شدند تا با او حرف بزنند. بعدها معلوم شد که آن افسر از طرفداران اتلتيکو مادريد بوده است و عمدا ما را اذيت کرده است.

ژوزه مورينيو:

رابطه من با مورينيو از دشمني به دوستي تبديل شد. يادم هست مورينيو جنگ لفظي شديدي با مانوئل سرمربي خيخون داشت با اين حال من به طرف مانوئل رفتم و با او دست دادم و احوال پرسي کرديم. وقتي مورينيو اين صحنه را ديد خشمگين شد و به من گفت" فورا رفتي و با دشمن من دست دادي. کارت تمام است" من با سرمربي خيخون دست دادم، چرا که مدت‌ها بود با هم دوست بوديم با اين حال مورينيو مرا تهديد به اخراج کرد. آن روز فکر کردم که ديگر کار من تمام است و بايد به فکر شغل ديگري باشم اما مورينيو مرا غافلگير کرد او به طرفم آمد و عذرخواهي کرد و مرا در آغوش گرفت سپس مجسمه‌اي از حضرت مريم را در پالتويم گذاشت تا برايم شانس آورد. مورينيو در درون آدم خوبي بود.

درنته:

بازيکنان همواره اين ترس را داشتند که وسايل گرانبهاي آنها در اتوبوس گم شود. آنها در بسياري از اوقات کيف پول، مدارک و گوشي هاي همراه خود را در اتوبوس جاي مي‌گذاشتند و بعدها مي‌آمدند و تحويل مي‌گرفتند. گرانبها ترين چيزي که در اتوبوس پيدا کردم گوشواره‌اي بسيار زيبا بود که هر بيننده‌اي را به وجد آورد. بعدها معلوم شد که اين گوشواره مال درنته است. وقتي فهميد که آن را در اتوبوس جا گذاشته غرق در شادي شد چرا که آن را از چهره مورد علاقه اش هديه گرفته بود.

مانوئل پيگريني:

وقتي او براي نخستين بار پس از اخراجش به سانتياگو برنابئو برگشت به طرف من آمد و در آغوشم گرفت. اين صحنه را نمي‌توانم فراموش کنم.

ترسناک‌ترين لحظات:

پس از بازي برابر تيم‌هاي سويا و لاکرونيا طرفداران اين دو تيم به اتوبوس هجوم بردند و با سنگ و پرتاپ مواد آتشزا شيشه‌هاي آن را شکستند تا جايکه شخصي توپ بيليارد را به طرف بکام پرتاپ کرد. بکام آن توپ را به عنوان يادگاري به من هديه داد و الان پيشم است.


ارسال به دوستان
وبگردی