عصر ایران - قدیمیترها به خاطر دارند که در دهه 1360، تبیلغ فلان کالا یا فلان کارخانه بر روی لباس تیمهای باشگاهی فوتبال ایران ممنوع بود. علاوه بر این، تبلیغات کنار زمین هم ممنوع بود؛ چرا که اقداماتی از این دست نشانه تن دادن به سرمایهداری حاکم بر جهان بود.
اما الان کار تبلیغات در فوتبال ایران به جایی رسیده است که آگهیهای کنار زمین در چهار طبقه بر روی هم سوار میشوند تا هیچ کالایی از قلم نیفتد! حجم انبوه و غیر متعارف آگهیها در اطراف زمین، کار تماشای بازی را برای بیننده تلویزیونی دشوار میکند؛ ولی چه باید کرد؟ این است و جز این نیست!
واقعیت این است که افراط و تفریط دو روی یک سکهاند. زمانی تبلیغات کنار زمین در دنیای فوتبال رایج بود و ما حتی یک آگهی تبلیغاتی هم در کنار زمین نداشتیم، ولی الان چهار برابر تبلیغ میکنیم؛ به گونهای که اعصاب بیننده تلویزیونی خرد میشود از تماشای زمین بازی!
حالا قصه ممنوعیت خالکوبی بازیکنان لیگ هم، احتمالاً همین مسیر را طی میکند. در همه جای دنیا، برخی از بازیکنان فوتبال بر روی بدن خود خالکوبیهایی دارند. این کار نه با قوانین فیفا در تضاد است نه عقلاً قبح اخلاقی دارد. حتی بازیکن نجیب و بااخلاقی مثل پائولو مالدینی هم خالکوبی داشت.
ولی سازمان لیگ فوتبال ایران، خالکوبی بر روی سر و گردن را ممنوع کرده است. اگر خالکوبی بر روی سر و گردن ممنوع باشد، دیگر به چه کار آن بازیکن بینوا میآید؟! او میخواهد با خالکوبی تجلی بیشتری در میدان مسابقه داشته باشد. اینکه میل به خودنمایی فینفسه چه حکمی دارد، بحث دیگری است ولی دو نکته را نباید فراموش کرد: 1- خالکوبی مخالف قوانین فیفا نیست. 2- خودنمایی آدمیزاد تا وقتی که لطمهای به دیگران نمیزند، قبح اخلاقی ندارد.
بنابراین این جمله جناب مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ، که میگویند "خالکوبی بازیکنان نباید نمایان باشد"، چندان قابل قبول به نظر نمیرسد؛ چرا که اولاً فراتر از قوانین فیفا است، ثانیاً نفس خودنمایی بیضرر و بیخطر را ممنوع میداند.
این شیوه مواجهه با خالکوبی بازیکنان فوتبال، بیشتر به کار سوق دادن فوتبالیستها به سمت خالکوبی میآید؛ چرا که ممنوعیتی بیدلیل را وضع میکند و نوعی مقاومت در برابر این تحمیل ناموجه و نیز اشتیاق به امر بیدلیل ممنوع شده، ایجاد میکند.
خود جناب تاج درباره خالکوبی گفتهاند: " در این مقوله منظور ما بیشتر به بازیکنان خارجی است که در تیم های ما بازی میکنند."
وقتی قانون بخواهد اخلاق را به شکل حداکثری دامنگستر کند، به تدریج همان حداقل حوزههایی هم که اخلاقی بودنشان باید به واسطه قانون تامین شوند، از مدار اخلاق خارج میشوند. مگر کسانی که با تبلیغات کنار زمین مخالف بودند، آن را عملی در خدمت سرمایهداری و لاجرم غیر اخلاقی نمیدانستند؟ پس چرا آن عمل غیر اخلاقی که حتی حداقلی از ظهورش نیز به رسمیت شناخته نمیشد، اکنون در حجمی چهار برابر نسبت به کشورهای سرمایهداری در ورزشگاه آزادی رایج است و رسمیت پیدا کرده است؟!
پس بعید نیست در آینده نزدیک، روزی از راه برسد که اکثر بازیکنان همه تیمهای لیگ برتر با خالکوبی وارد زمین شوند! دیگر بگذریم که نه تبلیغات کنار زمین غیر اخلاقی بود و نه خالکوبی غیر اخلاقی است. بحث بر سر وضع ممنوعیتهای ناموجه است؛ ممنوعیتهایی که به نقض غرض منجر میشوند و عملاً در خدمت فراگیرکردن امر ممنوع هستند.