مدتي است افرادی باخرسندي از گراني نفت، توقع بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي کشور را دارند. اما آیا واقعا این توقع درست است .برای درک بهتر این موضوع خوب است بدانیم که:
1- کشورهايي که از اقتصاد تک پايه بهره ميجويند و با فروش نفت امرار معاش میکنند و يا توسعه مييابند ميزان صادرات و واردات آنان به گونهاي است که تمامي کالاهاي مورد نياز و فني خود را به قيمت فروش منابع بين نسلي به دست ميآورند. (از مواد خوراکي گرفته تا صنعتي،)
2- انسجام اروپا بعنوان اتحاديه اروپا، پول ملي يکسان و حرکتهاي منسجم سیاسی واقتصادی آرام آرام آنان را بصورت رقيب جدي اقتصادي و تکنولوژيک و سياسي آمريکا تبدیل نموده به طوري که در سالهاي گذشته حتي در ايران بحث مبادلات با غرب، با تئوري اروپا منهاي آمريکا مطرح ميگرديد.
3- رشد اقتصادی چشم گیر چین وحضور در تمامی بازارهای جهان، چین رابه قطب جدید اقتصادی سیاسی و رقیب دیگر آمریکا در منطقه آسیا مطرح کرده است.
4- هم اروپا هم چین نیازمند به سوخت فسیلی وانرژی برای ادامه حیات درصحنه رقابت وحتی حفظ خود هستندو هم کشورهای تولید کننده نفت نیازمند به فروش آن و ادامه حیات خویش.
باتوجه به مسائل فوق
حرکتهاي سياسي، نظامي، اقصادي آمريکا میبایست به گونهاي شکل می گرفت که بر گلوگاههاي اروپا-چين وتولید کنندگان چنگ بياويزد و با مهار چند جانبه اروپا، چين و آسيا بر کل جهان سيطره نوين داشته باشد و از طرف ديگر با ايجاد بحرانهاي کاذب زمينه اين فشار را چند برابر نمايد.
افزايش قيمت نفت که پيش بيني 100 دلار آن به راحتي در دسترس است، باعث فشار سنگين بر اروپا و چين که بيشترين وابستگي به انرژي رادارند بویژه چین که رشد اقتصادی مطلوبی را بدست آورده است بسيار کارساز بوده به طوري که اتحاديه اروپا و سران صنعتي کاملاً تابع آمريکا گرديده و در عوض آمريکا با کاهش توان برابری دلار در قبال يورو اين حرکت اروپاييان را قدر نهاده است براي درک بيشتر مساله به نکات زير ميپردازيم.
الف- ارايه قيمت نفت بر مبناي دلار است،
ب- خريد اروپا يراي نفت بر مبناي يورو است،
ج- افزايش توان خريد يورو سيدرصد (30 %) بالاتر از دلار،
در نتيجه عملاً به فرض اگر قيمت نفت حتی به صد دلار (100 دلار) برسد خريد آن براي اروپا عملاً هفتاد دلار (70 دلار) خواهد بود.
د- کشورهاي برخوردار از اقتصاد تک پایه منطقه از جمله ايران براي خريد کالاهاي اساسي خود که عمدتاً از اروپا تامين ميگردد بايد از يورو استفاده نمايند.در نتیجه ازدلار بيشتري براي آن هزينه کنند.
ه - اروپا به بهانه افزايش قيمت نفت، قيمت اجناس و مواد اوليه خود را10 تا 40 درصد افزايش داده است. در حقيقت توازنی در اروپا ایجاد شده است، این افزایش قیمت نفت تا وقتی که همراهی با آمریکا باشد مشکلی برای آنان نخواهد بود اما در کشورهای منطقه تورم حاصل از این افزایش در آمد وگرانی خرید کالاهای اساسی از قند وشکر گرفته تا دارو و لوازم منزل ومواد اولیه تولیدات داخل "خود را نشان خواهد داد.
آمریکا برای بدست آوردن این اهرم با طرح مقابله با تروریسم بین الملل وحذف دیکتاتور در عراق حضور نظامی خویش راتوجیه وبا ایجاد بحرانهای کاذب هم استمرار حضور خویش را توجیه وهم بر افزایش قیمت نفت دلیل مناسب ایجاد می کند.
اگر باز دقت کنیم میابیم که تنها دو کشور از افزايش قيمت نفت سود سرشار ميبرند، آمريکا و روسيه.
هر دو توليد کننده نفت و توليد کننده کالاهاي اساسي هستند و آمريکا به علت حضور در عراق و تسلط بر چاههاي نفت اين کشور با چپاول نفت عراق و اکتشافات و استخراج چاههاي نفتي حتي با افزايش توليد بيش از 4 ميليون بشکه در روز و گران فروختن آن ، هم هزینه های لشکر کشی راتامین میکند هم چين و اروپا را کنترل ميکند، هم اجناس اوليه را به کشورهاي توليد کننده نفت گران ميفروشد هم تورم اقتصادي را در کشورهاي حاشيه منطقه افزايش ميدهد و حتي بر همسايگان آنان که خريداران نفت هستند، مثل ترکيه و پاکستان و حتي در آفريقا و با رشد قيمتها فشارهاي لازم اقتصادي را بر دولتهاي مورد نظر وارد ميکند و هرگز نيز حاضر نيست بحران عراق و به زعم آمريکاييها بحران هستهاي ايران پايان يابد، چه" بهانهاي براي حضور و افزايش قيمت لازم است!
دراین غوغای استکبار هوشياري سياستمداران و اقتصاددانان کشور در شرايط کنوني الزامي است . در صورتي که سياستهاي انقباضي اقتصادی از هم اکنون اعمال نگردد با توجه به رشد نقدينگي ناهنجار در کشور شاهد تورم چشمگیر و خسارت جبران ناپذير بر کشور خواهيم بود.
انشاالله عزيزان ما با بودجه بندی بر مبنای یورو نه دلار ودیپلماسی فعال در اوپک برای مبنا قرار دادن قیمت نفت به یورو نه دلار ،توازنی بین خرید وفروش را فراهم نمایند .ودر دراز مدت جهت حفظ توازن تجاری وفرار از بحرانهای سیاسی تفکرایجاد "پول واحد اعضای اوپک "را مد نظر داشته باشند.