۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۱۶۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۳۰-۰۹-۱۳۸۶
کد ۳۱۶۹۲
انتشار: ۱۳:۲۴ - ۳۰-۰۹-۱۳۸۶
تشنج زدایی با یک دشمن سر سخت – شوروی ها – کارساز بود؛ و می تواند برای ایران هم همین طور شود.

به گزارش فردا، نیوزویک در تحلیلی به آینده روابط ایران و آمریکا در دوران پس از ریاست جمهوری بوش پرداخت. این مقاله به قلم ری تکیه و سوزان مالونی از تحلیلگران مسائل ایران نوشته شده است.

آنها در این مقاله با ادعای اینکه رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، باید بعضی اوقات به واشنتگتن هجوم بیاورد؛ مانند هدیه ای معمول. سخنرانی ها و بیانیه های وی درباره هولوکاست، مبارزه طلبی [مقاومت] هسته ای اش موجب ایجاد غضب جهانی علیه سیاست های او شده است.» آورده اند: مهم نیست که آخرین تیر دولت بوش چه باشد؛ اما به هر حال، بیشتر به نظر می رسد که وی "مشکل ایران" را به جانشینانش واگذار کند. خوش بختانه، او [زن/ مرد] با مقدار متنابهی از گزینه ها روبروست که بوش حذف، نگاه و یا رد کرده است.»

این هفته نامه آمریکایی در ادامه مقاله خود ادعا می کند:مطمئنا، ایران یک مشکل پیچیده و گره دار باقی خواهد ماند.

نیوزویک در ادامه می آورد:« البته رئیس جمهور آینده یک امتیاز بزرگ به ارث خواهد برد؛ اینکه او جورج دبلیو بوش نیست، کسی که حتی رئیس جمهور سابق عملگرای ایران، علی اکبر هاشمی رفسنجانی از وی بعنوان "دایناسوری با مغز طوطی" یاد می کند، و این امر، چشم انداز خوبی از گفت و گو را نشان میدهد.
نیوزویک ادامه داده است: چالش این است که از این امتیاز بزرگ چگونه استفاده شود. واشنگتن باید دربیابد که چگونه با قدرت ایران کنار بیاید و سیاست های ناخوشایندش را از بین ببرد. اگرچه مدل روابط حسنه چین و آمریکا بد نیست، اما مثال مناسب تر، تنش زدایی میان اتحاد جماهیر شوروی و ایالت متحده آمریکا بود. زمانی که دو قدرت به کنار هم آمدند، آن هم نه بخاطر ترس دو جانبه (که دلیل رابطه آمریکا و چین بود)، بلکه برای ثبات جهان. البته، ایران امروز، اتحاد شوروی آن موقع نیست.

ری تکیه و سوزان مالونی در ادامه می آورند:« در مورد ایران، اجرای این سیاست بدین معنی است که گفت و گویی همه جانبه که تمام موضوعات مهم را روی میز قرار دهد، شروع خواهد شد. راه حل ها، شامل مجموعه ای از مبادلات و تغییرات.

هفته نامه آمریکایی نیوزویک در ادامه می آورد:« اگر هیچ از یک موارد فوق کارساز نشد؛ دولت بعدی باید آماده اجرای نقشه دوم (B) باشد. امروز تنها نظری که عقیده بوش را تضمین می کند و او موافقش است، حمله نظامی علیه فعالیت های هسته ای ایران است. اما این گزینه، راه حلی همیشگی بر مشکل برنامه هسته ای ایران نیست و یا نمی تواند به ثبات منطقه بویژه عراق کمک کند(که عکس آنرا انجام می دهد).

نقشه بعدی که در صورت نیاز باید عملی شود این است که تهران هسته ای بشود و همسایگانش مطمئنا بیشتر به شرکت در سیاست مهار تشویق خواهند شد. رئیس جمهور بعدی باید به آرامی و سکوت به همسایگان ایران، تضمین های امنیتی غیررسمی داده شود تا ترس آنها بریزد و از باج ایران بپرهیزند! چنین استراتژی موزون و هماهنگی می تواند به واشنگتن کمک کند تا هر اهرم دیپلماسی ایران را رد کند؛ در حالی که دیواری قوی دور آن بکشد.

این هفته نامه در پایان با طرح این ادعا که ایران همچنان به دنبال سلاح هسته ای است می آورد:« حتی آن موقع، دیپلماسی هم مهم باقی می ماند. هر زمان که ایران علامتی دهد مبنی بر اینکه آماده است از انزوا و سرما بیرون بیاید و عاری از سلاح هسته ای باشد! ؛ ایالات متحده آمریکا باید آماده مداخله شود. البته هیچ کدام از اینها آسان نیست. اما ناراحتی فزاینده از شکست دیدگاه بی تاثیر دولت بوش هم ثابت نمی کند که این امر مشکل است.»
ارسال به دوستان
وبگردی