پیام حمایت رهبری از اعتدال و دولت تدبیر و امید

حمایت رهبر معظم انقلاب از شعار «اعتدال» و به ویژه دولت یازدهم در دیدار تازه ی ایشان با مسوولان و کارگزاران نظام از زوایای مختلف در روزنامه های امروز تحلیل و ارزیابی شد.
 
این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز چهارشنبه 18 تیر 1393 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.
 
 
*** حمایت رهبری از اعتدال و دولت یازدهم؛ چرا؟
 
دیدار رهبر انقلاب با مسوولان و کارگزاران نظام در ساعت های پایانی دوشنبه شب موجب شد بسیاری از روزنامه ها دیروز از بازتاب این خبر بازبمانند. امروز اما روزنامه ها جبران کردند و بخش زیادی از خبرها و تحلیل های خود را به سخنان رهبری بویژه حمایت ایشان از دولت اختصاص دادند.
 
روزنامه ی «آرمان» و «آفتاب یزد» در گزارش هایی با عنوان «بنده دولت را تایید و حمایت می کنم» به بارتاب سخنان رهبری پرداختند.
 
آرمان در بخشی از گزارش خود از زبان رهبری نوشت: بنده دولت را تأیید و حمایت می کنم و از همه توانی که در اختیار دارم، برای حمایت از دولت استفاده خواهم کرد و به مسئولان بلندپایه دولت اعتماد دارم...همه این دولت ها دارای نقاط مثبت و نقاط منفی بودند و نقد دولتهای گذشته باید بصورت کارشناسی باشد و نقد در منبرهای عمومی خیلی به مصلحت نیست ... البته درخصوص دولت کنونی نیز هرگونه نقدی، باید منصفانه و محترمانه و دلسوزانه و به دور از هرگونه مچ گیری و اذیت رساندن به دولت باشد.
 
یادداشت های بسیاری نیز در این ارتباط در روزنامه ها منتشر شد. روزنامه ی «ابتکار» در سرمقاله ی خود با عنوان «برسد به دست دلواپسان» با اشاره به انتقادهای تند مخالفان سیاست های فرهنگی دولت نوشت: هم اکنون دولت و ملت هر دو در یک موضع آماج ادبیات نامناسب و حملات تخریبی فرهنگی مخالفان قرار گرفته اند و گروهی که خود را مدعی حفاظت از ارزش های نظام و منویات رهبری می دانند، در ضلع سوم این مثلث قرار گرفته اند تا با گل آلود کردن آب برای سبد خود ماهی بگیرند... اما با این وجود تأکید فراگیر رهبر انقلاب بر اعتماد به مسئولان بلند پایه دولت بی گمان فصل الخطابی برای حاشیه پردازی ها و اتهام افکنی مخالفانی است که از هیچ تلاشی برای تخریب چهره فرهنگی دولت فروگذار نمی کنند و به نام ارزش های انقلاب در جهت نیل به منافع شخصی خود می کوشند... این سخنان بسیار مهم رهبری در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، نشان دهنده تنهایی و بی پشتوانه بودن کسانی است که منافع گروهی خود را بر منافع ملی ارجح می دانند و برای تأمین آن یک لحظه از تلاش و تخریب نمی ایستند.
 
« حسین نقوی حسینی» نماینده ی مجلس نیز در یادداشتی در روزنامه ی آرمان به تحلیل سخنان رهبری در مورد منصفانه بودن نقد پرداخت و نوشت: آنچه مسلم و بدیهی است این که مقبولیت دولت نباید از سوی گروه ها و جریانات منتقد زیر سوال رود. به هر حال دولت توسط ملت انتخاب شده و وظایف و اختیاراتی دارد بنابراین همه باید پشتیبانی کنند تا دولت بتواند در راستای وظایف خود گام بردارد البته باید به این نکته اشاره کرد که این مسئله مغایر با نقد دولت نیست البته مقام معظم رهبری در بیانات خود در رابطه با نقد نیز کلیدواژه های اصلی و مهمی را بیان کردند که توجه به آنها بسیارحایز اهمیت است اولین کلیدواژه، منصفانه بودن نقد است و دیگری مودبانه بودن نقد.
 
این روزنامه همچنین در این ارتباط با « عباسعلی منصوری آرانی» نماینده ی مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی به گفت و گو پرداخت. در بخشی از این گفت و گو از زبان منصوری آمده است: مقام معظم رهبری با توجه به بخشی از نگرش هایی که نسبت به دولت مطرح کرده بودند حمایتشان را از دولت اعلام کردند تا این دولت بتواند از برهه ای که در آن قرار گرفته است به سلامت عبور کند چراکه همه مستحضرند هم به لحاظ داخلی و هم به لحاظ بین المللی در شرایط ویژه ای قرار گرفته ایم و لذا جهت گیری و برنامه های دولت می تواند بسیار تاثیر گذار باشد به همین لحاظ مقام معظم رهبری حمایتشان را اعلام کردند تا دولت بتواند به وعده هایش جامه عمل بپوشاند و هم در سطح سیاست خارجی و هم در عرصه داخلی و فرهنگی که خیلی پیچیدگی ها وجود دارد بتواند کشور را عبور دهد.
 
برخی روزنامه ها نیز بیانات رهبری را پشتوانه یی برای مذاکره کنندگان هسته یی کشورمان دانستند. «حمیدرضا آصفی» سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه در یادداشتی در روزنامه ی «اعتماد» نوشت: این بیانات در درجه اول به مردم کشور آرامش داد و آنان را مطمئن ساخت که مسوولان کشور و از جمله تیم مذاکره کننده هسته یی و دستگاه سیاست خارجی از حمایت کامل ایشان برخوردار است. این سرمایه کمی نبوده و پشتوانه محکمی برای مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران است که اعتماد به نفس آنان را بیش از گذشته بالا خواهد برد. از طرفی دیگر پیام روشنی است تا گروه 1+5 خود را بی جهت به چانه زنی های بیهوده و خواست های غیر متعارف معطل نکنند، زیرا رهبری نظام به روشنی اعلام کردند که تیم مذاکره کننده و جمهوری اسلامی زیر بار خواست های غیرمنطقی نمی رود. از این رو گروه 1+5 لازم است خود را با واقعیات تطبیق دهد و حقوق مشروع جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسد.
 
برخی یادداشت نویسان نیز به بهانه ی بخش دیگری از سخنان رهبری مبنی بر اینکه «اعتدال شعار بسیار خوب و مورد تایید است زیرا افراط همواره محکوم است» بازشناسی مشی اعتدال را محور اصلی یادداشت های خود قرار دادند.
 
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران در سرمقاله ی روزنامه ی «فرهیختگان» از اعتدال به عنوان منشی که با عقل سلیم همخوانی دارد یاد کرد و نوشت: وقتی سخن از اعتدال به میان می آید نیاز است فعالان و کنشگران سیاسی چندان رفتار سیاسی برایشان مهم نباشد؛ به عبارتی وقتی پای مصالح و منافع شخصی، حزبی و جناحی به میان می آید، این فعالان و کنشگران سیاسی اگر قرار است بر مبنای اعتدال رفتار کنند باید این مساله برایشان اهمیت داشته باشد که سیاست هایی اتخاذ شود که با عقل سلیم همخوانی داشته باشد... لذا منافع سیاسی، گروهی و منافع فردی موجب می شود لزوما افراد در چارچوب اعتدال و عقلانی رفتار نکنند بلکه به واسطه مصالح و منافع شان در چارچوبی تند و رادیکال حرکت کنند.
 
«سیدصادق حقیقت»عضو هیات علمی دانشگاه مفید در یادداشتی در روزنامه ی «شرق» به تبارشناسی گفتمان اعتدال در متون دینی اسلامی و فرهنگ سیاسی کشورمان پرداخت.
 
روزنامه ی «جوان» هم از ضرورت تبیین مبنای مفهومی اعتدال گفت و نوشت: اگر قرار است مفهوم اعتدال به عنوان یک راه سوم و در میانه گفتمان اصولگرایی و اصلاح طلبی جای باز کند و یک فرصت برای نظام باشد می بایست از هم اکنون به تئوریزه کردن مبنای اساسی و هسته مرکزی خود بپردازد یا حداقل در حوزه عمل تفاوت رویکرد اعتدالی را با سایر رویکردها پررنگ سازد. نباید اجازه داد برخی مفهوم اعتدال را از درون تهی کرده و نظریات مسموم به رگه های سکولار و اباحی گرایانه را در این قالب به جامعه عرضه کنند. حذف برخی از نیروهای ارزشی از فضای سیاسی کشور با تکیه بر دوری از افراط و تفریط به منزله در معرض خطر قرار دادن کلیت نظام است.
 
روزنامه های منتقد دولت اغلب در بازتاب خبری و تحلیلی این دیدار بر بخش های دیگری از سخنان رهبری متمرکز شدند.
 
روزنامه ی «کیهان» در گزارشی با عنوان «آیت الله خامنه ای اولویت های هسته ای ایران را مشخص کرد» خبر این دیدار را بازتاب داد. «هدف دشمن ایجاد خطای محاسباتی در مسوولان است» بخش دیگری از سخنان رهبری بود که در عنوان گزارش روزنامه ی «سیاست روز» برجسته شد.
 
این روزنامه هچنین در سرمقاله ی خود با عنوان «جنگی که مقرون به صرفه نیست» بازتاب جهانی بخشی از سخنان رهبری مبنی بر اینکه «حمله نظامی آمریکا یا رژیم صهیونیستی به ایران مقرون به صرفه نیست» را نشان دهنده ی تاثیر مواضع و سخنان ایشان در میان رسانه ها و تحلیلگران غربی دانست و با اشاره به توانمندی نظامی کشورمان و ضعف و آسیب پذیری های نظامی غرب و اسراییل به رغم قدرت نظامیشان نوشت: آمریکا برای ماندگاری رژیم صهیونیستی شاید دست به هر کاری بزند و یکی از دست به هر کاری زدن ها این است که تل آویو را از جمهوری اسلامی ایران بترساند که در صورت هر خطایی همان خواهد شد که فرمانده کل قوا فرمودند؛ تل آویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد.
 
 
 
***وین در انتظار وزیران خارجه ی 1+5
 
انتشار خبر احتمال سفر وزیران امور خارجه ی کشورهای 1+5 به وین در روز جمعه امیدها نسبت به دستیابی به توافق فراگیر هسته یی را افزایش داده است؛ مساله یی که روزنامه های امروز در قالب یادداشت هایی به آن پرداختند.
 
روزنامه ی اعتماد در یادداشتی در این ارتباط از امکان تکرار الگوی تعامل ایران و کشورهای 1+5 در توافق دو طرف در 2013 گفت و نوشت: اگر توافق موقتی که در نوامبر 2013 میان دو طرف به امضا رسید را چون یک الگو در نظر بگیریم، در میان یک سلسله گفت وگوهای فشرده دوجانبه و چندجانبه، تنها زمانی دورنمایی برای توافق پدید آمد که جواد ظریف و شش همتایش به شکل جدی و فیس تو فیس، وارد چالش مذاکره شدند و توانستند با چانه زنی های زیاد و استفاده از قدرت مانور خود، طلوع پایتخت ها را با آفتاب توافق جشن بگیرند. آن الگو، اکنون نیز قابل تکرار است. تنها 10 روز تا پایان عمر «توافق موقت» باقی است و در این 10 روز نفس گیر دو طرف یا باید «ختم توافق» را اعلام یا جشنی برپا کنند که در آن از «توافق جامع» رونمایی می شود و می تواند آغاز دوران تازه یی در رابطه ایران و قدرت های جهانی باشد.
 
اعتماد در ادامه از امکان دستیابی به توافق در نتیجه ی سفر «جان کری» وزیر امور خارجه ی آمریکا گفت و نوشت: اگر این سفر که می توان آن را ماموریت «احیا» نامید، انجام شود و کری جمعه در وین باشد، آن وقت خیلی دور از انتظار نیست که کریدور پروازی پایتخت اتریش، قرق هواپیماهایی شود که وزرای خارجه پنج کشور دیگر را هم به میز مذاکره می رساند. روزهای دشوار هر هفت وزیر تازه آغاز شده است؛ آنها باید در 10 روز به سه اختلاف بزرگ برای همیشه پایان دهند؛ «سانتریفیوژها و ظریفت غنی سازی در خاک ایران»، «تاسیسات فردو و نطنز» و «رآکتور آب سنگین اراک» .کار دشواری به نظر می رسد اما اگر سنگ اختلاف اول را بردارند، آن وقت این دیوار آسان فرو خواهد ریخت و پشت آن، آفتاب توافق دوباره می تابد.
 
روزنامه ی «مردم سالاری» هم در سرمقاله ی خود از لزوم به ثمر رسیدن توافق هسته یی برای ایران و آمریکا گفت.
 
مردم سالاری با اشاره واکنشی بودن جامعه ی ما نسبت به روابط خارجی، تاخیر در امضای توافقنامه را موجب عکس العمل های منفی جامعه نسبت به آن دانست و با اشاره به تاثیر عملکرد احمدی نژاد در ایجاد تقابل با غرب و افزایش انتظار غربی ها نوشت: اینک اگرچه آقای روحانی با گفتمان جدیدی وارد صحنه شده است و تیم مذاکره کننده تغییر کرد ه اند اما میراث دولت قبل هنوز وجود دارد و بر این اساس باید دولت ایران انعطاف بیشتری به خرج دهد.
 
مردم سالاری همچنین با اشاره به اهمیت توافق هسته یی با ایران برای اوباما از منظر رقابت های انتخاباتی نوشت: در صورت انعطاف دو طرف و امضای موافقتنامه جامع بین ایران و غرب، وضعیت برد- برد شکل می گیرد و همین امیدواری ها را برای رسیدن به این وضعیت بیشتر می کند.
 
 
 
***افغانستان و چالش بی اعتمادی به نتایج انتخابات
 
واکنش تند «عبدالله عبدالله» به نتایج مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و ادعای تشکیل دولت موازی خطر بی ثباتی در این کشور را افزایش داده است؛ موضوعی که نگرانی جامعه ی جهانی بویژه کشورهای همسایه ی افغانستان را برانگیخته است. بخش زیادی از یادداشت امروز روزنامه ها به این موضوع اختصاص داشت.
 
روزنامه ی «جمهوری اسلامی» در سرمقاله ی خود با عنوان «رمزگشایی از بحران افغانستان» از خطر تجزیه ی افغانستان گفت و نوشت: تردیدی نیست که افغانستان درحالی که کشور واحد است نمی تواند دو حکومت داشته باشد. از یکطرف کمیسیون انتخابات، و به عبارت روشن تر دولت فعلی با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری نشان داده است که مصمم است حاکمیت را به «اشرف غنی احمدزی» بسپرد و از طرف دیگر، عبدالله می گوید حکومت دیگری تشکیل خواهد داد. این وضعیت فقط درصورتی می تواند تحقق یابد که افغانستان تجزیه شود. خطر تجزیه، چیزی است که این روزها توسط صاحبنظران گوشزد می شود و البته اقدامات طالبان نیز به آن دامن می زند. با احتساب طالبان و دو جناح رقیب و مدعی پیروزی در انتخابات افغانستان، اکنون حاکمیت این کشور حداقل سه مدعی دارد.
 
جمهوری اسلامی در ادامه از اهداف پشت پرده ی آمریکا در افغانستان گفت و نوشت: تلاش وزیر خارجه آمریکا برای ورود به بحران انتخاباتی افغانستان، این گمانه زنی را تقویت می کند که خطر تجزیه این کشور با هدف مشخصی مطرح شده است. هدف اینست که وزیر خارجه آمریکا خطر تجزیه را به دکتر عبدالله گوشزد کند و مسئولیت ها و عواقب آن را نیز متوجه او بداند تا از این طریق او را وادار به نوعی سازش با دریافت سهمی از قدرت نماید و حاکمیت را به ˈاشرف غنی احمد زیˈ بسپارد، پیر مردی که به صحنه انتخابات آورده شد تا جایگزین ˈکرزیˈ مهره کنونی آمریکا شود و حمایت دولت کرزی از وی نیز اینگونه رمزگشائی می شود.
 
روزنامه ی آفتاب یزد اما از تفاوت نداشتن عبدالله و احمد زی برای آمریکا گفت. این روزنامه در یادداشتی با عنوان «عبدالله و احمد زی از منظر آمریکا» با اشاره به رویکرد مثبت این دو نفر نسبت به آمریکا و موافقت تلویحی آنها با امضای توافقنامه ی امنیتی با این کشور نوشت: برای آمریکا تفاوتی نمی کند که کدامیک از آنها رییس جمهوری افغانستان شوند.
 
روزنامه ی شرق هم در سرمقاله ی خود از اهداف پشت پرده ی کرزای گفت و نوشت: روز گذشته، «عبدالله عبدالله» اعلام کرد قصد دارد با پشتوانه رای مردم، حکومت موازی تشکیل دهد اما پس از تماس تلفنی جان کری و اوباما، تصمیم گرفت تا زمان سفر کری به کابل و رایزنی با طرفین مناقشه، این امر را به تعویق بیندازد. اگر «کری» بتواند این دو کاندیدا را به توافق برساند، می توان به عبور از این بحران امیدوار بود در غیر این صورت، بحران مشروعیت حکومت آینده افغانستان، خود را نشان خواهد داد. اینکه کرزای علاقه مند به پیروزی عبدالله در انتخابات نبود، یکی از موضوعاتی است که زیاد شنیده می شود اما به نظر می رسد، برای او مهم نبود چه کسی رییس جمهور بعد از وی شود! آنچه برای رییس جمهور فعلی اهمیت داشت، ورود افغانستان به بحران و از میان رفتن مشروعیت انتخابات بود تا در سایه مسایل پس از آن، مردم بار دیگر به سوی کرزای رفته و او را به قدرت بازگردانند. نبود مشروعیت برای رییس جمهور آینده به مفهوم ناتوانی او در حل مشکلات اقتصادی، معیشتی، اشتغال، مساله طالبان، مواد مخدر و مسایل پیچیده دیگر افغانستان خواهد بود و این مساله یعنی فقط کرزای می تواند از عهده مدیریت افغانستان برآید و بس. آنچه در صحنه امروز افغانستان در جریان است، حاصل این نوع تفکر و نگرش به مسایل است.
 
 
 
***تبلیغات افسارگسیخته در صدا و سیما
 
سال ها است سریال های مناسبتی در ایامی چون نوروز و ماه رمضان میهمان خانه ی شهروندان ایرانی است؛ شهروندانی که ساعتی از عمر گرانبهای خود را صرف می کنند تا گرد خستگی از تن بزدایند و شاید چیزی هم یاد بگیرند، اما ...
 
پخش افراطی آگهی در میان سریال ها و برنامه ها یکی از مسایلی است که در سال های گذشته حق و وقت مخاطبان رسانه ی ملی را ضایع کرده است؛ موضوعی که روزنامه ی مردم سالاری در یادداشتی آن را ناشی از محوریت داشتن درآمد زایی در رویکردهای صدا و سیما دانست.
 
مردم سالاری در گزارش خود با اشاره به تکرار ادعای کمبود بودجه از سوی مسوولان صدا و سیما نوشت: در حال حاضر می توان به جرات گفت که اکثر برنامه های تولیدی که روی آنتن های مختلف تلویزیون می روند جنبه تبلیغاتی دارند و به نوعی رپرتاژ آگهی هستند. از یک برنامه قدیمی ورزشی گرفته تا سریال ماه رمضان، از برنامه آشپزی تا جنگ های سرگرمی تقریبا همه تبدیل به آگهی هایی شده اند که کمی هم برنامه نشان می دهد. اینکه این اتفاق خوب است یا بد را باز هم می توان به مسایل کارشناسی و تخصصی سپرد اما این سوال کماکان بی جواب است که پس با این وجود، کمبود بودجه به آن شدت کمی عجیب به نظر می رسد آن هم در حالیکه حجم آگهی های بازرگانی به حدی است که به نظر از حد استاندارد خود فراتر رفته باشد. امیدواریم به کسی برنخورد اما اگر لوگوی شبکه ها نباشد شاید نتوان تشخیص داد که یکی از شبکه های قوطی کبریتی ماهواره ای است که دائم اجناس بنجل تبلیغ می کنند یا تلویزیون خودمان. این اتفاقی است که رخ داده اما چرا این حجم از تبلیغات کمکی به بهبود وضع مالی صدا و سیما نمی کند که بی پولی اش حتی از ماندن یا نماندن کارلوس کی روش هم مهمتر شده!