۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۴۵۰۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۷-۱۱-۱۳۸۶
کد ۳۴۵۰۵
انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۷-۱۱-۱۳۸۶

سفر به بلندترين پايتخت دنيا

على اصغر نادرى

آنچه كه در پى مى آيد شرح سير و سفرى به بلندترين پايتخت دنيا در سلسله ارتفاعات «آند» در آمريكاى جنوبى است.

پس از يك سفر ۲۴ ساعته كه به صورت تهران- دمشق- پاريس ـ كاراكاس (ونزوئلا) ـ ليما (پرو) انجام شد، از فرودگاه ليما به سمت لاپاز پايتخت بوليوى پرواز كرديم.

بوليوى يكى از كشورهاى فقير آمريكاى لاتين است كه به دريا راه نداشته و همسايگان آن آرژانتين، شيلى، برزيل، پاراگوئه و پرو است. اين كشور داراى يك ميليون و ۹۸ هزار و ۵۸۱ كيلومتر مربع وسعت و حدود ۹‎/۶ ميليون نفر جمعيت است كه ۹۵ درصد آن مسيحى هستند. پايتخت ادارى و محل استقرار قوه مجريه و مقننه اين كشور شهر لاپاز (LA PAZ) و پايتخت رسمى و مقر قوة قضائيه آن شهر ساكره (SUCRE) است. زبان رسمى مردم، اسپانيايى و زبان هاى بومى است. بوليوى در سال ۱۸۲۵ ميلادى از اسپانيا مستقل شد. اين كشور پيش از استعمار اسپانيا جزو امپراتورى اينكا در آمريكاى جنوبى بود و در سال ۱۵۳۸ ميلادى تحت سلطه استعمار اسپانيا درآمد. در اين دوران غارتگران اسپانيايى به استخراج معادن بوليوى شدت بخشيده و به مدت سه قرن آن كشور را تحت سلطه خويش داشتند، تا اين كه در سال ،۱۸۰۹ با همت آزاديخواه معروف آمريكاى جنوبى «سيمون بوليوار»، انقلاب بر ضد اسپانيا آغاز شد و در سال هاى ۶ـ۱۸۲۴ انقلابيون به تدريج بر تمام خاك بوليوى و قسمت هايى از كشورهاى شيلى، برزيل، پاراگوئه و آرژانتين مسلط شدند و به نام بوليوار نام كشور خود را بوليوى گذاشتند. از اين زمان به بعد تاريخ كشور بوليوى آغاز شد و در زمان كمتر از ۲۰۰ سال حدود ۲۰۰ كودتا در اين كشور روى داده و با بى تدبيرى سران اين كشور بعد از استعمار و جنگ هاى متعدد با همسايگان، مناطق مهمى از كشور بوليوى به دست شيلى، برزيل و پاراگوئه افتاد و ارتباط اين كشور با درياهاى آزاد هم به دليل الحاق مناطق ساحلى آن به كشور شيلى، قطع شد.
فرودگاه ال التو

پس از حدود ۲ ساعت پرواز هواپيما در فرودگاه شهر (ال التو) به زمين نشست. اين شهر در زبان اسپانيولى به معناى بلندترين، شهرت داشته و در ۱۶ درجه و ۳۰ دقيقه جنوبى نسبت به خط استوا و ۶۸ درجه و ۸ دقيقه غربى نسبت به نصف النهار گرينويچ قرار دارد.

در آمارگيرى سال ۲۰۰۱ جمعيت اين شهر حدود ۶۴۹ هزار و ۹۵۸ نفر برآورد شده است كه به لحاظ دشت وسيع پيرامون آن داراى رشد قابل توجهى مى باشد، امرى كه براى شهر لاپاز با وجود ناهموارى ها، محدوديت ايجاد كرده است. در همين راستا شهر ال التو به لحاظ رشد سريع اقتصادى و صنعتى از سوى مقام هاى محلى به پايتخت اقتصادى بوليوى ناميده شده است.

اين شهر با ۴۱۵۰ متر ارتفاع از سطح دريا در واقع بلندترين شهر دنيا است كه اگر فلات تبت با ارتفاع حدود ۴۸۰۰ متر بلندترين فلات دنيا به شمار مى آيد، مهم ترين شهر آن فلات يعنى لهاسا (Lhasa) در ارتفاع ۳۶۵۰ مترى واقع شده است.

علت وجود فرودگاه شهر لاپاز در اين مكان و سرويس دهى آن براى هر دو شهر (ال التو و لاپاز) ظاهراً به اين دليل بوده است كه امكان ساخت فرودگاه در لاپاز وجود نداشته و با ساخت آن در «ال التو» مردم هر دو شهر به راحتى از آن استفاده مى كنند.

لاپاز

شهر لاپاز به لحاظ جغرافيايى در ۱۶ درجه و ۳۰ دقيقة جنوبى نسبت به خط استوا و ۶۸ درجه و ۸ دقيقه غربى نسبت به نصف النهار گرينويچ قرار داشته و داراى ۴۷۰ كيلومتر مربع مساحت است. طبق برآورد سال ۲۰۰۶ ميلادى، يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر در آن زندگى مى كنند. اين شهر در دره رودخانه «چكويپو» و در ارتفاع حدود ۳ هزار و ۶۰۰ مترى از سطح درياهاى آزاد واقع شده و در حقيقت بلندترين پايتخت جهان است. لاپاز به ناهموارى هاى بسيار غيرعادى، فرهنگ سنتى، بازارهاى منحصر به فرد و به بانوى صلح ما نيز مشهور است.

فشار هوا در اين شهر به لحاظ ارتفاع زياد از سطح درياهاى آزاد زياد و ميزان اكسيژن در آن كم است، لذا تنفس كردن در آن كمى مشكل است. به طور كلى در مناطق داراى ارتفاع كم به علت وجود اكسيژن فراوان نسبت گلبول هاى قرمز خون كم شده و همين اتفاق آنها را در مسافرت به مناطق كوهستانى دچار مشكل مى كند. در ارتفاع زياد غلظت اكسيژن پائين مى آيد و كسانى كه تعداد گلبول هاى قرمز خونشان با غلظت هواى نواحى پست متناسب است، نمى توانند در آنجا به راحتى تنفس كنند، روى همين اصل و براى تحمل بهتر فشار بالاى هوا، قرصى به نام «سوخارچى» در دسترس مسافران قرار مى دهند تا در صورت وجود هرگونه مشكل از جمله سردرد از آن استفاده كنند. از سوى ديگر متوسط درجه حرارت در اين شهر در فصل زمستان حدود ۱۵ درجه سانتيگراد و در فصل تابستان، حدود ۲۲ درجه سانتيگراد برآورد شده است. به لحاظ ارتفاع زياد اين شهر از سطح دريا هوا تقريباً در تمامى فصل سال كمى سرد است و معمولاً در ۲۴ ساعت از نوسان زيادى برخوردار است و بارندگى در آن بيشتر از ماه هاى نوامبر تا مارس، فرود مى آيد.

قبل از رسيدن به لاپاز نيز شنيده بودم كه تنفس كردن در اين شهر مشكل و سردرد ها و تپش قلب هاى غيرمنتظره اى امكان دارد به انسان دست دهد و قبلاً نيز خوانده بودم كه فدراسيون جهانى فوتبال (فيفا) برگزارى مسابقه هاى فوتبال در اين شهر را به دليل ارتفاع زياد آن و در نتيجه مشكلات تنفسى بازيكنان ممنوع اعلام كرده بود و حتى تيم فوتبال برزيل به دليل ارتفاع زياد اين شهر در مقابل تيم فوتبال بوليوى متوقف شده بود.

لاپاز شهرى است كه حداقل قسمت مركزى آن حركت به سمت شهرهاى در حال پيشرفته را آغاز كرده است هر چند كه در آينده بافت سنتى شهر و خيابان هاى آن مشكل اساسى و سدى در برابر پيشرفت آن خواهد بود. غالب خيابان هاى لاپاز يك طرفه و بعضاً تنگ مى باشد. (معضلى كه گريبانگير تهران و اغلب شهرهاى ايران هم است). جالب است بدانيم تنگى خيابان ها باعث نشده كه رانندگان در اين خيابان ها آرامش خود را از دست بدهند و صبر و حوصله آنها قابل توجه مى باشد. انگار همانند پايتخت نشينان تهرانى كسى عجله اى ندارد و شايد اتومبيل هاى اين ها بوق ندارند! از سوى ديگر در مدت هر چند كوتاه حضور در اين شهر هيچ گاه نديدم دو نفر با هم دعوا كنند و يا پليس براى فيصله دادن به درگيرى آنها وارد معركه شده باشد.

در اين شهر اتوبوس هاى حمل و نقل عمومى بسيار قديمى هستند و زمان زيادى از عمر آنها مى گذرد. درست تصور كنيد اتوبوس هاى قديمى خودمان همانند شمس العماره، اتوبوس هاى دوطبقه و. . . را كه يادشان بخير باد! از سوى ديگر تاكسى سرويس هاى آنها نسبتاً مناسب بودند و جديد.

اگرچه شهر بر دامنه ارتفاعات هم گسترش يافته است ولى وجود خيابان هاى متعدد در دامنه ارتفاعات سبب شده است تا همانند حومه شهر كاراكاس، با مشكلات عجيب خدمات رسانى مواجه نشوند. نوع غالب مصالح ساختمانى به كار رفته در آنها آجرهاى سفالى و قرمز رنگ است. به جز بافت مركزى شهر كه در سطحى هموار وجود دارد و آپارتمان هاى چندين طبقه از جمله هتل هاى بلندمرتبه در سطح آن بنا شده اند بقيه ساختمان ها بويژه در دامنه ارتفاعات عموماً به صورت دوطبقه ساخته شده اند. در برخى از نقاط شهر نيز وجود برخى سازه هاى جديد همانند پل هاى مرتفع، بلوار ها و بزرگراه ها نيز مشاهده مى شود.

دستفروشى

يكى از جلوه هاى رايج و عمومى شهر لاپاز وجود دستفروش هاى متعدد آن است و اين موضوع در اغلب نقاط شهر بويژه ميدان سان فرانسيسكو و خيابان هاى منتهى به آنها به چشم مى خورد، به گونه اى كه برخى از خيابان هاى شهر بر روى وسايل نقليه كاملاً بسته شده و در وسط خيابان بساط فروشان، بساط خويش را پهن نموده اند و با قيمتى نازلتر از مغازه ها، به كسب روزى مى پردازند. جالب است كه بدانيم مغازه دار ها هم نه تنها با آنها كارى ندارند بلكه در برخى مواقع به آنها كمك هم مى كنند. درست مقايسه كنيد با تهران خودمان كه مغازه دار ها نه تنها اجازه نمى دهند دستفروشان بساطى جلو مغازه آنها پهن كنند بلكه حتى پا را از گليم خود نيز جلوتر نهاده و در وسط خيابان هم با گذاشتن صندلى، سطل زباله و. . . جلو پارك اتومبيل ها را هم مى گيرند!

كمبود موتوسيكلت

در اين شهر به لحاظ وجود تعداد بسيار اندك موتو سيكلت آرامشى خاص بر آن حكمفرماست. امرى كه در تهران به صورت معضل غيرقابل كنترلى در آمده است.

كليسا

يكى از بناهاى بسيار باشكوه و مجلل در كشورهاى مسيحى كليسا مى باشد كه با تزئينات ويژه اى بخصوص در داخل آن آذين شده است. در پايتخت كشور بوليوى يعنى شهر لاپاز نيز دو كليساى بسيار بزرگ و البته قديمى، به فاصله حدود يك كيلومتر از يكديگر، به نام هاى سانفرانسيسكو (San francisco)، در ميـدان سانفرانسـيسكو و ديگـرى كليساى موريلو (murillo) در ميدان استقلال و جنب كاخ رياست جمهورى آن كشور، وجود دارد كه نظر هر توريست را به خود جلب مى كند. در داخل اين كليسا ها انواع مجسمه هاى گوناگون و طلاكارى شده و تمثال هاى نقاشى شده حضرت عيسى(ع) و حضرت مريم(ع) و... وجود دارد كه به زيبايى تمام زينت بخش اين بنا ها شده اند.

منبع: ایران
 
ارسال به دوستان
وبگردی