عصرایران - کتاب های تاریخ دوران دبستان را همه به یاد داریم که در آن ، سلسله های حکومتی در ایران یکی پس از دیگری معرفی می شدند. نقطه مشترک همه این سلسله ها، "علت انقراض"شان بود که با چنین ادبیاتی توضیح داده می شد: در سال های آخر این سلسله، مردم از حکومت ناراضی بودند و به همین دلیل در برابر دشمن خارجی که اتفاقاً زیاد هم قوی نبود، نایستادند و حکومت سقوط کرد.
هاشمی رفسنجانی در سخنان اخیر خود، نکته بسیار مهمی را بیان کرده است؛ بخوانید: «اما اگر دل مردم عراق با حکومت بود اینها نمی توانستند این موفقیت ها را
کسب کنند و شهری مثل موصل را با آن جمعیت و قدمت زیاد به تصرف خود درآورند
یا تکریت را در اختیار بگیرند.»
واقعیت هم همین است. بدیهی است که مردم عراق داعش را دوست ندارند اما نارضایتی های عمومی در جامعه عراق از عملکرد مسوولان آن کشور باعث شد یک نیروی مهاجم خارجی، ولو با نیروی اولیه اندک، بتواند وارد کشور شود و بخش های زیادی از آن را به تصرف خود در آورد.
در سوریه هم اگر حکومت اسد، رفتاری مبتنی بر حفظ حقوق عمومی داشت، جرقه های اولیه اعتراضات شکل نمی گرفت و شعله ور نمی شد تا کشورهای غربی و عربی، با سوء استفاده تمام از وضعیت داخلی سوریه ، آن را به عرصه تاخت و تاز تروریست ها تبدیل کنند.
هم باید از تاریخ عبرت گرفت و هم از آنچه در اطراف مان می گذرد. کشورها وقتی شکست می خورند یا حداقل آسیب های جدی می بینند که مردمانشان از حکومت های خود ناراضی باشند. خطای راهبردی که حاکمان می توانند مرتکب شوند این است که رضایت عمومی را فروگذارند و رضایت گروه های خاص را به عنوان حامیان اصلی حکومت بر آن اولویت دهند. این خطایی بود که اسد در سوریه مرتکب شد و همه تمرکزش را بر روی ارتش و حزب بعث گذاشت و تنها زمانی دیگران را دید و انتخابات را از حالت تک حزبی خارج کرد که نیمی از کشورش به دست مخالفان و تروریست ها افتاده بود.
ایجاد نارضایتی می تواند از جانب خود حکومتگران باشد یا توسط گروه های پرنفوذی که ادعای طرفداری از حکومت و ارزش های آن را دارند صورت گیرد. این ها همان افراطی هایی هستند که با سخنان و عملکردهایشان، نه تنها موجب آزار مردم می شوند، بلکه هزینه های حکومت را نیز بالا می برند.
هاشمی رفسنجانی در سخنان اخیر خود گفته است: «هر انقلابی در فردای پیروزی خود گرفتار تند روها و افراطی ها و هیجانات می شود که اگر مهار نشوند چه بسا اصل انقلاب را تهدید کند. ما نیز در ابتدای انقلاب گرفتار همین جریانات شدیم که اگر مهار نشده بودند نقشه های تجزیه خواهانه و تفرقه افکنانه بسیاری در سر داشتند اما با درایت امام و یاری همراهان خوب ایشان و همکاری مردم اوضاع عادی شد و به نیروهای افراطی مجال داده نشد... افراط به نفع هرج و مرج طلبان است و نباید اجازه داد در میان شیعیان نیز افراطی گری رواج پیدا کند.»
واقعیت نیز همین است. افراطی گری دینی ، نتیجه قرائت نادرست از دین است و می تواند هم در مسیحیت رخ دهد هم در اسلام،هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنت. نتیجه هر افراطی نیز نارضایتی مردم است. کسانی که امروز در ایران با ادعاهای مذهبی و انقلابی راه افراط می پیمایند، بر مردم سخت می گیرند و با این کارها، بر نظام تحمیل هزینه می کنند، یا دشمنانی در لباس دوست اند یا دوستان نادان.
جمهوری اسلامی، نه بر اساس توان نظامی و موشک های دور و نزدیک بردش، پا برجاست نه به واسطه اقتصادش و نه به خاطر حمایت قدرت های جهانی. آنچه این نظام را نگه داشته، پشتوانه مردمی اش است کما این که در طول 8 سال دفاع مقدس ، این نیروهای مردمی بودند که گاه حتی با دستان خالی و سلاح های ابتدایی در برابر متجاوزان تا بن دندان مسلح ایستادند و نظام و کشور را حفظ کردند.
دلسوزان نظام باید موضوع "افراطیون ناراضی ساز" را به عنوان خطر و تهدید استراتژیک برای نظام جمهوری اسلامی ایران جدی بگیرند و نگذارند این افراد و جریان ها، حائل بین مردم و نظام شوند. اگر خدای ناکرده،فردا خطری از بیرون کشور را تهدید کند،همین مردم هستند که باید از کشور و نظام دفاع کنند،نه اندک افراطیونی که دوست دارند همه را تکفیر کنند.
جالب است کسانی که دیگران را به زور می خواهند به بهشت ببرند خود معلوم نیست بهشتی باشند
عکسی در همین سایت بود که داعشی ها شخصی را برای شرکت نکردن در نماز جمعه شلاق می زدند (حالا آزار دادن یک انسان با شلاق و شکنجه به بهانه بهشت چه حکمی دارد؟)
عده ای بسیار کمی هر روز به بهانه حجاب و عفاف می خواهند عقاید خود را بر مردم تحمیل کنند که خود این باعث نارضایتی مردم از دولت و نظام شده و اگر جلوی این رفتارها گرفته نشود ملت دلسرد خواهند شد.
اگر آنها الگو قرار نمیگیرند حتما الگوی مناسبی برای جامعه و مردم نبودند ...
افرین که حرف دلمون رو زدی
این خدا بود که اسلام با نیروی به ظاهر ضعیف رو بر نیروی به ظاهر قوی چیره کرد
شما هم عبرت بگیرید و به سمت خدا و قران ودستور خدا برید نه ترس از تحریم وقدرت پوشالی غرب
اما چه حیف که بسیاری از همین افراطیون کارهاشون رو به نام م مردم تموم میکنن.
صداوسیما یک رسانه افراطی شده
چرا فکر نمی کنی و حرف میزنی
شما که اربابتون سالهاست میخواد ی نیروگاه اتمی راه بندازه و ازمون پول گرفته ولی ی لامپ کم مصرف هم نتونستیم باهاش روشن کنیم
باشد که گوش شنوایی باشد
داستان دوستی خاله خرسی می افته
تمام روز چشت رو ساپورت دخترا و زناست
اخر شب هم میای کامنت میذاری که ازادی باید باشه
اونا هم مثل خواهرای ما هستن
دیگه حرفی واسه گفتن ندارم خیلی حرف توی این خط هست!
تشکر از قلم خوبتون، دکتری مدیریت
"معماری کلان کشورها و حکومت ها، طرح های تجزیه کشورها بخصوص در منطقه خاورمیانه ، نتایج مطالعات آینده پژوهی و... مداخله های پنهان و آشکار برخی کشورها با محوریت آمریکا و غرب بدور از هرگونه توهم توطئه"
همه این مواردی که ذکر کردید زمانی موفق و موثر هستند که
" رضایت و پشتوانه مردمی وجود نداشته باشد"
شما هر طرح نویی هم که در اندازید تا رضایت و طلب مردم را در پی نداشته باشد بازهم شکست خواهد خورد.
اینجا اولین موضوعی که به ذهن متبادر می شود بحث خطر حمله نظامی و در عوض، مسلح کردن مردم عادی در قالب سربازی اجباری یا بسیج عمومی و این دست عنوانین است. اما نکته اینجاست که خود همین قسم اقدامات هم، به نوبه خویش از یک برداشت افراط گرایانه و غیرامروزی ناشی شده است. نکته اصلی اینجاست که در دنیای نظامی گری مدرن و حرفه ای و با وجود دو ارگان نظامی بزرگ و مستقل در کشور و گذشت بیش از دو دهه از پایان جنگ، چرا کماکان نظام باید برای دفاع نظامی چشم به مردم عادی داشته باشد؟ آیا این همه هزینه باید برای ارگان های نظامی پرداخت شود که آخر سر تا هر حادثه ای پیش آمد به مردم عادی یک کلاش و چهار روز آموزش بدهند و ایشان بروند از کشور دفاع کنند؟ آن هم در مقابل ارتش های حرفه ای تا بن دندان مسلح!؟
"کشورها وقتی شکست می خورند یا حداقل آسیب های جدی می بینند که مردمانشان از حکومت های خود ناراضی باشند"