۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۴۷۳۶۵
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۹ - ۰۱-۰۵-۱۳۹۳
کد ۳۴۷۳۶۵
انتشار: ۱۵:۰۹ - ۰۱-۰۵-۱۳۹۳

ماجرای فرزند غصبی از زبان پدر واقعی!

او از دایی مرتضی می خواهد طبق قول و قرارهای گذاشته شده، فرزندش را به وی و مادر بی قرارش که به خاطر دوری از فرزند به مشکلات روحی مبتلا شده، بازگرداند اما با این جمله دایی خائن در امانت روبرو می شوند ˈمرتضی طبق مدارک مستند، فرزند ماستˈ.
ایرنا: 52 ساله و جانباز 30 درصد دفاع مقدس است، در پی اعلام شماره تلفن های گروه اجتماعی برای طرح مسائل و مشکلات ایثارگران و جانبازان با این گروه تماس گرفته است.

صدایش غم دارد، تند تند حرف می زند تا به اصل مطلب برسد.

خانم خبرنگار من .... هستم، مشکل مرا منتشر کنید تا همه بدانند مبادا ثوابی کنند که کباب شوند، مبادا برای به دست آوردن دل یک انسان دل خود و خانواده اشان را بسوزانند و مبادا زندگی را به کام همسر و فرزندان خود تلخ کنند برای اینکه یک انسان را از تصمیم به کشتن خود منصرف کنند.

آه می کشد و از بلایی که از 15 سال پیش دامنگیر او و خانواده اش شده، می گوید.

از اینکه برادر همسرش به خاطر قطع امید پزشکان از فرزند دار شدن همسرش، کاملا ناامید اقدام به خودکشی می کند، از اینکه وجدان و حس انساندوستی او اجازه نمی دهد که کانون گرم این خانواده با مرگ یکی از آنها از هم بپاشد.

این جانباز در حالی که با لهجه شیرین آذری سخن می گفت و دلش می خواست زودتر درباره جگر گوشه اش صحبت کند، از فرزند 17 ساله اش می گوید که وقتی فقط دو سال داشت به دایی و زن دایی اش سپرده شد اما حالا جوان برومندی شده است به نام مرتضی .

این پدر دردمند که در لابلای صحبتهایش می توان محبت و عاطفه پدرانه را با همه وجود احساس کرد، از تصمیم خود و همسرش می گوید، از اینکه راضی می شوند به خاطر رضای خدا «مرتضی» را برای مدت سه تا چهار سال به خانواده دایی او بسپارند، غافل از اینکه این زوج از خدا بی خبر نقشه هایی شوم در سر داشته اند.

وی و همسرش با این امید که خداوند به این زن و شوهر فرزندی عطا خواهد کرد، راضی می شوند، به خاطر خشنودی خداوند و بنده او ، کودک شیرین زبان خود را نزد دایی و زن دایی گذاشته تا آنها با نگهداری موقت از او به آرامش نسبی دست پیدا کنند و کمی از مشکلات زندگی آنها رفع شود.

پدر مرتضی که دلش برای دیدن روی فرزند بسیار تنگ شده است به این جا که می رسد، بغض راه گلویش را می بندد و از زمانی صحبت می کند که دلبندش را به مدرسه می فرستند اما او همچنان از واقعیت زندگی خود بی خبر است.

در این زمان است که او از دایی مرتضی می خواهد طبق قول و قرارهای گذاشته شده، فرزندش را به وی و مادر بی قرارش که به خاطر دوری از فرزند به مشکلات روحی مبتلا شده، بازگرداند اما با این جمله دایی خائن در امانت روبرو می شوند ˈمرتضی طبق مدارک مستند، فرزند ماستˈ.

تهیه شناسنامه جعلی

این پدر رنج دیده وقتی صراحت گفته های دایی مرتضی را می بیند بر آن می شود تا به جزییات مساله بپردازد و اینگونه می شود که از ماجرای استشهادیه محل و اقدام آنها برای تهیه شناسنامه جعلی برای مرتضی مطلع می شود.

طبق محتویات شناسنامه، اکنون به نادرست دایی و زن دایی مرتضی، والدین او هستند، والدینی که به ناحق نام پدر و مادر بر آنها نهاده شده است.

پدر مرتضی تصمیم می گیرد برای احقاق حق خود به دادسرا مراجعه کند اما وقتی با گریه، زاری و التماس پدر و مادر غیر واقعی مرتضی و قسم های آنها برای جدا نکردن کودک روبرو می شود، باز تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار گرفته و با این وعده که پسرش را بزودی باز می گردانند، از شکایت خود صرف نظر می کند.

اما این همه ماجرا نیست، دایی و زن دایی مرتضی که حاضر به دادن او به والدینش نبودند به خاطر آنکه مرتضی از هویت واقعی خانواده خود، مطلع نشود، مانع دیدار پدر و مادر با او می شوند.

این پدر حتی از این مساله سخن به میان می آورد که به خاطر رضای خدا و شاد شدن دل خانواده ای که از نعمت فرزند محروم هستند، از حقوق خود گذشته، هر چند برخی تصور می کنند، او در ازای دریافت وجهی مرتضی را به خانواده دایی اش سپرده است

پدر مرتضی که همواره تصور می کرد، فرزندش به طور موقت نزد خانواده دایی به سر می برد، اکنون با فحش و ناسزاهای مرتضی 17 ساله روبرو است که نمی خواهد بپذیرد، پدر و مادر واقعی او افراد دیگری هستند نه دایی و زن دایی .

پدر مرتضی باور نمی کند، فرزندش تا به این اندازه تحت تاثیر حرف های تحریک آمیز والدین غیر واقعی خود قرار گرفته باشد که حاضر به پرخاشگری به آنان باشد.

مرتضی بعضی وقت ها در تماس تلفنی با پدر خود با به کار بردن الفاظ زشت و رکیک اظهار می دارد که تمایلی به ارتباط با آنها ندارد و وقتی اصرارهای پدرش را برای اثبات واقعیت می بیند، پاسخ می دهد، ˈهیچ پدر و مادری فرزند خود را به دیگری واگذار نمی کند البته ممکن است مرا به اینها فروخته باشید.ˈ

اعتیاد و بی توجهی به مسائل شرعی دغدغه پدر

یکی دیگر از دغدغه ها و نگرانی های این پدر رنج دیده ، رعایت نکردن مسائل شرعی توسط خانواده دایی مرتضی است زیرا به باور آنها مرتضی از خون و محرم آنهاست.

پدر مرتضی از اینکه فرزندش در مکانی نفس می کشد که دایی معتاد او به اتفاق همسرش سکونت دارد، نگران است.

او می گوید با پرس و جوهایی که داشته متوجه شده دایی مرتضی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است همین مساله خواب را از چشمان پدر و مادر مرتضی ربوده و به دنبال راهی برای نجات او می گردند.

وی حالا با اذعان بر اشتباه خود و در برابر اصرار خبرنگار ایرنا برای مراجعه به مراجع قضایی، قول می دهد برای گرفتن حق و حقوقش به دادگاه مراجعه کند ولی اصرار دارد تجربه او در اختیار مردم قرار گیرد تا اشتباه او را دیگران تکرار نکنند.

پدر مرتضی از این نگران است که پیگیری این مساله و اثبات واقعیت به زمان زیادی نیاز داشته باشد در حالی که جگر گوشه اش اکنون با خطر اعتیاد به مواد مخدر روبه روست.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
1
52
خود کرده را تدبیر نیست از طرفی مرتضی نیز دایی را پدر و مادر خود می داند و قطعا تعلق خاطر به آنها دارد پس جداکردن از پدرو مادر ناتنی ظلم بزرگی به او خواهد بود. از طرف دیگر فرد در 18 سالگی میتواند هر تصمیمی برای زندگیش بگیرد پس این آقای جانباز بیخود تلاش می کند
ناشناس
United States of America
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
26
خب به لحاظ ژنتیک می توانند ثابت کنند با ازمایش ژنتیک
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
25
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی حق با اون بچه است به عنوان یک مادر از هرچه بگذرم از بچه ام هیچگاه و به هیچصورت و تحت هیچ شرایطی نمیگذرم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
1
46
من مانده ام كه اين هموطن و همسرش با چه منطقي اين كار را انجام داده اند؟
آخر كدام عقل سليمي (با عرض پوزش) فرزند خود را امانت مي دهد؟ رضاي خدا در محبت به فرزند است نه شاد كردن يك زوج بي فرزند.
من اگر جاي فرزند آنها باشم اصلا پدر و مادر واقعي خود را نمي بخشم و آنها را قبول نمي كنم چون آنها لابد دايي كودك را بيش از فرزند خود دوست داشته اند كه به خاطر آنها كودك خود را قرض داده اند!!
ناشناس
Italy
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
55
به نظر شما این منطقی‌ هست که بچتون رو به یک خانواده بدون فرزند بدید و بعد از چند سال پس بگیرید؟؟؟ اصلا شدنی هستش؟ اینها بیشتر از همه به فرزند خودشون ضربه زدند!
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
1
19
هيچ ناراحتي ندارد! يك آزمايش DNA و بررسي پزشكي قانوني موضوع را براي همه مشخص و ثابت مي كند.
Aryan
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
14
خود کرده را تدبیر نیست...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
37
مشکل رو خود اهدا کننده ی فرزند ایجاد کرده
1- اصلا چرا فرزندشو بخشیده
2- میتونستن برای کمک به دایی خانواده راهنمایش کنن تا یکی از بچه های بی سرپرست بهزیستی رو به فرزندی قبول کنه نه اینکه فرزند خودشونو بدن
3-چرا بعد از این همه مدت حالا میخواد فرزندشو پس بگیره
4- بعد از موعد به سر اومده ( همون 3-4 سال) چرا شکایت نکرده و فرزندشو پس نگرفته
تصویب کمک ۹۵ میلیارد دلاری برای اوکراین و اسرائیل در سنا سفر به گورستان باستانی خالد نبی (عکس) وزارت راه : ۴٩ درصد از جمعیت ایران بر روی فرونشست و مجاور آن سکونت دارد فضای سبز و تقویت سلامت میکروبیوتای روده و پوست بحران فرونشست در ۳۵۹ دشت کشور خواص دارویی گیاه "چوچاق" و عوارض آن واژگونی اتوبوس در استان اصفهان با ۱۱ مصدوم ربات سربازهای ارتش اوکراین؛ از مین گذاری و شلیک تا جابه‌جایی مجروحان (فیلم) ناسا یک باکتری جهش‌یافته و خطرناک را در فضا کشف کرد بازداشت ۱۸ مدعی فروش سوالات کنکور ، امتحان نهایی و تجهیزات تقلب در تهران مقایسه درآمد پردرآمدترین ورزشکاران حرفه‌ای در هفت رشته‌ی ورزشی (+ اینفوگرافی) سفر یک وزیر کره شمالی به ایران  بهترین آموزشگاه تعمیرات پکیج در تهران جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن آمریکا : مذاکره مستقیم برجامی با ایران نداریم؛ نه در نیویورک و نه در هیچ کجای دیگر / درباره روش‌های ارتباطمان با ایران نظری نمی‌دهیم
وبگردی