عصر ایران - کوبانیها گروهی از جمعیت 18 درصدی کردان سوریه اند که در شمال منطقه کردستان سوریه زندگی میکنند. پس از ورود داعشیها به عراق راه برای یورش به آنان باز شد و داعشیها که همچون سلفشان ــ بعثیهای عراق ــ عناصر ایرانی و ایرانیتبار شیعه و کرد را دشمن میدانند برای کشتارشان و تشکیل دولت اسلامی شام و عراق به آن سو یورش بردهاند.
کوبانی نام کُردی «عینالعرب» - شهری در استان حلب در کشور سوریه - است؛ شهری که تا پیش از شروع درگیریها در سوریه حدود 50 هزار تن، که اکثراً کرد هستند، جمعیت داشت.
تا امروز، داعشیان، با وجود مسلح بودنِ به اسلحه سنگینِ اهداییِ غرب، نتوانستند زنجیر دفاعی معدود نیروهای نظامیِ کوبانی و دختران و پسرانی که خود را مسلح به سلاح سبک کردهاند و شجاعانه در برابرشان ایستادهاند بشکنند.
آگاهان و تحلیلگران منطقه به درستی، هشدار دادهاند چنانچه داعش بتواند این منطقه را تصرف کند، احتمال وقوع یک کشتار انسانی بسیار زیاد است؛ چیزی که در کارنامه کوتاهمدت داعش پیشینهای برجسته دارد.
کُردهای سوریه بزرگترین گروه قومی غیرعرب در این کشورند. آنها غالبا سنیمذهب و برخی هم یزیدی و نصرانی هستند. با آن که آنان در خط مرزی با ترکیه اقامت دارند به نظر نمیرسد دولت ترکیه اقدامی در جهت دفاع از آنان انجام دهد. دلیل آن هم کاملاً روشن است؛ سابقهای مشخص در مبارزه با کردها، بهویژه آنکه کوبان یکی از سه کانتون (ایالت) خودمختاری است که کُردهای سوریه در پی عقبنشینی نیروهای بشار اسد از کردستان سوریه بنا نهادند و این تبدیل به استخوانی در گلو برای سیاستمداران تُرکیه شده بود که مخالفِ دادنِ آزادیهای مشروع به شهروندان کُردِ ترکیه هستند.
همین خودمختاریِ کردها و سخنان زودهنگام و نسنجیدهای که برخی رهبران کُرد برای تشکیلِ کشورِ کردی زده بودند، در عین حال، به نظر میرسد در ایجاد تعلل برای نیروهای دولتی سوریه هم بیتأثیر نباشد. البته اگر آنها در کارزار سختی که با نیروهای داعش در دیگر جبههها دارند، اصولاً، فرصتی برای توجه به مناطق کردنشین داشته باشند.
در این میان، تعلل دولتمردانِ اقلیم کردستان جای شگفتی دارد که گویا بهواسطهی قولهایی که برای استقلال گرفتهاند در حضور در این منازعه درنگ کردهاند؛ قولهایی که ــ در کنار کشتار کردها و دیگر ایرانیتباران منطقه، همچون شیعیان ــ بیشتر به سرانجام پیمان سور پس از فروپاشی عثمانی میماند.
از سوی دیگر، رسانههای غربی نیز بیش از آنکه همه کشتارهای مردم مظلوم منطقه توسط نیروهای افراطی و متعصب را پوشش خبری دهند بر روی یک موضوع ــ غزه ــ متمرکز شدهاند و به نظر میرسد که رسانههای ایرانی هم یا تحت تأثیر سیاستهای رسمی یا به خاطر فضای شکل گرفته شده توسط رسانههای یادشده از گسترش سرطانِ داعش غافل شدهاند؛ چیزی که به نظر میرسد از سوی غربیها در آن تعمدی نهفته باشد.
آشکار است که با حفظ مواضعمان در برابرِ آدم کشی ارتش اسراییل باید دستِ مردمانی که غیر از ما کسی را ندارند نیز بگیریم.
شاید روزگاری که استالینیها ایرانیان و ایرانیتباران قفقاز و آسیای میانه را قتلعام میکردند، جدا از بیکفایتی دولتمردانِ وقت، ما ایرانیان هم از موضوع خبردار نبودیم و مدتها بعد بود که با فرو افتادنِ پرچم تبلیغات دروغینِ سرخها توانستیم با گوشههایی از این جنایتها آشنا شویم. اما امروز چه؟
جالب است داعش، که پرچم اسلامگرایی را بر دوش گرفته و ظاهراً در پیِ کشتار کافران است، کوچکترین واکنشی نسبت به کشتار فلسطینیان در غزه نداشته است. داعش پدیدهای سرطانی است که به سرعت در حال گسترش در منطقه است. اگر امروز متوقفش نکنیم و دولتمردان منطقه را نسبت به پیامدهای آن برای منطقه و حتا جهان آگاه نکنیم، شاید فردا بسیار دیر شده باشد.