در مقابل اراده مردم اراده دشمنان نيز وجود داشت، اما اين اراده ملت بود که به منصه ظهور رسيد. بعد از آن هم در صحنه هاي زيادي اراده مردم را شاهد بوديم. در طول انقلاب و دفاع مقدس نيز هرجا اراده مردم به ميان آمد به تعبير مقام معظم رهبري مانند رودخانه يي خاشاک را شسته و کنارزده است. همين اراده بود که دفاع مقدس را به پيروزي رساند. اراده مردم از راهگشا ترين و حلال ترين مسائل براي مشکلات جامعه ماست.
البته در اين روز اراده ديگري نيز وجود داشت؛ علاوه بر اينکه دشمنان نمي خواستند و ملت مي خواست، اراده سومي وجود داشت و آن اراده امام(ره) و تصميم ايشان به بازگشت بود. اگر ما بعد از 30 سال معتقديم اين کار، کار درستي بوده است براي اين است که وقتي خودمان را در آن شرايط قرار مي دهيم، مي بينيم که تصميم گرفته شده تا چه حد شجاعانه بود آن هم در شرايطي که هنوز ارتش شاهنشاهي وجود داشت.
همانطور که در فيلم بازگشت امام(ره) شاهديم در زمان پايين آمدن ايشان از هواپيما، اسلحه به دستان ارتش رژيم مخالف حضور داشتند و هر لحظه ممکن بود اتفاقي بيفتد و تنها اراده آهنين و تصميمي شجاعانه بود که توانست حادثه 12 فروردين را رقم بزند.
در مراحل مختلف انقلاب آنچه وجود دارد، اين است که امام(ره) وقتي اراده يي مي کنند و تشخيصي مي دهند بر تشخيص و اراده خود پافشاري مي کنند. وجه مميزه امام(ره) علاوه بر شجاعت ايشان تشخيص درست است. مومن به نور خدا نگاه مي کند و نور خدا در ظلمات همه چيز را روشن مي کند. در طول تاريخ انقلاب نقاط درخشان زيادي از اين تصميم تحقق پيدا کرده و خلق شده است. نمونه آن شب 22 بهمن است که اغلب بزرگان انقلاب از امام(ره) خواستند مردم اين شب را بيرون نيايند، چراکه ممکن است ارتش کودتا کند، اما امام(ره) تشخيص مي دهد که مردم بايد در خيابان ها باشند و همين حضور مردم در عرصه اجتماع در شامگاه 22 بهمن تير خلاص رژيم بود.
اراده امام(ره) در اينکه بايد حصر آبادان شکسته شود، بايد در جنگ ايستادگي کرد، تصميم شجاعانه ايشان در صلح و پايان جنگ، در هر نقطه که با اراده مردم گره خورد راهگشا شد. وحدت مردم و رهبر، امت و امام هر جا و در هر نقطه و کانوني به يکديگر گره خورده راهگشا بوده است. اگر سعادتي نصيب مردم شده از تلاقي اين دو تصميم است. مردمي شجاع و پيرو امام و امامي دشمن شناس و با درايت نتيجه اش جز پيروزي و استمرار انقلاب نيست. البته نمي توان ناديده گرفت که اينها همه تابع و بازتابي از اراده الهي است. اگر اين اراده را ناديده بگيريم، حقيقت انقلاب را نشناخته ايم. انقلاب اسلامي ايران با همه انقلاب ها تفاوت دارد و آن نقش خدا، پيامبر(ص)، اميرالمومنين(ع) و محرم در اين انقلاب است. اينکه فرزند پيامبر خدا يعني سيدالشهدا(ع) تنها يک حضور سمبليک در انقلاب ما نيست.
امام(ره) مي فرمودند که اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. يکي از علما نيز مي گويند «الاسلام محمدي الحدوث و حسيني البقا»، يعني پيامبر آن را به وجود آورد اما اگر عاشورا نبود و خون سيدالشهدا اسلام را بيمه نکرده بود کجا مي شد نداي اسلام را در مناطق مختلف شنيد. اراده يي که انقلاب در دل آن تحقق پيدا کرد اراده الهي بود. اگر جز اين اراده يي وجود داشت، اين طور دل ها به هم مهربان نمي شد، چنين رهبري براي چنين ملتي قرار نمي گرفت و چنين مردمي براي چنين رهبري خلق نمي شد. در پايان قرن 14 و آغاز قرن 15 اين اراده الهي بود که نام مقدس اسلام در ماذنه هاي جهان به گوش برسد.
بازگشت به معنويت از تاثيرات انقلاب اسلامي ايران بود. تاکيد انقلاب سال 57 و انقلاب اسلامي در پيدايش معنويت حتي در دل مسيحيان و اهل کتاب و آنها که از ماديات دنيا لطمه ديده بودند، بي بديل بود. قبل از امام(ره) و انقلاب دينداري در دنيا عقب افتادگي به شمار مي رفت و دينداران به عنوان کساني که از علم و ادب بهره يي ندارند شناخته مي شدند؛ نقشي که انقلاب در بيداري معنويت و دين و در سرزمين هاي اسلامي در بيداري اسلامي داشت از نقاط درخشان انقلاب است.
اراده الهي به اين تعلق گرفته بود که در سرزميني که تمام هويتش از خون سيدالشهدا است و عمري دلباخته پيامبر(ص) است، احياي تمدن معنوي جهان شکل بگيرد. اراده الهي به عنوان اصل علت ها در کنار اراده امام(ره) و مردم همه اراده هاي ديگر را از بين برد و پوچ کرد.
ديگراني که تصميم گرفتند روزگاري در اين سرزمين کوچک ترين تغييري بدهند يا مي بايست سر از سفارتخانه شرق در مي آوردند يا غرب. حتي شاه هم 30 سال پيش با تصميم سفراي کشورهاي غربي ايران را ترک کرد. در اين روز اين اراده ها باطل شد و اين افتخار نصيب مردم شد که اراده خود آنها بر سرنوشت شان حاکم باشد.
بحمدالله پس از امام(ره) ولي فقيه از شايسته ترين شاگردان امام(ره) و به عنوان کسي که عمري را به شهادت همه دلباخته به امام(ره) و انديشه ايشان بوده اند و در مسير انقلاب گام برداشته اند، رهبري اين کشور را به دست دارند. پس از امام(ره) تدبير امور جامعه و رهبري در دست با کفايت رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنه يي قرار گرفته است.