۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۵۰۶۲
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۱ - ۱۴-۱۱-۱۳۸۶
کد ۳۵۰۶۲
انتشار: ۱۹:۰۱ - ۱۴-۱۱-۱۳۸۶
یک گفت و گوی خواندنی

 امروز سه شنبه(9بهمن ماه) به دعوت روابط عمومي استانداري آذربايجان غربي جلسه ماهانه گفتگوي مطبوعاتي  استاندار آذربايجان غربي با اهالي مطبوعات(البته با دو ساعت تاخير) برگزار شد.

 طبق روال گذشته و معمول اين گونه جلسات، ابتدا استاندار حاضرين را طي سخناني به فيض رساند و در خصوص پاره اي از فعاليت هاي مجموعه استانداري به ويژه مديريت بحران ناشي از سرمايي كه طي ماه گذشته كليه مناطق استان را تحت تاثير قرار داده بود توضيحاتي ارائه كرد و اينگونه نتيجه گيري نمود كه مجموعه مسوولين استان در انجام وظايف خود موفق بوده اند.

پس از پايان يافتن اين بخش از سخنان استاندار، نوبت به پرسش هاي خبرنگاران از وي رسيد. از آنجا كه من هم در روزهاي بحراني ناشي از سردي هوا شاهد به وجود آمدن بازار سياه در سطح شهر اروميه براي كالاهاي اساسي همچون نان، گاز مايع، نفت و گازوييل به گونه اي كه نان لواش با قيمت هايي از 200 تومان تا 400 تومان براي عرضه هر عدد نان، شارژ كپسول گاز تا قيمت 17 هزار تومان براي هر كپسول و يكصد هزار تومان براي عرضه هر بشكه نفت 200 ليتري بودم، و از آنجا كه با توجه به اين شواهد نتوانستم درك درستي از چگونگي موفق بودن مسوولين در مديريت بحران ناشي از سرما به دست آورم، در قالب سوالي مسئله را با استاندار در ميان گذاشته و خواهان توضيح شدم.

 استاندار نيز بذل عنايت نموده و توضيحات مبسوطي را ارائه كردند. در عين حال به لحاظ اينكه در پايان توضيحات قرباني هنوز هم نتوانستم درك درستي از مديريت موفق مورد ادعاي استاندار به دست آورم سوالات ديگري را مطرح ساختم.

لطف استاندار بار ديگر شامل حال من شد و از آنجا كه ايشان با اصرارمن  براي دريافت پاسخ  سوالات مطروحه مواجه شدند، پيشنهاد كردند براي عدم تضييع حقوق ديگر همكاران خبرنگار، در پايان جلسه زماني را براي پاسخ دادن به سوالات من اختصاص دهند. مصاحبه اي كه در پيش رو داريد حاصل گفت و گويي است كه تنها در سايه عمل كردن به وعده، از سوي رحيم قرباني استاندار آذربايجان غربي انجام آن ممكن شد.

در طول جلسه به سوابق مديريتي خود به طور مبسوط اشاره كرديد. به صورت خلاصه چه تعريفي از مديريت داريد؟

- ببينيد، مديريت تعريف خاص خود را دارد، من تعريف مديريت را بازخواني مي كنم كه خود آن هم تعاريف مبسوطي دارد.

شما چه تعريفي از مديريت داريد؟

- من به عنوان يك مدرس دانشگاه هنوز تعريف مستقلي از مديريت ارائه نكرده ام.

همان طور كه خود نيز اذعان كرديد، شما يك مدير با سابقه هستيد، به عنوان يك مدير با سابقه چه تعريفي از مديريت داريد؟

- عرض مي كنم، ما شيوه هاي خلاق تر از آنچه در دانشگاه ها ارائه مي شود را تجربه مي كنيم و اين ادعاي بزرگ و زيادي نيست.

شما در مديريت كردن استان هم در حال تجربه كردن شيوه هاي جديد هستيد؟

- بله

 بدون اينكه شيوه هاي قبلي را در نظر بگيريد؟

- نه، شيوه هاي قبلي را نيز در نظر داشتيم. ما در وظايف مديريتي 5-4 عنصر اصلي داريم كه يكي از عناصر اصلي آن، رهبري است.

در واقع رهبري يكي از وظايف اصلي مديريت است، بنابراين ما تلاش مي كنيم تا مديريتمان را با وظيفه اصلي عنصر اساسي مديريت، يعني رهبري، آميخته كنيم كه خود اين بحث هم يك طيف گسترده اي از نظريات را در پيش رو دارد. اخيرا هم مديرعامل جديد شركت تويوتا در رساله اي گفته كه ما در مديريت شركت تويوتا دو ويژگي داريم. در واقع از او دو سوال بزرگ شده است، پرسيده اند شما از سازنده هاي بزرگ چه چيزي ياد مي گيريد؟ جواب داده: نكات فراوان.

بعد سوال شده عامل توفيق شما چيست؟ در پاسخ گفته: به طور قاطع مي توانم بگويم كه شركت تويوتا بيش از حد به خودش اعتمادبه نفس دارد. يعني 1- اعتماد به نفس، يعني همان چيزيكه اخيرا مقام معظم رهبري در شهر يزد و همچنين در روز اول سال نيز در حرم رضوي تاكيد بسياري به آن كردند. ايشان ده خصيصه را هم در خصوص دولت جديد و هم در خصوص مردم برشمرد كه يكي از اين بحث ها اعتماد به نفس است. مديرعامل شركت تويوتا گفته امروز تويوتا بيش از هر زمان ديگر به خودش متكي است و اعتماد به نفس دارد.2- گفته، با افتخار مي توانم بگويم كه شيوه هاي مديريت ما چيزي متفاوت از شيوه هاي رايج مديريتي است كه در دانشگاه ها كسب مي كنيم و مهمترين آن بحث رهبري است كه من عرض كردم.

فكر نمي كنيد جايگاه اين گونه بحث ها كه مطرح مي كنيد بيشتر در دانشگاه ها است؟ البته منظورم اين نيست كه به دنبال شيوه هاي جديد مديريتي نباشيد، بلكه آيا بهتر آن نيست به جاي تجربه كردن بيش از اندازه روشهاي غيرمعمول بايد از روش هاي تجربه شده استفاده كرد؟

- نه، ببينيد آنچه من از مديرعامل شركت تويوتا رفرنس دادم اصلا ربطي به دانشگاه ندارد، بلكه اين بازار واقعي و دنياي كسب و كار و اجرا است، اين صحنه عملياتي است.

 فكر نمي كنيد آنچه شما به عنوان تجربه كردن و يافتن شيوه هاي جديد به آن اشاره كرديد، بهتر است كه ابتدا در دانشگاه ها مطرح شود و مديران دولتي به جاي تجربه مستقيم روش هاي جديد بهتر است از روش هاي موفق قبلي و البته شيوه هايي كه دانشگاهيان ارائه مي دهند استفاده كنند؟

- من برعكس شما فكر مي كنم، ما چيزي كه به علم مديريت اضافه مي كنيم آن چيزي نيست كه در دانشگاه ها ايجاد مي شود، بلكه چيزي است كه از سطح كار جامعه انجام  مي شود در دانشگاه ها. آقاي تيلور كه بنيانگذار علم مديريت است و اين رشته را دانشگاهي كرد، يك مهندس اجرايي بود، يك مهندس بود كه تجربيات خودش را پياده مي كرد.

 يعني معتقديد از امكاناتي كه در كشور وجود دارد براي كسب تجربيات جديد مديريتي بايد استفاده بشود؟

-نه، اصلا اين دوتا از هم جدا نيست. ما نه دانشگاهمان جداست و نه محيط كارمان جداست، دانشگاه محيط كار است. ما دانشگاه مي سازيم كه باغ درست كنيم، سيستم درست كنيم. ما باغ را از بين نمي بريم كه دانشگاه درست كنيم. اگر خواستيم دانشگاه درست كنيم مي رويم در زمين بكر اين كار را مي كنيم. اگر دانشگاه جدا از اجرا باشد همان بلايي به سرش مي آيد كه سرمان آمد. متاسفانه دانشگاه ما از محيط كارمان جدا است، به همين دليل مي بينيم هرچه تلاش مي كنند در صنعت، دفتر دانشگاهي بزنند موفق نيستند. اين پارك علم و فناوري كه باورود ما به استان كه كمك شد تا راه اندازي شود، تقريبا مي شود گفت كه يك آشتي كنان بين صنعت و دانشگاه است تا ايده هاي دانشگاهي بتواند در محيط اجرا سيال باشد.

هر علمي قابليت تعريف مشخصي دارد. با توجه به سوابق مديريتي كه داريد، نمي دانم چرا تعريف مشخص از مديريتي كه بر اساس آن عمل مي كنيد ارائه نمي دهيد.

- ببينيد، مديريت از زبان هاي مختلف تعريف شده است.

شما چه تعريفي از آن داريد؟

- من اگر كتابي بنويسم شما تعريف من را در آن خواهيد ديد، كار توسط ديگران را مي گويند مديريت. خوب در ذات مديريت مي گويند مديريت چيست؟ آيا علم است يا هنر است؟ مي گويند هم علم است و هم هنر است. چرا علم است و هنر است؟ دليل دارد، آقاي تيلور وقتي كه اين را بنيان گذاشت، روي ابزار فكر كرد، ولي روي انسان فكر نكرد. بنابراين براي بالابردن بهره وري و بالابردن كارآيي روي فاكتورهاي غيرانساني تاكيد كرد. آمد يك كاري كرد، گفت من در مورد چگونگي بهره بردن حداكثري از كارگر مطالعه مي كنم، به گونه اي كه ابزار كار طوري نباشد كه كارگر را معطل كند و انرژي كارگر را غيرموثر صرف كند. بنابراين حركت سنجي كرد.

مثل اين كه باز هم داريم از موضوع بحث خارج مي شويم.

- خوب نه، من مي خواهم به شما يك چيزي بگويم.

پاسخ هايي كه شما مي دهيد بيشتر در حوصله مجامع دانشگاهي است و به اين شكل از حوصله خوانندگان ما خارج است.

- نه شما اين را نمي خوانيد، اجازه بدهيد اين را جواب بدهم.

آقاي استاندار، آيا شما با اين تعريف كه بنده ارائه مي دهم، مبني بر اينكه مديريت يعني استفاده بهينه از حداقل امكانات تجهيزاتي و زماني در راستاي سودآوري حداکثري موافق هستيد؟

-ببينيد، اين يك قسمتي از مديريت است، همه اين ها در قالب مديريت مي گنجد.

به صورت كلي چطور؟

-مي گويم از اجزاء مديريت براي بهره وري است.

آيا اين تعريف كليت مديريت را در بر نمي گيرد؟

مجموعه عواملي كه شما براساس آن بتوانيد يك كار را توسط ديگران انجام بدهيد و به شيوه اي انجام بدهيد كه Input به Output يعني همان بحث حداكثر باشد و بهره وري بالا برود تا موجب ارتقاء خلاقيت انسان ها بشود و موجب حفظ كرامت انساني نيز بشود. اخلاق در مديريت شامل اين بحث كه شما فرموديد نيست.

تمام مواردي كه برشمرديد مي تواند اجزاء بهره وري را تشكيل دهد، موافق نيستيد؟

- مديريت امروز با مديريت ديروز كاملا فرق كرده، من وقتي بحث آقاي تيلور را مطرح كردم خواستم بگويم كه او به وجوه كرامت انساني و ارتباطات انساني توجه نكرده است، انسان را به عنوان يك ماشين تلقي كرد، انسان را به عنوان يك كامپيوتر تلقي كرد و شكست خورد. بنابراين مديريت مكتب كلاسيك برافتاد و مكتب نئوكلاسيك آمد.

فكر مي كنم شما باز هم وارد بحث هاي تئوريك مديريت مي شويد.

- شما تئوريك مي خواستيد ديگر!

شما جدا از شخصيت حقيقي كه داريد، به عنوان استاندار داراي شخصيت حقوقي نيز هستيد، كار استاندار اجرايي است...

- ببخشيد، شما با من مصاحبه اختصاصي مي خواهيد بكنيد؟ من با هيچ رسانه اي به غير از رسانه هاي ملي در خصوص اين مسائل مصاحبه اختصاصي نكرده ام...

شما به همه همكاران من اجازه داديد كه حضور داشته باشند ولي خود آنها نخواستند حضور داشته باشند و تشريف بردند، لذا مصاحبه اختصاصي نيست.

- مي دانم، يك مصاحبه است، يك مصاحبه دوستانه است...

جلسه اي كه امروز تشكيل شده است، جلسه گفت و گوي مطبوعاتي با شما بوده است، حالا اگر همكاران ديگر من ترجيح داده اند كه در جلسه حضور نداشته باشند، فكر نمي كنم به من ارتباطي پيدا كند.

- آن وقت شما يك مصاحبه اختصاصي كرده ايد با استاندار.

من در يك جلسه مطبوعاتي عام خدمت شما رسيده ام، به صورت خصوصي كه خدمت شما نيامده ام.

-درست است، ولي شما داريد سوالات متعددي را پشت سر هم مي پرسيد، اين مي شود 4-3 صفحه مصاحبه اختصاصي با من.

چه اشكالي دارد، شما نمي خواهيد مصاحبه كنيد؟

- چرا، اشكال ندارد، خوب است. اگر بنا را بگذاريم كه اين كار را بكنيم، شما نفر اول هستيد. مي خواهم اين را عرض كنم تا به حال به خاطر اين كه كسي احساس نكند كه من به او بي توجه هستم و به ديگران علاقه دارم، اين كار را نكردم.

مگر شما به همكاران ديگر من نگفتيد كه حضور داشته باشند؟

-چرا، ولي نگفتم كه ايشان مي خواهد با من مصاحبه بكند.

شما اول پرسيديد مي خواهيد مصاحبه كنيد، گفتم بله. بعد فرموديد در اين صورت ديگر دوستان هم مي توانند حضور داشته باشند. رفتن دوستان ديگر، به من چه ارتباطي دارد؟ در ضمن شما فرموديد كه تا ساعت 17 خبرنگاران مي توانند حضور داشته باشند و سوالات خود را مطرح كنند، در حال حاضر هم كه ساعت حدود 15 است.

-من مصاحبه اختصاصي نمي كنم.

من هم به صورت اختصاصي صحبت نمي كنم، اين جلسه عام است.

- شما مي توانيد در كلاسهاي مديريت من در دانشگاه بنشينيد و پاسخ تمام سوالات خود را بگيريد.

آقاي قرباني، همكاران من در ستاد خبررساني استانداري شش سوال پي در پي مطرح كردند، ديگر همكاران من نيز به فراخور سوالات عديده اي را مطرح كردند.

-پس بگذاريد من صحبت كنم.

 پاسخ هايي كه شما مطرح مي كنيد خارج از موضوع سوالاتي است كه بنده مطرح مي كنم. شما لطف كنيد در خصوص سوالات مطرح شده پاسخ بدهيد و مطمئن باشيد كه من در ميان صحبت هاي شما وارد نخواهم شد.

- ببينيد، عزيز من، اولا شما بايد صلاحيت اين مصاحبه تخصصي را داشته باشيد.

موضوع بحث تخصصي نيست.

-چرا، من دارم به شما درس مديريت مي دهم.

من درس مديريت نمي خواهم آقاي استاندار. من خبرنگارم و خدمت استاندار محترم آذربايجان غربي رسيده ام و يك سري سوالاتي در خصوص ...

-اگر شما سوال نظري مي پرسيد، من بايد پاسخ علمي بدهم.

آقاي استاندار آيا مديريت شما بايد يك مبنايي داشته باشد يا خير؟ سوال من اين است كه مبناي مديريتي شما براي اداره استان چيست؟ تا مردم هم بدانند كه استاندارشان بر چه مبناي مديريتي عمل مي كند.

- خوب سوال شما يك سوال نظري است و سوال خوبي هم هست.

من از شما يك تعريف خواستم و معمولا تعريف در دو خط پاسخ داده مي شود.

- گوش بدهيد آقاي عابدي، يا من سواد مديريت ندارم، يا شما سوالتان بايد سوال مشخصي باشد.

سوال من مشخص نيست؟

- من بايد بتوانم رفرنس بدهم، بايد بتوانم بگويم كه مديريت چيست. مديريت كلاسيك چيست، نئوكلاسيك چيست.

 يعني بايد تشريح بكنيد؟ من از شما تعريف خواستم آقاي استاندار.

-گوش بدهيد، شما گوش بدهيد، شما داريد با من يك بحث علمي مي كنيد. اولا هم بايد آن بيس علمي را داشته باشيد.اگر شما از كسي سوال الكترونيك بپرسيد، لازمه اش اين است كه الكترونيك بلد باشيد.

يعني شما از هر خبرنگاري كه مي خواهد با شما مصاحبه كند، سوال ميكنيد كه بيس علمي او در چه حد است؟

- نه، اگر از من در مورد الكترونيك سوال بكنيد، من مي گويم هيچي نمي دانم.

من در مورد الكترونيك سوال نكردم، در مورد مبناي مديريت شما سوال كردم.

-مي دانم نكرديد، دارم همين را مي گويم، بعد شما بايد بتوانيد با من در بحث مديريت مباحثه كنيد.

در حال حاضر من نمي توانم بحث كنم؟

 نه در حال حاضر نمي كنيد.

چرا؟

دليلش اين است كه وقتي من دارم يك نظريه را برايتان توضيح مي دهم...

شما تعريف نمي كنيد، شما تشريح مي كنيد، من از شما تشريح نمي خواهم. من از شما يك تعريف خلاصه در مورد مديريت خواستم.

- خيلي خوب، من بهتان گفتم، من تعريفم تعريفي است كه در كتاب هاي مديريت است. فعلا نحوه يا تعريف جديدي از خودم ارائه نكرده ام. هنوز هم يك نظريه خاص در مديريت مكتوب و اجرا نكرده ام.

به هر حال شما از چه روش مديريتي استفاده مي كنيد؟ ارائه يك تعريف فكر نمي كنم خيلي كار سختي باشد.

-من از مكتب مديريت اقتضايي استفاده مي كنم.

آيا تعريف اين مكتب در يكي دو جمله، تا اين اندازه نياز به تشريح دارد؟

-ببينيد، مكتب مديريت اقتضايي يك مكتب است، خوب؟

خوب.

- من دارم عرض مي كنم مكتب مديريت اقتضايي يك واژه بسيار، بسيار مشخص و معروفي است، انگليسي آن مي شود،depend ، بستگي دارد، بستگي دارد شما اين نظريه هاي سابق را در كجا بكار بگيريد. بستگي دارد، بستگي دارد به خيلي چيزها.

در مديريت استان به كدام يك از آن نظريه ها بستگي دارد؟

-(خنده استاندار)  ؛ بستگي دارد چه شرايطي در كجا اتفاق بيفتد تا از نظريه مثلا مديريت كلاسيك استفاده بكنم يا از مكتب نئوكلاسيك، يا از تئوري آشوب، يا فرض كنيد نظريه اجماع؟

شما در بحران سرمايي كه آذربايجان غربي دچار آن شد، از چه سبكي براي مديريت بحران به وجود آمده استفاده كرديد؟

- از مكتب مديريت اقتضايي استفاده كردم.

چگونه؟

-همينطوري كه ملاحظه كرديد.

من در جلسه گفتم كه نان لواش تا قيمت 400 تومان در بازار آزاد عرضه شد و شما گفتيد تا هر عدد 60 تومان را شاهد بوده ايد.

-پاسختان را گرفتيد.

در برخورد با اين معضل چه كاري انجام داديد آقاي استاندار؟

- پاسخش را از همكارهاي خودتان گرفتيد.

من از شما سوال مي كنم.

-همكارهاي شما گفتند اين خلاف است، اينجوري نيست. من نگفتم اينجوري نيست.

يعني شما مي فرماييد نان با قيمت هاي تا 400 تومان در بازار آزاد عرضه نشده است؟

- من گفتم 60 تومان را ديدم و پيگيري كردم ديگر.

با قيمت هاي 200 تا 400 تومان چطور؟

- اين چه ربطي به مكاتب مديريت دارد؟

من كاري به مكاتب مديريت ندارم.

- پس چرا از آن سوال كرديد؟

خواستم مبناي مديريتي شما را بدانم كه فرموديد اقتضايي است.

- من اين را پاسخ دادم، من اين را پاسخ دادم آقاي عابدي.

مي خواهم بدانم قيمت نان لواش كه با قيمت تا 400 تومان و شارژ كپسول گاز مايع تا قيمت 17 هزار تومان كه در بازار آزاد اروميه و استان آذربايجان غربي عرضه شده در كجاي مديريت مطلوبي كه شما مدعي آن هستيد قرار دارد؟

- من مي خواهم بگويم هر كسي كپسول گاز را با قيمت 17 هزار تومان شارژ كرده بيايد شكوائيه برعليه آن كسي كه اينكار را كرده تنظيم كند، من به عنوان يكي از همكاران شما رسيدگي مي كنم تا به آن تخلف رسيدگي بشود.

اين حرف شما چه معنايي دارد؟ باور داريد كه اين اتفاق افتاده يا خير؟

-ببينيد، ممكن است در حال حاضر يك نفر در جامعه يك جنايتي كرده باشد...

شما از آن مسئله اطلاع داشتيد يا خير؟

-پاسخ شما را دوستانتان دادند و من هم اين را جواب دادم، اين سوال تكراري است.

چرا به صورت روشن پاسخ نمي دهيد؟

- چرا به صورت روشن نگفتم، مي گويم اين را پاسخ دادم، دوستان شما هم پاسخ دادند، اين حقيقت ندارد. اگر يك مورد يا دو مورد اتفاق افتاده، آن بابا بيايد بر عليه آن كسي كه اين كار را كرده اقامه دعوي كند، ما پيگيري مي كنيم. همانطور كه اگر كسي گرانفروشي كند يا جنايت كند، خوب بايد پيگيري بشود ديگر. اگر شده، الان يك نفر بگويد حسن آقا براي من كپسول گاز را با قيمت 17 هزار تومان يا 10 هزار تومان يا 5هزار تومان شارژ كرده است، خوب اين آدم را بايد گوشش را بگيريم. اصلا تعزيرات براي چيست؟

 آقاي استاندار من نگفتم كه اين كار از طرف واحدهاي صنفي انجام شده است، گفتم اين كار در بازار آزاد صورت گرفته است. آيا امكان ندارد كپسول شارژ شده را در ميادين شهر به فروش رساند؟ همانگونه كه اين كار صورت گرفته است.

-چرا نتوانند، خوب خلاف كرده ديگر.

شما چگونه مي خواهيد اين خلاف را پيگيري كنيد؟

- شما هم مي توانيد يك ورق كاغذ را به هر قيمت كه دوست داريد به يك نفر بفروشيد.

شما چگونه مي توانيد اين تخلفات را پيگيري كنيد؟ من شخصا در يكي از ميادين شهر نان لواش را با قيمت هر عدد 300 تومان خريداري كرده ام.

-خوب بياييد اقامه دعوي كنيد، شكايت كنيد.

از چه كسي شكايت كنم؟

-از همان كسي كه خريده ايد.

من اين فرد را از كجا پيدا كنم؟

-خوب سرتان كلاه رفته است.

فكر نمي كنيد مديريت استان وظيفه داشت جلوي به وجود آمدن اين وضعيت را بگيرد تا يك چنين ظلمي به مردم نشود؟

- نشده برادر من، شما داريد مدام يك چيز خيالي را مطرح مي كنيد. من عرض كردم ما بيش از مصرف معمول، نان توليد كرديم. اين هم آمار و ارقام، برويد بگيريد. ما هر روز توي صف ها بوديم،توي نانوايي ها بوديم، در هر جايي كه نان آزاد عرضه مي شد بوديم. نان را با قيمت هر عدد 60 تومان مي فروختند، الان هم مي فروشند، قبلا هم مي فروختند. ابتدا من هم فكر مي كردم نان با قيمت 60 تومان خلاف است، بعد گفتند خير اينها آزادپزند، تمام شد. شما به اصرار مي خواهيد بگوييد نان 300 تومان بوده. شايد يك بي انصاف از خدا بي خبر، يا نه يك آدمي كه دوست دارد از ماشينش هم براي بنزين زدن پياده نشود و هزار تومان مي دهد تا بنزين ماشينش را پر كنند، يك چنين خريدي كرده باشد.

به نظر شما انبوه جمعيتي كه ما ديديم براي خريد نان دعوا مي كنند جزء همين آدمها قرار مي گيرند؟

- چه كسي ديده؟ چطور شده از بين اين همه خبرنگارتنها شما هستيد كه اين ها را ديده است؟اين ها هيچ كدام چشم نداشتند؟ فقط شما بينا بوديد؟

اگر همكارهاي ديگر من علاقه مند نبودند در اين خصوص حرفي بزنند دليل نمي شود كه هيچ خبرنگار ديگر نخواهد وارد اين مسئله بشود.

- يعني همه بي علاقه هستند و تنها شما علاقه منديد؟

 فعلا كه ظاهر قضييه اين را نشان مي دهد. ولي من اين سوال را دارم با توجه به اين كه به نظر مي رسد شما از واقعيت هاي عرضه شده اطلاع نداريد...

(در اينجا استاندار شخصا اقدام به خاموش كردن دستگاه ضبط صوت كرد و از ضبط قسمتي از صحبت هاي پاياني گفتگو جلوگيري كرد)

آقاي استاندار، آيا علاقه اي به ادامه گفتگو نداريد؟

- شما داريد حرف زور مي زنيد، حرف علمي بزن پسر.

اشكالي ندارد، چون شما علاقه اي به ادامه گفتگو نداريد و دستگاه ضبط را خاموش كرديد من هم گفتگو را ادامه نمي دهم. از زماني كه براي انجام اين گفتگو اختصاص داديد متشكرم.

منبع: وبلاگ هادی عابدی(ققنوس)

ارسال به دوستان
قتل ۲ نفر در آرامستان یاسوج/ دادستان: علت درگیری اختلاف شخصی دو خانواده بود حمله موشکی حزب الله لبنان به مواضع نظامیان اسرائیل پارک قیطریه و مساجد اطراف (نقشه) آمریکا : به روسیه در رابطه با احتمال وقوع حمله تروریستی هشدار داده بودیم واکنش عجیب دختران بعد از دیدن شهاب حسینی (فیلم) کاظم صدیقی سخنران مراسم شب قدر دانشگاه امام صادق خواهد بود زاکانی مشکلات تهران را حل کرد و فقط مانده مسجدسازی در پارک ها / اگر در بوستان قیطریه فضای خالی دارید درخت بکارید سختگوی وزارت بهداشت : علت مرگ دکتر بخشی هنوز مشخص نیست یک شرکت در لرستان محکوم به استرداد ۵۷۲ هزار یورو شد کرمانشاه/ سقوط ۴ کولبر در محور مرزی پاوه توصیه‌های تغذیه‌ای برای کودکان در معرض اضافه وزن و چاقی دستور دیوان بین‌المللی دادگستری به اسرائیل برای رفع قطحی در غزه اسطوره کشتی کج جهان به ایران می‌آید؟ نخست‌ وزیر جدید تشکیلات خودگردان فلسطین معرفی شد انواع مرخصی در قانون کار: از مرخصی استحقاقی تا مرخصیِ ازدواج و…
وبگردی