۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۵۴۱۴
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۳ - ۱۸-۱۱-۱۳۸۶
کد ۳۵۴۱۴
انتشار: ۲۰:۰۳ - ۱۸-۱۱-۱۳۸۶

بازتاب افشاي نقشه ترور امام

همه چيز در سال 1978 آغاز شد و در همان سال به پايان رسيد؛ شاه، آيت‌الله خميني را تبعيد کرد و او را به ‏نوفل‌لوشاتو در حومه پاريس فرستاد و دولت فرانسه، مسئول مراقبت از او شد.

در پي افشاي نقشه سازمان اطلاعات فرانسه براي ترور امام خميني در ايتاليا، روزنامه «ايل‌جورناله»، در مطلبي اهانت‌آميز، جهان را به گونه‌اي تغيير داده كه هنوز هم مقاومت در برابر آن امكان‌پذير نيست.

به گزارش تابناک در اين گزارش آمده است: تصورش را بکنيد که تنها کافي بود آيت‌الله خميني به کشور ما مي‌آمد و تاريخ ناگهان تغيير مي‌کرد. از بين ‏بردن آيت‌الله خميني آسان بود. گمان مي‌کنيد چه کسي آن را غير ممکن کرد؟ اگر چنين مي‌شد، ديگر نه ‏انقلاب اسلامي در کار بود و نه حکومت آيت‌الله‌ها و نه احمدي‌نژاد، اما برعکس، چنين اتفاقي نيفتاد. رسيدن ‏به اين نتيجه، کار سختي نيست، بلكه تنها کافي است مرکز مطالعات ايران، اسناد ساواک، پليس مخفي شاه را ‏منتشر کند.‏

همه چيز در سال 1978 آغاز شد و در همان سال به پايان رسيد؛ شاه، آيت‌الله خميني را تبعيد کرد و او را به ‏نوفل‌لوشاتو در حومه پاريس فرستاد و دولت فرانسه، مسئول مراقبت از او شد.
آيت‌الله خميني به نظر يک ‏پيرمرد ناتوان مي‌آمد، اما چنين نبود. او به لطف ده‌ها هزار نوار کاست که از تبعيدگاهش به ايران ‏حمل مي‌شد، جنگ مقدس را بين متعصباني چون احمدي‌نژاد تبليغ کرد. ‏

به چشم فرانسويان، او مردي خطرناک بود و فرانسه تغيير عقيده داد. سرويس‌هاي اطلاعاتي فرانسه براي ‏جلوگيري از سقوط محمدرضا پهلوي و سرايت بنيادگرايي به نقاط ديگر جهان، تصميم به از بين بردن آيت‌الله ‏خميني گرفتند. درست است، اما در کجا بايد نقشه‌شان را اجرا مي‌کردند؟ در فرانسه حتي نمي‌شد از اين ‏موضوع صحبت کرد. واکنش به اين اقدام وحشتناک بود.
در همين زمان بود که «‏کنت الکساندر دومارانش»، رئيس پليس مخفي فرانسه، نقشه جديدي طرح کرد. او به تيمسار ناصر مقدم، رئيس ساواک وقت، نوشت: ‏‏«خميني را به ايتاليا مي‌فرستيم. فقط کافي است که او را متقاعد بکنيم كه به رم؛ جايي که از بين بردنش خيلي ‏آسانتر است برود، چون موقعيت در ايتاليا آنقدر آشفته است که هيچ کس قضيه را تفتيش نخواهد کرد».‏

موضوع اين نيست که در ايتاليا همه گناهکار بودند، در آن سال‌ها دست هيچ کس به بريگاد سرخ نمي‌رسيد. ‏مافيا کاملا مخفي بود و قاتلان به سزاي اعمالشان نمي‌رسيدند؛ ايتاليا مکاني ايده‌آل براي کشتن و متواري ‏شدن بود؛ اما در ميانه راه، سرو کله دشمني ناگهاني پيدا شد: حزب کمونيست ايتاليا.‏
تيمسار ايراني به دومارانش مي‌نويسد: درست است که ايتاليا دستخوش هرج و مرج است، اما کمونيست‌ها ‏در آن کشور حکومت مي‌کنند و با توجه به حمايت آنان از آيت‌الله خميني و طرفدارانش، از بين بردن وي ‏ممکن است نتيجه عکس بدهد و از او يک شهيد بسازد.

در نتيجه، اين پيشنهاد ملغي شد و تيمسار مقدم به شاه ‏گفت که بهتر است آيت‌الله خميني را به آمريکا بفرستد. او به شاه گفت: اگر آيت‌الله خميني به آمريکا برود، ‏ما بهتر مي‌توانيم کنترلش کنيم، او بدون طرفداران اروپايي‌اش، مثل ماهي است که از تنگ بيرون افتاده ‏باشد.‏

چند ماه بعد، آيت‌الله خميني به ايران بازگشت، انقلاب اسلامي آغاز شد، جهان به راهي ديگر رفت که هنوز ‏هم نمي‌تواند از آن راه خارج شود؛ درست است، به کمونيست‌ها اعتماد کنيد.‏

ارسال به دوستان
وبگردی