رئيسجمهور با انتقاد از دو ديدگاه افراطي كه ميخواهند بر فرهنگ ديني مردم تأثير بگذارند، تصريح كرد: اصلاح در فرهنگ عمومي مردم جز با بيان منطقي و مستدل و همراهي و جلب مشاركت عامه مردم انجام نميشود.
به گزارش فارس، محمود احمدينژاد در آخرين نوشته وبلاگ خود آورده است:
محرم هر سال، عرصه منحصر به فرد تجلي عشق و اخلاص و ايمان ملت بزرگ ايران و ارادت و وفاداري آنان به شهيدان والامقام كربلاست كه در حماسه عاشورا، در اوج عزت و افتخار، پيام دفاع از حق و عدل، ياري مظلوم و مبارزه با ظالم را جاودانه كردند و مظلومانه در دفاع از امام خود به شهادت رسيدند. چنين رويدادي كه از هماهنگي و در هم آميختگي منطق، حماسه و عاطفه پديدار شده است، در هيچ نقطه ديگري از تاريخ جهان، نظيري ندارد.
اين فرهنگ حسيني، نياز امروز بشر و تنها راه نجات و سعادت اوست اما در طول ساليان دراز، بسياري مغرضانه كوشيدهاند تا نور عزاداري براي امام حسين(ع) را كه زمينه مرور و انتقال پيامهاي عاشورا و راز آزادگي ملتها و نيروي محركه انقلاب عليه ظلم و ظلم پذيري و علت استمرار فرهنگ جهاد و شهادت است را كم فروغ و بلكه اگر بتوانند خاموش كنند. در اين ميان گروهي با شبه استدلالهاي به اصطلاح روشنفكرانه، به جنگ مذهب آمدند و براي غلبه دادن آنچه تجدد ميناميدند، بسياري از سنتهاي انساني و زيباي پديد آمده در جريان احياي اين رويداد بي نظير را خرافه خواندند تا راه را براي سيطره تخريب گر شبه فرهنگهاي مادي و منحط وارداتي هموار كنند اما به فضل الهي موفق نشدند.
از ديگر سو ديكتاتورهاي دست نشانده بيگانگان نيز با استفاده وسيع از قوه قهريه و اعلام ممنوعيت مجالس عزاداري براي سالار شهيدان، تلاش كردند تا عشق ملت ايران به امام حسين(ع) را سركوب كنند اما بازهم نور خدا درخشانتر و كيد خدا كاملتر از مكايد آنها بود و اين شور حسيني الگوي قيام امام و امت عليه نظام سلطه و استعمار و استبداد گشت و شكوفه انقلاب اسلامي نيز در محرم سال 57 بود كه شكفت.
پس از پيروزي انقلاب نيز همين فرهنگ حسيني بود كه بستر رشد معنوي و تكامل رزمندگان دفاع مقدس شد و ميديديم كه آنان با جوششي وصف ناپذير از عشق به امام و شهادت، راهي جبههها شده و با ذكر مقدس يا حسين در شبهاي عمليات نوراني ميشدند.
امروز نيز اين داروي الهي و جان بخش ملتها در گذر از پيچ و خم روزها و وقايع به امانت به دست اين نسل سپرده شده است و اكنون كه در پايان ماه محرم قرار گرفتهايم، در موضوع رسالت ما در اين باب و چگونگي حظ و البته حفاظت از اين فرهنگ ناب الهي، ذكر سه اصل مهم را ضروري ميدانم:
اصل اول:
اصل و اساس عزاداري محرم، يك تصميم دولتي و حكومتي نيست. نه با اراده دولتها به وجود آمده است و نه با اراده آنها از بين ميرود، بلكه اين، نحوه تعامل دولتها با فرهنگ حسيني است كه در اين كشور، آنها را ميآورد و ميبرد.
اصل دوم:
درباره نقش و وظيفه دولتها در باب فرهنگ عمومي، به ويژه فرهنگ ديني، دو ديدگاه افراطي وجود دارد.
يك ديدگاه مربوط به كساني است كه اساسا هيچ مسئوليت و به تبع آن حقي را براي دولتها براي سياستگذاري در اين عرصه قائل نيستند و پيداست كه جوهره كلام اين افراد چيزي جز سكولاريسم نيست.
اما ديدگاه دوم مربوط به كساني است كه اگرچه همچون دسته اول داراي جهالتها و امراض اعتقادي نيستند اما به دليل اعوجاج شناخت و سليقه ميخواهند تا با صدور بخشنامه و دستور و تحكم، تمامي زواياي فرهنگ عمومي و ديني مردم را متأثر كنند.
در اين ميان اينجانب با افراطي دانستن هردو ديدگاه معتقد به حركت اعتدالي هستم و ترك مسئوليت دولت از يك سو و دخالت نسنجيده از سوي ديگر را نه صحيح و نه ممكن ميدانم.
اصلاح در فرهنگ عمومي مردم جز با بيان منطقي و مستدل و همراهي و جلب مشاركت عامه مردم انجام نميشود.
اصل سوم :
معمولاً مرز ميان "سنت"،"بدعت" و "خرافه" بسيار ظريف است. حساسيت نسبت به خرافه ونسبت به بدعت بايد توامان و دو جانبه باشد.
حفاظت عاقلانه از سنتهاي صحيح و منطبق بر ارزشها و اصول اعتقادي و مبارزه با بدعتها و خرافات كه موجبات وهن دين را فراهم ميسازد بايد همزمان و به روش حكيمانه پيگيري شود. بايد مراقب بود كه در مسير پيرايش فرهنگ عزاداري اباعبدالله الحسين(ع) از خرافات و بدعتها، نه سنتهاي سازنده وصحيح تضعيف شود و نه انحرافات توجيه و تقليد.
در اين زمينه بارها گفتهام كه به طور كلي براي مبارزه با آسيبهاي فرهنگي بايد از روشهاي فرهنگي بهره گرفت.
در اين مسير لازم است تا تبيين حكيمانه آسيبها و برانگيختن حس تفاهم و محبت وجه غالب برنامهريزيها قرار گيرد و تجلي وجه جلالي و قاهرانه حكومت بايد صرفاً در برابر هنجارشكنان و جريان سازان اعوجاجهاي ديني و فرهنگي باشد.