عصرایران؛ احسان محمدی - خشم و خشونت انگار جزیی از رفتار و گفتار و پندارمان شده است. هنوز شهر زیبای اصفهان بوی اسید می دهد. هر چقدر بخواهیم انکار کنیم باز هم نمی شود این واقعیت را زیر فرش پنهان کرد که قربانیان اسیدپاشی چند نفر نبودند. میلیون ها ایرانی بودند که به جای پوست صورت شان، روح شان با اسید خراشیده و سوخته شد.
اسید پاشان هم دستگیر شوند -که امیدواریم این اتفاق هر چه زودتر رخ دهد- باز هم نمی توان انکار کرد که خشم و خشونت به خیلی از عرصه ها سرایت کرده حتی به گفتار ورزشکاران که عرصه شان رقابت و هیجان و لذت است و در حالی که خودشان آدم های خشنی نیستند.
بهانه این اشاره مصاحبه ای با یک چهره مشهور است؛ خداداد عزیزی که زمانی از او به عنوان «قند فریمان» یاد می کردند. او در گفت و گویی راه حل خروج از بن بست این روزهای فوتبال را این گونه ارایه می دهد: «فوتبال ما روز به روز ناپاک تر می شود و دله دزدی ها بیشتر ...اما اگر راهی باشد این است که دو سه تا هواپیمای بوئینگ بخریم وهمه اهالی فوتبال را در زمین آزادی جمع کنیم. خود من هم در دایره وسط زمین می نشینم آن وقت آن هواپیما ها روی همه بنزین بریزند و همه را آتش بزنند و تا همه را آتش نزنند چیزی درست نمی شود»!
شاید خیلی ها بگویند ای آقا!عصبانی بوده یک حرفی زده! یا جدی نگیرید. اما او حرفش را با اطمینان زده است، دلایلش را هم گفته. طبیعی است که خانواده فوتبال، جان عزیزتر از این حرف هاست که مثل خلبانان کامیکاز ژاپن دست به این فداکاری! بزنند اما انگار دو راه بیشتر نیست: یا خشم و خشونت و پاره کردن برگه امتحان و متهم کردن معلم به بی سوادی یا پاک کردن صورت مساله و گفتن اینکه ان شاء الله گربه است!
فوتبال یکی از واگن های قطار جامعه است، از آن جدا نیست، موتور محرکه دیگری ندارد، اثر می گذارد و اثر می پذیرد، نمی تواند خودسرانه از ریل خارج شود و بعد انتظار داشته باشیم به مقصد برسد.
اگر این روزها فوتبال ملی و باشگاهی مان رقت انگیز شده باید سرک بکشیم به حوزه های دیگر اجتماع. دماسنج بگذاریم زیر زبان سیاست، زیر زبان اقتصاد، زیر زبان فرهنگ عامه، زیر زبان کسانی که انگار وظیفه ذاتی شان مخالفت و سنگ اندازی مقابل تصمیم های دولت است، حتی با آن که در اعماق وجدان شان می دانند این مخالفت ها از حُب علی نیست. طبعاً آتش و بنزین و بوئینگ راه حل نیست، اما گاهی اوقات نگاهی عمیق به رفتارهای خودمان و برخی سیاستمداران مان آدم را مستاصل می کند. نومید؛ خسته و درمانده.
وقتی سیاسیون و مردان راه طریقت و عرفان هم فوتبال را سرزنش و تحقیر می کنند یاد گفت وگوی کوتاه و دردناکی از زنده یادناصر حجازی می افتم که در برنامه 90 ماندگار شد:
فردوسی پور: میخواستیم بیشتر در مورد فوتبال پاک با آقای عزیز محمدی صحبت کنیم :
که...
ناصر حجازی : ببخشید. میشه من یه چیزی بگم؟
فردوسی پور : راجع به فوتبال پاک؟
ناصر حجازی: بله
فردوسی پور: بفرمایید!
حجازی: ما چی مون پاکه که فوتبالمون پاک باشه؟ فقط همینو میخواستم بگم !
فردوسی پور: خیلی ممنون!
خیلی گل گفتی؛ عزیز!