۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۶۹۳۳۹
تعداد نظرات: ۳۷ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۸ - ۰۷-۰۳-۱۳۹۷
کد ۳۶۹۳۳۹
انتشار: ۱۶:۵۸ - ۰۷-۰۳-۱۳۹۷
سواد زندگی (2) / خلاقیت و کسب و کار

سرمایه ام کم است، چه کنم؟! / از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُر آذربایجان

تمرین دانشجویان دانشگاه استنفورد آمریکا این بود: آنها به چند گروه تقسیم شدند. به هر گروه 5 دلار داده و گفته شد زمان اندکی در اختیار دارند تا با این پول اندک کار کنند و سودآوری کنند.

عصر ایران؛ سواد زندگی - از دیروز مباحث "سواد زندگی" را در عصر ایران آغاز کردیم و در اولین روز، از "سواد عاطفی" و روابط همسران با تاکید بر شناخت مغز زنانه سخن گفتیم (این لینک). امروز سراغ سواد کسب کار و توسعه مهارت های فردی و خلاقیت رفته ایم:

تینا سیلیگ، نویسنده کتاب "کاش وقتی 20 سالم بود می دانستم"* ، یک بار  به دانشجویان خود در دانشگاه استنفورد آمریکا تمرین جالبی داده بود.

تمرین این بود: دانشجویان به چند گروه تقسیم شدند. به هر گروه 5 دلار داده و به آنها گفته شد زمان اندکی در اختیار دارند تا با این پول اندک کار کنند و سودآوری کنند.

                                                            نمایی از دانشگاه استنفوردسرمایه ام کم است، چه کنم؟! / از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُر آذربایجان
5 دلار پول بسیار کمی بود. اما وقتی پای خلاقیت به میان بیاید، با کم ها هم می توان بیش ها را ساخت.

حالا ببینید دانشجویان چه کردند:

گروه اول) آنها تصمیم گرفتند کل آن 5 دلار را نادیده بگیرند . استدلال شان این بود که این پول محدود ، باعث می شود فکرشان محدود شود. بنابراین تصمیم گرفتند با "صفر دلار" کار کنند. فکر جالبی به سرشان زد. آنها آخر هفته به رستوران هایی که صف های طویلی در مقابل شان شکل می گرفت رفتند. هر کدام شان نوبت گرفتند و وقتی نوبت شان نزدیک شد ، به کسانی که حال و حوصله در صف ایستادن را نداشتند فروختند.

اعضای گروه، فقط به کسب درآمد نپرداختند، بلکه تجربه نیز اندوختند. تجربه اول شان این بود که اگر دانشجویان پسر در صف بایستند و دانشجویان دختر، جای آنها را بفروشند، موفقیت شان بیشتر می شود.
تجربه دوم این بود که در رستوران هایی که نوبت را با دستگاه "پیجر" در اختیار مشتریان قرار می دهند، سود بیشتری نصیب شان می شود زیرا پیجری که نوبتش رسیده را با پیجر مشتریان عوض می کردند و دوباره آن پیچر را با پیجر بعدی و همین طور الی آخر.

گروه دوم) آنها در محوطه دانشگاه - که دوچرخه سواران زیادی دارد - مستقر شدند. به دوچرخه سوارانی که رد می شدند پیشنهاد دادند باد لاستیک دوچرخه هایشان را به رایگان کنترل کنند. اگر باد لاستیک در حد متعارف بود، از دوچرخه سوار خداحافظی می کردند ولی در صورتی که کم باد بود، در ازای تنها یک دلار، باد کنند.

آنها به تجربه دریافتند که اگر قیمت باد کردن لاستیک را (همان یک دلار) اعلام نکنند، مشتریان، پول بیشتری می دهند.

گروه سوم) این گروه بر روی والدینی متمرکز شدند که برای دیدن فرزندان خود به استنفورد می آمدند و طبیعتاً با محیط بیگانه بودند. اعضای گروه نقشه هایی تهیه کرد که بر روی آن، رستوران ها با ماژیک مشخص شده بود تا این افراد بتوانند به راحتی رستوران ها را پیدا کنند.

گروه چهارم) راه اندازی تیمی برای عکاسی از دانشجویان، کاری بود که این گروه انجام داد.

گروه پنجم) اعضای این گروه راهی یک پارکینگ شدند و شستن خودروها را برای درآمد زایی انتخاب کردند.

گروه های دیگر هم هر کدام خلاقیتی کاملاً متفاوت به خرج دادند، اما دو گروه اول و دوم، بیشترین سود را به دست آوردند و تا 600 دلار سود کردند که در نوع خود یک رکورد محسوب می شود.

همان طور که می بینید نه فقط با سرمایه اندک که با دست خالی هم می توان کار و خلق سود کرد.
سرمایه ام کم است، چه کنم؟! / از استنفورد آمریکا تا شاگرد شیشه بُر آذربایجان
داستان واقعی یکی از میلیاردهای خودساخته ایرانی هم بسیار آموزنده است. او که چندی پیش درگذشت، در آذربایجان غربی  صاحب اموال و املاک و هتل و ... بود.
او در دوران نوجوانی، نزد یک شیشه بُر شاگردی می کرد. بسیار فقیر بود ولی ادامه زندگی در فقر و شاگردی را دوست نداشت. فکر کرد که با دست خالی چه می تواند بکند؟
سرانجام تصمیم اش را گرفت و یک روز بعد از پایان ساعت کاری اش، راهی کوچه و خیابان شد و به شیشه های خانه ها و مغازه ها نگاه کرد. او در هر خانه و مغازه ای شیشه ای ترک خورده یا شکسته می دید، وارد می شد و می گفت که اگر مایل باشند، بدون آن که زحمتی برای صاحب خانه یا مغازه باشد ، می تواند شیشه بیاورد و خودش نصب کند.

مردم از این ایده استقبال کردند زیرا کار کوچکی مانند تعویض شیشه شکسته یا ترک خورده، در میان کارهای روزمره شان گم می شد و حالا پسر نوجوانی می خواهد کارشان را راحت کند... کار پسر نوجوان، مدت های زیادی همین بود و این اول راه برای یک فرد خودساخته بود و در نهایت او توانست با جمع آوری سرمایه اولیه و البته استمرار "متفاوت فکر کردن" یکی از میلیاردرهای ایرانی شود.

فرد مشابهی نیز در چین، با دیدن تابلوهای کثیف مغازه ها، تصمیم گرفت با دریافت مبالغ اندکی، تیمی برای تمیز کردن تابلوها به مغازه ها بفرستد. او اینک مالک یک شرکت بزرگ و پردرآمد است که کارش تمیزسازی تابلوهاست چرا که اکثر مغازه دارها، وقت، حوصله یا امکان تمیز کردن تابلوهایشان را ندارند.

می بینید که با ایده های کوچک می توان درآمدهای بزرگ داشت. هرگز نگذارید سرمایه اندک تان شما را از پیمودن راه موفقیت باز دارد. اتفاقاً اگر "خوب فکر کنید" پایین بودن سرمایه می تواند خلاقیت را بیشتر به کار اندازد. از فکر های عجیب و غریب هم اصلاً نترسید. حداکثر ضرری که می کنید این است که کارتان نمی گیرد ولی خلاقیت تان که ادامه دارد.
یادتان باشد بسیاری از بزرگ ترین و گران ترین برندهای دنیا با سرمایه ای اندک شکل گرفته اند.

پی نوشت:
* این کتاب در ایران با ترجمه محمدرضا آل یاسین و توسط انتشارات هامون منتشر شده است و خواندنش را به همه توصیه می کنیم.

- مطلب حاضر توسط جعفر محمدی نوشته شده است.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳۷
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
1
8
خلاقانه ترين كار را چارلي چاپلين وقتي تو كار شيشه بري بود مي كرد. راستي شستن شيشه خودروها در سر چهاراه ها تو شهرهاي ايران، ايده خلاقانه دانشجويان استنفورد بود و ما نمي دانستيم؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
1
7
عالی بود
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
2
6
خیلی خوب بود. خدا خیرتون بده بچه‌های عصر ایران که به فکر هموطن‌هاتون هستید. تنتون سلامت و جیبتون پرپول
ناشناس
United States of America
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
2
6
متن خوب بودی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
14
3
البته طول زمان خیلی مهمه. مثلا کسانی که از طریق باد زدن تایر دوچرخه ها درامد داشتن بعد از یه مدت چون تعداد نفراتشون تو اون دانشگاه محدود بود تایر بی باد پیدا نخواهد شد!
گروه اول کارشون اصلا نمیتونه به پول های درست حسابی برسه چون کسی که میاد رستوران واسه تفریح وقتش رو هم داره و اگه نداره یعنی خودش دنبال پول هست!. و تو فامیل بگن کارت چیه؟ میگه تو صف وا می ایستم!
کار هم با کار فرق داره این دانشجوها همه رفتن تمیز کاری و این چیزا که اون وقت منم پیشنهاد میدم دانشجوها برن سر خیابون تو ترافیک با دستمال ماشین تمیز کنن!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
3
3
جالب بود
نان آور
United States of America
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
5
9
شما مطمئنی با نوبت فروشی و بادکردن لاستیک میشه شکم یه خونواده -مثلا 4 نفری- رو سیر کرد؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
مطلبو نگرفتی
اصلا نمی گه میشه با نوبت فروشی خانواده داری کرد
می گه باید خلاق بود و این فقط تمرین خلاقیت بود برای کسب وکار
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
اگربه موقع و در صف درست بايستي مطمئن باش ميشه. ولي تو صف رستوران تو ايران ديگه نميشه.
مثلا زمان جشنواره‌ها، نمايشگاه‌هاي شلوغ و دكترهاي با نوبت‌هاي بسيار بالا
رها
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
3
3
جناب آقای محمدی تشکر از ارائه مطلب خوبتان
خویی
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
3
4
احسنت واقعا جالب است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
3
6
این صفحه به دور از هیاهوی سیاست، یک متن امیدبخش است. عصر ایران کارت بیسته
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
2
2
بسیار عالی. ممنون عصر ایران
مهرداد
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
3
8
موضوع شما و مثال هایی که زدید جای نقد بسیار داره و این یک بررسی کاملا علمی نیست و تجربه دانشجویان هم صرفا برای درآمد کوچک و مشاغل بعضا کاذب است هستند در تهران افرادی که به دادزن. ها معروف هستند و برای تبلیغات جلو مغازه ها آلودگی صوتی ایجاد میکنند
در این خصوص ای کاش به مطالعه نشریه science هم در خصوص پولدار شدن نگاهی بیاندازید به نظرم این مطالب خام در سطح ارائه برای سایت تحلیلی مثل عصر ایران نیست
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۹
بله دیگه باید کلمات قلنبه سلنبه نوشته بشه تا در سطح سایت تلقی بشه؟
وقتی استاد دانشگاه استنفورد این تمرین رو به دانشجوهاش داده و در کتابش که به زبان های متعدد چاپ شده هم نوشته، باز هم خامه و فقط من و شما وزین هستیم؟؟؟؟

کل بحث درباره خلاقیته که متاسفانه شما درکش نکردی
سیامک
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
2
2
فوق العاده بود
mm2
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
0
5
این آموزشها و آماده کردن جوانان برای آینده باید توسط نهادهای آموزشی مثل مدرسه دانشگاه فنی و حرفه ای و .... انجام شود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
1
1
عالی بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
2
3
آقای محمدی ما اگه تو رو نداشتیم چه روزگاری داشتیم! :))
حمید
Spain
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
1
0
با سلام،
رر بخشی از این ویدئو ادعا می شود که 15 درصد ایرانی ها (12 میلیون نفر) روزانه 55 میلیارد نخ سیگار استعمال می کنند.
با تقسیم تعداد نخ سیگار (55 میلیارد نخ)بر تعداد افراد سیگاری (12 میلیون نفر)، عدد 4583 نخ برای مصرف روزانه یک فرد بدست می آید که قطعا اشتباه است.
ناشناس
United States of America
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
2
جالبه که خیلی از کامنت ها از طرف افرادی هست که این مقاله سعی داره یه تکونی بهشون بده!
mohammad
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
1
خیلی خیلی قشنگ بود از این جور داستان خوشم میاد
باربد
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
2
نکته اخر اینکه ایرانیها حال کار کردن رو ندارند یا از زیر کار در میرند
جواد
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
2
اگر هر انسانی یک کوچولو شانس داشته باشد از هرجایی شروع کند به جایی بهتر میرسد والا تلاش بدون شانش به جایی نمیرسه
علی قادری
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
2
امروز به لطف شما دوستا یه چیز جدید یاد گرفتم ممنون از شما
عالی بود
aaa
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
1
خلاقانه ترين كار را چارلي چاپلين وقتي تو كار شيشه بري بود مي كرد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
4
0
گول این حرفها را نخورید ، مثل این است که بگوییم برخلاف قوانین فیزیک ، بتوانیم خودرویی را بدون بنزین به حرکت درآوریم ،
اساس طبیعت تبدیل حالت های مختلف انرژی است ، حالت اولیه یعنی پول باید وجود داشته باشد در غیر این صورت حرکت کردن غیرممکن است ،
تابه حال هم هیچ کس از صفر به جایی نرسیده ، شاید روزی در نقطه صفر بوده اما بدون فشار اولیه حرکت غیر ممکن است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
بله کسی نمی تواند از صفر شروع کند مگر آن که خلاقیت داشته باشد و کسی که خلاقیت دارد اساسا در نقطه صفر نیست. مطلب هم همین را می گوید ولی شما نگرفتی مطلبو.
مگر استیو جابز وقتی کارش رو شروع کرد چیزی داشت؟ یا همون پسر بچه آذری که شاگرد شیشه بر بود سرمایه مادی داشت؟ همه این ها فکر داشتند، چیزی که خیلی از ما ازش بی بهره ایم و همه اش ناله می کنیم!!!!!
بهروز
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
1
مطلب بسیار آموزنده و جالبی بود البته برای کشورهای خارج که تورم نزدیک به صفر دارند و از ایده ها و خلاقیت استقبال می شود و شهروندان استرس برای فردای خود و خانواده ندارند.
امید
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
1
0
این کارهایی که گفتید در دانشگاه انجام شده، یا مصداق بازار سیاه هستند، یا مصداق شغل کاذب. و ربطی به خلاقیت ندارد. بعید می دانم این داستانها راست باشند.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۹
داستان نیست. من اون کتاب رو خوندم و خود استادش نوشته
دوماً این درس خلاقیت بوده است و روی مساله این بود که 5 دلار راچگونه می توان با خلاقیت آمیخت ودرزمان کوتاهی سودآورش کرد. پس بحث راه اندازی صرف کسب و کارنیست بلکه استاد می خواسته به دانشویانش دیگرگئنه اندیشیدن را بیاموزد
ناشناس
France
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
0
این ابتکارها وقتی به درد میخورد که همه کار و شغل دارند جز چند نفر، اما وقتی بر سر هر چهار راه ۲۰ تا گدا و گل فروش و شیشه پاک کن و دستمال فروش و جوراب فروش و سیگار فروش و آدامس فروش و اسپند دود کن مسابقۂ ابتکار گذاشته اند و مهندس ها و دکترها مسافرکشی عملگی و باربری می کنند دیگر تنها ابتکار باقی مانده خود کشی است. خود شما روزی در همین عصر ایران مقاله ئی داشتید خطاب به مسئولان، تحت عنوان چیزی نزیک به این: "برای اشتغال زائی اگر کمک نمی کنید لا اقل از سر راه مردم کنار بروید". ایجاد اشتغال در سطح مملکت نیاز به مدیریت درست در سطح کلان دارد وگرنه گدائی و دزدی و شیشه پاک کنی و آشغال گردی هم کارهای ابتکاری فردی است منتها همه که ابتکارشان به میلیاردری منتهی نمیشود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
0
من خودم نمونه موفق از صفر شروع کردنم کاش میدونستم چاپ میکنید تا براتون بگم چجوری موفق شدم
مصطفی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
0
پست عالی و آموزنده ای بود،تشکر
عباس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۸
0
0
در این زمینه خلاقیت و نوافرینی من کتاب نوافرینی که به تازگی چاپ شده رو پیشنهاد میکنم.
ناشناس
United States of America
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۹
0
0
همش درست طرف میگفت شما جیب ما رو نزن مابقیش با خودمون !!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۹
0
0
كار تيمي در ايران هميشه نتيجه داده ... مثل تيم فوتبال ايران ...!!! نتيجه حرفم را در جام جهاني ببينيد...!!!
وبگردی