۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۸۷۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۰۳-۰۷-۱۳۸۵
کد ۳۸۷۵
انتشار: ۱۰:۰۹ - ۰۳-۰۷-۱۳۸۵

ناگفته های جدید هاشمی رفسنجانی از دفاع مقدس

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به دستگیری سران حزب توده گفت: اگر آن کار را نمی‌کردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیرنظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم، البته به نفع شوروی فعالیت‌هایی داشتند.

هاشمی رفسنجانی در گفتگویی مشروح و خواندنی به بیان گوشه ای از خاطرات خود دردوران هشت سال دفاع مقدس پرداخت.

به گزارش "مهر" حجه الاسلام و المسلمين هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه همشهری و پاسخ به این سئوال که آیا مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی گمان می کردند که عراق به کشورمان حمله کند، گفت: موضع گیری های عراق در خصوص انقلاب اسلامی در طول پیروزی تا شهریور 59 نشان می‌داد که حاکمان بعث، به خصوص صدام نه تنها رضایتی ندارند، بلکه با انقلاب اسلامی مخالف هستند.

رئیس مجلس شورای اسلامی در زمان آغاز جنگ تحمیلی اظهار داشت : اولین تجاوز عراقی‌ها به خاک ایران دقیقاً یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 21/12/57 اتفاق افتاد که چهار فروند هلی‌کوپتر طی دو مرحله در صبح و بعدازظهر وارد آسمان روستای کانی در حوزه پاسگاه باشه اطراف مریوان شدند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: با شروع سال 59، برخی نشانه‌ها به سوی جنگ بود، اما حتمی نبود. مثلاً در سه ماهه اول 142 مورد تجاوزات مرزی داشتیم که هربار مسؤولان عراقی عذرخواهی می‌کردند، پس از شکست آمریکا در جریان طبس و کودتای نوژه، آقای برژینسکی، مشاور امنیت ملی اعلام کرده بود که استراتژی ما تقویت دولت هایی است که توان حمله نظامی به ایران را دارند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد وقایع ماههای اول آغاز تجاوز رژیم بعث عراق گفت : ما در ابتدا فکر می‌کردیم جنگ خیلی کوتاه خواهد بود. یادم می‌آید وقتی جنگ شروع شد و ما اولین جلسه شورای عالی دفاع را برگزار کردیم، سران ارتش حرفشان این بود که «از امام بخواهیم آتش‌بس را نپذیرند، چون ما تحقیر شده‌ایم و باید خودمان را نشان بدهیم و ضربه متقابل را بزنیم.»
سران ارتش قول دادند که ضربه کاری را به دشمن وارد خواهند کرد؛ به خصوص نیروی هوایی در این زمینه قاطع‌تر حرف می‌زد و انصافاً خوب هم عمل کرد. منظورم این است که در ابتدا تصور این بود که جنگ زیاد طول نمی‌کشد، اما وقتی ارتش عراق وارد خاک ما شد، معلوم شد که جنگ طول خواهد کشید.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد عملکرد نیروی هوایی ارتش در ماههای اول دفاع مقدس گفت : اول جنگ، عراقی‌ها قدرت دفاع ضدهوایی خوبی نداشتند، به همین دلیل هم در ابتدای جنگ، نیروی هوایی توانست خیلی خوب عمل کند و عقبه‌های ارتش عراق را در حد قابل قبولی بزند، اما دلیل اینکه بعدها این عملیات تکرارنشد، این بود که اولاً آنها هوشیار شده‌ ودفاع ضد هوایی‌شان را تقویت کرده بودند و ثانیاً ما اگر در این زمینه دچار خسارت می‌شدیم، به راحتی نمی‌توانستیم جبران کنیم.
در اوایل جنگ، نیروی هوایی گاهی کار نیروی زمینی را هم می‌کرد و نیروهای پیاده دشمن را متوقف می‌کرد. ما چاره‌ای نداشتیم که ریسک نکنیم و در نیروی هوایی با احتیاط و صرفه‌جویی عمل کنیم.

هاشمی رفسنجانی درباره اختلافات سپاه و ارتش در برخی مقاطع جنگ گفت : در مقطعی به این نتیجه رسیدیم که چون ارتش و سپاه درکنارهم خوب نمی‌جنگند، ماموریت‌های مستقلی به ارتش بدهیم؛ ارتش کلاسیک فکر می‌کرد و معتقد بود جنگ باید در محورهای نزدیک بغداد گسترش پیدا کند و ما خودمان را به پایتخت عراق نزدیک کنیم. عملیات بزرگی را هم طراحی کردند. شهید صیاد با آقای حسنی سعدی و دوستانشان که تیم قوی و پرکاری بودند، طراحی‌هایی می‌کردند و توفیقاتی هم داشتند. از طرفی در شیوه اداره جنگ هم منطق ارتش این بود که باید به صورت کلاسیک عمل کرد و سپاه بیشتر به شیوه غافلگیری عمل می‌کرد. سپاه برای عملیات ادوات زیادی می‌خواست و ارتش می‌گفت باید با نگاه به آینده از ادوات استفاده کرد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به دستگیری سران حزب توده گفت: اگر آن کار را نمی‌کردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیرنظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم، البته به نفع شوروی فعالیت‌هایی داشتند.

آیت الله هاشمی در پاسخ به این سئوال که سخت ترین دوره های جنگ، چه بود، پاسخ داد: همان چندماه اول جنگ که بنی‌صدر فرمانده جنگ بود، خیلی سخت بود. دشمن خیلی جاها را گرفته بود. دستمان هم بسته بود و نمی‌توانستیم کاری بکنیم و می‌دیدیم در قرارگاه‌ها چه می‌گذرد و خون دل می‌خوردیم.

وی افزود: یکی دیگر از دوران‌های سخت زمانی بود که عراق چندعملیات پی‌در‌پی را برای پس گرفتن فاو و جزیره مجنون و دیگر نقاطی که ما در اختیار داشتیم، انجام داد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن اشاره به استراتژی آمریکایی ها دراواخر جنگ تحمیلی گفت: به نظر من آمریکایی‌ها هم تصمیم داشتند دست ما را از صادرات نفت کوتاه کنند و اگر ما جنگ را ادامه می‌دادیم، آنها این کار را می‌کردند. شکست به این مفهوم که ارتش عراق پیروز شود، اتفاق نمی‌افتاد، بلکه به این معنا ممکن بود اتفاق بیفتد که ما در شرایطی قرار بگیریم که نتوانیم برای پذیرش قطعنامه شرط تعیین کنیم. وضع اقتصادی ما بد شده بود و دنیا تصمیم گرفته بود بدون رعایت مقررات جنگ اجازه بدهد صدام هر کاری می‌خواهد، انجام دهد و نهایتاً این‌که این خطر وجود داشت که مردم ما و مردم عراق آسیب‌های جدی ببینند، ما نگذاشتیم این شرایط حاد به وجود بیاید و با پذیرش قطعنامه و تحمیل شرایط ما جنگ را به پایان رساندیم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که اواسط جنگ تحمیلی از سوی امام خمینی(ره) به عنوان "فرمانده جنگ" منصوب شد، درباره این انتصاب گفت: بعد ازعملیات رمضان و والفجر مقدماتی اختلاف بین ارتش و سپاه جدی شد و فرماندهان این دو نیرو نمی‌توانستند با هم توافق کنند. خودشان پیشنهاد کردند فردی بیاید و فرماندهی کند. هر دو گروه هم افراد خوبی بودند. مشکل اینجا بود که منطق جنگ سپاه و ارتش با هم فرق داشت. ی

ک بار با فرماندهان ارتش و سپاه خدمت امام بودیم.بعضی از فرماندهان سپاه در آن جلسه حرف‌هایی زدند که معنی‌اش این بود با امکانات کم هم می‌توانیم خوب بجنگیم. مرحوم ظهیرنژاد آدم محترمی بود، دو زانو نشست خدمت امام و گفت : حرف‌های این آقایان جواب جنگ را نمی‌دهد. اگر بخواهیم جواب 100 تانک را بدهیم، باید 200 تانک داشته‌ باشیم یا برای مقابله با توپخانه دشمن فلان قدر امکانات می‌خواهیم.منظورم این است که بحث‌ها در حضور امام به این حالت رسیده بود. اختلافات غیرقابل حل شده بود و همه به این نتیجه رسیده بودیم که کسی باید فرماندهی جنگ را بپذیرد که طرفین حرفش را قبول کنند.

به گزارش مهر فرمانده جنگ در سالهای دفاع مقدس در مورد "دیپلماسی جنگ" گفت:ما دوستان زیادی نداشتیم. آمریکا، شوروی، و اروپا با ما رابطه دشمنانه داشتند. با این حال در محدوده کشورهایی که با آنها ارتباط داشتیم، موفقیت‌هایی دیده می‌شد. از جمله این‌که با چین و هند خوب کار می‌کردیم. از طرفی ما توانستیم سوریه و لیبی را ازجمع کشورهای عربی جدا کنیم و تا آخر جنگ آنها را برای خودمان داشته باشیم و حتی از آنها اسلحه بگیریم. اینها نشانه‌های موفقیت ما در دیپلماسی بود.

وی افزود: از محدوده این چند کشور که بگذریم، در سایر نقاط، نقش چندان فعالی نداشتیم و عراقی‌ها در این زمینه موفق‌تر عمل می‌کردند. مثلاً وقتی جنگ شهرها شروع شد، مجامع جهانی به نفع صدام عمل کردند و ما به لحاظ دیپلماسی نتوانستیم آنها را مهار کنیم. اما وقتی قدرت دستمان بود، توانستیم از قدرت خودمان استفاده کنیم. به خصوص در آخر جنگ، در تعامل با سازمان ملل کار دیپلماسی خوبی انجام شد. در آن دوره ما دبیرکل سازمان ملل را با خودمان همراه کردیم و توانستیم قطعنامه را به آن شکل به نفع خودمان بگیریم.

به گزارش مهر نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع در خصوص شرایط دشوار ماههای پایانی جنگ تحمیلی تصریح کرد: در آن روزها، غربی‌ها و شوروی‌ها به صدام اجازه داده بودند که از سلاح‌های غیرمتعارف استفاده کند و همان کاری را که در حلبچه انجام داد، در شهرهای بزرگ ایران تکرار کند، این کار البته قبل از آن هم انجام شده بود اما نه به‌طور وسیع. موشک‌های عراق به شهرهای ما می‌رسید. هواپیمای پیشرفته‌ای هم که در اختیارشان قرار گرفته بود، می‌توانست شهرها را بمباران کند، من فکر کردم اگر شهرهای بزرگ مثل اصفهان و تهران بمباران شیمیایی شوند، عقبه دفاع ما سست خواهد شد و جنگیدن با مشکل روبرو می‌شود. اگر چنین حالتی پیش می‌آمد، باید آتش‌بس را می‌پذیرفتیم.

رئیس مجلس شورای اسلامی در دوران دفاع مقدس ادامه داد: دولت-مهندس میرحسین موسوی- در آن موقع اعلام کرد که دیگر قادر به تدارک مالی نیست. از لحاظ ابزار جنگ هم آقای محسن رضایی نامه‌ای به امام نوشت و تجهیزات متعددی از جمله چند صد هواپیما و تعداد زیادی توپ و تانک خواست، از طرفی صدام اجازه گرفته بود که بمباران شیمیایی شهرهای ما را مثل شلمچه شروع کند. آمریکا هم وارد جنگ شده بود. مجموعه این عوامل ما را به این نتیجه رساند که ادامه جنگ بیش از آن درست نیست.
من از حلبچه به جلسه سران سه قوه آمدم و در آنجا به اجماع رسیدیم که جنگ را تمام کنیم. خدمت امام رسیدیم و بحث طولانی صورت گرفت. پذیرش پایان جنگ برای امام سخت بود.

هاشمی رفسنجانی گفت: ایشان-امام- تعبیری را به کار بردند که ما را مایوس کنند من تعبیری را که امام به کار بردند نمی‌گویم. من دیدم بحث به بن‌بست رسید. عرض کردم لازم نیست پایان جنگ را شما اعلام کنید. من فرمانده جنگ هستم. می‌روم اعلام آتش‌بس می‌کنم و آبروی شما محفوظ می‌ماند. بعد هم اگرکار من اشتباه بود، محاکمه‌ام کنید، اگر هم یک نفر قربانی شود چیز مهمی نیست. چون کشور نجات پیدا می‌کند و مسائل حل می‌شود. امام نگاهی کردند و با حالت خاصی گفتند: «قبول می‌کنم.» بعد گفتند: «بروید علما و شخصیت‌ها را جمع کنید و آنها را توجیه کنید و بحث‌هایی را که در این جلسه مطرح شد با آنها در میان بگذارید که اختلافی پیش نیاید.»

به گزارش مهر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سئوال که از نتیجه‌ای که از جنگ گرفتیم، راضی هستید، اظهارداشت: ما که جنگ را شروع نکردیم. ما فقط دفاع کردیم. ما درمقابل همه کفرایستاده بودیم و ازآنچه به دست آوردیم، راضی هستیم. البته اگرمی‌توانستیم به هدف نهایی‌مان می‌رسیدیم و صدام را به محاکمه می‌کشیدیم و ملت عراق را آزاد می‌کردیم و اوضاع کنونی برای عراق پیش نمی‌آمد، برای ما مطلوب‌تر بود.

وی افزود : چون کار قطعنامه به بن‌بست خورده بود و این امکان وجود داشت که ما مجدداً به جنگ برگردیم. گرفتار شدن صدام به مسائل کویت و نامه نوشتن او به ما باعث شد که مشکلات ما حل شود. ما هم از موضع بالا جواب نامه‌ها را دادیم. صدام برای اینکه مسائلش را با ما حل کند، به آزادی اسرا تن داد. روزهای آزادی اسرا واقعاً از بهترین ایام زندگی من است.

ارسال به دوستان
وبگردی