۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۹۵۱۱۷
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۶ - ۱۹-۰۲-۱۳۹۴
کد ۳۹۵۱۱۷
انتشار: ۱۱:۳۶ - ۱۹-۰۲-۱۳۹۴

کوتاه کردن دست مردم از کتاب در چهار حرکت

متوسط تیراژ کتاب در دهه اول انقلاب 12 هزار جلد در نوبت چاپ بود که اکنون با احتساب کتب کمک‌آموزشی به 3 هزار جلد و بدون لحاظ کردن آن حداکثر به 700 جلد می‌رسد.
ایلیا دیانوش* - متوسط تیراژ کتاب در دهه اول انقلاب 12 هزار جلد در نوبت چاپ بود که اکنون با احتساب کتب کمک‌آموزشی به 3 هزار جلد و بدون لحاظ کردن آن حداکثر به 700 جلد می‌رسد. اسفناک‌تر از این آمار سرانه زمانی مطالعه ایرانیان و تعطیلی و تغییر کاربری گسترده کتاب‌فروشی‌ها و رسیدن تعداد آن‌ها به یک‌سوم تعداد ناشران است.

اگرچه روند نزولی مطالعه کتب چاپی از دهه اول انقلاب تاکنون ادامه داشته است اما شیب ملایم آن در دهه اخیر به سراشیبی تندی تبدیل شد. درست است که یکی از عوامل این کاهش گسترش فضای مجازی است اما مقایسه وضعیت بازار کتاب با دیگر کشورهایی که در توسعه دیجیتالی از ما بسیار جلوترند نشان می‌دهد که تأثیر انتشار الکترونیکی کتب بر افت فروش کتاب‌های چاپی در این کشورها بسیار کمتر از آن چیزی است که در کشور ما اتفاق افتاده است.

کاغذ یارانه‌ای در دولت هشتم در قالب طرحی که وزارت ارشاد را ملزم به خرید نیمی از تیراژ هر کتاب از ناشران و اهدای آن به کتابخانه می‌کرد برچیده شد تا از یک‌سو مسائل ایجاد شدن در حاشیه کاغذ یارانه‌ای حل شود و از سوی دیگر هم با واقعی شدن قیمت کتاب به اقتصاد نشر کمک شود و هم مبالغ حاصل از برچیده شدن این یارانه صرف خرید کتاب شود و با موجود بودن هر کتاب در کتابخانه‌ها امکان مطالعه آن از مخاطبانی که قدرت خریدشان محدود است، گرفته نشود.

اما این طرح در اجرا به دو چالش برخورد؛ نخست این‌که زیرساخت‌های توزیع و جانمایی این حجم عظیم از کتاب در کتابخانه‌های کشور فراهم نبود و دوم این‌که بلافاصله با استقرار دولت نهم اعلام شد که نه‌تنها هر کتابی را از ناشران نمی‌خرند بلکه کتاب‌های موجود در کتابخانه‌ها هم "وجین" خواهند شد و مجوزهای دولت‌های پیشین ملاک موجه بودن قرارگرفتن یک کتاب در کتابخانه رسمی یا اهدای آن به کتابخانه‌ها نخواهد بود و در این خصوص هم نیاز به بررسی است. این است که عمده خرید کتاب محدود به ناشران مذهبی و کتب سیاسی خاص شد و فشار حاصل از حذف یارانه کاغذ در بخش کتاب به مخاطبان تحمیل شد.

حرکت دومی که مخاطبان را آزرد، گستردگی این ممیزی بود که به شکل سلیقه‎ای و با معیار‌های عجیبی اعمال شد؛ مثلا این‌که "هر کتاب یا هر قسمت از کتابی را نتوان با صدای بلند در جمع خانواده خواند، مشمول ممیزی است" و یا این‌که "برخی کتاب‌ها فارغ از این‌که چه محتوایی داشته باشند، به‌واسطه موضع دولت نسبت به نویسندگان آن‌ها و بالعکس ممکن است امکان نشر نیابند". این روند حتی منجر به لغو مجوز برخی کتب‌هایی شد که یکی‌دو سال پیش از آن زمان اجازه نشر گرفته بودند و موجب شد که این کتاب‌ها از تجدید چاپ باز مانند.

سومین موج مخالف با افزایش یا حفظ مخاطبان کتاب، افزایش ناگهانی و شدید قیمت ارز تا سه برابر میزان قبلی بود که قیمت کاغذ و متعاقب آن قیمت کتاب را به سه برابر قبل رساند و موجب ریزش گسترده شمار مخاطبان و شمارگان کتاب و توقف انتشار برخی کتب وزین و پرصفحه پژوهشی و مرجع شد.

اما موج چهارم که همزمان با سه موج دیگر حرکت خود را آغاز کرده و شدت گرفته است، دور شدن جامعه از کتاب به‌عنوان یک کالای فرهنگی مادر و بنیادین است. هزینه‌ای که خانوار ایرانی برای تهیه و استفاده از آثار هنری صرف می‌کند، نشان می‌دهد که نه‌تنها این کالای فرهنگی از سبد خرید او حذف شده است بلکه حتی به رایگان نیز حاضر نیست وقت و انرژی خود را صرف بهره‌مندی از آن کند.

درواقع پیش از آن که قیمت بالا و سرانه پایین درآمد در ایران مانع از تهيه کتاب شود، بي‌حوصلگي ناشي از گرفتاري‌ها و مشکلات عديده اقتصادی است که دست مخاطبان را حتی براي تورقي چند از کتاب کوتاه کرده و این تبدیل به یک روحیه جمعی شده است که مخاطبان محدود فرهنگ و هنر و ادب، خلل چندانی به آن وارد نمی‌کنند.

در چنین شرایطی برخی کارشناسان بازگرداندن کاغذ یارانه‌ای به بخش نشر را ضروری می‌دانند و برخی دیگر این تدبیر را عقبگرد تعبیر می‌کنند و معتقدند جور دیگری باید اقتصاد نشر و به‌طور مشخص بازار کاغذ را مدیریت کرد و قیمت تمام‌شده کتاب را کاهش داد.

از سوی دیگر هستند کارشناسانی که اصلاح و توسعه شبکه عرضه و توزیع همراه با فرهنگ‌سازی و تبلیغات و معرفی گسترده‌تر آثار منتشره در رسانه‌ها را توصیه می‌کنند تا انتشار کتاب هم مانند انتشار یک اثر در حوزه موسیقی و سینما یک اتفاق تلقی شود و مخاطبان ترغیب به پیگیری آثار و بازگشت به کتاب‌فروشی‌ها شوند.

با نگاهی کلان‌تر باید گفت اقتصاد کتاب در کشور ما وقتی در مسیر صحیح خود قرار خواهد گرفت که هم یک رفاه نسبی در جامعه به دست آمده باشد و هم مداخله دولت در مراحل مختلف تولید آثار هنری کاهش یابد و نقش حمایتی آن هم بدون توقعات خاص، محدود به کتب دارای مخاطب کیفی شود. چون فرهنگ و هنر یک اقتصاد کاتالاکسیک – خودسامانده - را می‌طلبد تا بتواند تولیداتش را به سبد خرید خانوار بازگرداند.

*شاعر، روزنامه‌نگار و پژوهشگر

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حمیدرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
1
14
باید از تجربه ی کشورهای دیگه در گسترش فرهنگ مطالعه هم استفاده کرد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
0
13
با سلام
من خودم یکی از تولید کنندگان بازار نشر بودم و در زمینه تهیه کتب مذهبی و احیای نسخ خطی قدیمی فعالیت میکردم. یک زمانی بود که برای پذیرش کار جدید، وقت شش ماهه میدادم اما از سال 86 به این طرف، بازار کتاب رو به ورشکستگی نهاد. و افراد بسیاری از جمله خودم را مجبور به تعویض شغل کرد. الان شاید بیش از سه سال است که حتی یک تماس هم جهت کار جدید نداشته ام.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
0
16
این هم ثمره نخبه گرایی! از قضا سرکنگبین صفرا فزود !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
0
11
مردم کتاب خون نیستن !
فرهنگشم نیست
سینما نمیرن، کتاب نمیخونن و...
پاسخ ها
حمیدرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
توی همین مطلب علت رو گفته دیگه:
«درواقع پیش از آن که قیمت بالا و کمبود نقدينگي مانع از تهيه آن شود، بي‌حوصلگي ناشي از گرفتاري‌ها و مشکلات عديده اقتصادی است که دست مخاطبان را حتی براي تورقي چند از کتاب کوتاه کرده و این تبدیل به یک روحیه جمعی شده است که مخاطبان محدود فرهنگ و هنر و ادب، خلل چندانی به آن وارد نمی‌کنند.»
رهگذر
United States of America
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
2
10
نسخه ebook رو چرا منتشر نمی کنند؟ مثل سایت های آمازون یا گوگل پلی که کتاب رو می شه نسخه ebook رو ارزون تر خرید مشکل کاغذ هم نداره
پاسخ ها
حمیدرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
یه سری از کتابها در سایت «فیدیبو» منتشر میشه. میتونید از اونجا بخریدشون. عصرایران لطفا در مورد فیدیبو یه مطلب بنویس که مردم تشویق بشن به خرید کتاب الکترونیکی و از دانلود غیرمجاز اجتناب کنن
ناشناس
| Netherlands |
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
چون قانون کپی رایت درست و حسابی نداریم و ملت اون نسخه رو از هم کپی میکنن. خلاصه همون یه قرون دوزار فروش رو هم از دست میدن
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
منتشر کنیم که یدونه بفروشیم بقیه از روش کپی کنن؟
اسکندر
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
0
2
با سلام
بنده ناشر هستم دلایل بسیار متعددی را میتوان در کاهش سرانه مطالعه اعلام نمود اول انکه با دادن یارانه کاغذ به شدت مخالفم چون همان زمان هم که یارانه به کاغذ تعلق میگرفت عده ای از ناشران که به بالا متصل بودند با گرفتن همین کاغذهای یارانه ای و فروش آن در بازارهای آزاد پولهای هنگفتی به جیب زده اند .2- موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران با برگزاری نمایشگاههای استانی کتاب که خود هم ذینفع می باشد و تخفیف بالا ارزش کتاب را در بین مردم کاهش داده است شما اگر نگران قدرت خرید مردم هستید چرا همچین نمایشگاههای را در مورد پوشاک یا خورراک مردم با تخیف بالا هر هفته در یک استان انجام نمیدهید؟ پس هدف ضربه زدن به کتاب و کتابفروشانی است که عمر خود را در راه کتاب گذاشته اند 3-نحوه قیمت گذاری در اختیار امثال من ناشر قرار گرفته و هیچ گونه نظارتی بر آن نیست برای مثال یک کتاب 100 صفحه ای در اندازه رقعی و جلد معمولی (شومیز) حداکثر باید3500 تومان قیمت بخورد ولی ناشر قیمت کتاب را 7000تومان میگذارد بعد در بوق و کرنا میکند که 50 درصد تخفیف بگیرید بیچاره مردم هم که از همجا بیخیر ... 4- در همین بیست و هشتمین نمایشگاه اگر یک سر به داخل شبستان بزنید و غرفه ها را نگاه کنید تمام غرفه های که نبش است یعنی جای خوب نمایشگاه یا به ارگانهای دولتی تعلق گرفته با متراژ بالا که اولا در تضاد با اصل 44قانون اساسی و بیانات مقام معظم رهبری میباشد یعنی اصل خصوصی سازی دوم اینکه اگر ناشر دولتی نبود ناشرانی که باز به بالا متصل هستند جای خوب نمایشگاه را در اختیار دارند پس چگونه ناشران تازه کار شروع به کار کنند و البته دلایل بیشماری دیگری هم هست که در این مقال نمیگنجد.
پاسخ ها
حمیدرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
در مورد ناشران دولتی که گفتید نمیتونم نظر بدم. ولی در مورد ناشران خصوصی که در جاهای بزرگ نمایشگاه قرار گرفته اند به نظرم دارید بی انصافی میکنید. چشمه و نی و نگاه و ققنوس و ثالث به بالا متصل هستند؟ اگه به بالا متصل بودند که بعضیاشون چند سال تعلیق نمیشدند. حق بدید که کتابهای این انتشاراتی ها گستره ی وسیع تری از حوزه ی ادب و فرهنگ رو پوشش میده و طبیعتا خوانندگان بیشتری هم دارند. پس باید جای بزرگتری هم در اختیارشون قرار بگیره و حتی شاید جاهای بهتر. اگه کسی واقعا دنبال کتاب خاصی باشه، از ناشران غیرمعروف کوچیک هم خرید میکنه. من خودم کلی کتاب از ناشران متوسط میخواستم بخرم و مستقیم رفتم سراغشون و خرید کردم. از اون ناشران بزرگ هم البته خرید کردم، چون همون قضیه ی گستره ی وسیع تر مطرحه
اسکندر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
ببخشید بنده در رابطه با ناشران خصوصی که غرفه های بزرگ در سمت راست شبستان را دارند چیزی نگفتم چون ناشرانی که در آن سمت هستند را همه میشناسیم و کارهایشان را هم همینطور غیر از یکی دو نشر که اگر یک نگاهی به آنجا بی اندازید آن یکی دو نشر را هم میتوانید ببینید
اسکندر
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
مثلا انتشاراتی مانند دلیل ما و ... آیا میدانید بابت کتابی که چاپ میکنند هیچ مشکلی ندارند چون اداره ارشاد هر کتابی که توسط این انتشاراتیها چاپ میشد را به راحتی خریداری میکند در حالی که همان کتاب را اگر نشر دیگری به چاپ برساند اداره ارشاد واکنشی به کتاب نشان نمیدهد مثال بنده در مورد این ناشران اشت نه امثال نی و چشمه و ثالث
الهام
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
0
1
مشكل كتاب نخون بودن مردم است. اينكه ضرورتي به با سواد بودن نمي بينند. يك مادر كتاب هاي مربوط به تربيت كودك و يا يك مهندس كتاب مربوط به رشته اش رو در يك كيفيت ضعيف ترجمه اي مي بيند!خوب دل زده مي شوند تازه وقتي همه در مورد همه كار نظر مي دهند و خود رو اوستا مي دانند، نياز به مطالعه ديده نمي شود. وقتي بي سواد ها همه كاره مي شوند و با دكتري تقلبي بر مسند وزارت تكيه مي زنند، كتاب كي مي خونه!
بنده خدا
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
4
0
چرا هر مشکلی پیش میاد فوری سراغ الگو گیری از کشور های دیگر میرید
مگر یکی از شرایط جامعه اسلامی این نیست که خودش الگو باشد!!
پاسخ ها
حمیدرضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
میشه یه جامعه ی اسلامی الگو رو نام ببرید؟
وبگردی