۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۰۵۴۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۸ - ۰۴-۰۲-۱۳۸۷
کد ۴۰۵۴۲
انتشار: ۱۱:۰۸ - ۰۴-۰۲-۱۳۸۷

خوب کاری کردی جوون!

در حاشیه فروش طرح مبتکر ایرانی به انگلیسی ها
*مصطفی بدرالسادات

جوان مخترع اصفهانی که طرح ابداعی خود را به یک شرکت انگلیسی فروخت، نه اولین کسی است که حاصل تراوشات فکری و علمی خود را در اختیار خارجی ها می گذارد و نه آخرین آنها محسوب خواهد شد.

او، توانسته بود طرح هواپیمای بدون سرنشین با سوخت تولید شده از کودهای گیاهای را ابداع نماید و مسوولان علم پرورمان نیز برای قدردانی ، یک سکه بهارآزادی (البته تمام بهار!) و یک لوح تقدیر به او دادند!

طرح این جوان ایرانی، پس از شرکت در جشنواره هانداک آلمان، مورد توجه یک شرکت انگلیسی قرار گرفت و در نهایت، این شرکت موفق شد با پرداخت 200 میلیون تومان، طرح را از آن خود کند و جالب اینکه شرکت انگلیسی فرمول خریداری شده را یک هفته پس از انجام معامله، برای سوخت هواپیماهای مسافربری به کار گرفته و بدین ترتیب سود مستمر میلیاردی را برای خود تضمین کرده است.

"تراژدی نخبگان" در ایران، مستندی است که همچنان ادامه دارد و هیچ دورنمای قابل توجهی نیز برای بهبود این وضعیت اسفناک مشاهده نمی شود.

هم اکنون سالهاست که در کشور ما، مسابقات بزرگ علمی برگزار می شود. از کنکور دانشگاه ها تا المپیادهای علمی و جشنواره خوارزمی و رقابت های ربات ها و ...

وجه مشترک همه این رویدادهای علمی نیز این است که در نهایت نخبه ترین دختران و پسران ایرانی مشخص می شوند ، سپس مراسمی برگزار می شود و جوایزی به دارندگان رتبه های برتر، مخترعان، مکتشفان و مبتکران جوان داده می شود و .... و دیگر منتظر مرحله بعدی در این سوی مرز نباشید: اینک نوبت خارجی هاست که با جیب های پر، بر سر سفره آماده بنشینند و طرح ها و اختراعاتی که توسط جوانان ایرانی و با امکانات ایرانی به ثمر نشسته اند را با خود ببرند.

انگار همه بخش های علمی و آموزشی ایران بسیج شده اند تا با برگزاری رقابت های گوناگون برترین های کشور را به خارجی ها معرفی کنند و وظیفه خود را تمام شده انگارند!

مروری بر اخبار علمی رسانه های داخلی بیندازید، تقریبا هیچ هفته ای نیست که خبری از یک اختراع یا دستاورد علمی که تماما توسط ایرانی ها و مخصوصا جوانان عرضه شده است، منتشر نشود ولی در عمل هیچ استفاده ای از این ابداعات و اختراعات در کشور نمی شود و یا اگر می شود"النادر کالعدم"

مثل ما، مثل باغبانی است که عمری تلاش می کند تا درختی به بار آید ولی پس از آنکه میوه ها رسید، آنها را نمی چیند و سرانجام میوه ها یا توسط رهگذران خورده می شوند یا بر زمین می ریزند و می پوسند و باغبان نیز از گرسنگی سنگ بر شکم می بندد.

 در فقدان یک سازوکار عملیاتی، نخبگان ایرانی، یا در گذر زمان، اندک اندک به استعدادهای هرز شده تبدیل می شوند و خودشان می مانند و لوح های تقدیری که بر درودیوار اتاقشان آویزان است. یا آنکه راهی خارج می شوند تا دیگران را از دانش و نوآوری های خود بهره مند سازند و یا اگر در کشور هم می مانند، ثمره تحقیقاتشان را به خارجی ها می فروشند تا آنچه عاید می شود را به زخم زندگی شان بزنند و گذران روزگار کنند.

بیایید تصور کنیم که اگر این جوان مخترع ایرانی می خواست پیشنهاد انگلیسی ها را رد کند و آن را در کشور خود عملیاتی نماید.
 در چنان صورتی، او باید سالها از این اداره به آن وزارتخانه، از سازمان محیط زیست تا وزارت صنایع، از سازمان استاندارد تا هواپیمایی کشوری، از پتروشیمی تا وزارت کشاورزی و هزار جای مربوط و نامربوط دیگر می رفت و احیانا ناگزیر می شد "دم خیلی ها را هم ببیند" و دهها و صدها نفر را توجیه کند و در نهایت هم به خانه اول برگردد زیرا در این کشور، به سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند: "هواپیماهایمان با همین سوخت فسیلی می پرند، چه نیازی هست به سوخت گیاهی و اصلا چه معنایی دارد سودی به این بزرگی به جیب یک جوان برود؟!"

پس همان بهتر که طرح خود را به انگلیسی ها فروخت تا ، لذت اجرای طرح اش را در سطح بین المللی بچشد و هم حق الزحمه ای دریافت کند تا بتواند به تحقیقاتش ادامه دهد والا اگر دل به آن سکه و لوح خوش می داشت ، پول حاصل از فروش سکه اش ، حتی کفاف کرایه تاکسی هایش را هم نمی داد ، در مسیری که باید برای اجرای طرح اش در ایران می پیمود!

جالب اینجاست که همین مسوولانی که در داخل طرح او را نادیده گرفتند ، در آینده ، با شرکت انگلیسی وارد مذاکره خواهند شد تا بلکه بتوانند با پرداخت مبالغ میلیاردی ، سوخت تولید شده با فرمول این جوان ایرانی را خریداری کنند و به داخل کشور بیاورند!
نظیر این ماجرا ، بارها و بارها تکرار شده است ولی گویا مسوولان ، تصمیمی برای بیدار شدن و حمایت واقعی (و نه حمایت های مشمئز کننده شعاری) از نخبگان ایرانی ندارند.
یتیمی و بی سرپناهی نخبگان ایرانی کی به سر می آید؟!

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۴۰ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
وقتي اقتصاد، يك اقتصاد دولتي و انحصاري است مسوولان چه نيازي به حمايت از اين كارها دارند. بودجه دولتي هر سال هست و رقابتي هم در كار نيست كه نيازي به صرفه جويي يا نوآوري باشد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۷ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
فقط ميتونم بگم متأسفم
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۳۵ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
آقا از فكر بيداري مسئولين داخلي بيا بيرون . آن‌ها سرگرم مسايل مهمتر از اين هستند!!!!!!!!!!
به نظر من بياييد يك گروه مشاوره فني و بازاريابي تشكيل دهيد و از اين طريق به محققان داخلي كمك كنيم كه اختراعات خود را ارزان نفروشند . چند سال پيش يادم هست كه در نشريات داخلي نوشتند يك جوان هندي روشي را در سيستم مبادلات الكترونيكي و Email ابداع كرده بود كه سرعت و كيفيت آن را چندين برابر افزايش مي‌داد. خيلي سريع شركت ماكروسافت امتياز آن را به قيمت بالايي خريد. فكر مي‌كنيد چند خريد ؟ حدود 100 ميليون دلار !!!!!!!! بله البته بعدا جوان هندي شاكي شد كه ارزش واقعي آن حدود 400 ميليون دلار بوده و شركت ماكروسافت سر او كلاه گذاشته است. به نظر من ارزش واقعي اختراع اين جوان ايراني بيش از ميليون‌ها دلار بوده است.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۳ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
ما كجا هستيم در عصر حروف
تا به كي بايد بترسيم از خسوف؟
ناشناس
UNITED ARAB EMIRATES
۱۴:۳۲ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
باسلام و خسته نباشید. حق مطلب را ادا کردی. بنده هم وقتی اول بار این خبر را در سایتها دیدم بسیار متاثر شدم. به امید بیداری مسولان.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۰ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۴
0
0
omid ke noavari ha ro daryabim!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۱ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۵
0
0
مثل طرح باروری ابرها که طرح جوان ایرانی ارزانتر و راحت تر بود ولی رفتند و تکنولوزی گران قیمت خریدند
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۴۸ - ۱۳۸۷/۰۲/۰۷
0
0
lمن نیز طرحهای متنوع با کار آفرینی های بسیار داشتم و به هر کجا و نا کجا آبادی اریه کردم ولی متاسفانه به هیچ جا نرسید !!!!باید رفت ........متاسفم که بعد از سالها به این نتیجه رسیدم! باید رفت .....باید رفت......باید
وبگردی