۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۱۳۰۲۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۳۱-۰۵-۱۳۹۴
کد ۴۱۳۰۲۹
انتشار: ۱۱:۰۲ - ۳۱-۰۵-۱۳۹۴

توليد كنندگان ورشكسته و روياي سودآوري در سينماي ايران؟

اين روزها (البته سال هاست ادامه دارد) در سينماي ايران نگراني بابت فروش فيلم ها در گيشه بالا گرفته است. تهيه كننده اي با سرمايه شخصي وارد كارزار مي شود و نگراني هايش از همان ابتدا او را به فكر سود در توليد مي اندازد تا شايد كمي از استرس اكران كم كند.
عصر ايران- اين روزها(البته سال هاست تمام نمي شود) در سينماي ايران نگراني بابت فروش فيلم ها در گيشه بالا گرفته است. تهيه كننده اي با سرمايه شخصي وارد كارزار مي شود و با هزينه اي در شرايط عادي حداقل نيم ميلياردي فيلمي را با تيمي معمولي (از تركيب بازيگران بگيريد تا عوامل مهم ديگر) توليد مي كند. فيلم تدوين مي شود و پس از طي مراحل پاياني آماده نمايش مي شود.

اين نقطه تازه شروع كشمكش است. نبرد و رقابت براي كسب اكران در بهترين زمان و شرايط شروع مي شود و هر كس به طريقي به دنبال اكران درست و درمان است تا حداقل هزينه توليدش را كسب كند. به همين خاطر در سينماي ايران از قديم به درستي گفته اند كه سود در توليد فيلم است و اين جاست تهيه كنندگاني را مي شناسيم كه سالهاست در اين سينما فيلم توليد مي كنند و يك در ميان شكست سنگين تجاري را متحمل مي شوند اما باز هم اسمشان جلوي چشممان است و فيلمهايشان همچنان روي پرده سينماها. چون سودشان را در توليد كسب كرده اند.


در اين سينما با چرخه معيوب است كه راه هاي فيلم متوسط و ضعيف ساختن زياد مي شود و به درب منزل بازيگري مانند رضا عطاران هر سال صد فيلمنامه ارسال مي شود و بازيگر توانمند ديگري در سال فقط فرصت بازي در يك فيلم پيدا مي كند. در توانايي عطاران ترديدي وجود ندارد(او نقش هاي متفاوت و خوبي را هم بازي كرده است) و به همين خاطر است كه هر تهيه كننده اي آرزو دارد تا او را اين روزها در فيلمش داشته باشد و از اين طريق فروش ميلياردي را تضمين كند اما نكته در انحرافي است كه ايجاد مي شود و فيلمساز از ابتدا به جاي تمركز بر قصه و ساختار به دنبال ستاره و چهره براي تضمين فروش و اكران است.

وقتي بيشتر اين مساله را درك مي كنيم كه رضا عطاران را در دو فيلم پرفروش بالاي جدول مي بينيم و اين مسير تا اطلاع ثانوي ادامه خواهد داشت تا اين عطاران افول كند و عطاران ديگري بيايد و همين راه را ادامه دهد و دوباره تهيه كنندگاني براي او سر و دست بشكنند و ...و در اين چرخه هيچ فيلمسازي به اين فكر نخواهد كرد كه اين سينما چه چيز كم دارد كه فيلمهايش كمتر ديده مي شود. هيچ تهيه كننده اي به اين فكر نمي كند كه ساختار و كيفيت فيلم تعيين كننده تر از خيلي از معيارهاست.


آيا توليد كنندگان ورشكسته باز هم حاضر به توليد فيلم در سينماي ايران در اين چرخه ي ناقص خواهند بود يا خير؟ اگر فرمول سود در توليد درست باشد و همچنان جواب دهد اين مسير ادامه خواهد داشت.

اين سخنان تامل برانگيز منوچهر محمدي يكي از تهيه كنندگان مطرح سينماي ايران است كه زمستان سال گذشته در گفت و گو با نشريه تجارت منتشر شد. در پايان مرور سخنان او كه گوياي خيلي چيزها در زمينه سودآور نبودن سرمايه گذاري در سينماي ايران است، خالي از لطف نخواهد بود.

«به نظر من فعالیت اقتصادی در حوزه فرهنگ و هنر و به طور اخص در سینما از جمله معدود فعالیت‌هایی است که مثل سایر حوزه‌ها نمی‌توان درباره‌اش دستورالعمل کلی صادر کرد. تا انتهای دهه 70 سینمای ایران به طور میانگین سودآور بود. دلایل این اتفاق به چند نکته کلیدی و اساسی برمی‌گشت. قیمت تمام‌شده محصول سینمایی در ایران نسبت به سایر کشورها رقم پایینی بود و در نتیجه تهیه‌کننده بخش خصوصی به روش‌های مختلف از منابع مالی، سرمایه فراهم می‌کرد تا یک اثر سینمایی تولید کند. از انتهای دهه 70 تا دهه 90 با توجه به تورمی که در کشور هم در حوزه تولید و هم در قیمت تمام‌شده رو به فزونی رفت و ماجرای تحریم که باعث سقوط ارزش ریال شد و البته با عنایت به اینکه زیرساخت‌های لازم در حوزه اقتصاد سینما پابه‌پای تورم و شرایط اجتماعی تغییر نکرد، دقیقاً این نمودار حاصل شد که قیمت تمام‌شده تولید رو به بالا با شیب فزاینده باشد در حالی که شاخص برگشت سرمایه و تولید نه‌تنها افزایش پیدا کند بلکه گهگاهی هم رو به کاهش رود. از سوی دیگر در دهه 70 به جز گیشه سینما از طریق حوزه نمایش خانگی بخش قابل توجهی از سرمایه بازمی‌گشت و حتی تهیه‌کننده به سود می‌رسید، هزینه تبلیغات هم بسیار پایین بود؛ چه در رسانه ملی و چه تبلیغات میدانی و مطبوعات هزینه زیادی صرف تبلیغات نمی‌شد. اما در میانه دهه 80 قاچاق فیلم در ایران به شکل تجارت پرسودی -‌ در داخل و خارج از کشور- تبدیل شد. متاسفانه تا به این لحظه برای این مشکل فکری نشده است و یکی از بازارهای سرمایه و سود در سینما به طور کامل از بین رفته است. در آن محدوده زمانی قیمت خرید فیلم در شبکه نمایش خانگی 700 میلیون بود. این رقم در سال 93 در بالاترین حد خود به 250 میلیون تومان می‌رسد که این رقم کاهش چشمگیری را نشان می‌دهد. این در شرایطی است که تیراژ فیلم‌های نمایش خانگی افزایش چشمگیری را نشان می‌دهد و این به خاطر این است که فیلم‌ها به صورت قاچاق تکثیر می‌شوند و بخش خصوصی قادر نیست از پس این بحران بربیاید. نهادهای انتظامی و نظامی هم به رغم ورود گاه‌وبیگاه به این مساله، ظاهراً این کار را در اولویت‌های جدی کار خود قرار نمی‌دهند و برخورد محکمی با قاچاقچیان صورت نمی‌گیرد.

به محض توزیع یک فیلم در شبکه نمایش خانگی نسخه‌های آن به طور فراوان در اینترنت و ماهواره تکثیر و پخش می‌شود و متاسفانه به این شکل غارت سرمایه ملی اتفاق می‌افتد. در بسیاری از موارد حق پخش فیلم از ماهواره از سود برگشت گیشه از سینما هم افزون‌تر می‌شود؛ اما متاسفانه چاره‌ای برای رفع این معضل اندیشیده نشده است. از سوی دیگر دولت و صنف هم نتوانسته‌اند کاری انجام دهند که در حوزه نمایش خارج از کشور هم نمایش فیلم‌های سینمایی به سوددهی برسد. یکی دیگر از بازارهای سینمای ایران عرضه فیلم‌ها به صدا و سیماست؛ اما چون این رسانه کاملاً انحصاری است، نزدیک به 10 سال است که رقم فروش فیلم‌های ایرانی از 100 میلیون تجاوز نکرده است و کف این فروش به 30 تا 40 میلیون تومان می‌رسد. به رغم تلاش‌های پیگیر که تشکیلات حوزه تهیه‌کنندگی و خانه سینما انجام دادند نتوانسته‌ایم در زمینه کپی‌رایت نهادهای دیگر از جمله آموزش و پرورش، مجموعه حمل و نقل ریلی و جاده‌ای و هواپیمایی را متقاعد کنیم. تمام این نهادها به اضافه بیمارستان‌ها و هتل‌ها، آثار سینمایی ایران را به رایگان به نمایش می‌گذارند در نتیجه بازگشت سرمایه متوجه تولید‌کننده نمی‌شود. در همین یک ماه اخیر یکی از تهیه‌کنندگان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما با توجه به قیمت تمام‌شده هفت میلیارد‌تومانی اعلام کرد فروش 12 میلیارد‌تومانی حتی به سودآوری روی کاغذ هم نرسیده است. این حرف هم جای شگفتی و هم تامل دارد. به یک معنا سینمای ایران در شرایط حاضر با هر نوع سرمایه‌گذاری عملاً قادر به سودآوری نیست و میزان بازگشت سرمایه از محل گیشه و بقیه حوزه‌ها کفاف ادامه کار را نمی‌دهد. بنابراین اگر حمایت دولت نباشد؛ تهیه‌کنندگان قادر به ادامه حیات نیستند. از سوی دیگر قیمت بلیت که رابطه مستقیم با قیمت تولید دارد همگام با آن افزایش پیدا نمی‌کند. قیمت بلیت با یک شیب بسیار ملایم روبه بالا حرکت می‌کند و قیمت تمام‌شده تولید با شیب بسیار تند ‌رو به بالا می‌رود.»
ارسال به دوستان
وبگردی