دوستت دارم
حتی اگر قرار باشد
شبی بی چراغ
در حسرت یافتنت
تمام پس کوچه ها را
زیر باران، قدم بزنم
************************
ابرها،
نامههای مچاله ی منند
که بغضهایم را
در آنها می نویسم
و به دست باد می سپارم
تا برایت بخواندش
************************
دلم
پرندۀ غمگینی ست
در قفس افکار عاشقانهام،
کجاست درختان سبز آغوشت؟!
************************
قـایـقـت میشوم بـادبـانـم بـاش
بـگـذار هـرچـه حـرف پـشـت سـرمـان مـیزنـنـد مـردم
بـاد هـوا شـود…
دورتـرمـان کـنـد…
************************
گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود….
************************
هر ثانیه میگذرد
چیزی از تو را با خود میبرد
زمان غارتگر غریبی است
همه جیز را بی اجازه میبرد
و تنها یک چیز را
همیشه فراموش میکند:
حس «دوست داشتن» تو را
************************
نگاهم کن
بی نگاه تو
جهان
حتی به یک نگاه هم نمی ارزد
************************
دست های تو
تصمیم بود
باید میگرفتم و
دور میشدم
************************
عــاشقــانه هــایی که برایت مینویسم
مثل آن چــای هایی هستند کــه خــورده نمی شونـد
یــخ می کنند و بــاید دور ریخت!
فنجانت را بده دوبـــاره پر کنم
من زیاد اهل چای نیستم
"مرا به یک آغوش گـــــرم میهمان کن”
************************
من شیفتهی میزهای کوچک کافهای هستم
که بهانهی نزدیکتر نشستنمان میشوند
و من روبهروی تو با چای و سیگاری میتوانم
تمام شعرهای نگفتهی دنیا را یکجا برایت بگویم.
تنها برای خود خود تو...