بنا به اين گزارش، اوايل ارديبهشت ماه 87، زن جواني با مراجعه به دادسرا در حالي كه بسيار مضطرب و نگران بود از كارمند داروخانه‌اي در غرب تهران شكايت كرد.زن جوان كه همراه با مادر و همسرش به دادسرا آمده بود به داديار شعبه اول دادسرا گفت: من به همراه مادرم براي خريد يك داروي تركيبي به اين داروخانه رفتم زيرا شنيده بودم كه اين داروخانه محصولات تركيبي خوبي دارد. همسر و فرزندم در اتومبيل بيرون داروخانه نشسته بودند تا ما برگرديم. وقتي جلوي پيشخوان داروخانه منتظر درست كردن دارويم ايستاده بودم كارمند داروخانه كه نسخه پيچ آنجا بود نزديك من شد و به من گفت كه «وضع موهاي سر شما خيلي بد است. شما مبتلا به قارچ پوستي هستيد. بايد به سرعت درمان اساسي روي سر شما انجام شود».

با اين حرف‌ها من دستپاچه شدم و هر چه به او گفتم من مشكلي ندارم او از من خواست تا به سرعت براي كوتاه كردن موهايم آماده شوم وگرنه اين قارچ به ساير جاهاي بدنم سرايت كرده و مرا بيمارتر مي‌كند.

زن شاكي اضافه كرد: بعد از اين حرف‌ها او مرا به آبدارخانه داروخانه برد و موهايم را كه قرار بود كوتاه كند با تيغ ژيلت از ته تراشيد. من در برابر اتفاقي كه ناخواسته افتاده بود، قرار گرفتم و ديگر نمي‌دانستم به مادر و همسرم چه بايد بگويم.

زن شاكي در ادامه افزود: «براي اينكه بدانم چه كاري بايد انجام دهم به مطب دكتر متخصص پوست و مو رفتم. دكتر متخصص رو به من كرد و با تعجب گفت: «شما هيچ علامتي از اين بيماري نداشته و نداريد و تراشيدن مو هيچ ضرورتي نداشته است». با شنيدن حرف‌هاي دكتر خيلي عصباني شدم و به همين خاطر تصميم گرفتم از كارمند داروخانه شكايت كنم.

پس از اعلام شكايت، داديار شعبه اول با احضار زن نسخه پيچ به دادسرا علت طبابت قلابي وي را از او جويا شد. متهم وقتي ديد كه راهي براي فرار ندارد به اصرار از داديار پرونده خواست تا رضايت شاكي را جلب كند.به اين ترتيب با پرداخت 10 ميليون تومان كه مورد توافق طرفين بود پرونده اين شكايت عجيب در دادسرا بسته شد.به گزارش خبرنگار ما، در صورت محاكمه و صدور حكم، متهم اين پرونده مي‌بايست مبلغي نزديك به ديه كامل يك انسان را پرداخت مي‌كرد.

کانال عصر ایران در تلگرام

تماشاخانه