در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند
شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند
زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
*************************
دانه های بی تقصیر انگور
از مسیر انگشتها تا کامت ، هزار بار زنده شدند و مردند
درحالیکه شیطان در گرد دختر مأمون پرسه میزد
*************************
نفرين بر آن محرم نامحرم
که زهر جفا را نه در جام تو که در کام ما ريخت
آه! اي خورشيد عشق
اي مولاي جوان من
چه زود غروب کردي!
*************************
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
*************************
در حقیقت رنگ غم تغییر کرد
آخرین انگور هم تغییر کرد
در میان چشم انگور سیاه
جای آب و جای سَم تغییر کرد
*************************
لب تشنه بود ، تشنه یک جرعه آب بود
مردی که درد های دلش بی حساب بود
پا می کشید گوشه حجره به روی خاک
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
*************************
زمین و زمان با دلی سوزان بی قرار ِ ابنُ الرّضا شد
دل ِ محزونم دوباره باز،غصه دار ِ ابنُ الرّضا شد
بگیریم با چشم گریون،به سمتش دست توسّل
همون مولای جوونی،که پرپر شد مثل یک گُل
*************************
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
كرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
شد ز بيداد، شهر بغداد کربلاي جواد الائمه
يوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در ميان حجره ى در بسته مظلوم
*************************
نور نهم ز اوصیا، جلوۀ جان اولیا
روح به پیکر رضا ، عطر گل خدا جواد
با لب تشنه وای من ، جان به لبت رسیده بود
داشت حریم حجره ات ، غربت کربلا جواد
*************************
از من گرفته همسر من خورد و خواب را
زهر جفا ز جان و دلم برده تاب را
واى از عناد دختر مامون که از جفا
مسموم کرد زاده ى ختمى ماب را
*************************
ارض و سما پر از،سوز آه من شد
حجره ی در بسته قتلگاه من شده
بر جفای دشمنان مبتلایم/من غریبم جواد بن ُ الرّضایم
*************************
در سوگ جواد آسمان می گرید
در ماتم آن سرو جوان می گرید
ای شیعه ز دیده اشک خونبار ببار
چون حضرت صاحب الزمان می گرید.
*************************
شرر غم تو آقا زده آتیش به دلِ من
مهر پاکِت یبن زهرا(س) همه ی آب و گِلِ من
به خدا همتا نداره جود و هم عنایت تو