۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۴۲۱۸۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۰ - ۲۰-۰۲-۱۳۸۷
کد ۴۲۱۸۳
انتشار: ۱۸:۳۰ - ۲۰-۰۲-۱۳۸۷

رفعتي:آرزو دارم يک بازي در ايران سوت بزنم

بابک رفعتي از چهره‌هاي ايراني‌تبار فعال در بوندسليگاست که نه به‌عنوان بازيکن، بلکه داور در ميدان حضور دارد. او که سه سال است در ليگ دسته اول فوتبال آلمان داوري مي‌کند، به‌تازگي به سمت داور رسمي فيفا ارتقا پيدا کرده است.


به گزارش ايسنا، رفعتي در گفت و گو با پايگاه اينترنتي "دويچه وله" به پرسش هاي خبر نگار اين سايت پاسخ داده است . متن اين پرسش و پاسخ در زير مي آيد.


* با آخرين تحولات در مورد فعاليت‌هايتان شروع کنيم. شما از سال جديد ميلادي به سمت داور فيفا ارتقا پيدا کرديد و بين داوران آلماني فيفا جانشين مارکوس مرک شده‌ايد که يکي از داوران برجسته‌ي دنيا محسوب مي‌شود.


- در آلمان ده داور در فهرست فيفا هستند و ده داور هستند که تنها در بوندسليگا داوري مي‌کنند. در حال حاضر سه سال است که در بوندسليگا داوري مي‌کنم. مارکوس مرک به علت اين که به 45 سالگي رسيده بود، به فعاليت‌هاي بين‌المللي خود پايان داد و در جمع داوران آلماني فيفا، يک جاي خالي پيدا شد. کميته فوتبال آلمان هم با توجه به رضايتش از عملکردم من را انتخاب کرد. و بديهي است که از اين جا به جايي خوشحال هستم.


* حضور شما در آينده‌ي نزديک در ميدان‌هاي بين‌المللي به چه ترتيب است؟ آيا امکانش هست که شما در تابستان امسال در جام ملت‌هاي اروپا در سوييس و اتريش حضور پيدا کنيد؟


- آدم کم کم شروع مي‌کند.به عنوان مثال در تابستان اولين بازي‌ام در ديدارهاي مقدماتي جام يوفاست. مرحله بعد، سوت زدن يکي از بازي‌هاي جام يوفاست و اگر همه چيز خوب پيش برود، اهميت رقابت‌هايي که در آن فرصت سوت زدن خواهم داشت، بيشتر مي‌شود. براي مسابقه هاي بزرگي چون جام جهاني و قهرماني اروپا يک داور بايد در چارچوب فعاليت‌هايش براي فيفا، چند سال تجربه داشته باشد و از آن جايي که من تازه وارد هستم، فعلا به اين مسابقات فرستاده نمي‌شوم.


* نحوه‌ي انتخاب و ارتقاي شما به چه ترتيب است؟ آيا فدراسيون فوتبال آلمان شما را پيشنهاد مي‌کند و فيفا موافقت مي‌کند، يا اين که خود فيفا تمايلش را به اين مسئله مطرح مي‌کند؟


- نخست فدراسيون فوتبال آلمان پيشنهاد مي‌دهد و بعد فيفا موافقت خود را اعلام مي‌کند و يا به علت بالا بودن سن داور يا علل ديگر، مخالفت مي‌کند. در هر حال قدم اول از طرف فدراسيون آلمان است و قدم دوم از طرف فيفا.


* شغل داوري از آماده کردن براي بازي‌ها گرفته تا خود سفرها بسيار وقت گير است. اما گويا شغل اصلي شما چيز ديگري است.


- من در بانک کار مي‌کنم و رئيس يک شعبه‌ي کوچک هستم. به همين خاطر هم شغل اصلي من امور بانکي و مالي‌ست. براي داوري هم هفته‌اي دو سه بار بايد تمرين کنم و بسته به اين‌که در کدام شهر آلمان سوت بزنم، ممکن است دو سه روز در راه باشم. از اين نظر بايد هميشه سعي کنم با شغل اصلي‌ام به نوعي هماهنگ کنم تا بتوانم هر دو کار را انجام بدهم. در طول هفته واقعا خيلي کم وقت دارم و بايد بگويم که با اين که داوري يک شغل اصلي محسوب نمي‌شود، اما اگر آدم بخواهد حساب بکند مثل يک شغل اصلي‌ است.


* يکي از چيزهايي که براي فوتبال‌دوستان شايد جالب باشد، نحوه‌ي انتخاب داوران براي رقابت‌هاي بوندسليگا است. مثلا از چه زماني مشخص مي‌شود که کدام داور کدام بازي را سوت مي‌زند؟


- هميشه دو هفته قبل از بازي‌ها باخبر مي‌شويم که قرار است داوري کنيم و جزييات درباره ي اين که کدام بازي را قرار است سوت بزنيم، دو روز پيش از بازي به ما گفته مي‌شود. يعني ما هميشه از دو هفته قبلش مي‌توانيم برنامه ‌بگذاريم. يعني مي‌دانيم که آن هفته مثلا بازي داريم، چه در ليگ دسته اول و چه دسته دوم. مثلا بازي اگر شنبه باشد، پنج‌شنبه به من خبر مي‌دهند که بازي کجاست، براي نمونه در مونيخ يا هامبورگ. همچنين به اين نکته توجه مي‌شود که داور اهل کدام شهر است. براي مثال من که از شهر هانوفر مي‌آيم، نمي‌توانم بازي‌هاي اين تيم را در رقابت‌ها داوري کنم. به همين خاطر هم بيشتر وقت‌ها بازي‌هايي را سوت مي‌زنم که در مونيخ، دورتموند و شالکه و شهرهاي دور از هانوفر برگزار مي‌شوند. به هر حال حساسيت بازي‌ها بالا ست و داورها هم نقش حساسي بازي مي‌کنند.


* شما به نقش حساس داورها اشاره کرديد. همه داور را زير نظر دارند؛ ازتماشاچي گرفته تا بازيکنان، مسئولان و خبرنگاران و ... اين براي خود شما چه حسي دارد که قدم به قدم شما تحت کنترل هستيد و مورد ارزيابي قرار مي‌گيريد؟


- در مدت طولاني آدم عادت مي‌کند و قضيه عادي مي‌شود. به هر حال اگر من در ليگ دسته اول فوتبال آلمان سوت مي‌زنم، از امروز به فردا که داور نشدم. آدم در طي چند سال هرچه جلوتر مي‌آيد، تماشاچي‌هاي بيشتري‌ هست و دوربين‌هاي تلويزيون بيشتري هست ولي تجربه آدم هم بيشتر شده است. قضيه هم عادي‌تر مي‌شود. وقتي من يک بازي بوندسليگا را داوري مي‌کنم، اصلا به فکر اين نيستم که الان همه تماشاچي‌ها و دوربين‌هاي تلويزيون دارند هر قدم من را واقعا کنترل مي‌کنند. آدم بايد از ابتدا فقط حواسش به بازي باشد، به صحنه باشد، که بتواند اين‌جور صحنه‌ها را خوب ببيند و تصميم بگيرد.


* شايد بد نباشد به يک مورد مشخص اشاره کنيم. مثلا شما در رابطه با آفسايد تصميمي گرفته‌ايد اما، لحظاتي بعد با هماهنگ کردن داورهاي کمک متوجه مي‌شويد که آفسايد نبود. آيا شده که مثلا در آن لحظه تصميم‌تان را عوض کنيد، يا تصحيح کنيد؟


- اگر آدم واقعا همان لحظه بفهمد که اين اشتباه بوده، مي‌تواند تا موقعي که بازي هنوز ادامه دارد، تصميم‌اش را عوض کند. مثلا من سه چهارماه پيش يک کارت قرمز به يکي از بازيکن‌ها دادم و در همين صحنه به من داور کنار اشاره کرد که نه منظورش اين بازيکن نبود، منظورش يک مربي بود. در بازي دورتموند با برلين بود که کمک داور من را کنار کشيد و گفت که مربي به داور کنار دست زده و به او فحش داده است. وقتي که داشت برايم اين‌ها را مي‌گفت، من فکر کردم منظورش بازيکن است، برگشتم به بازيکن کارت قرمز دادم و در همان لحظه بود که به من علامت دادند که نه، ما منظورمان مربي بوده است. و در اين زمان چون هنوز بازي ادامه نداشت، من مي‌توانستم به بازيکن بگويم که کارت قرمز را عقب مي‌کشم. و بعد مربي را فرستادم همانجايي که تماشاچي‌ها مي‌نشينند. از اين نظر آدم مي‌تواند در همين لحظه واقعا تصميمي که گرفته است را پس بگيرد و بگويد که من اشتباه کردم. من حتي با بازيکن دست دادم و از او پوزش خواستم و گفتم که اشتباه از من بود و کارت قرمز براي شما نبود و من اشتباه فهميدم. از اين نظر آدم مي‌تواند هميشه قبل از اين که بازي ادامه پيدا کند، تصميم‌اش را عوض کند.


* شما براي هر بازي چطور خودتان را آماده مي‌کنيد؟ مثلا فيلم بازي‌هاي قبلي تيم‌ها را مي‌بينيد، به بازيکن‌هاي خاصي توجه بيشتري مي‌کنيد؟


- آدم بايد براي هر بازي خودش را آماده بکند. آدم بايد هميشه ازنظر فکري و بدني صد در صد سرحال باشد و در فرم مطلوبي به سر برد. اما من هيچ وقت نگاه نمي‌کنم که چه بازيکني مثلا تا آن موقع کارت زرد داشته يا کدام بازيکن تا حالا کارت قرمز زياد گرفته و کدام بازيکن خودش را زياد مي‌اندازد. چون آدم هميشه بايد به عنوان داور به زمين برود و از صفر شروع کند. و اگر من بخواهم از قبل درباره‌ي بازيکني پيش داوري کنم، براي خودم ضرر دارد. چون آمديم و مثلا همين بازيکن که تا به حال هميشه خودش را مي‌انداخته، توي اين بازي واقعا مورد خطا قرار بگيرد. و اگر از روي مشاهدات قبلي و پيش داوري خطا نگيرم، به خودم ضرر خواهم زد. به خاطر همين هميشه خيلي واجب است که داور با صداقت از اول بازي که شروع مي‌کند، هرچه که دوروبرش تا به حال بوده را کنار بگذارد، و فقط در اين بازي اي که داور است، قضاوت کند و تصميم بگيرد.


* آقاي رفعتي شما اگرچه بزرگ‌ شده‌ي آلمان هستيد، اما به زبان فارسي تسلط داريد، رابطه‌ي نزديکي با ايران و فرهنگ ايراني داريد. فوتبال ايران را هم دنبال مي‌کنيد. آيا پيش آمده است که فدراسيون فوتبال ايران براي داوري ديدارهاي استقلال و پرسپوليس از فدارسيون فوتبال آلمان بخواهد داوري را براي قضاوت اين بازي حساس به ايران بفرستد. آيا تا به حال از شما هم در اين رابطه سوال شده است؟


- تا به حال کسي از من سوال نکرده است که در ايران يک چنين بازي مهمي را سوت بزنم. طبيعي است که هر داوري دوست دارد که در صحنه بين المللي قضاوت کند. اما اين که يک روزي به ايران بروم و داوري کنم، فکر مي‌کنم براي من يکي از همان اتفاق هايي بزرگي است که براي يک داور مي‌تواند رخ بدهد‌. براي من اين يک آرزو است که روزي براي سوت زدن يک بازي به ايران بروم. به هر حال وطن آدم است، خاک آدم است. و من واقعا... يعني اصلا منتظرم روزي فدراسيون ايران از من سوال کنند که بعد من بهشان پيشنهاد بدهم که اگر واقعا دوست دارند من بيايم، بايد از فدراسيون آلمان سوال کنند و من فکر مي‌کنم که فدراسيون آلمان هم اين کار را هماهنگ کند.


* آخرين بار چه زماني ايران بوديد؟


- آخرين بار سي سال پيش ايران بودم. وقتي هشت ساله بودم آمدم آلمان، چون پدرم در آلمان زندگي مي‌کرد و از آن زمان فرصتي هم پيش نيامد و موقعيت سفر به ايران جور نشد. چون همين شغل داوري خيلي خيلي وقت لازم دارد و هيچ گاه حتي فرصت نمي‌کنم که دو هفته بروم مرخصي. با وجود اين دوست دارم و اميدوارم که بتوانيم به زودي سفري به ايران کنم.

ارسال به دوستان
وبگردی