۰۹ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۲۴۹۶۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۲۷-۰۷-۱۳۹۴
کد ۴۲۴۹۶۶
انتشار: ۱۲:۲۰ - ۲۷-۰۷-۱۳۹۴
تأسف‌آور از این بابت که این ساختمان این قابلیت را داشت که نصیب وزارت ارشاد شود و یکی از بهترین نمایشگاه‌ها و موزه‌های ماشین‌آلات چاپ و مطبوعات در آن افتتاح شود که نشد.

ساختمان قدیمی و فراموش‌شده روزنامه اطلاعات در خیابان خیام، روز شنبه با حادثه سقوط یک جرثقیل به سرخط اخبار بازگشت.

به گزارش شرق، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، درباره این خبر، پیشینه ساختمان قدیم روزنامه اطلاعات و آینده آن به «شرق» توضیح داده است:

چه شد که روزنامه اطلاعات از ساختمان جدیدش در خیابان خیام به میرداماد رفت؟

در زمانی که آقای مسجدجامعی وزیر ارشاد بودند، آرزو داشتیم که این ساختمان را وزارت ارشاد اسلامی بخرد و در آن، موزه صنعت چاپ و مطبوعات و نمایشگاه دائمی مطبوعات برپا کند اما به علت کمبود اعتبارات این وزارتخانه، چنین آرزویی محقق نشد و ما درنهایت آن را به بخش خصوصی فروختیم تا در ازای مبلغ آن بتوانیم بخشی از بدهی‌های ساختمان جدید روزنامه اطلاعات در خیابان میرداماد را پرداخت کنیم و عملا ساختمان جدید تأسیس شود.

آن زمان برای راه‌اندازی ساختمان جدید و نوسازی ماشین‌های چاپ روزنامه اطلاعات ٥٠٠‌میلیون تومان ذخیره داشتیم و از سیستم بانکی هم پنج ‌میلیارد تومان وام گرفته بودیم، منتها در حین ساخت، توان پرداخت اقساط وام را نداشتیم و مجبور به پرداخت بهره دیرکرد شده بودیم که به‌عبارتی کل بدهی ما حدود ١٤‌میلیارد تومان شده بود.

به خاطر دارم که در هفته‌های آخر حیات دکتر نوربخش بزرگوار که آن زمان رئیس بانک مرکزی بودند، به خدمت ایشان رسیدم و قرار شد که اگر مجموع بدهی‌های خود را به سیستم بانکی بپردازیم، بهره دیرکرد شامل بخشودگی شود که طبیعتا فروش ساختمان قدیمی روزنامه اطلاعات در این زمینه کمکمان کرد.

سرنوشت آن ساختمان خیابان خیام چه شد؟

بعدا شنیدم که بخش خصوصی، آن ساختمان را به شهرداری تهران فروخته و شهرداری قرار است در آن یک مجتمع تازه تأسیس کند.

با شنیدن خبر حادثه روز شنبه، اولین چیزی که از آن ساختمان قدیمی در ذهنتان آمد چه بود؟

اول نگران شدم اما خیلی زود یادم افتاد که این ساختمان از استحکام بالایی برخوردار است و احتمالا آسیب جدی‌ای ندیده. به خاطر دارم که در زمان جنگ تحمیلی، این ساختمان در محدوده‌ای بود که به‌خاطر نزدیکی به تشکیلات حکومتی و اداری کشور، در گرای موشک‌باران صدام قرار داشت.

بنابراین این احتمال بود که موشکی به ساختمان اصابت کند. با مهندس سازنده آن وارد صحبت شدیم و او گفت که مطمئن است اسکلت بنا هیچ آسیبی نخواهد دید و فقط کافی است طبقه بالای ساختمان تخلیه شود و افراد فعال در محل کار از پنجره‌ها به شعاع دو متر فاصله بگیرند.

اتفاقا در ٥٠متری ساختمان یک موشک اصابت کرد که ساختمان آن نقطه کاملا ویران شد و ترکشی به بزرگی سپر یک اتومبیل از آن موشک به ساختمان ما هم برخورد کرد اما هیچ آسیبی به ساختمان وارد نشد.

اما سرنوشت این ساختمان انگار چیز دیگری بود.

بله! بخش خصوصی آن را خرید و به شهرداری فروخت و آن‌طور که می‌دانم شهرداری بنا داشت مجتمعی را در آن افتتاح کند.

اما حتی این اتفاق هم نیفتاد و سال‌ها این ساختمان متروکه افتاده بود.

اخیرا مشغول به کار شده بودند. البته نه با رویکرد تغییر بنا چون فکر نمی‌کنم قصد داشتند اسکلت ساختمان را هم نابود کنند، تا جایی که می‌دانم قرار بر این بود که قسمت روبنایی تغییر کند و مجتمعی در آنجا ایجاد شود.

شنیدن این خبر برای شما تأسف‌آور بود؟

تأسف‌آور از این بابت که این ساختمان این قابلیت را داشت که نصیب وزارت ارشاد شود و یکی از بهترین نمایشگاه‌ها و موزه‌های ماشین‌آلات چاپ و مطبوعات در آن افتتاح شود که نشد.

ماشین‌های قدیمی چاپ روزنامه اطلاعات که دیگر قابل استفاده نبودند به‌عنوان یک شیء موزه‌ای بی‌نظیر بودند اما وقتی که ارشاد ساختمان را نخرید، خریدار بخش خصوصی، آنها را به‌عنوان آهن‌آلات فروختند.

تأسف بعدی هم به دلیل خاطره بزرگانی بود که در این ساختمان رفت‌وآمد داشتند؛ بخشی از بزرگان مطبوعات و نسل‌های بعد که اگر ساختمان با کاربری همسو با مطبوعات و صنعت چاپ باقی می‌ماند، امکان زنده‌ماندن خاطراتشان در این ساختمان بیشتر بود.

برچسب ها: دعایی ، ساختمان ، موزه ، مطبوعات
ارسال به دوستان
وبگردی